قنبر یوسفی چمستان نور همیشه به رسم عادت بلافاصله بعد از هر درس جدیدی که میگفت از بچهها میپرسید: کی درسو خوب فهمید و میتونه یه بار دیگه برای همه توضیح بده؟ معمولاً بعد از این پرسش معلم،... ادامه مطلب
جواد حاجیحسنیبافقی، آموزگار دبستان بهار سال تحصیلی ۸۲-۸۱ را در منطقه مروست که یکی از مناطق محروم استان هم میباشد در دبستان شهید رجایی مشغول انجام وظیفه بودم، اوایل زمستان در یک روز سرد به... ادامه مطلب
محسن سالاری – دبیر مدرسه راهنمایی صالحی زاده یزد، ناحیه ۲ وارد کلاس شدم. بیش از چهل بچه قد و نیم قد از سر و کول هم بالا می رفتند. تازه کار بودم و بی تجربه. فصل اول کتاب حرفه و ف... ادامه مطلب
نرگس عطاران از دزفول- آموزشگار پایه سوم دبستان دهخدا۲ از اول سال که به کلاس رفته بودم دانشآموزان پیشنهاد با خودکار نوشتن را میداد... ادامه مطلب
خدیجه دوستیان- کارشناس ابتدایی تبریز دبستان نورصفا زنگ سوم موقع رسیدگی به تکالیف بچهها بود. قرار بود... ادامه مطلب
باقر قاسمی حدود سال ۱۳۷۵ معلم کلاس پنحم بودم. در کلاس درسم با دانشآموزی مواجه شدم که تکلیف به هیچ عنوان نمینوشت اگر هم مینوشت بسیار بدخط و ناخوانا بود. هرچه به... ادامه مطلب
اختر قاسمی- مشکینشهر روزهای اولی که به مدرسه وارد میشود به همه جا نمینگرد. میاندیشد پس اینجا یک مدرسه راهنمایی شبانهروزی است یعنی همان پانسیون. کسانی... ادامه مطلب
س.وظیفه خواه باید موضوع انشا میداد. چیزی به ذهنش نرسید. این روزها آنقدر درگیر بود که یادش رفته بود موضوعی پیدا کند، یاد روزهایی افتاد که خودش پشت نیمکت مینشست… یاد موضوع... ادامه مطلب
آخرین دیدگاهها