نگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی میتوان به تقویت کنندههایی چون پول، تایید، محبت، احترام، نمره و از تقویت کنندههای درونی میتوان به رضایت خاطر و احساس خوب ناشی از یادگیری اشاره کرد.
آنچه که بیشتر موجب رفتار خود جوش میشود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیتهای پرورشی معلم یا مربی این است که دانش آموز به تدریج از انگیزههای بیرونی به سمت انگیزههای درونی هدایت شود.تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی، احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه میدهند که محرّک رفتارشان شوند. این گروه از دانش آموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس میکنند، باور دارند که میتوانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند.
این گروه از دانش آموزان با انگیزه درونگرا، تصورشان این است که موفقیت و ناموفقیت در تحصیل به دلیل چگونگی رفتار درست یا نادرست خودشان است.
اطلاعات :یکشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۰ – ۴ذی القعده ۱۴۳۲ -۲ اکتبر ۲۰۱۱ – شماره۲۵۱۴۱
انگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی میتوان به تقویت کنندههایی چون پول، تایید، محبت، احترام، نمره و از تقویت کنندههای درونی میتوان به رضایت خاطر و احساس خوب ناشی از یادگیری اشاره کرد.
آنچه که بیشتر موجب رفتار خود جوش میشود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیتهای پرورشی معلم یا مربی این است که دانش آموز به تدریج از انگیزههای بیرونی به سمت انگیزههای درونی هدایت شود.تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی، احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه میدهند که محرّک رفتارشان شوند. این گروه از دانش آموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس میکنند، باور دارند که میتوانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند.
این گروه از دانش آموزان با انگیزه درونگرا، تصورشان این است که موفقیت و ناموفقیت در تحصیل به دلیل چگونگی رفتار درست یا نادرست خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانش آموزان با انگیزه برون گرا، احساس بی کفایتی یا کفایت کم دارند و همواره تصور میکنند که موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی مانند معلم و سؤالات سخت است. این گروه از دانشآموزان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی نخواهند داشت. زیرا اندک تلاش آنها به دلیل همان انگیزه بیرونی، همچون فرار از تنبیه یا کسب خواسته معلم است. اینان در صورت کسب موفقیت اندک هم آن را به شانس و تصادف نسبت میدهند، نه به تلاش و استعداد خود.
این دانشآموزان حتی اگر نیم نگاهی به موفقیت داشته باشند، دسترسی به آن را آن قدر دشوار میدانند که دست به عمل نمیزنند. در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید. در حقیقت گام اول در برخورد با این افراد، چشاندن طعم موفقیت به آنها و در هم شکستن تصور منفی آنها در مورد دستیابی به موفقیت است. در این صورت است که موفقیت، موفقیت میآورد.با توجه به این که انسان آمادگی دارد تا فعالیتها و تصوراتش را تعمیم دهد، موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر میشود و این موضوع در مورد دروس اصلی هر رشته مهمتر است.در واقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بیعلاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک تحصیل میشود و البته عکس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان دروس اصلی هر رشته توصیه میشود که شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب و با ارزشیابیهای مناسب فضای کلاس را لذت بخش کنند.
به طور کلی به منظور افزایش انگیزه دانش آموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزهها راهکارهای زیر توصیه میشود:
۱٫ سعی کنیم اولویت تجربههای دانش آموزان برای آنها جالب باشد. احساس موفقیت اولیه، اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد. این موضوع در مسابقات ورزشی هم مشهود است.
۲٫ برای موفقیت دانش آموزان، پاداش در نظر بگیریم. منتظر نباشیم تا افت تحصیلی اتفاق افتد و سپس موفقیت را تحسین کنیم.
۳٫ با احترام گذاشتن به تفاوتهای فردی دانش آموزان، هرگز آنها را با یکدیگر مقایسه نکنیم.
۴٫ دانش آموزان را در کلاس، کمتر درگیر مسائل عاطفی منفی کنیم و نسبت به حساسیتهای عاطفی آنان آشنا و در کاهش آن کوشا باشیم. سخت گیری و انضباط شدید، تبعیض، بیان قضاوتهای منفی و خبرهای ناخوشایند از جمله عواملی است که موجب درگیری ذهنی و کاهش علاقه به یادگیری میشود.
۵٫ بلافاصله پس از آزمون یا پرسش کلاسی، دانشآموزان را از نتیجه کارآگاه کنید.
۶٫ برای این که دانشآموز بداند در طول تحصیل باید به دنبال آموختن چه چیزی باشد، بیان اهداف آموزشی مورد انتظار او را در ابتدای درس فراموش نکنیم.
۷٫ چگونگی یادگیری و انجام کار برای دانش آموز مشخص شود.
۸٫ به منظور افزایش حس کفایت در دانش آموز از او بخواهیم مطالب یاد گرفته شده را به دوستان همکلاسی آموزش دهد.
۹٫ در مورد مشکلات درسی دانش آموز و ریشه یابی آن، با او تبادل نظر و گفتگو کنیم.
۱۰٫ تشویق کلامی در کلاس، به صورت انفرادی بسیار مهم است.
۱۱٫ مطالب درسی را به ترتیب از ساده به دشوار مطرح کنیم.
۱۲٫ از بروز رقابت ناسالم در بین دانش آموزان پیشگیری کنیم.
۱۳٫ در فرآیند آموزش، متکلم وحده نباشیم و یادگیرندگان را در یادگیری مشارکت دهیم.
۱۴٫ علاقه به دانش آموزان و تعلق خاطر و اهمیت دادن به یکایک آنها، سطح انگیزهها را افزایش میدهد.
۱۵٫ آموزش را با «تهدید» پیش نبریم.
۱۶٫ برای دانش آموزان با انگیزه، خوراک علمی کافی داشته باشیم.
۱۷٫ با محول کردن مسئولیت به دانش آموزان کمتوجه، آنان را به رفتارهای مثبت هدایت و علل کمتوجهی در آنها را بررسی کنیم.
۱۸٫ شیوههای تدریس را از سنتی به شیوههای روز تغییر دهیم و با استفاده از تکنولوژی آموزشی، حواس پنج گانه دانش آموزان را به کار گیریم.
۱۹٫ میان درس کلاس و مسائل زندگی که به وسیله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار کنیم.
۲۰٫ تدریس را با طرح مطالب و پرسشهای جالب توجه آغاز و با برانگیختن حس کنجکاوی، دانشآموزان را برانگیختهتر سازیم.
۲۱٫ به وضع جسمانی دانش آموزان توجه کنیم و علتهای جسمی بی توجهی و کاهش انگیزه آنان را بیابیم.
۲۲٫ محیط کلاس را با طراحی زیبا و مناسب، جذاب کنیم تا مانع بروز کسالت روحی شویم.
۲۳٫ با فرهنگ و تاریخچه زندگی افراد مدرسه یا محلهای که در آن تدریس میکنیم، آشنا شویم و در طول تدریس از مثالهای آشنا استفاده کنیم.
۲۴٫ به منظور اطلاع از نتیجه فعالیت درسی دانشآموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تکالیف آنان را بلافاصله در جلسه بعدی ملاحظه و با رفع اشکالات، جنبههای مثبت را تشویق کنیم.
۲۵٫ در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل کنیم.
۲۶٫ زمان یادگیری باید در حد توان دانش آموز باشد. برای تجدید قوا و انگیزه در میان کلاس از وقت تفریح و استراحت غافل نشویم.
۲۷٫ دانشآموز را از میزان پیشرفت خود آگاه کنیم تا بداند برای رسیدن به هدف، چه گامهای دیگری باید بردارد.
۲۸٫ برای افزایش انگیزه دانشآموزان، همیشه خوشاخلاق و خوش رو باشیم.
۲۹٫ به منظور افزایش حس کفایت و مشارکت در ارائه دروس از نظرات دانشآموزان استفاده کنیم.
۳۰٫ در شروع تدریس مطمئن باشیم که دانشآموزان آماده هستند.
۳۱٫ تمامی مطالب دشوار را یکجا و در یک جلسه آموزش ندهیم.
۳۲٫ به خاطر داشته باشیم توجه یا بی توجهی افراطی به دانش آموزان قوی و ضعیف موجب متشنج شدن فضای کلاس میشود.
۳۳٫ دانشآموزان را به گروههای «خوب»، «بد» و «ضعیف» تقسیم بندی نکنیم.
۳۴٫ از ورود به موضوعهای حاشیهای که موجب انحراف توجه کلاس میشود، بپرهیزیم.
۳۵٫ با ایجاد جلسات بحث و تحلیل به دانشآموزان فرصت تفکر و اظهار نظر بدهیم.
سرور سماواتی