مروری بر نظرات تربیتی غلامحسین شکوهی
غلامحسین شکوهی چهاردم تیرماه ۱۳۰۵ در خوسف،یکی از روستاهای بیرجند،متولد شد.در مدرسه شوکتیه همان شهر تحصیل کرد و پس از ورود به دانشسرای مقدماتی معلم شد.سپس در سال ۱۳۳۲ وارد دانشسرای عالی تربیت معلم شد و در سال ۱۳۳۵ نیز موفق به اخذ لیسانس ادبیات فارسی شد و در سال بعد برای ادامه تحصیل به شهر ژنو رفت.در سال ۱۳۴۱ با مدرک دکترای علوم تربیتی به ایران بازگشت.وی که سالهای بسیار در دانشگاه تدریس کرده بود با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان اولین وزیر آموزش و پرورش این مسئولیت را به عهده گرفت.دکتر شکوهی یکی از نظریه پردازان باسابقهی کشور در زمینه مسائل تعلیم و تربیت است.او در ارائه و بیان نظرات خود همواره جنبههای علمی جریان تعلیم را وجههی اصلی نظر قرار میدهد و هدف از طرح یافتههای علمی را کاربرد آنها در حیطهی نظام آموزش و پرورش میداند.برخی اشارات ایشان در باب تعلیم و تربیت میخوانید.
تعریف تربیت
تربیت به اجمال عبارت است از تأثیری که بزرگسال،یعنی فردی که از کمال نسبی برخوردار است،بر خردسال،که معمولا با کمال فاصلهی بیشتری دارد،میگذارد تا وی را در رسیدن به مدارج عالیتر کمال یاری کند.
مبارزه با خودبینی
تربیت قبل از هر چیز مبارزه علیه خودبینی است،زیرا خودبینی طرز تلقی عملی آدمی است که عمدا خود را قبلهی خویش کرده و نمیخواهد جز به کششهای مربوط به طبیعت زیستی و روانی خود اجازهی تجلی دهد و جز در صدد تشفّی خواستههای خویش چنانکه در گذشته شکل گرفتهاند نیست.
انسان تربیت پذیر است
تأدیب،اعم از اینکه هدف آن خوب شدن یا خوب ماندن آدمی طبیعی باشد،امکان پذیر است و هدف آن جلوگیری از انحرافهای پیشرس است تا بدین طریق راه فلاح،که پیمودن آن تنها در سایهی سعی و عمل موجود عاقل برخوردار از قوهی تمیز و آزاد و مختار میسر است،هموار شده است.
از کلیه حیوانات،آدی تنها حیوانی است که میتواند و باید تربیت شود؛چون بدون تربیت فاقد همهی خصوصیاتی که آدمیتش منوط بدان است،خواهد بود.میتواند تربیت شود،زیرا وجه تمایز او از سایر حیوانات-فنون زبان و آداب و رسوم-در اعداد امور اکتسابی است و آدمی که در اصل فاقد آنها بوده آنها را به طرق مختلف آموخته است و همین پیوند با انسانیت است که تربیت را به صورت چیزی جز بلوغ یا دستآموز کردن در میآورد.تربیت مجموعهی فرایندها و روشهایی است که به آدمیزاد اجازه میدهد به فرهنگ دسترسی پیدا کند و فرهنگ،خود وجه تمایز آدمی از حیوان است.
الگوپذیری انسان
در عین حال که بخش بزرگی از تربیت، فرایندی خود به خودی است و بدون آگاهی شخص اتفاق میافتد و ادامه مییابد،با این حال تربیت بدون نیت تربیت کردن-لا اقل بهطور ضمنی-قابل تصور نیست.منشأ و اصل رفتار معلم محصول نوع بینش و اطلاعات و عقاید و آرزوها و ایمان اوست،ولی معلم خود همیشه از اصولی که رفتارش را با شاگرد اداره میکند،آگاه نیست؛در صورتی که وظیفهی پرورشکار،ولو خصال پسندیده خوی او شده باشد،این است که دانسته و عمدا رفتار خویش را نسبت به شاگرد تعدیل کند.مربی هرگز نباید فراموش کند که خردسالان شاهد رفتار اویند و تجربه نشان داده است که ندانسته او را سرمشق قرار میدهند.
هدف دار بودن
تعلیم و تربیت باید مسبوق به اصل و توجه به هدفی باشد.تعلیم و تربیت تلاش کورکورانهی نوعی آزمایش و خطا نیست.مربی حق ندارد دست به اعمالی بزند که عواقب تربیتی آن برایش معلوم نیست.مربی نباید اقدامی بکند تا ببیند چه خواهد شد.به قول معروف،کودک موش آزمایشگاه نیست.مربی جز در مواردی که تقریبا یقین دارد در جهت مصالح کودک گام برمیدارد حق ندارد و نباید به اقدام بیسابقهای بپردازد.تعلیم و تربیت مجموعهی منظمی از اعمال و رفتار است که پرورشکار آنها را دانسته و از روی عمد برای رسیدن به هدف با ارزشی از میان انبوهی از اعمال و رفتار ممکن که بر هر
یک آثاری مترتب است؛برمیگزینند؛به همین جهت آشنایی با قوانین حاکم بر رفتار آدمی و رعایت اصول تعلیم و تربیت،که ناظر به تناسب رفتار تربیتی از طرفی و هدفهای موردنظر از طرف دیگر،بر احتمال موفقیت مربی افزوده و از احتمال خطر میکاهد.
تعلیم و تربیت کوششی هدف دار است.مربی میداند چه میخواهد و کجا میرود.هدف باید با ارزش و کمالگرا باشد و وصول بدان منافع فرد و مصالح اجتماعی را متضمّن باشد.تعلیم و تربیت مستلزم طرح و نقشهی مناسب است. برای مربی که هدایت رشد را به عهده دارد شناختن مقصد لازم است ولی کافی نیست.باید موقعیت کنونی مورد تربیت را در نظر بگیرید و با توجه به موضع فعلیاش مسیر مناسب برای رسیدن به مقصد را مشخص سازد. پس تعلیم و تربیت مستلزم طرح و نقشهای است که اجرای آن،مورد تربیت را به یمن راهنماییهای داهیانهی مربی،به سهلترین طریق و از مطمئنترین راه از آنجا که هست و با وضعی که دارد بدانجا که مقصد او و مقصد همهی همنوعانش میباشد،برساند.
اهداف تعلیم و تربیت
به کمال رسیدن
هر موجودی را کمالی است که هدف خلقت او و به تبع آن هدف تربیتش رسیدن به آن است.بنابراین هدف تعلیم و تربیت آدمی تسهیل سیر صعودی و استکمالی انسان به سوی حالت کمالی است که در خلقتش مقدر شده است.
هدف غایی تعلیم و تربیت در اسلام این است که مقدمات حرکت و هدایت آدمی را در صراط مستقیم پرستش پروردگار فراهم آورد و معراج او را به مرحلهی کمال انسانی تسهیل نماید و راه بازگشت به احسن تقویمی را که بنیاد آفرینش وی بر آن استوار است،هموار کند،به طوری که در سایهی عمل صالح مراحل و مدارج علم و ایمان را طی کند و خود را در هر لحظه به خداوند متعال که مقصد نهایی این سیر و سلوک است نزدیکتر سازد.
تربیت انسانی
تعلیم و تربیت آدمی کاری بر اوج و در عین حال وقتگیر است و نتایج قطعی و نهایی آن نسبتا دیر آشکار میشود.ارجمندی آن از آن جهت است که آدمیت آدمیزاده به چگونگی تربیتش بستگی دارد؛اگر در شرایط مناسبی پرورش یاید،به خیل نیکان میپیوندد و اگر تربیت وی مورد غفلت واقع شود،چه بسا که از حد حیوان فروتر رود.
تعلیم و تربیت شرط لازم آدم شدن آدمیزاده است.تعلیم و تربیت دشوار است،لذا تعلیم و تربیت واقعی کم است.آنچه معمولا تربیت نامیده میشود،مدعی رام کردن و دستآموز کردن است که بیشتر به کار حیوان میآید تا انسان.
بشر تنها با تعلیم و تربیت آدم تواند شد؛ چنانچه مشمول تربیت صحیح واقع نشود و از برکات آن بیبهره ماند،نه تنها استعدادها و امکانات بالقوهاش به هدر میرود بلکه به قهقرا میرود و به مرتبهی بهایم،بل فروتر از آن تنزّل مییابد.
شناخت مفهوم آزادی
به وضوح میبینیم که آزادی در جوامع بی فرهنگ و نزد مردم بی بند و بار عملا معادل هرج و مرج است که زبان آن برای جامعه اگر بیش از فقدان یا کمبود آزادی نباشد،از آن کمتر نیست؛ازاینرو یکی از اهداف کلی تعلیم و تربیت آشنا ساختن دانشآموز با مفهوم آزادی، تفهیم ارزش اجتماعی آن و آموختن روش استفادهی صحیح از آن است.
انواع تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت فرد در ارتباط با مبدأ آفرینش
در مقام برقراری ارتباط با مبدأ خلقت و به منظور هموار کردن راه پرستش پروردگار عالم و وصول به هدف غایی،تعلیم و تربیت باید بر معرفت و ایمان به خدای یکتا و اعتقاد به اسلام و حسن قبول نسبت به قرآن مبتنی باشد و به عمل براساس همان علم و ایمان نیز بینجامد.
تعلیم و تربیت فرد در ارتباط با خویشتن
در مقام برقراری ارتباط مطلوب با خویشتن خویش و شناسایی و بهره جویی از کلیه استعدادها و امکاناتی که در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده است،باید وجود انسان،به عنوان آیتی از آیات الهی و بهعنوان مناسبترین وسیله برای شناخت مبدأ آفرینش و تقرب به حضرتش،مورد مطالعه قرار گیرد.
تعلیم و تربیت در ارتباط با خویشتن
در مقام برقراری ارتباط معقول با جامعه، تعلیم و تربیت باید بر شناخت و تبیین ارزشهای زندگی گروهی،در ابعاد اجتماعی، اقتصادی،سیاسی و فرهنگی آن و ایجاد ایمان قلبی نسبت به این ارزشها مبتنی باشد و افراد را در عمل،هماهنگ با این علم و ایمان در جهت تشکیل خانواده و امت اسلامی و جامعهی مطلوب بشری سوق دهد.
تعلیم و تربیت فرد در ارتباط با عالم طبیعت
در مقام برقراری ارتباط معقول با عالم طبیعت،تعلیم و تربیت باید بر شناخت عالم طبیعت و کشف و درک قوانین حاکم بر آن و ایمان به هدفداری جهان مبتنی باشد و آدمی را،به اقتضای این علم و ایمان،در سعی مستمر و عمل صالح و بهرهگیری فعال و متعادل و مشروع از منابع و مواهب و زیباییهای طبیعت و اقدام در حفظ و حراست آن و تحقیق حیات طیب،تشویق و ترغیب و مساعدت کند.
منابع
۱.دکتر شکوهی،غلامحسین؛مبانی و اصول آموزش و پرورش؛مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی،مشهد،۱۳۶۸.
۲.تعلیم و تربیت و مراحل آن،انتشارات آستان قدس رضوی،مشهد،ج ۲،۱۳۶۴.
نویسنده : غفاری جاهد، مریم