فضای مجازیمهارتهای زندگی

‍ چگونه در شبکه‌های اجتماعی فعالیت کنیم؟ مواجهه با اطلاعات نادرست

پژوهشی جدید اطلاعات ذی‌قیمتی را در اختیارمان قرار می‌دهد. 

 
پژوهشی جدید اطلاعات ذی‌قیمتی را در اختیارمان قرار می‌دهد. 

۱. هرچه بیشتر از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید، توانایی کمتری در تشخیص کژاطلاعات دارید.

۲. افراد با گرایش‌های سیاسی محافظه‌کارانه‌تر در برابر کژاطلاعات آسیب‌پذیرترند.

۳. افرادی که تمایل بیشتری به عمیق پنداشتن جملات بی‌معنی اما به‌ظاهر عمیق دارند، در تشخیص کژاطلاعات ضعیف‌تر عمل می‌کنند.

۴. تحصیلات اثر مؤثری برای تشخیص کژاطلاعات دارد.

۵. در تشخیص کژاطلاعات، مردان، به طور جزئی، عملکرد بهتری نسبت به زنان دارند.

۶. افرادی که نیاز بیشتری به پذیرفته شدن در گروه‌های اجتماعی دارند، در تشخیص کژاطلاعات موفق‌ترند.

۷. افرادی که ذهنی بازتر، و تمایل به بررسی دیدگاه‌های مختلف دارند، توانایی بهتری در تشخیص کژاطلاعات دارند.

۸. صرفاً میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی مهم نیست، بلکه نحوه‌ی استفاده اهمیت بیشتری دارد. افرادی که بیشتر پست می‌گذارند یا به محتوای دیگران واکنش نشان می‌دهند، در تشخیص کژاطلاعات ضعیف‌تر عمل می‌کنند. این نوع تعامل ممکن است با درگیری عاطفی بیشتر و تفکر تحلیلی کمتر همراه باشد. در مقابل، افرادی که بیشتر به مرور محتوا و تماشای ویدیوها می‌پردازند (بدون تعامل زیاد)، توانایی بهتری در تشخیص کژاطلاعات دارند.

به گفته‌ی نویسندگان، مهمترین توصیه‌ی عملی پژوهش این است: کمتر فعال، و بیشتر ناظر باشیم و اگر به این توصیه عمل کنیم کمتر گرفتار کژاطلاعات می‌شویم. این خلاف توصیه‌ی فعالان شبکه‌های اجتماعی است وقتی ما را دعوت می‌کنند که صراحتاً نسبت به دوقطبی‌ها موضعی قاطع بگیریم!
 
تبیین تکاملی
اما این توصیه‌ها تبیین‌های تکاملی قوی‌ای دارند.
مشارکت فعال در مقابل نظارت منفعل، هر دو ریشه در گذشته‌های تکاملی ما دارند. از یک‌سو، گرایش به مشارکت، معادل اعلام موضع عمومی در قبیله بود و با این کار سیگنال‌دهی اجتماعی مبنی بر وفاداری به گروه را ارسال می‌کرد. بعلاوه افرادی که می‌توانستند دیگران را متقاعد کنند یا در دفاع از ارزش‌های گروه پیش‌قدم باشند، جایگاه اجتماعی بالاتری کسب می‌کردند. این رفتار اساساً یک فرایند هیجانی و هویتی بود، و نه یک فرایند تحلیلی برای کشف حقیقت. دلیل آن هم روشن است: هدف اصلی، بقای اجتماعی بوده، نه حقیقت‌جویی.
از سوی دیگر، رفتار منفعلانه معادل گوش دادن به شایعات و مشاهده‌ی تعاملات اجتماعی از دور بوده است. فرد از این طریق می‌توانسته بدون اینکه خود را در معرض قضاوت قرار دهد، بفهمد که چه کسی با چه کسی متحد است، هنجارهای جدید گروه کدامند، و چه خطرات یا فرصت‌هایی در محیط اجتماعی وجود دارد. بعلاوه قبل از اعلام موضع که اقدامی مخاطره‌آمیز است هوشمندانه‌ترین کار این بوده که ابتدا محیط را بسنجیم. این نظارت منفعل به فرد اجازه می‌داد تا با آگاهی بیشتری تصمیم بگیرد. اما این رفتار به خلاف قبلی اساساً یک فرایند شناختی و تحلیلی بوده است. اگر فرد تحت فشار فوری برای نمایش وفاداری نبود، می‌توانست منابع ذهنی خود را صرف ارزیابی اطلاعات کند.

مغز ما هنوز با همان سیستم‌عامل باستانی کار می‌کند. شبکه‌های اجتماعی از میان این دو سازوکار روانی، اولی را به شدت بیشتری فعال و تقویت می‌کنند. پست گذاشتن، لایک، اشتراک‌گذاری، و کامنت مستقیماً سازوکار باستانی سیگنال‌دهی عمومی را فعال می‌کند. وقتی خبری را به اشتراک می‌گذاریم یا لایک می‌کنیم مغز این کار را به عنوان اعلام وفاداری به قبیله‌ی دیجیتالی پردازش می‌کند.
مشکل کجاست؟ در گذشته، حداکثر به ۱۵۰ نفر سیگنال می‌دادیم. امروزه یک پست می‌تواند به میلیون‌ها نفر برسد. مغز ما برای درک این مقیاس طراحی نشده و هنوز طوری رفتار می‌کند که گویی در حال صحبت با قبیله‌ی کوچک خود است. در قبیله، اگر فعالانه کنشی انجام داده و حرف اشتباهی می‌زدیم، هزینه سنگینی برای شهرت ما داشت اما اثرات آن در همان حدود باقی می‌ماند و روزهای متمادی یادآوری نمی‌شد.

در اینترنت، دو حالت وجود دارد.
یا فرد معروفی نیستید که به دلیل ناشناس بودن ظاهرا هزینه‌ی اشتباه کردن بسیار پایین‌تر است. این باعث می‌شود افراد در سیگنال‌دهی عمومی خود بی‌پرواتر و افراطی‌تر شوند. اما پژوهش اخیر نشان می‌دهد که پیامد منفی دیگری در کمین است: چنین فردی قدرت تمییز راست و دروغ را در زندگی شخصی خود از دست می‌دهد.

 یا فرد معروفی هستید، اما با همان گرایش ذهنی قبلیه‌ای، که گمان دارید مشغول صحبت برای جمع کوچکی هستید. اینجاست که هر روز ده‌ها حرف نسجیده را از افراد مشهوری می‌شنویم که دیگرانی که حساسیت خود به کژاطلاعات از دست داده‌اند، گله‌وار با آن موافقت یا مخالفت می‌کنند.

هادی صمدی ، evophilosophy

✔️کانال مقاله ها @eduarticle

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا