تأدیب النسوان یا تأدیب النساء کتابی مردسالارانه و زنستیز است که نویسنده در آن با لحنی طنزآمیز مردان را در رفتار با زنان و دخترانشان
نصیحت میکند. این کتاب در اواخر قرن سیزده قمری نوشته شده و نویسنده آن گمنام است.بیبیخانم استرآبادی کتاب معایب الرجال را در پاسخ به این کتاب نوشته است.
نویسنده تأدیب النسوان نام خود را آشکار نساخته است. به نظر میرسد او که از شاهزادگان قاجار بوده، از واکنش زنان نسبت به مطالبی که در کتاب خود آورده، میترسیده است.
بیبیخانم استرآبادی در سال ۱۳۱۲ هجری قمری کتاب معایب الرجال را نوشت. وی در بخش
نخست کتاب به مطالبی که شاهزاده قاجار در ده فصل تأدیب النسوان به آنها پرداخته، پاسخ گفته است. کتاب تأدیب النسوان بین سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۳ هق (۱۸۸۲ تا ۱۸۸۵ م) دوبار در ایران چاپ شد. این کتاب در سال ۱۹۲۷ به زبان انگلیسی و در سال ۱۸۸۹ به فرانسه ترجمه و چاپ شد.
چندین نسخه خطی از این کتاب موجود است. یک نسخه با عنوان «تأدیب النسوان» در تاریخ ۲ شعبان ۱۳۱۳ توسط آسیه دختر حسین حسینی نوشته شده و اکنون به شماره ۵۸۵ در کتابخانه و موزه ملی ملک در تهران نگهداری میشود. این نسخه مهر کتابخانه عفتالسلطنه را بر خود دارد.
دو نسخه خطی نیز در کتابخانه مجلس موجود است. یک نسخه با عنوان «تأدیب النسوان» و با قطع رقعی که با شماره ۲۸۰۷ ثبت شده است. نسخه دیگر با عنوان «تأدیب النساء» و به شماره ۸۸۲۶ ثبت شده است.( منبع: ویکی پدیا )
قابل ذکر است جهت سهولت در خواندن و مطالعه ، در آیین نگارش و عبارتهای غیر اخلافی آن با رعایت اصالت نوشته تغییرات مختصری داده شده است . همچنین با توجه با این که کتاب تادیب النسوان در وب متنی تایپی از آن یافت نشد و فقط تصویر نسخه خطی آن موجود بود ، لذا ابتدا دوباره نویسی و مجددا برای تایپ آماده شد توجه خوانندگان گرامی را هم به این نکته جلب می نمایم که برگزیده آن دو کتاب ارایه می شود .
نکته هایی از مقدمه
از عمر عزیز بیشتر از هجده سالم نرفته بود، برحسب رسم ایام یکی از بنات اقوام را بشرط زناشویی خواستم و اول عمر مبتلا و گرفتاری بصدمات عیال و اولاد شدم… تا اینکه اجل موعود رسید و از میان رفت چون محبت از طرفین بود و سالی با هجرانش سوختم و ساختم و در پیش خود شرط کرده بودم که دیگر پیرامون عیال متشخص نگردم.
امید آنکه این مختصر را بدختران خودشان بدهند تا در مکتبخانهها بخوانند (چون آنها) از اول عمر تا هنگام بلوغ بجز طعامهای لذیذ و آبهای سرد چیز دیگر نخوردهاند و بجز خانم چیزی دیگر نشنیدهاند فلان دَدِه میگوید خانم جان تو را با ماه تشبیه نتوان کرد و … بیچاره از اول عمر تا وقتیکه به خانهی شوهر میرود این حرفها را شنیده و گوش پر شده و واقعا از حماقتی که طایفه نسوان دارند، که آن حرفها را باور نموده وقتیکه خانهی شوهر بیچاره میرود، شب و روز خودش و شوهرش بدتر از روزگار من سیاه است.
… و دشواری معظم علائق دنیوی زن است. امر زن عظیم است و شر آن را خداوند رحمن قرار گذاشته و لامحاله مرد را از زن گریزی نیست… مردان مرد زیر این بار ماندهاند و بهجز تحمل و شکیبایی کاری و رفتاری اختیار نکردهاند.
… زیبایی که ممزوج به ناسازگاری باشد، لامحاله زشترو از او بهتر خواهد بود. از مار رنگینتر و زیباتر در بین حیوانات نیست، بواسطهی زهری که در باطن دارد.
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند |
نه هر که آینه سازد سکندری داند |
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست |
کلاهداری و آیین سروری داند
|
حور بهشت با اخلاق زشت از دیو بدتر است، دیو نابکار با اخلاق خوب مرغوبست.
کرا خانه آباد و همخوابه دوست |
خدا را به رحمت نظر سوی دوست
|
پس عمده مطالب محبت سلوک و رفتار است ولی رفتار خوب و گفتار شیرین و کردار نمکین است.
یکی خورده (خرده) بر شاه غزنین گرفت |
که حسنی ندارد ایاز ای شگفت |
گلی را که نه رنگ باشد نه بوی |
حرامست سودای بلبل بر اوی |
به محمود گفت این حکایت کسی |
نه پیچید ز اندیشه بر خود بسی |
که عشق من ای خواجه بر خوی اوست |
نه بر قد و بالای دلجوی اوست
|
ایاز که غلامی بیش نیست بسی در نیکی اخلاق و سکوک (سلوک) خویش باید کوشید.
گرچه بنابر احادیث از خوب و بد زن باید پرهیز کرد و ابداٌ چشم توقع از خوب و بدشان نباید داشت، توقع را شخص باید از عاقل بکند و این طایفه را خدا و ائمه طاهرین فرمودهاند که ناقص عقلند…
آنچه شرح و بسطی میتوانم این بنده عرض کنم، که ابدا به خرج نرود بلکه اسباب فحشی و نفرین به این بیچاره شود.
یک دیدگاه
اشتراکات برگزیده کتاب تادیب النسوان ( النسا ِ) – بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی