منشاء هزاره ها خیلی شناخته شده نیست ولی بیشتر مولفان آن ها را از اخلاف مغولان و چنگیزخان می دانند. در قرن هفدهم میلادی، منطقه هزارجات که مسکن هزاره ها است در تحت سلطه امپراتوری ایران بود و مسلما در همین دوره این طایفه به مذهب شیعه گرویده اند. مذهب شیعه در این منطقه مذهبی بسیار توده ای و متکی بر ارادت نسبت به برخی شخصیت های پرهیزکار است و ساختار روحانیت در آن در مقایسه با ایران ضعیف تر می باشد.
هزاره ها در طی دوران طولانی از نظر سیاسی، مذهبی، فرهنگی، و نیز اقتصادی مردمی محروم و منزوی در دامان افغانستان آغاز قرن بیستم محسوب می شوند.
همزمان ازابتدای قرن بیستم هزاره ها کم کم شروع به مهاجرت به مناطق شهری کرده و در آن جا به ویژه در کابل یک قشر زحمتکش شهری را تشکیل دادند در سال های ۱۹۶۰، طایفه هزاره از پوسته خموده سنتی خود خارج گشته و یک قشر روشنفکر غیر مذهبی متمایل به مارکسیسم با برداشت مائویی در آن شکل می گیرد. ۸۴
نکته هایی از کتاب، ژئوپولیتیک شیعه – فرانسواتوال – مترجم کتایون باصر- ویستار ۱۳۸۴٫
آگاهی جدیدهزاره ها تنها در اثر مقاومت در مقابل اشغالگران روسی یا مقابله با حکومت کمونیستی کابل نبود. بلکه قدرت یابی روحانیت شیعه نیز در آن موثر واقع شد. هزاره ها در دوران پس از تسلط کمونیسم به صورت عامل مهمی در جبهه ضد پشتو درآمدند. تقویت هویت هزاره منجربه تقویت حضور ایران گردید نمونه بارز آن تاسیس یک حزب طرفدار ایران به نام حزب وحدت است.
هم زمان عربستان سعودی نیز کمک های خود را به حزب سنی پشتو به نام اتحاد افزایش می دهد. ۸۸
در طی سالهای گذشته دردنیای هزاره ها تحول کیفی ایجاد شده است. این گروه به صورت یکی از بازیگران عمده صحنه سیاسی در افغانستان و به طور کلی در منطقه و حتی جهان درآمده است و باید گفت که شیعه مذهب بودن هزاره ها یکی از نیروهای محرک این تحول به شمار می آید.