بزرگان تعلیم و تربیت
در طول تاریخ صاحبنظران بزرگ، با ارائه نظرات و دیدگاههای خود، جهان را تحت تاثیر قرار داده و منشا تحولات بزرگ در آن شده اند؛ و آشنایی با دیدگاه ها و نظرات آنان سرآغاز تحول در نظامهای آموزشی میشود. در این سری مقاله ها، به زندگی نامه و عقاید و افکار برخی از آنهااشاره شده است. اینان کسانی اند که افکارشان در شکل گیری تعلیم و تربیت جدید در نقاط مختلف جهان موثر بوده است.
ماکارنکو (۱۹۳۹ – ۱۸۸۸،Makarenko )
ماکارنکو در روستایی واقع در اوکراین متولد شد. او پس از دوره تعلیمات عمومی، یک دوره تربیت معلم یکساله گذراند و در یک مدرسه مشغول تدریس شد. در نخستین سال تدریس، شاهد انقلاب ۱۹۰۵م در روسیه شد و برای پی بردن به علل انقلاب، به مطالعه کتب مارکسیستی پرداخت. در سال ۱۹۱۴م وارد موسسه معلمان شد و در سال ۱۹۱۷م با دریافت نشان طلا از آنجا فارغ التحصیل شد و به عنوان دانشجوی ممتاز و معلم طراز اول روسیه شهرت یافت. آنگاه مدیریت یک مدرسه ابتدایی را بر عهده گرفت و توانست کار مدرسه را با فعالیت های کشاورزی درهم آمیزد. سپس مسوولیت تربیت کودکان آواره جنگ جهانی اول و جنگ های داخلی سال های ۲۱- ۱۹۱۸ به وی واگذار شد و ماکارنکو با کوشش فراوان و با تشکیل موسسه تربیتی جمعی، به تربیت آنان پرداخت و شیوه تربیتی او در این به عنوان الگو در آموزش و پرورش مطرح شد. از دیدگاه ماکارنکو، مربیان باید هدفهای خود را از مطالعه نیازهای جامعه به دست آورند. تعلیم و تربیت باید متوجه رشد عقلانی، آموزش حرفه ای، سیاسی و اخلاقی باشد. انسان تربیت یافته باید سواد و اطلاعات سیاسی داشته و فعال باشد. از نظر شخصی هم منضبط ، متعادل، مصمم، آینده نگر و به اهداف و رفتار جمعی پایبند باشد.
ماکارنکو مروج تربیت جمعی بود و ویژگی های این نوع تربیت را چنین برشمرده است: ” موسسه تربیتی جمعی، محلی برای گردهمایی یک عده شاگرد در یک محل نسیت، بلکه یک سازو کار اجتماعی و زنده است که توانایی ها و مسوولیت هایی دارد و برای روابط درونی و متقابل دارای الگوی خاص خود است. ” کتاب ” شکوفایی تن و جان ” ماکارنکو به فارسی ترجمه شده است.