آموزش وپرورش در آینه جامعه و آمار

«مهاجرت نخبگان» یا «فرار مغزها»

«مهاجرت نخبگان» یا «فرار مغزها»

همه ما از دیرباز با پدیده‌ای به نام “فرار مغزها” یا “مهاجرت نخبگان” آشنا هستیم اما چرا در تمامی این سال‌ها همچنان این موضوع در جامعه ما به عنوان یک مسئله مطرح است و برای آن راه‌حلی پیدا نشده است؟!

به گزارش ایسنا، مهاجرت نخبگان البته در استانی مانند خوزستان در شرایط کنونی که گسترش مشکلات زیست‌محیطی، اقلیمی و … دافعه‌های آن بیش از جاذبه‌هایش است، تشدید هم شده است.

۲۸ درصد صنایع کشور در خوزستان است و این استان از ظرفیت‌های اقتصادی و صنعتی بسیار بالایی برخوردار است. به‌تناسب این ظرفیت‌ها باید فرصت‌های شغلی زیادی نیز در استان فراهم باشد اما چرا بسیاری از جوانان تحصیلکرده خوزستانی ترجیح می‌دهند در مکانی دیگر به زندگی خود ادامه دهند؟

هر ساله شاهد مهاجرت تعداد زیادی از تحصیل کردگان خوزستانی به استان‌های دیگر یا خارج از کشور هستیم اما علت این مهاجرت‌ها چیست و مسئولان در این زمینه چه فکری کرده‌اند؟

طبق آمار صندوق بین‌المللی پول، ایران بین ۹۱ کشور جهان از نظر مهاجرت مغزها مقام اول را دارد؛ بر اساس آخرین گزارش‌های وزارت علوم، دو هزار و ۶۴۰ دانشگاه در کشور وجود دارد که از این ‌بین سهم وزارت علوم از جمعیت دانشجویی ۶۸ درصد و سهم دانشگاه آزاد ۳۲ درصد است. این در حالی است که بر اساس اعلام موسسه اسپانیاییCISO، چین دو هزار و ۴۸۱ دانشگاه و هند نیز یک‌هزار و ۶۲۰ دانشگاه دایر کرده است. این تعداد دانشگاه حدود پنج هزار میلیارد تومان از بودجه کل کشور را می‌بلعد و حدود ۵۰ درصد از جمعیت بیکار کشور را تولید می‌کند.

بنا بر اعلام مهدی سیدی رئیس کارگروه نخبگان شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سال ۲۰۱۵ حدود ۱۱ هزار و ۳۰۰ دانشجوی نخبه از ایران مهاجرت کرده‌اند که این آمار حاکی از رشد ۱۶ درصدی مهاجرت نخبگان نسبت به سال ۲۰۱۴ است. بیش از ۸۰ درصد وزیران انگلیس مدرک لیسانس دارند اما بیشتر مدیران ما مدرک دکتری دارند. خروجی بدنه اداری انگلیس این است که این کشور به‌عنوان یک اقتصاد بزرگ جهان مطرح می‌شود و خروجی بدنه اداری ما، کشور را به‌عنوان یک اقتصاد بحران‌زده معرفی کرده است.

مشکلات اقتصادی، تورم، مشکلات محیط‌زیستی و … تیتر اخبار این روزهای کشور هستند؛ این‌ها تنها برخی از مشکلات امروز ما هستند که توجه همه را به خود معطوف کرده‌اند، اما مسأله دیگری نیز باید به این اخبار روزانه اضافه شود و آن از دست دادن بزرگ‌ترین سرمایه ما یعنی “نیروی انسانی متخصص و جوان” است. نیروی انسانی کارآمد، عامل اصلی رشد و توسعه جوامع است همان‌طور که بزرگی می‌گوید “اگر نیت صدساله دارید انسان تربیت کنید “.

جوانانی که تصمیم به مهاجرت و تغییر محل زندگی خود می‌گیرند، هرکدام انگیزه‌های متفاوتی دارند؛ بسیاری از آن‌ها هرگز به زادگاه خود بازنمی‌گردند و تبدیل به توریست‌هایی می‌شوند که گاهی برای تجدید خاطره به سرزمینی که زمانی خانه و محل زندگی‌شان بوده، سفر می‌کنند.

خوزستان ونخبگان

دکتر علیرضا زراسوندی رئیس بنیاد نخبگان خوزستان، در خصوص تمایل تحصیلکردگان و نیروی جوان استان به مهاجرت، گفت: انجام کارها در خوزستان نسبت به سایر استان‌ها سنگین‌تر و کندتر است. بحث شرایط آب‌وهوایی نیز مطرح است، اختلاف چندانی نیز بین حقوق و مزایای یک فرد مستعد در خوزستان یا دیگر استان‌ها وجود ندارد. همه دوست دارند که در شرایط آب‌وهوایی بهتر زندگی کنند. با توجه به این وضعیت فکر می‌کنم ما باید امکانات استان را افزایش دهیم، در خوزستان جاذبه‌ای برای ماندن وجود ندارد.

وی ادامه داد: به نظر من این مشکلات را می‌توان با کار کردن بر مسائل فرهنگی برای مثال با تشویق‌های استانی و ملی و دادن امتیازات ویژه حل کرد و تمایل این جوانان را به ماندگاری در استان افزایش داد؛ این مسأله نیاز به نگاه ویژه‌ای دارد که شامل در نظر گرفتن حقوق و مزایا، امکانات مناسب و … می‌شود. طبیعی است وقتی در استان دیگری شرایط بهتری برای جوانان تحصیلکرده فراهم شود، آن‌ها نیز به خروج از استان فکر می‌کنند .

همچنین دکتر محمدرضا عصاری رئیس دانشگاه صنعتی جندی‌شاپور دزفول، دراین‌باره گفت: عدم توجه به مسائل زیست‌محیطی، اجتماعی و … در خوزستان زمینه‌ مهاجرت نخبگان از استان را فراهم کرده است؛ البته اگر این مهاجرت‌ها درون کشور و به استان‌های دیگر باشد، بازهم بهتر از مهاجرت‌ به خارج از کشور است.

وی با بیان این‌که مسئولان اجرایی استان وظیفه‌ دارند که شرایط را برای نیروهای توانمند استان در حوزه‌های مختلف اجرایی، علمی، خدماتی و … به‌گونه‌ای فراهم کنند که این نیروها در استان بمانند، تصریح کرد: شرایط محیطی استان چه از بابت ریزگردها، مسائل آموزشی و ایمنی نباید تشویق برای رفتن را القا کند بلکه باید موجب جذب افراد شود.

عصاری در خصوص علت این مهاجرت‌ها اظهار داشت: فکر می‌کنم که علت مهاجرت‌ها می‌تواند در دو بخش باشد، یکی تبلیغات شبکه‌های اجتماعی است که تصوراتی را ایجاد می‌کند تا این مهاجرت‌ها به کشورهای دیگر رخ دهد که باید در این زمینه شفاف‌سازی‌های لازم صورت گیرد، دیگری نیز بی‌توجهی خودِ ما نسبت به این جوانان است. این یک حقیقت است که اگر به نیروی انسانی و ایجاد شغل برای آن‌ها توجه نکنیم، نیروی تحصیلکرده به فکر مهاجرت می‌افتد.

همچنین دکتر ابراهیم حاجی‌دولو معاون پژوهشی و فناوری دانشگاه شهید چمران اهواز، در این خصوص اظهار کرد: فکر می‌کنم تمایل به مهاجرت بین دانشجویان و فارغ‌التحصیلان نسبت به استادان بیشتر است و با توجه به مشکلات جذب و بقیه مسائل موجود در کشور، میل به خروج بین دانشجویان نخبه بیشتر شده است؛ البته رفتن به خارج از کشور یک فرصت است، ما دانشجویان را تشویق می‌کنیم که پس از اتمام تحصیل خود بازگردند.

وی افزود: جاذبه لازم برای حضور و ادامه زندگی در خوزستان برای نیروی تحصیلکرده وجود ندارد. بخش زیادی از آن به این دلیل است که متأسفانه در دستگاه‌های اداری طراحی‌ شده مدیریتی تأثیر پارامترهای بومی و منطقه‌ای در تقسیم مزایا به‌اندازه کافی در نظر گرفته نمی‌شود.

حاجی‌دولو خاطرنشان کرد: لازم است تفاوت‌هایی در مزایا ایجاد شود؛ به‌طور مثال این تفاوت برای استادهای هم‌رتبه با استادان ساکن تهران حدود ۱۰۰هزار تومان است که با توجه به حقوق چهار یا پنج میلیونی اعضای هیأت‌ علمی چندان تفاوتی ایجاد نمی‌کند. این مبلغ کمتر از یک درصد از حقوق آن‌ها است، درحالی‌که در ابتدای انقلاب اسلامی این تفاوت حدود ۱۰یا ۱۵درصد بود؛ دانشگاه شهید چمران به دنبال احیاء این وضعیت است اما هنوز در این زمینه موفقیت چندانی نداشته‌ایم .

معاون پژوهشی و فناوری دانشگاه شهید چمران اهواز افزود: در کنار فرصت‌های شغلی و درآمد کافی همچنین ایجاد امکانات رفاهی و تفریحی کافی و امکانات تحصیلی مناسب در مدارس موجب می‌شود که نخبگان ما احساس کنند، ماندگاری در خوزستان برای خانواده‌های‌ آن‌ها در آینده مشکلی ایجاد نمی‌کند و این امر می‌تواند در حل مسأله بسیار مفید باشد.

دکتر نوید سیاپلو عضو هیأت‌ علمی مؤسسه آموزش عالی جهاددانشگاهی خوزستان نیز به ایسنا، گفت: حدود ۹۵ درصد بودجه‌های تحقیقاتی اختصاص‌یافته به نخبگان بین ۱۵ تا ۳۰ کشور دنیا متمرکز است؛ این امر به‌طور مشخص باعث ایجاد جاذبه برای مهاجرت نخبگان به این کشورها می‌شود.

وی افزود: در بحث مهاجرت نخبگان دو عامل خارجی و داخلی وجود دارد؛ یکی از اصلی‌ترین عوامل خارجی مسأله بودجه پژوهشی است زیرا محققان در خارج از کشور به‌راحتی به بودجه‌های تحقیقاتی کلان، امکانات کافی و فناوری‌های به‌روز دست پیدا می‌کنند. نبود ابزار تحقیق مناسب و همچنین ارتباط مؤثر و بین‌المللی نیز از موارد دیگر است.

این عضو هیأت‌ علمی جهاددانشگاهی خوزستان بابیان این‌که عوامل داخلی در این بحث وزنه بسیار سنگین‌تری هستند، افزود: عوامل داخلی را می‌توان در چند محور طبقه‌بندی کرد، اولین عامل این است که در کشور واقعاً ارزش و بهای چندانی به تحصیلکرده‌های دانشگاهی داده نمی‌شود؛ مثلاً زمانی که پس از اخذ مدرک برای درآمدزایی و استفاده از آن به ادارات مراجعه کنید، تفاوت چندانی میان شما و دیگر افراد وجود ندارد.

سیاپلو ادامه داد: مورد دوم نیز وضعیت اقتصادی است. درآمد فرد تحصیلکرده دارای مدارج عالی دانشگاهی که در یک مرکز تحقیقاتی خارج کار می‌کند، حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار دلار است اما من به‌عنوان یک محقق ممکن است که حدود یک‌بیستم یا یک‌چهلم آن رقم را در کشور خود دریافت کنم. مورد سوم نیز امید به آینده است که فاکتورهای مختلفی این مسأله را تعریف می‌کند. امنیت شغلی یکی از این موارد است، مثلاً اطمینان از آن‌که اگر شما انسان توانمندی هستید مجموعه بتواند این مطلب را ببیند موضوعی است که در استان ما چندان به آن توجه نمی‌شود.

*نبود جذابیت منطقی

وی تصریح کرد: این مسأله می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، من جامعه‌شناس نیستم اما فکر می‌کنم نبود حس تعلق به استان مسأله مهمی است. بیشتر مدیران ارشد ما تعلق ۱۰۰ درصدی به استان ندارند یا آن‌قدر مکانیسم انتخاب آن‌ها غلط بوده است که اصلاً این مسائل برایشان در اولویت نیست. فقر قابل‌توجه از نظر امکانات و نبود یک جذابیت منطقی برای زندگی اجتماعی در استان نیز از موارد مهم است، درست است که ما با مشکل گرما و گردوخاک مواجهیم اما چرا این آب‌وهوا برای کشوری مثل امارات مشکل‌ساز نیست؟ در واقع جذابیت‌های زندگی در آن کشور نسبت به آب‌وهوا وزنه سنگین‌تری است.

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: زمانی که به ادارات مراجعه می‌کنم و با بدنه فرسوده آن‌ها مواجه می‌شوم، فکر می‌کنم که همین افراد شاید ترفیع بگیرند و مدیر آن اداره شوند و زمانی که فرزندان من بزرگ شوند باید وارد اداره‌ای شوند که مدیران آن همان افرادی باشند که هیچ برنامه‌ای برای شهر خود ندارند؛ من نگران آینده فرزندانم نیز هستم.

*حل مشکل اشتغال

همچنین جلال‌الدین سجادی نخبه خوزستانی، در این زمینه گفت: یکی از مشکلاتی که در استان وجود دارد، بحث اشتغال است اگر این مشکل حل شود می‌تواند خیلی از مشکلات را حل کند. تصور من این است که مسئولان باید تمام تمرکزشان را بعد از مسأله امنیت بر اشتغال قرار دهند؛ یک فارغ‌التحصیل دانشگاه باید بتواند حداقل برای ۱۰ نفر شغل ایجاد کند.

وی افزود: خوزستان نه از نظر منابع و معادن و نه نیروی جوان و نخبه چیزی کم ندارد؛ مسئولان باید این پتانسیل بالقوه را بالفعل کنند. اولویت من همواره استان خودم بوده است اما یک نفر نمی‌تواند کار یک مجموعه بزرگ را انجام دهد.

این نخبه خوزستانی در خصوص عمده مشکل پژوهشگران استان، گفت: لازم است که حمایت‌ها از نخبگان همه‌جانبه باشد، به دلیل نبود سازوکار درست نخبگان درگیر مسائل روزمره زندگی‌شان می‌شوند؛ تفاوت نخبه با دیگران این است که او می‌تواند با مغز خود، کاری انجام دهد که هزاران نفر نمی‌توانند. مسئولان باید کاری کنند که این جوان بتواند با توانایی‌های مغز خود پول به‌دست بیاورد، این جوانان نباید درگیر مسائل اقتصادی شوند.

همچنین مرجان یوسفی دانش‌آموخته مهندسی عمران دانشگاه شهید چمران اهواز، نیز ، اظهار کرد: مسائل زیادی باعث شده که به‌طور مثال من به‌عنوان یک فرد تحصیلکرده هرلحظه به فکر مهاجرت باشم. من هیچ‌وقت خود را یک فرد عادی ندانسته‌ام و همواره در تمام مقاطع تحصیلی با اختلاف زیاد شاگرد اول بودم و وقتم را با حل مسائل المپیاد پُر می‌کردم؛ اهل شعر و کتاب… هم بودم. در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان رتبه اول شهر شدم و در استان جزو ۱۰ نفر اول بودم. رتبه‌ام در کنکور نیز عالی بود اما به دلیل وابستگی به خانواده دانشگاه شهید چمران را انتخاب کردم که از این انتخاب به‌شدت پشیمان هستم.

وی ادامه داد: با انرژی زیاد وارد رشته فنی شدم اما هرچه بیشتر پیش می‌رفت، مثل کوزه‌ای که ترک بخورد بیشتر احساس تهی‌شدن به من دست می‌داد. در دانشگاه شهید چمران علی‌رغم تلاش زیاد در نیمسال‌های بالا متوجه تبعیض بسیار بین دانشجویان شدم، برخی استادان بسیار سلیقه‌ای برخورد می‌کردند و حساب آشنایی و رفاقت با خانواده دانشجو مطرح بود تا استعداد و استحقاق او. یوسفی خاطرنشان کرد: من مدتی در یک اداره دولتی کار کردم و مشکلات بسیاری را به‌عنوان یک خانم مهندس جوان داشتم؛ در نتیجه از کار دولتی استعفا داده و فعالیت آزاد را انتخاب کردم که آنجا هم شاهد برخوردهای بسیار سطح پایین همکاران بودم. با توجه به قوانین جاری آن زمان از دستمزدم هم بسیار برداشته می‌شد.

این فارغ‌التحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: کسی که همه او را نخبه می‌دانستند و هنوز الگوی تحصیل دانش‌آموزان مدارسی که در آن‌ها تحصیل کرده بود، حالا تبدیل به یک تحصیلکرده بیکار و سرخورده و بی‌انرژی شده است؛ متأسفانه در کشور من به‌هیچ‌وجه حس امنیت شغلی، پیشرفت فوق‌العاده برای یک انسان سخت‌کوش و فرصت برای آزمودن عرصه‌های کاری متفاوت فراهم نیست.

وی با بیان این‌که در تمامی این سال‌ها شاهد عدم شایسته‌سالاری در کشور بوده است، گفت: این مسأله را دیر فهمیدم و به‌شدت ذوق و انرژی من را گرفت. اکنون با تجاربی که به‌دست آورده‌ام می‌خواهم فرزندانم تجربه‌های فوق‌العاده شاد و شناخت بهتری از محیط و جامعه داشته باشند؛ این احساس بسیار بدی است که آدم جزو ملت و فرهنگی باشد که نتواند آن‌ها را درک کند.

یوسفی ادامه داد: البته مسائل زیادی مانند امنیت اجتماعی و امنیت درمانی، اعتماد اجتماعی، نیاز به طبیعت و آب‌وهوای پاک، حس شادی جمعی، ارائه خدمات اجتماعی و … نیز مطرح هستند. مسئولان واقعاً مسئولیت سنگینی بر عهده دارند، باید هر گروه یا حزبی که بر سر کار می‌آید، پس از دیگری برنامه‌های فرهنگی جامعه را به‌دقت ادامه دهد نه این‌که سلیقه‌ای برخورد کنند؛ فرهنگ‌سازی گاه ممکن است یک قرن طول بکشد نمی‌شود که هرچند سال یک رویه و برخوردهای فصلی جدید اجرا شود. آنچه این جامعه نیاز دارد، یک اراده و عزم فوق‌العاده جدی، دانا، مهربان و دلسوز اجرایی است.

به گزارش ایسنادر واقع با شرایط کنونی خوزستان نباید به دنبال دلیل خروج از این استان باشیم بلکه باید به دنبال دلیلی برای ماندن نیروی متخصص باشیم، اگر این نیروی کار در استان بماند نسبت به مهاجرت به استان‌های دیگر یا حتی خارج از کشور چه مزایایی دریافت می‌کند؟

متأسفانه برخی از مسئولان استانی حتی حاضر نیستند که درباره مشکلات نخبگان و جامعه علمی استان کمترین توضیحی داده یا آماری از تعداد نخبگانی که به‌طور سالانه از خوزستان خارج می‌شوند، ارائه دهند یا حتی بگویند اصلاً آیا آماری از این افراد تهیه می‌شود یا خیر؟

بسیاری از این نخبگان در جوانی و گمنامی از کشور خارج می‌شوند و زمانی که کار بزرگی انجام دادند یا به دانشمندی صاحب‌نام در جامعه جهانی تبدیل شدند ما آن‌ها را با خوشحالی به یکدیگر معرفی می‌کنیم و از هوش و توانایی جوان ایرانی و موفقیت ایرانیان در جهان صحبت می‌کنیم و به ایرانی بودن خود می‌بالیم. چرا تنها زمانی از نخبگان نام ‌می‌بریم که به موفقیت بزرگی دست پیدا می‌کنند؟ آن زمان نیز با صحبت درباره احساس مسئولیت و وظیفه خطیر نخبگان در برابر کشور، طلبکارانه از آن‌ها توقع داریم که با بازگشت به کشور خود، کارهای بزرگی برای جامعه انجام دهند. شکی نیست که انجام این کارها به‌وسیله یک ایرانی یک نکته مثبت محسوب می‌شود اما ما برای آن‌ها چه‌کاری انجام داده‌ایم؟ آیا وظیفه ما تنها افتخار کردن به این جوانان و توقع کمک داشتن از سوی آنان است و آیا احساس خلأ نمی‌کنیم که حضور و وجود این نخبه در سرزمین خود می‌توانست منشأ همین آثار و پیشرفت‌ها در جامعه کنونی باشد؟

درست است که انسان‌ها باید در برابر سرزمین خود احساس مسئولیت کنند اما احساس مسئولیت مسئولان در برابر این جوانان چه می‌شود؟ یک جوان چرا نباید قدم در راهی بگذارد که شاید به رؤیاهایش منتهی شود؟ آیا ما بیش از یک‌بار زندگی می‌کنیم که ریسک رسیدن به رؤیاهایمان را به جان نخریم؟ به گفته یک فیلسوف زمان برای هیچ‌کس نه متوقف می‌شود، نه برمی‌گردد و نه اضافه می‌شود. تحصیلکردگان ما به دلیل زندگی‌های عاری از مشکل به فکر مهاجرت از خانه خود نمی‌افتند، شروع دوباره زندگی در مکانی کاملاً غریبه آسان نیست، کسی که این سختی را به زندگی در خانه خود ترجیح می‌دهد به امید فردایی بهتر این کار را انجام داده و به‌طور حتم مشکلات زیادی داشته است.

زمانی که این افراد به میانسالی رسیدند، تبدیل به کسانی می‌شوند که سال‌های جوانی و بیشتر عمر خود را در کشوری غریبه با مردم و فرهنگی متفاوت گذرانده‌اند؛ باید از خودمان بپرسیم نقش ما در موفقیت این افراد چه بوده که حالا باافتخار آن‌ها را به‌عنوان خروجی‌های جامعه، فرهنگ و سیستم آموزشی کشور خود معرفی می‌کنیم؟ بیایید دست از افتخار کردن به مسائلی که نقشی در آن‌ها نداریم، برداریم !

آنچه یک نخبه به آن نیاز دارد، چندان پیچیده و دشوار نیست؛ فراهم کردن بستر حداقلی رشد و پویایی برای سرمایه‌های انسانی امروز جامعه که بدون شک ثمره آن را در سال‌ها بعد چندین برابر خواهیم دید، حداقل وظیفه جامعه و مسئولان در قبال این افراد است.

نخبه و جامعه علمی در هر منطقه سردمداران و پیش‌قراولان توسعه و پیشرفت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن منطقه هستند و قطعاً ارزش یک فرد نخبه کمتر از یک درخت نیست! شاید اگر همان‌طور که برای آسیب‌های اجتماعی و زیست‌محیطی، همچنان که برای خشک‌شدن یک تالاب، لم‌یزرع ماندن یک زمین یا سوختن یک درخت نگران می‌شویم، نسبت به کاستن از سرمایه‌های اجتماعی و خروج نخبگان از سرزمین خود نیز حساس شویم، اتفاق‌های دیگری را در سطح جامعه شاهد باشیم .

نخبگان امروز آینده‌سازان فردای این جامعه هستند و بی‌توجهی یا کم‌توجهی به شرایط آن‌ها بی‌شک همه آحاد جامعه را متأثر و متضرر خواهد ساخت؛ از امروز به فکر ساختن فردا باشیم که بهانه‌آوردن و قصور را به گردن این و آن انداختن، فردا دردی از دردهای ما و جامعه علمی و نخبگانی دوا نخواهد کرد.

مسئولیت جامعه در قبال نخبگان البته از سوی دیگر، مسئولیت نخبگان در برابر جامعه را مضاعف می‌کند و این امر قطعاً نافی مسئولیت آن‌ها در برابر دردها، رنج‌ها و آرمان‌های سرزمین مادری‌شان نخواهد بود و آن‌ها این دردها و آرمان‌ها را مضاعف احساس خواهند کرد اما یک نخبه به همان اندازه که مسائل را با حساسیت بیشتری درک می‌کند، نیاز به درک و دیده‌شدن متقابل دارد.

منبع روزنامه اطلاعات

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا