اصلاحات آموزشی در انگلستان
اصلاحات آموزشی در انگلستان
نویسنده : شاوردی،شهرزاد
انگلستان از کشورهای توسعهیافتهای است که در عرصهی اقتصاد و تجارت،فناوری و سیاست پیشتاز است.
اقتصاددانان و دولتمردان انگلیس از دیرباز بـر اهـمیت پرورشـ نیروی انسانی مسلم علم و تربیت در افزایش تولیدات،بسیار تأکید کردهاند.
آنان بر لزوم فراهم کردن سرمایههای نیروی انسانی تأکید میکنند. فراهم کـردن سرمایههای نیروی انسانی،یعنی افزایش سطح معلومات، مهارتها و استعدادهای همهی افراد جامعه و استفاده مؤثر و مـطلوب از آن در توسعه اقتصادی و اجتماعی و نـیز مـدرنیزه کردن آن.
علاوهبر الفرد مارشال،اقتصاددان انگلیس که«آموزش و پرورش»را«سرمایهگذاری»میپندارد،سیاستمدار و حکیم نامدار دیگر انگلیسی،جان استوارت میل نیز میگوید:«آنچه انسان بر اثر تربیت به دست میآورد و به کمک آن در میدان کار موفق میشود،به درستی میتوان ثروت نامید.»
آموزشگران انگلستان،تربیت معلمان شایسته را از مـهمترین امور تربیت نیروی انسانی ذکر میکنند و اعتقاد راسخ دارند که کیفیت آموزش و پرورش در گرو تربیت و استخدام معلمان خبره و با کفایتی است که نظام تربیت معلم،آنها را آماده میکند.در سال ۱۹۷۷ با تصویب قانون جدید تربیت معلم،همهی معلمان انـگلیسی کـه در درجهی دانشگاهی نداشتند.(و بیشتر معلمان دوره ابتدایی بودند)ملزم به طی دورهی تربیت معلم در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی شدند تا بتوانند طلاحیت تدریس را کسب کنند.
با این باور،امروزه تنظیم کنندگان برنامههای اقتصادی و اجتماعی، غالبا هدف برنامهریزی آموزشی را تـأمین نـیاز جامعه به افراد ماهر و متخصص و کارشناس میدانند۱و چه در سایهی این نگرش،چه بسا توجه به نیازهای فراگیرنده،کمرنگتر جلوه کند.
در سایهی باور فوق،مؤسسات آموزش تکمیلی معلمان انگلستان، به صورت سنتی،بر ارائهی آموزشهای حرفهای تـمرکز مـیکنند.این مؤسسات،مدرسین(دانشیاران)خود را معمولا از حوزه تجارب و صنایع جذب میکنند تا مهارتهای خود را به معلمین نسل جوان انتقال دهند.۲
از سال ۱۹۷۵ به بعد،با تجدید نظری که در نظام آموزشی به عمل آمد،تربیت معلم،به نهادهای غیردانشگاهی محول شد و زیر نـظر مقامات مـحلی آمـوزش و پرورش قرار گرفت.
در سال ۱۹۷۲،کتاب سفید انـگلیس بـا عـنوان«تعلیم و تربیت، ساختاری برای توسعه»،با هدف بهبود بخشیدن به کیفیت آموزش، کاهش تدریجی ظرفیتهای کلاس درس را پیشبینی کرد.پیرامون مبانی فنی ممحاسبات ظرفیتهای کلاس درس بین مقامهای دولتـی و سـندیکاهای مـعلمان،مباحثاتی صورت گرفت.۳
قابل ذکر است که دانشگاه آزاد انگلستان نیز بـا بـرقراری آموزشهای ضمن خدمت برای معلمان،از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۹۵،توانسته است یک صد هزار معلم را تحت پوشش چنین آموزشهایی قرار دهد.تعیین میزان حققوق مـعلمان مـدارس دولتـی و کادر آموزشی دورههای فوق دیپلم مدارس عالی،به موجب «قانون دستمزد مـعلمان»که در سال ۱۹۶۵ به تصویب رسید، به کمیتهی ویژهای تفویض شد.نمایندگان دستگاه مرکزی دولت(وزارت آموزش و پرورش،وزارت علوم و وزارت کشور) و مقامات آموزش و پرورش نواحی بـالاخره نـماینده مـعلمان،در این کمیته حضور دارند.این کمیته پس از بحث و تبادلنظر،بر اساس شاخصهایی چون میزان سالانهی تـورم،هزینههای جـاری زندگی و درآمد متوسط کارکنان بخش خصوصی و دولتی،برای تعیین و افزایش حقوق معلمان تصمیمگیری میکند.در صورتی که اعضای این کمیته در زمـینهی افـزایش حـقوق معلمان به توافق نرسند،بررسی مأله را به گروه اخیر توفیقی در حل مسأله نداشته بـاشد و یـا تـوصیهها و تصمیمات آن مورد قبول نمایندگان قرار نگیرد، موضوع دعوی جه تصمیمگیری نهایی به قوهی مقننه(مجلس انگلستان)ارجاع میگردد.۴
از سـال ۱۹۹۹،دولت انـگلستان بـرای معلمان دارای مهارتهای پیشرفته،بودجهی خاصی در نظر گرفته است.طبق سیاستهای جدید آموزشی،معلمین و مدرسین برخوردار از استعدادهای درخشان به استخدام دولت درمـیآیند.بنابر قـوانین مذکور،همهی این معلمان،از اضافه حقوق بالغ بر ۵ هزار پوند(معادل حدودا ۰۰۰/۰۰۰/۹ریال)در ماه برخوردار میشوند و بـه عـنوان مـعلمان برخوردار از«مهارتهای پیشرفته» (AST) معرفی میگردند.
از سال ۱۹۸۹،همهی مؤسسات آموزش معلمان مقاطع ابتدایی و
رشد معلم » شماره ۲۰۴ (صفحه ۴۱)
متوسطه در خصوص نقاط قوت و اولویـتهای آمـوزش حرفهای معلمان، چشماندازهای شغلی و اطلاعاتی ارائه میدهند.
زمانی که دورههای آموزش حرفهای معلمان (CPD) ،همزمان با سال تحصیلی شـروع مـیشود،مدیریت کـلاسهای درسی،به معلمان جایگزین واجد شرایط(معلمان ذخیره)تفویض میگردد.گفتنی است که هزینهی استخدام معلمان ذخیره را خود مدارس میپردازند.دورههای آموزش حـرفهای مـعلمان زبانهای خارجی،در کشورهای خارجی برگزار میشود.
بههرحال نیاز به منابع مالی،فوریت بیشتری دارد.تقریبا یک سوم سـاختمانهای مـدارس،وضعیت رضـایتبخشی ندارند.برای رساندن آنها به وضعیت استاندارد،حدود ۴ میلیارد پوند لازم خواهد بود (قیمتهای سال ۱۹۹۲).بازسازی و نوسازی آنها در اولویت قـرار دارد. بـه عـلاوه،حقوق معلمان،به خاطر جذب افراد بهتر،باید بیشتر شود.
مشکل مهم دیگر مربوط به حفظ دانـش آمـوزان است.پیشرفت اندک در نظام آموزشی تودهای(انبوه)حاضر،هم در سطح ابتدایی و هم متوسطه،دلیلی برای دغدغهی خاطر است.اکثریت دانشآموزان، آموزش تمام وقت را در ۱۶ سـالگی بـرای همیشه کنار میگذارند؛ پدیدهای که در هیچ جای اروپای غربی وجودندارد.
این نقص باید با تـمهیداتی از قـبیل ارائهی دروس مناسبتر برای گروههای سنی ۱۶ تا ۱۹ سال جـبران شود.
رفع نـیاز بـه دروس حرفهای مناسب،در گرو مشارکت با بـخش صنعت اسـت.این روش میتواند طرحی از نظام معلم-شاگردی توسعه یافته را به نمایش بگذارد.در واحدهای درسی میتوان تـغییرات کـلی ایجاد کرد.
توسعه برنامهای بهتر و نظام امتحانی شـایستهتر و مـنطقیتر، پیشنیازهای انجام ایـن خـواسته و آرزو مـیباشند.یکی از وظایف اصلی نظام آموزشی،بازنگری آموزش معلمان اسـت.بیش از هـرچیز باید نظام آموزشی،بازنگری آموزش معلمان است.پیش از هرچیز باید فارغ التحصیلانی را مورد توجه قرار داد کـه در حـال حاضر،دروس ۳۶ هفتهای را در طول سال میگذرانند و حـدود ۸۰% آموزش خود را در کلاس درس پشـتسر میگذارند.
میتوان دروس تـخصصی را جایگزین دروس پایه کرد و با ایـن کـار به مقولهی استخدام توجه بیشتری نشان داد.
ممکن است بتوان برای معلمانی که در دانشگاهها درس نخواندهاند، برنامهریزی مـشابهی تـربیت داد.میتوان دورهی آموزش چهار سـاله را بـه سـه سال کاهش داد و حـداقل یـک سال را برای کارورزی در کـلاس درس در نـظر گرفت.اینکه این پیشنهاد در عمل چگونه نتیجه دهد، هنوز مورد تفسیر قرار نگرفته است.مدارس مشخصی مـیتوانند بـه عنوان«مدارس تربیت دستیار»طراحی شوند و فراگیران،تحت نظر نـظارت معلمان بـاتجربه و برجسته،به کـار گـمارده شوند.
پررنگ شـدن نقش مدارس در تربیت مـعلمان،مشارکت مراکز آموزشی و مراکز دانشگاهی با مدارس کشور برای تعیین و تدوین معیارهای اساسی آموزش معلمان،تأکید عمدهبر صلاحیتهای آموزشی(توانایی تـدریس،مدیریت کـلاس و…)و هم پوشانی دورههای آموزش معلمان با دورهـهای آمـوزش عـالی،از عـمدهترین اصـطلاحات به شمار میآیند.تربیت آکـادمیک و عـملی معلمان کشور انگلستان،سه چهار سال به طول میانجامد.
در سال ۱۹۹۷،با تصویب قانون جدید تربیت معلم،همهی معلمان انگلیسی که درجـهی دانـشگاهی نـداشتند(و بیشتر هم معلمان دورهی ابتدایی بودند)،ملزم شدند کـه دورهـی تـربیت مـعلم را در دانـشگاهها و مـؤسسات آموزش عالی بگذرانند تا بتوانند صلاحیت تدریس را کسب کنند.بدین تربیت مدارس در انگلستان با کادر مجربت،کلاسهای کوچکتر و ساختمانهای زیباتری شروع به کار کردند،تا جایی که در سالهای اخیر،مورد بازدید آموزشگران آمـریکایی قرار گرفتند و آنان،آن مدارس را قابل تقلید و شایسته الگوبرداری تشخیص دادند.
نکتهی حائز اهمیت در اصلاحات اخیر در«تربیت معلم»انگلیس، بازدیدهای مطالعاتی معلمان از کشورهای دیگر است.از این طریق، آنها با بررسی سیستمهای آموزشی دیگر کشورها،از مدلهای جایگزینی در مدیریت و ادارهـی کـلاسهای درسی بهرهمند شدند.
چنین بازدیدهایی،به صورت دو جانبه و توسط هیئت مرکزی آموزش انگلستان و دایرهی بینالمللی آموزش معلمان انجام میشود. در این راستا،با سرمایهگذاری آموزشی بالغ بر ۶ میلیون پوند،طی سالهای ۲۰۰۳-۲۰۰۱،تعداد ۵ هزار معلم انگلیسی تبار از امـکان بازدید از مـدارس سایر کشورها برخوردار شدند.هیئت دولت انگلستان نیز با اعطای بورسیههای تحقیقاتی و بودجهی آموزشی به آموزش معلمان در مقیاس کوچک،از دورههای آموزش حرفهای معلمان حمایت میکند۵.
زیرنویس
(۱)-آقازاده،احمد آموزش و پرورش تطبیقی،تهران:انتشارات سمت.۱۳۷۹.
(۲)-آقازاده،احمد.تاریخ آموزش و پرورش ایـران.چاپ اول،تـهران:انتشارات ارسباران،۱۳۷۶.
(۳)-رؤوف،علی.جنبش جهانی برای بهسازی تربیت مـعلم،پژوهشکدهی تـعلیم و تربیت،چاپ اول،۱۳۷۹.
(۴)-آموزش و پرورش تطبیقی،تهران.
(۵).دبیرخانهی شورای عالی انقلاب فرهنگی