بررسی عوامل مؤثر در بی توجهی دانش آموزان به مطالب درسی
عوامل مؤثّر در بیتوجّهی دانشآموزان به مطالب درسی از موضوعاتی است که همواره مورد توجّه پدران و مادران،معلّمان و دستاندرکاران بهویژه اولیای تعلیم و تربیت بوده است.تحقیق علمی در این مورد میتواند امکان آنرا فراهم آورد که تا حدود زیاد از ورود تحریکهای مختلف به صحنهء هوشیار ذهن دانشآموز جلوگیری کند و تعداد معدودی از آن محرکّها را که در یادگیری و توجّه بیشتر به آن مؤثّر است،مشخص نماید.
بررسی عوامل مؤثّر در بیتوجّهی دانشآموزان به مطالب درسی*
معرفی مقاله
نوشته:خانم طیّبه فردوسی
عوامل مؤثّر در بیتوجّهی دانشآموزان به مطالب درسی از موضوعاتی است که همواره مورد توجّه پدران و مادران،معلّمان و دستاندرکاران بهویژه اولیای تعلیم و تربیت بوده است.تحقیق علمی در این مورد میتواند امکان آنرا فراهم آورد که تا حدود زیاد از ورود تحریکهای مختلف به صحنهء هوشیار ذهن دانشآموز جلوگیری کند و تعداد معدودی از آن محرکّها را که در یادگیری و توجّه بیشتر به آن مؤثّر است،مشخص نماید.
مقالهء زیر،بر حاصل بررسی تعداد ۶۷۹ نفر دانشآموز و ۷۶ معلم در ده دبیرستان دخترانه و پسرانه تهران تهیه شده که خواهر طیّبه فردوسی آنرا بررسی و جمعبندی نموده و در اختیار فصلنامهء تعلیم و تربیت قرار داده است که بدینوسیله از ایشان تشکّر میشود.
«فصلنامه»
(*)پژوهش حاضر حاصل،پایاننامهء کارشناسی ارشد نگارنده در رشته روانشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس است که تحت راهنمایی دکتر کیانوش هاشمیان و با همکاری دکتر علیرضا کیامنش و دکتر پروین کدیور انجام گرفته است.
خلاصه
عوامل مؤثّر در بیتوجهی دانشآموزان دبیرستانی به مطالب درسی،با استفاده از یک گروه نمونهء تصادفی،شامل ۶۷۹ نفر دانشآموز و ۷۶ نفر معلّم،در ده مدرسهء دخترانه و پسرانهء شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت.افراد مورد مطالعه،پرسشنامهای را که بدین منظور تهیّه شده بود،تکمیل کرده،پس از استخراج پاسخها،عوامل مربوط به دانشآموز، معلّم،محتوی،محیط فیزیکی کلاس و عوامل اضافی(سایر عوامل)بدست آمد.از میان این عوامل،با آزمون فریدمن و مقایسه زوجی میانگینها معلوم شد که از نظر دانشآموزان، عوامل اضافی و پس از آن،عوامل مربوط به معلّم،بیشترین تأثیر را در بیتوجّهی دانشآموزان میگذارند.علاوه بر این،با استفاده از آزمون؟؟؟تأثیر عوامل بیتوجّهی در دو جنس(دختر و پسر)دو منطقّ جغرافیایی(شمال و جنوب)،دو رشتهء تحصیلی(ریاضی، فیزیک و علوم تجربی)،دو ردیف اول و آخر کلاس و معدّلهای بالا(بیشتر از ۱۷)و پایین (کمتر از ۱۳)مورد آزمون قرار گرفت.نتایج حاصله نشان داد که بهطور کلّی تأثیر عوامل بیتوجّهی،بین دانشآموزان دختر و پسر،مناطق شمال و جنوب و دو ردیف اوّل و آخر کلاس یکسان است؛لکن این عوامل آثار متفاوتی در دانشآموزانی که دارای معدّل بالا و پایین هستند و یا در رشتهء ریاضی-فیزیک و علوم تجربی تحصیل میکنند،میگذارد.
محاسبات همبستگی نیز،نشانگر رابطه مثبت بین تأثیر این عوامل(عوامل بیتوجّهی در هریک از موارد مورد بررسی)و عدم موفقیّت تحصیلی بود.
مقدمه
انسان،بهعنوان موجودی متفکّر،به وسیلهء حواّس گوناگون با دنیای خارج ارتباط بر قرار میکند و حتی دانش او از دنیای خارج از طریق حواس گوناگون برای او حاصل میشود.اما این حواس،در هر لحظه با محرّکهای مختلف تحریک میشود و میتوان گفت که تحریکهای مختلف،انسان را بهطور دایم مود هجوم و بمباران خود قرار میدهد.اگر تمام تحریکات وارد ذهن میشد و یا به بیان دیگر مورد توجه قرار میگرفت،زندگی بسیار مشکل و غیرقابل تحمّل بود.لکن توانایی توجه،این امکان را به انسان میدهد که بتواند ورود این تحریکها را به صحنهء هوشیار ذهن کنترل کند و از میان محرکهای گوناگون فقط عده معدودی از آنها را برگزیند.اما اینکه چه عواملی در این انتخاب شرکت دارند،موضوع مهم و قابل بررسی است.بدین ترتیب اطلاعات مختلف برای ورود به ذهن باید از صافی توجه عبور کند و اکثر اعمال ذهنی نیز عملیات خود را مستلزم شرکت و دخالت این فرایند میدانند.
چنانچه ادراک به اساس همه فعّالیتهای عالی ذهن هنگامی به خوبی و سهولت صورت خواهد گرفت که حالت تمرکز و دقّت در شخص وجود داشته باشد.پس میتوان
گفت که دقت یا توجه بر ادراک مقدم است.
یکی دیگر از فرایندهای ذهنی که توجّه بهعنوان کانال ورودی آن نقش اساسی را به عهده دارد،حافظه است”آنهایی که در زمینهء تحقیق در حافظه تخصّص دارند،از سه نوع حافظه یا نظام انباشتکی نام میبرند:
-انباشت حسّی یا ثبتی،
-انباشت کوتاه مدت
-انباشت بلند مدّت
اطلاّعات جدید وارد حافظهء کوتاه مدّت میشود و اگر به آن توجّه نشود از بین میرود.ولی اگر اطلاعات به دلیلی مورد توجّه قرار گیرد،حدّاقل برای مدّت کوتاهی به خاطر میماند”.۱
علاوه بر ادراک و حافظه،یادگیری نیز مشروط بر تمرکز دقّت است.زیرا هرچه شخص حواس خود را بیشتر روی موضوعی متمرکز کند،به همان نسبت آسانتر به یادگیری آن توفیق مییابد،بنابراین،دقّت هم در یادگیری و بهویژه یادگیری شناختی۲از شروط اساسی بشمار میرود و هم اینکه در فرایندهای دیگر ذهنی که در یادگیری مؤثّرند،از قبیل ادراک،حافظه،استدلال و تفکّر،شرط اساسی محسوب میگردد.
بنابراین از لحاظ روانشناسی بحث در مورد مفهوم توجّه،مقدم بر مباحث مربوط به فرایندهای مختلف ذهنی است زیرا در هریک از این فرایندها،عامل توجّه،شرط اساسی و کانال ورودی بشمار میآید.از طرف دیگر به دلیل نقش مهّمی که این فرایندها،در تعلیم و تربیت ایفا میکنند و همیشه از مباحث اصلی روانشناسی پرورشی و یادگیری و…محسوب میگردند،پرداختن به توجّه را،هم به دلیل اینکه مقدمهء تمام فرایندهای ذهنی است و هم به لحاظ اهمّیت آن در آموزش و پرورش،امری ضروری خواهد کرد.زیرا با این دید،توجّه و دقّت شرط ضروری تعلیم و تربیت است و مهّمترین نقش را در آموزش به عهده دارد و میتواند در محیطهای آموزشی تمام اهداف و کوششها را به ثمر رسانده یا بینتیجه گرداند. چه ممکن است بهترین برنامههای آموزشی با برترین هدفها،بدون توجه با ابعاد مختلف این پدیده،کوچکترین تأثیری نداشته باشد.خصوصا اینکه بیتوجّهی از رایجترین مشکلات موجود در نظام آموزشی ما محسوب میگردد.طبق گزارشهای موجود در دفتر مرکزی هسته مشاورهء تربیتی(از فروردینماه ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹)نه تنها این مشکل در تمام مقاطع تحصیلی-از ابتدایی تا دبیرستان-وجود دارد بلکه در دانشآموزان هردو جنس(دختر و پسر)نیز مشاهده گردیده است.۳که این نیز خود اهمّیت پرداختن به چنین معضلی را دوچندان میکند.
به علت اهمّیت و نقش توجّه در یادگیری و آموزش،در این تحقیق تلاش شده که عوامل مؤثّر در بیتوجّهی دانشآموزان در محیط کلاس و در جریان تدریس،مورد
بررسی قرار گیرد.عوامل مؤثّر در بیتوجهی دانشآموزان در کلاس و در جریان تدریس را میتوان به دو بخش عمده تقسیم نمود:
۱-عوامل فردی:
عوامل فردی به عواملی گفته میشود که از درون خود دانشآموز موجب بیتوجّهی او میشود مانند:انگیزهها،هیجانات،رغبتها و علایق،خستگی،اشتغالات فکری و خیالبافی و…
۲-عوامل محیطی:
عوامل محیطی به عواملی گفته میشود که هریک به نوعی در محیط کلاس(خارج از وجود دانشآموزان)بر بیتوجّهی دانشآموز تأثیر میگذارد.این عوامل به سه دستهء کلّی تقسیم میشوند:
الف-عوامل مربوط به معلّم،از جمله روش تدریس،نوع رفتار و برخورد با دانشآموز،سرعت بیان،لهجه،وضع ظاهر و…
ب-عوامل مربوط به محتوای درسی،از قبیل مشکل یا ساده بودن مطلب،یکنواختی و تکراری یودن آن،حجم مطلب و…
ج-عوامل فیزیکی مربوط به محیط کلاس،مانند نور،سرما،گرما،سروصدا و…
سابقهء موضوع
بررسی منابع علمی در رابطه با سابقهء موضوع نشان داد که تحقیقات انجام شده از یک طرف به بررسی رابطهء دو متغیّر پرداخته و از طرف دیگر با خصوصیّات مدارس ایران هماهنگ نیستند.
لاهاردرن۴در مطالعهای که با استفاده از روش مشاهده روی دانشآموزان ۱۱ ساله انجام داده،نتایج تحقیق خود را اینگونه گزارش کرده است:دانشآموزانی که از نظر میزان هوش،در سطح بالاتری قرار دارند،در فعّالیتهای کلاس درس،توجه بالاتری از خود نشان دادهاند.
نتایج این تحقیق نوع سازگاری را میان جنبههای شناختی و توجه دانشآموزان در فعّالیتهای کلاس درس،نشان داده است.دانشآموزان ناموّفق،در هنگام درس تمایل به رفتارهایی از قبیل بازی و بیتوجّهی از خود نشان میدهند،این قبیل رفتارها در میزان موفقیّت چنین دانشآموزانی مؤثّر میباشد.سولی۵و دوین۶(۱۹۷۶)۷
ساک۸(۱۹۷۳)تلاش کرده با تجزیه و تحلیل فرایندهایی که در توجّه متمرکز شرکت دارند،آنها را بررسی نموده،سپس ارتباط این اجزاء را با پیشرفت علمی معلوم
دارد.وی سه جزء موجود در توجّه متمرکز،یعنی میزان انتخاب،توانایی مقاومت در برابر حواسپرتی و توانایی برای جابجایی ارادی و ارتباط این سه جزء را با یادگیری بررسی نمود.
آزمودنیها در این تحقیق،شامل ۱۶۴ نفر از دانشآموزان کلاس هشتم متوسطه بودند. هریک از آزمودنیها به وسیلهء آزمونهای مختلفی در رابطه با هریک از این سه جزء از یک طرف و نیز از لحاظ استعداد علمی و پیشرفت با عوامل(سه جزء)موردنظر بود.
محقّقین متعّددی هم حواسپرتی را در کلاس درس مورد بررسی قرار دادهاند.لکن تمرکز آنها بیشتر برروی اثر سروصدا بوده است.تحقیق در مورد پدید آمدن کوتاه مدت صدایی که هم از داخل کلاس و هم خارج آن تولید میشود،نشان داد که سطح صدا هیچ تأثیری در عملکرد بچهها ندارد.الن بورگ۱۰و روسل۱۱(۱۹۷۶)،اسلاتر.۱۲وینستن و وینستین۱۳(۱۹۷۸).کوهن۱۴،ایوانز۱۵و کرانتز۱۶و استوکولز۱۷(۱۹۸۰)،تأثیر صدا را روی دانشآموزان مدرسه نزدیک فرودگاه بینالمللی لوس آنجلس مورد مطالعه قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که دانشآموزان،با افزایش سالهایی که در معرض صدا قرار گرفتند،حواسپرتی بیشتری را از خود نشان دادهاند.
شری آهرنتزن۱۸نیز در سال ۱۹۸۱،تحقیقی در رابطه با محیط فیزیکی کلاس انجام داده است.در این تحقیق معلّمان ۱۳ کلاس از ۵ مدرسه ابتدایی مدارسی که در محلهء طبقهء بالاتر از متوسط(از نظر رفاهی)و ۶۵ دانشآموز ۹ تا ۱۳ ساله که بهطور تصادفی از این کلاسها انتخاب شده بودند،مورد مصاحبه قرار گرفتند.فعّالیتهای کلاس نیز مورد مشاهده قرار گرفت.نتایج نشان داد که مشخّصات داخلی مکان کلاس،مثل بلندی سقف،مساحت کلاس،مساحت متعّلق به هر فرد در کلاس،بر مقدار حواسپرتی اثر میگذارد.هر قدر که فضای کلای بیشتر باشد حواسپرتی کمتر خواهد بود و رضایت بیشتری از محیط کلاس حاصل خواهد شد.۱۹
کنت۲۰و شرابل۲۱در ۱۹۶۸،تأثیر انگیزهء پیشرفت و موقعیّتهای سروصدا برروی یادگیری جفتهای متداعی را مورد مطالعه قرار دادند.
نتایج نشان داد که گروهی که انگیزهء پیشرفت بالایی داشتند،عمل یادگیری را بهتر انجام داده بودند،لکن همهء آزمودنیها در شرایط سروصدا عملکرد بدتری را نسبت به شرایط سکوت نشان داده بودند.۲۲
هانکوک۲۳در رابطه با تأثیر عوامل محیطی(درجه حرارت و سروصدا)در کارهای مراقبتی،مطالعاتی انجام داده است.نتایج تحقیقات او در ارتباط با درجه حرارت نشان داده است که بهترین عملکرد مراقبت در درجه حرارت معتدل میباشد.(۱۹۸۶ و ۱۹۸۴).۲۴
اهداف تحقیق
باتوجه به اهمیّت دقّت و توّجه در یادگیری و بخصوص یادگیریهای کلاسی،شناخت عوامل مؤثّر در بیتوجّهی دانشآموزان و مطالعهء رابطه بین این عوامل و پیشرفت تحصیلی، از اهمیّت ویژهای برخوردار است.برای رسیدن به این هدف،ابتدا چهار عامل که باتوجّه به مطالعات و تجارب قبلی شناسایی شده بودند،بهعنوان عوامل عمده و مؤثّر در بیتوجّهی دانشآموزان،به شرح ذیل مورد توجه قرار گرفت:عوامل فردی،عوامل مربوط به معلّم، عوامل مربوط به محتوی و عوامل مربوط به محیط فیزیکی کلاس.سپس برای هر عامل یک سئوال خاصی مطرح گردید:اجزاء هریک از عوامل چهارگانه که در بیتوجّهی مؤثّر هستند، کدامند؟همچنین دو سئوال و یک فرضیهء خاص دیگر به شرح ذیل مطرح گردید:
-کدام یک از چهار عامل فوق در بیتوجّهی دانشآموزان به یادگیری و درس مؤثّرتر هستند؟
-آیا از نظر تأثیر عوامل بیتوجّهی بین دانشآموزان مناطق شمال و جنوب شهر تهران، دانشآموزان دختر و پسر،رشته ریاضی-فیزیک و علوم تجربی،دو ردیف اوّل و آخر کلاس و همچنین دانشآموزان دارای معدّل بالا(از ۱۷ به بالا)و معدّل پایین(از ۱۳ به پایین)تفاوتی موجود است؟(در پنج سئوال جداگانه).
فرضیهء مورد بررسی در این تحقیق نیز عبارت بود از:
-بین عوامل مؤثّر در بیتوجّهی و عدم موفقیّت تحصیلی دانشآموزان،رابطه مثبت وجود دارد.ملاک عدم موفقیّت تحصیلی،نمراتی بود که دانشآموز در ثلث آخر سال تحصیلی به دست آورده بود و مقدار آن از طریق معدّل ثلث سوّم معلوم گردید.در این تحقیق معدّلهای کمتر از ۱۳ بیانگر عدم موفقیّت تحصیلی دانشآموزان بود.
روش تحقیق
از پرسشنامه بهعنوان ابزار تحقیق استفاده شده است.همچنین به علّت اهمیّت موضوع و برای دستیابی به اطّلاعات دقیق و تا حد قابل روا،از حجم نمونهء نسبتا زیاد استفاده شد.
شناخت عوامل بیتوجّهی در دانشآموزان که از معضلات آموزش و پرورش در همه مقاطع تحصیلی به شمار میآید،از طریق بررسی نظرات دانشآموزان و معلّمان که از نزدیک با اینگونه مسایل درگیر هستند،انجام گرفته است.
آزمودنیها
چون پرسشنامهء مدوّنی در این زمینه موجود نبود،به ناچار،کار تحقیق در دو مرحله صورت گرفت،مرحلهء نخست با استفاده از پرسشنامهای حاوی سئوالات باز،از
دانشآموزان و معلّمان،عوامل بیتوجّهی پرسوجو شد و در مرحلهء بعد،نتایج به دست آمده از این بررسی مقدّماتی،جهت تهیهء پرسشنامهء اصلی و نهایی به کار برده شد.بنابراین نمونهگیری نیز در دو مرحله انجام گرفت.
مرحلهء اول:ابتدا از بین مناطق بیستگانه آموزش و پرورش شهر تهران،منطقه ۳ از شمال و منطقه ۱۷ از جنوب انتخاب گردید.سپس از هر منطقه،یک واحد آموزشی دخترانه و یک واحد آموزشی پسرانه و از هر واحد یک کلاس درس با روش تصادفی ساده برگزیده شد.تعداد پرسشنامههای تکمیل شده توسط دانشآموزان،۲۰۵ نسخه بود.
پرسشنامهء مربوط به معلّمان نیز در ساعت استراحت به دبیران همان مدارس داده شد.تعداد دبیرانی که پرسشنامهء مربوطه را تکمیل کردند ۳۵ نفر بود.
در مرحلهء دوم:به علّت کثرت متغیّرهای مورد بررسی،جمعیّت آماری به دو رشتهء علوم تجربی و ریاضی-فیزیک و از لحاظ پایهء تحصیلی به پایهء سوّم دبیرستان محدود گردید.همچنین به دلیل توصیفی بودن موضوع و در جهت اخذ نظرات گسترده و وسیع دانشآموزان و معلّمان،مناطق بیستگانه تهران از نظر جغرافیایی به ۵ ناحیه تقسیم شد.از هر منطقهء جغرافیایی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده،یک منطقه انتخاب گردید. این مناطق عبارت بودند از:
منطقهء ۳ از شمال،منطقهء ۵ از غرب،منطقهء ۱۱ از مرکز،منطقهء ۱۳ از شرق و منطقهء ۱۷ از جنوب،حجم نمونه برای دانشآموزان مورد بررسی در این مرحله،۳۷۰ نفر انتخاب گردید.حجم نمونه باتوجّه به پیشنهاد مورگان و کرسی۲۵مندرج در کتاب کریستتنسن۲۶ (۱۹۸۵)،تعیین گردید.
برای دستیابی به حجم نمونهء موردنظر،از هر منطقه،یک واحد دخترانه و یک مدرسهء پسرانه انتخاب شد.
چنانکه بعدا در بخش ابزار جمعآوری اطّلاعات بحث خواهد شد،به دلیل کثرت عوامل و زیاد بودن تعداد سئوالات،برای جلوگیری از مداخلهء متغیّر مزاحم خستگی در تکمیل پرسشنامهها،سئوالات دو نیم شد و هر نیمهء آن در یک فرم جداگانه(فرم الف و ب) قرار گرفت.به همین دلیل،حجم نمونه دو برابر شد.به عبارت دیگر،۳۷۰ نفر دانشآموز به سئوالهای فرم الف و ۳۷۰ نفر دانشآموز به فرم ب پاسخ دادند.۲۷در عمل ۶۷۹ دانشآموز و ۷۶ نفر معلّم به سئوالهای پرسشنامههای تحقیق پاسخ دادند.جدول شمارهء یک،تعداد دانشآموزان را به تفکیک منطقه،جنس،رشتهء تحصیلی و جدول شمارهء دو تعداد معلّمان را بر حسب جنس نشان میدهد.