اخبار ومشکلات آموزش و پرورشدر باره آمورش و پرورشدر باره مدرسه

از ‘مدرسه فرهنگ’ تا مدرسه کپری؛ در جستجوی عدالت آموزشی

چند هفته‌ای است که موضوع آموزش و مدارس ایران بار دیگر مورد توجه زیادی قرار گرفته است اما این‌بار از زوایایی متفاوت. زوایایی که نشان‌دهنده مشکلات ساختاری نظام آموزشی کشور و نگاه‌های متناقض و متفاوت به آن است.
ماجرا از گفته‌های طیبه ماهروزاده، همسر غلامعلی حدادعادل درباره پایه‌گذاری مدرسه فرهنگ شروع شد و بعد با انتشار خبر تغییرات گسترده در کتاب‌های درسی و حذف نام و اثر نویسندگان بزرگ ایران از کتاب ادبیات فارسی، تنبیه بدنی دانش‌آموزان به رغم منع قانونی، گسترش آمار خودکشی در بین دانش‌آموزان و در نهایت واژگونی سرویس رفت و آمد وانتی در سیستان و بلوچستان ادامه پیدا کرد….

سانسور و خصوصی سازی

اتفاقات این چند روز را می‌توان در یک افق کلی‌تر هم بررسی کرد. بی‌عدالتی آموزشی در ایران زیرسایه خصوصی‌سازی و به بهانه افزایش کیفیت آموزش با سرعت کم‌نظیری در این سال‌ها افزایش پیدا کرده است. حامیان این روند از جنس امضاکنندگان بیانیه مدرسه فرهنگ در دفاع از “باهوش‌ترها” فرایند جداسازی را یک امر ناگزیر تصویر می‌کنند.

دولت هم اشتیاق زیادی برای خصوصی‌سازی آموزش دارد. نگاهی به وضعیت آموزشی در مدارس دولتی نشان می دهد گویا دولت این مدارس را به حال خود واگذاشته تا روند خصوصی‌سازی آموزش سرعت بیشتری پیدا کند.

می‌توان با استناد به ارقام و آماری که از طرف نهادهای رسمی در ایران منتشر می‌شود سیستم آموزشی دولتی ایران را از نظر کیفیت آموزش در کنار کیفیت تجهیزات مورد نیاز و تعداد مدارس و دسترسی به آموزش بررسی کرد.

محتوای آموزشی در ایران چه در مدرسه‌های دولتی و چه در مدرسه‌های غیردولتی تفاوت آشکاری ندارند و دولت بر تمام محتوای درسی در هرجایی نظارت کامل دارد.

بر همین اساس کیفیت آموزش در بهترین سطح چیزی فراتر از ارائه بهتر محتوای درس‌های از پیش طراحی‌شده و اغلب ایدئولوژیک در مدرسه‌ها نیست. علوم ریاضی و تجربی در سیستم آموزشی ایران مصون از دست‌درازی‌ها و تغییرات گسترده‌اند اما علوم انسانی روز به روز و با توجه به تغییرات سیاسی و اجتماعی در کشور دائم دستخوش تغییرات گسترده می‌شوند.

آخرین نمونه این تغییرات حذف نام و اثر تعداد زیادی از نویسندگان به نام ایرانی از کتاب‌های ادبیات فارسی است. اثر و یا نام نویسندگانی مانند هوشنگ ابتهاج، رهی معیری، محمدرضا شفیعی کدکنی، غلامحسین ساعدی، بزرگ علوی، صادق هدایت، محمود دولت‌آبادی و ایرج میرزا از کتاب‌های درسی حذف شده‌اند چون به گفته مسئولان “در نظام ارزشی حکومت جایی ندارند” و جای آنها را آثار شاعران و نویسندگان نه‌چندان به نامی پرکرده‌اند که در حلقه شاعران و نویسندگان حکومتی و “بیت رهبری” قرار می‌گیرند.

بر همین اساس کیفیت آموزش این روزها با کیفیت ارائه همان محتوای تکراری سنجیده می‌شود. کیفیت این آموزش‌ها در مدارس دولتی به مراتب‌ بدتر از مدرسه‌های خصوصی است. در مناطق پرجمعیتی مانند استان تهران مدرسه‌های دولتی گاه تا سه شیفت کار می‌کنند و در کلاس‌ها بیش از ۴۰ دانش‌آموز مشغول به تحصیل‌اند.

تراکم بیش از حد دانش‌آموزان در کلاس‌ها و نبود معلم کافی کیفیت آموزش در مدرسه‌های دولتی را به شدت کاهش داده است. بر اساس آخرین گفته‌های وزیر آموزش و پرورش ایران سیستم آموزشی ایران حداقل ۸۴هزار معلم دیگر نیاز دارد در حالیکه توان تامین منابع مالی برای پرداخت حقوق معلمان مشغول به کار را هم ندارد.

نگاهی به آمار رتبه‌های برتر کنکور در سال ۹۸ نشان می‌دهد بیش از ۷۰درصد این رتبه‌ها مربوط به دانش‌آموزان سمپاد است، مدرسه‌های غیردولتی ۱۴درصد و نمونه دولتی‌ها هم ۱۳درصد بقیه رتبه‌های برتر را از آن خود کردند. یعنی هیچ دانش‌آموزی از مدرسه‌های دولتی عادی در میان افراد برتر کنکور نیست.

در میان ۴۰ نفر اول کنکور سراسری، ۱۹دانش‌آموز اهل تهران‌ هستند که ۶۶درصدشان در مدارس غیردولتی و نمونه دولتی و ۳۳درصد در مدارس سمپاد درس خوانده‌اند. ۸۹ درصد قبولی‌های کنکور هم در ۶ استان ثروتمند کشور تحصیل کرده‌اند.

عدالت آموزشی و توزیع عادلانه امکانات آموزشی یکی از مهم‌ترین مولفه‌های کیفیت یک سیستم آموزشی است. به نظر می‌رسد سیستم آموزشی ایران در تولید محتوای و ارائه عادلانه همین محتوا چندان موفق عمل نمی‌کند.

آموزش فرسایشی در مدرسه‌های فرسوده

اگر کیفیت و محتوای آموزشی در ایران را کنار بگذاریم، تجهیزات و وضعیت مدارس و پراکندگی‌ آنها در ایران چگونه است؟ آمارهای رسمی که از طرف وزرات آموزش و پروش منتشر شده‌اند می‌گوید، این وضعیت هیچ خوب نیست.

آمارها می‌گویند مدرسه‌های ایران اغلب فرسوده‌اند و کلاس‌های آموزشی نه تنها مناسب آموزش نیستند که حتی در بسیاری موارد در صورت وقوع زلزله می‌توانند برای دانش‌آموزان خطر جانی داشته باشند

به گفته رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس ۶هزار میلیارد تومان اعتبار برای نوسازی کلاس‌ها و رسیدن سرانه فضای دانش‌آموزی به سرانه استاندارد نیاز است. بر اساس آمارهای همین سازمان ۱۳۶هزار کلاس فاقد استاندارد در ایران وجود دارد.

مهراله رخشانی‌مهر، رئیس سازمان نوسازی مدارس منظور از کلاس‌های فاقد استاندارد را وجود وسایل گرمایشی مانند بخاری نفتی و گازی در کلاس‌ها می‌داند چراکه بر اساس مقررات ملی ساختمان وجود این وسایل در در اماکن عمومی ممنوع است.

اما به جز کلاس‌هایی که استاندارد نیستند ۶۲ هزار کلاس درس نیازمند تخریب و نوسازی دوباره‌اند. همچنین ۱۲۶ هزار کلاس درس هم باید مقاوم‌سازی شوند. بر همه این‌ها باید افزود که ۳۰درصد مدارس کشور خشتی و گلی و کپری‌اند. به طور کلی ۳۳درصد مدرسه‌های ایران هم فرسوده محسوب می‌شوند و نیازمند بازسازیند.

بر اساس استانداردها هر دانش‌آموز به ۵.۱۶ متر مربع فضای آموزشی نیاز دارد اما ۱۱استان در کشور به این میانگین نرسیده‌اند. استان‌هایی مانند تهران، البرز، خراسان شمالی، لرستان و سیستان و بلوچستان از جمله این استان‌ها هستند که میانگین فضای آموزشی‌ آنها کمتر از حد استاندارد است.

دسترسی به همین مدرسه‌های فرسوده هم در بسیاری از مناطق ایران دشوار و حادثه‌آفرین است. در استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان، ایلام، خوزستان، کردستان و بسیاری دیگر از مناطق کشور دانش‌آموزان مجبورند مسافت بسیار طولانی را برای رسیدن به کلاس‌ درس طی کنند.

همین چند روز پیش واژگونی وانت نیسان که به عنوان سرویس مدرسه استفاده می‌شد باعث کشته‌شدن دو دانش‌آموز در روستای درگاز بشاگرد در نزدیکی شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی شد. این نوع حادثه هر سال باعث کشته‌شدن تعدادی دانش‌آموز در ایران می‌شود.

وزیر پیشین آموزش و پروش گفته بود در ایران ۷۴۰هزار بازمانده از تحصیل وجود دارد. فقر علت اصلی بازماندن از تحصیل در ایران است. مدارس کپری، سوختن دانش‌آموزان در کلاس‌های درس ناامن، خراب‌شدن سقف کلاس‌ها روی سر دانش‌آموزان، نبود زمین بازی، تنبیه بدنی دانش‌آموزان و دریافت شهریه از دانش‌آموزان مدرسه‌های دولتی را هم باید به مجموعه این مشکلات اضافه کرد تا چشم‌انداز دقیقی از سیستم آموزش ایران به دست آورد.

بی‌عدالتی گسترده در توزیع آموزش، کیفیت پایین محتوی درسی و دسترسی بسیار کم اقشار فرودست جامعه به تحصیل نشان‌دهنده میزان موفقیت سیستم آموزشی ایران است. | بهزاد پورصالح| bbc با دخل وتصرف

کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا