چالشهای رشتههای فنی و حرفهای در هنرستان ها با وجود شعار«هر دانشآموز، یک مهارت» توسط آموزش و پرورش، کم نیست؛ خصوصا در این روزهای کرونایی.
ترویج مهارت آموزی از شعارهای اصلی آموزش و پرورش است. در تمامی سطوح مهارتی این روزها حرف از این است که مهارت آموزی یکی از پایههای مهمش در آموزش و پرورش است؛ به عبارت دیگر جایی که آیندگان کشور به مهارت آموزی تشویق و ترغیب میشوند، یکی از رشتههای مهارتی را میتوانند به عنوان شغل آینده خود انتخاب کنند و به عنوان یک شهروند میتوانند مجهز به مهارتی شوند. شاید شعار «هر دانشآموز، یک مهارت» نیز از همین انتظارات شکل گرفته است که چند سالی است در آموزش و پرورش بیان میشود. حتی طبق سندهای بالادستی در آموزش و پرورش، در هدایت تحصیلی باید قریب به ۵۰درصد دانش آموزان به سمت رشتههای فنی و حرفهای و کاردانش سوق پیدا کنند. عددی که در حال حاضر، ۱۵درصد با برنامه هدفگذاری شده فاصله قرار دارد و همین هدایت ۳۵درصدی دانش آموزان به سمت رشتههای مهارتی نیز خالی از مشکلات ساختاری، نبود فضا و تجهیزات نیست و نیاز به بازنگری در رکنهای مهارت آموزی دارد.
بر اساس هدایت تحصیلی، قرار است بچهها ترغیب و تشویق شوند و به سمت بیش از دهها رشته مهارتی سوق پیدا کنند؛ از الکترونیک تا ورزش، از رشتههای هنری تا خدماتی و کشاورزی. قرار بود در طول سالهای قبل از رسیدن دانش آموزان به پایه دهم، استعدادهایشان نیز در شاخههای مهارتی شناسایی شود، اما در عمل مشاهده میکنیم که همچنان انتخاب رشتههای هنرستانی برای بسیاری از دانش آموزان و خانوادههایشان یک اجبار است و نه یک انتخاب!
همچنان زیرساختهای لازم برای رشد و توسعه مهارت آموزشی در آموزش و پرورش دچار چالشهای اساسی است و در نهایت اینکه هنوز نمیتوان با اطمینان گفت در تمامی رشتههای فنی و حرفهای و کاردانش هر فارغالتحصیلی با چه میزانی از مهارت وارد بازار کار میشود. اینها همه در حالی در جریان است که با توجه به عدم ظرفیت رشتههای دانشگاهی برای شاخههای غیرمهارتی و نیاز جامعه به اشتغال و بالا بردن مهارت در میان نیروی انسانی شاغل و درمان کردن زیربنایی پیوند خروجی آموزش و پرورش با شبکه اشتغال، نیاز به توسعه شاخههای مهارتی امری ضروری است، اما در همین ماههای کرونایی که پشت سر گذاشتیم و آموزش مجازی که سرلوحه کار آموزش و پرورش قرار گرفت نیز تجربه شد که در عمل چالشهای هنرستانیها در متوسطه دوم، از دیگر دانش آموزان بیشتر بود. چالشهایی که شاید حتی برای سال تحصیلی تازه آغاز شده نیز کمتر برای رفع آنها چاره اندیشی اساسی شده است.
علیرضا احمدی مدیر هنرستان شهید کاظمی که یک هنرستان تربیت بدنی است، در گفتگو با مهر درباره چالش ها و مشکلات روزهای کرونایی برای دانش آموزان هنرستان ها می گوید: در هنرستان بچه ها درس های عملی و کارگاهی دارند، ما در دروسی مثل ریاضی و تئوری ها هم دچار مشکل شدیم چه برسد به دروس عملی. شبکه شاد دیر باز شد و برخی دروس ساماندهی درستی نداشتند. معلم ها برای پیوستن به این شبکه مشکل داشتند. ما دانش آموزان را در شبکه شاد اضافه می کردیم و صبح که به روز رسانی می شد آنها در سامانه نبودند! دروس عملی در شاد تعریف نشده و شاید اصلاً نشود دروس کارگاهی را در بستر مجازی بازتعریف کرد. از ۲۷اردیبهشت تا ۲۷مرداد هم قرار شد دروس کارگاهی و عملی در مدارس برگزار شود که عملاً نیمی از دانش آموزان هم نیامدند و به خاطر کرونا ما هم فشاری به خانواده ها نیاوردیم و گذاشتیم برای شهریور که شاید فضا بهتر شود، اما حالا با بازگشایی زودهنگام مدارس در نیمه شهریور هم نمی دانیم آنهایی که دروسشان را افتاده اند باید کی امتحان بدهند.
وی ادامه می دهد: در این مدرسه که رشتههایی چون شنا، بدمینتون، هندبال، ژیمناستیک، و کشتی، دارت، فوتبال، فوتسال، پینت بال، کاراته و تیراندازی تدریس میشود، برخی ورزشها اساساً در شرایط کرونا مشکل ساز هستند. مثلاً درس عملی کشتی را نمیشود در این شرایط برگزار کرد. ما حتی به آموزش و پرورش نامه زدیم که به ما بگویند دروس عملی چنین رشتهای را چه کار کنیم. مثلاً به ما بگویند به دانش آموزان نمره بدهید و از روی آن رد شوید، اما جواب نامه را هم ندادند.
این مدیر هنرستان با اشاره به چالش های هدایت تحصیلی می گوید: مشکل این است که بچهها درست راهنمایی نمیشوند. یک امر ظاهری در هدایت تحصیلی رخ میدهد. ۷۰ نفر از دانشآموزان به یک رشته هنرستانی وارد میشوند و در پایه یازدهم میشوند ۵۰نفر و به سمت رشته دیگر هنرستان میروند چون میگویند ما تصورمان از این رشته اینگونه نبود. ما دانشآموز داریم که در پایه یازدهم از رشته الکترونیک آمده تربیت بدنی چون تصورش از رشته الکترونیک آن نبوده است. واقعاً ۸۰درصد هدایت تحصیلی چالش است. در دوره متوسطه اول باید بچهها مشاوره بگیرند، اما خود مشاوران هم عموماً درباره رشتههای هنرستان اطلاعات ندارند. مثلاً نمیدانند یک نفر که میخواهد برود رشته برق باید چه درسهایی را آنجا بخواند. فقط میپرسند تو به برق علاقه داری پس برو رشته برق! یا میگویند تو فوتبالیست هستی بیا برو هنرستان تربیت بدنی! در حالی که یک صدم کار کسی که میآید رشته تربیت بدنی، فوتبال است. مشاور هنوز نمیداند که درس ریاضی کسی که شاخه فنی و حرفهای میآید اندازه کسی که رشته ریاضی میرود سخت است چون پایه دروس فنی و حرفهای مهندسی است.
البته مهم این است که بچههایی که هنرستان درس میخوانند راحت میتوانند جذب بازار کار شوند. من دانشآموز پایه دوازدهم رشته کامپیوتر سراغ دارم که برای کارآموزی به سرای محله رفت و آنقدر کارش خوب بود که همانجا مشغول به کار شد. یا دانش آموز خودمان یک ترم دانشگاه رفت و برای مربیگری فوتبال یک زمین چمن کرایه کرد و کارش را شروع کرد.
متاسفانه آموزش و پرورش کمکی به هنرستانها نمیکند. ما تقریباً مدرسهای هستیم که سال های زیادی از فعالیت مان نمیگذرد و وسایل و تجهیزاتمان نو است، اما هنرستانی میشناسم که تعمیر خودرو دارد و بچهها روی وانتی که متعلق به سال ۱۳۴۰است، هنوز کار عملی را تمرین میکنند. آنچه ما برای هنرستانمان خریداری کردیم از پول مردم است. ۱۴۰میلیون هزینه کردیم برای سالن کشتی و از پول مردم این کار را کردیم یا ۴۰میلیون تومان سال قبل برای رنگ آمیزی مدرسه هزینه کردیم.
شاید آموزش و پرورش بگوید باید توجه به رشتههای فنی و حرفهای زیاد شود اما در عمل کار جدی نمیکند.
متاسفانه آنها فقط یک ساختمان میسازند و دست مدیر میدهند و میگویند آن را آباد کن! مدیران وظیفه ندارند دنبال پول از طرف مردم بدوند و صدجور حرف هم از مردم بشوند و در نهایت هم وقتی مدیران از مدرسه بازدید میکنند بگویند میزان جذب مشارکتهای شما پایین است.