آموزش مجازیپیرامون تحقیق و پژوهشدر باره مدرسهمدارس غیر دولتی

تجربه مدرسه از راه دوراز زبان بچه ها

سال گذشته در چنین روزهایی بچه‌ها در مقاطع مختلف تحصیلی یک زندگی نسبتا روتین را تجربه می‌کردند. تنها چیزی که این نظم ثابت را کمی هیجان می‌داد، تعطیلی مدرسه به خاطر آلودگی هوا یا بارش برف و سرما بود، هیجانی دلچسب که حال و هوای‌شان را حسابی عوض می‌کرد.

اما همین نظم گاهی کسل‌کننده برای آنها حکم جریان اصلی زندگی را دارد و هم‌اینک جریان زندگی آن‌ها دچار تحول شده، تحولی که پیدا کردن مختصات آن ابتدا به نظرمان ساده می‌آمد، اما در پژوهشی که حدود دو ماه، میان ۳۰دانش‌آموز در مقاطع تحصیلی مختلف از اول ابتدایی تا دانش‌آموزان دوره متوسطه توسط پایگاه خبری دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد، نشان داده شد که این طور نیست.

«عطنا» در این باره نوشت، در گزارش اول، ۱۷نفر مورد مطالعه قرار گرفتند که ۱۰نفر پسر و ۷نفر دختر بود. ۱۳نفر دیگر (مابقی ۳۰نفر) مربوط به دومین گزارش است و گزارش سوم مربوط به والدین دانش آموزان است.

در این بررسی متوجه شدیم دنیای بچه‌ها برای ما که سال‌ها از آن عبور کردیم، کمی دور از دسترس شده و درک حال و روز واقعی آنها نیاز به همدلی بیشتر با آنان و تفکر عمیق‌تر در شرایط‎‌‌‌شان دارد.

در این پژوهش، دانش‌آموزان به شیوه نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و سعی شد علاوه بر دانش‌آموزان شهر تهران، برخی از شهرهای دیگر نیز بنا به دسترسی در نظر گرفته شوند و نهایتا از شهرستان‌های تهران، کرج، اصفهان، اسلامشهر و شهر قدس نمونه‌هایی انتخاب شدند.

سعی شد نوع جنسیت دانش‌آموزان نیمی دختر و نیمی پسر باشد. در گفتگوی صمیمانه‌ای که از طریق شبکه واتس‌آپ به صورتی متنی یا صوتی انجام شد، داده‌ها جمع‌آوری شدند. دانش‌آموزان به گونه‌ای انتخاب شدند که طیف‌های متنوع طبقات اجتماعی و مدارس مختلف را در خود داشته باشند.

 

دشواری پژوهش مدرسه از راه دور

یکی از دشواری‌های این پژوهش، پیدا کردن راه موثر برای ارتباط با دانش‌آموزان کم سن و تشویق آنها به صحبت بود؛ آن هم از طریق گفتگوی غیرحضوری بود.

دانش‌آموزان دوره اول که عموما کمتر از ۱۱سال سن داشتند، مشوق‌ها و شیوه‌های خاصی را برای مصاحبه از ما طلب کردند. در نهایت برخی دانش‌آموزان با وعده هدیه یا صحبت‌های طولانی والدین حاضر به گفتگوهای نسبتاً طولانی با ما شدند تا بتوانیم داده‌های واقعی را از حال و هوای آنها کسب کنیم.

به علت گفتگوی صمیمانه و باز، چارچوب گفتگو انعطاف‌پذیری بالایی داشت و معمولا بنا به شخصیت کودک یا نوجوان تغییر می‌کرد.

البته محققان نکات برجسته و غیرتکراری صحبت‌های دانش آموزان را ثبت کردند، اما همه نقل قول‌ها در متن پیش‌رو آورده نشدند زیرا پاسخ‌ها تکراری بود، اما فحوای گفتگو حول سوال‌های زیر بود:

آیا مدرسه را دوست دارند؟

از میان درس‌ها، کدام درس را بیشتر دوست دارند؟

آموزش حضوری چه خوبی‌ها و چه بدی‌هایی برایشان داشته است؟

احساس دانش‌آموز نسبت به مدرسه در دوران قرنطینه چه بوده است؟

اگر دانش‌آموز جای مدیران مدرسه و کشور بود (مثلا جای رئیس جمهور) برای آموزش و حال و روز بچه‌ها چه کاری می‌کرد؟

 

پاسخ دانش آموزان

در این گزارش که مربوط به دانش‌آموزان دوره اول می‌شود، حدود ۱۷دانش‌آموز حضور دارند که ۱۰مورد پسر و ۷مورد دختر هستند. گفتگو با این دانش‌آموزان در اکثر موارد به طور مستقیم با خود دانش‌آموز انجام می‌شد، اما در مواردی هم مادران این کودکان مصاحبه را به نیابت از ما انجام داده و داده‌ها را به صورت فایل صوتی در اختیار ما می‌گذاشتند. در اینجا به اختصار به گفتگوهای انجام شده و نکات برجسته‌تر هر کدام اشاره می‌کنیم.

مهدی کودک ۹ساله‌ای است که در کلاس چهارم و یکی از مدارس غیرانتفاعی مذهبی تحصیل می‌کند، این دانش‌آموز در پاسخ به سوالات ما خود را علاقه‌مند به درس ریاضی و علوم معرفی کرد و گفت می‌خواهد مهندس شود تا موشک بسازد و از ایران در برابر دشمنان محافظت کند.

برادر ۷ساله مهدی نیز دوست داشت بنّا شود چون از کیف آنها خوشش می‌آمد، از نظر علی برادر کوچکترِ مهدی درس ریاضی بهتر است، (در خلال مصاحبه متوجه شدیم چون او از بقیه دوستانش بهتر یاد می‌گیرد). این کودکان فضای مدرسه را به علت داشتن حیاط برای بازی و کارهای آزمایشی به خانه ترجیح می‌دادند.

مدرسه از راه دور مفید است؟

وقتی از آنها سوال شد که مدرسه مجازی به درد می‌خورد یا نه؟ گفتند: بله و مهدی پاسخ داد اگر مدرسه مجازی نبود من کسر را یاد نمی‌گرفتم. این کودکان نسبت به اینکه چه راهکاری می‌توانستند جای مدرسه مجازی ارائه بدهند، ایده‌ای نداشتند و خیلی متوجه سوال نمی‌شدند، مسئله‌ای که تقریبا تمام دانش‌آموزان در تمام مقاطع تحصیلی واکنش یکسانی به آن داشتند.

دو برادر دیگر به نام‌های مهدیار و طه که در رده سنی مشابهی قرار داشتند نیز سوالات را شبیه مهدی و علی پاسخ دادند. نکته جالب پاسخ مهدیار در جواب سوال اینکه در مدرسه بازی با بچه‌ها را بیشتر دوست دارد یا مثلا درس ریاضی را، این بود که متاسفانه ریاضی مهم‌تر است ولی بازی با بچه‌ها را نیز دوست دارد. مسئله جالب دیگر، پاسخ او به سوالِ «اگر جای رئیس جمهور بودی برای بچه‌ها در قرنطینه چه می‌کردی؟» این بود که: هر هفته با هلیکوپتر برایشان شکلات می‌ریختم و برای هر خانواده که بچه داشت یک PS4می‌دادم.

مهدی کودک بسیار بازیگوشی که سال ششم است در دوران قرنطینه دردسرهای زیادی برای خانواده ایجاد کرده بود. این کودک در پاسخ به سوالات ما اینگونه گفت: درس‌های مدرسه وقت هدر دادن است و آنها را دوست ندارد. او می‌خواهد دامپزشک شود و بهتر بود در مدرسه به علایق دانش‌آموزان توجه می‌شد و مهارت مناسب با علایق‌شان به آن‌ها آموزش داده می‌شد. این کودک دیگر علاقه‌ای به انجام تکالیف یا نشستن پای کامپیوتر و تلویزیون برای درس‌خواندن ندارد.

به گفته مادرش که تقریباً اکثر مادران پسربچه‌ها هم نظر در این زمینه بودند، کودکان بدون انگیزه شدند و از ترس تنبیه والدین تکالیف را انجام می‌دهند. یکی از نکاتی که اکثر مادران به آن اشاره می‌کردند و شواهد زیادی را هم از همکلاسی‌ها و سایر اقوام می‌آوردند گروه‌های آنلاین موازی کلاس، برای تقلب بود.

 

چالش‌های مدرسه از راه دور

به این ترتیب متاسفانه در برخی موارد در انجام تکالیف، ضوابط رعایت نشده و با رونویسی از کتاب و جستجوی آنلاین در گوگل و گروه‌های تقلب، امتحانات و تکالیف پیگیری می‌شوند. مهدی به همراه محمد پسربچه اصفهانی کلاس ششم از رفتن به مدرسه بابت کرونا ترس داشتند و می‌گفتند علی‌رغم اینکه دلشان برای بازی و مدرسه تنگ شده، جانشان را از سر راه نیاورده و فعلا دوست ندارند به مدرسه بروند، که در گفتگو با والدین متوجه شدیم آنها از خوابیدن و فضای آسوده ایجاد شده خیلی راضی هستند.

محمد می‌گفت در مدرسه و از طریق آموزش آنلاین چیزی یاد نمی‌گیرد، معلمش روی کاغذ می‌نویسد و او خوب متوجه درس نمی‌شود، مادرش هم جز قرآن نمی‌تواند در درس دیگر به او کمک کند، از قضا او همین درس را هم بیشتر دوست داشت و می‌گفت درس قرآن و هدیه‌های آسمانی خیلی موثر بود و آدم درباره آخرت یاد می‌گیرد، او سایر درس‌ها را سخت و حتی تلویحا به دردنخور می‌دانست.

از طرف دیگر او معلم خصوصی در ریاضی داشت که گویا در امتحان پایان ترم به جای او امتحان داده است. مادر محمد که خانم سرزنده و شوخ طبعی بود، می‌گفت محمد دیگر مدرسه رفتن را دوست ندارد و از اینکه تا ساعت ۱۱می‌خوابد راضی است، گاهی من جای او در کلاس حاضر می‌شوم تا او بخوابد.

 

مشکلات مدرسه از راه دور چیست

امیرعلی، دانش‌آموز سال چهارم هم از تدریس مادرش راضی‌تر بود، چون با تکرار زیاد بالاخره درس را به او یاد می‌داد. البته او از غرغرهای مادرش خسته هم شده بود. او دلش برای کلاس ورزش و نقاشی و زنگ تفریح تنگ شده بود و می‌گفت درس‌خواندن پای کامپیوتر برایش سخت است و حواسش پرت می‌شود.

او می‌گفت ای‌کاش معلم‌شان حداقل مدرسه می‌رفت و در کلاس و پای تابلوی درس را ضبط می‌کرد تا او بهتر یاد بگیرد. این دانش‌آموز می‌خواست در آینده رئیس جمهور یا قاضی شود چون هم پولش زیاد است و هم مثل خانم معلم‌شان زیاد زحمت نمی‌کشند.

امیرعلی، دانش‌آموز کلاس اول حاضر به گفتگو نشد، اما مادرش که خانومی کم سواد بود می‌گفت، نه می‌تواند به او درس بدهد و نه او مادرش را به عنوان آموزش دهنده می‌پذیرد. امیرعلی تجربه حضور در پیش‌دبستانی را نداشت و متاسفانه تاکنون هم به علت شیطنت و عدم پذیرش خانواده به عنوان معلم، خیلی چیزی یاد نگرفته

است.

کیمیا و حُسنا دو دانش آموز دیگر کلاس اولی بودند که به نسبت امیرعلی مطیع‌تر بودند و تجربه پیش دبستانی را داشتند. این دو دانش‌آموز تقریبا از معلم‌های خود راضی بودند و حُسنا می‌گفت مادرم آن قدر برایم تکرار می‌کند تا یاد بگیرم. این دو دانش‌آموز از خانه ماندن خسته شده بودند و می‌گفتند دلشان گرفته است. حُسنا در پاسخ به سوال اینکه اگر جای رئیس جمهور بودی برای بچه‌ها چه می‌کردی، گفت: به در خانه بچه‌ها می‌رفتم و به آنها کادو می‌دادم.

 

مدرسه از راه دور چرا سخت است

صبا، دانش‌آموز کلاس سومی بود که نسبت به بقیه دانش‌آموزان تحلیلی‌تر به سوالات پاسخ داد. او می‌گفت معلم‌شان اصلا منظم نیست و گاهی وسط کلاس شارژ گوشی‌اش تمام می‌شود و کلاس تعطیل می‌شود. او با ناراحتی گفت: ای‌کاش معلم‌مان حداقل یک تخته وایت‌برد می‌خرید و روی آن درس می‌داد و روی سینی برای ما نمی‌نوشت.

خانواده این دانش‌آموز به علت حساسیت روی آموزش دخترشان برای او شرایط تدریس خصوصی متفاوتی را فراهم کرده بودند و دخترشان در کلاس‌های یک مدرسه بهتر هم حاضر می‌شد. این دانش‌ آموز از کسل‌کننده بودن فضای کلاس مجازی گله داشت و می‌گفت ای‌کاش راهی بود تا حال و هوایمان عوض شود.

او در پاسخ به سوال اینکه اگر جای رئیس‌ جمهور بودی برای بچه‌ها چه می‌کردی گفت: به جای خواندن این درس‌ها، کتاب‎هایی که دوست داشتند را می‌دادم بخوانند و از آنها امتحان می‌گرفتم. این دانش‌آموز به تاریخ علاقه داشت.

آرین هم دانش‎آموز متمولی بود که خانواده برای تمام درس‌های او معلم خصوصی گرفته بودند و او از شرایط راضی بود.

محمدحسین، دانش آموز پیش  دبستانی هم از کرونا و قرنطینه خسته بود و در پاسخ به سوال اینکه اگر جای رئیس‌جمهور بودی برای بچه‌ها چه می‌کردی گفت: با یک موشک کلی الکل و مواد ضدعفونی کننده در آسمان پخش می‌کردم تا کرونا نابود شود.

برای ما سال‌های مدرسه و حتی بعد از آن دانشگاه، مثل پله‌هایی ناگزیر بودند که باید طی می‌کردیم. هنگامی که قدم در پله‌ای می‌گذاشتیم و مثلا از کلاس سوم به چهارم می‌رفتیم با دلایل منطقیِ ویژه‌ای این کار را انجام نمی‌دادیم و بیشتر به مسیری می‌ماند که باید طی شود. به نظر اوضاع خیلی هم فرق نکرده و امروز هم رابطه بچه‌ها و مدرسه کماکان همان رابطه ارگانیکی و بدیهی گذشته است.

مدرسه بخشی از ساختار هویتی و شخصیتی بچه‌هاست و شاید اگر از آنها سوال کنیم که دقیقا برای آنها چه اهمیتی دارد، شاید نتوانند خیلی درباره آن توضیح دهند، اما با فرض حذف مدرسه آنها دچار نوعی سردرگمی غیرقابل توضیح می‌شوند.

در این پژوهش و با توصیف‌های خود بچه‌ها متوجه شدیم آنها خود را ناگزیر از پذیرش می‌بینند و جز خستگی و ملال درخواست زیادی ندارند، آنها معمولا در مورد خواسته‌ها و نیازهایشان آگاهی خودانگیخته‌ای ندارند و خیلی هم درباره نیازهایشان مورد پرسش قرار نمی‌گیرند و برای‌شان سوالات ما جالب بود.

آنها با سوالات ما دچار نوعی بداهت‌زدایی در روند زندگی‌شان شدند و چند نفر از آنها سوال کردند که چرا این سوالات را می‌پرسیم که ما گفتیم برای رساندن حرفهای شما به آدم‌های مهم مثل رئیس جمهور.

 

آیا تجربه مدرسه از راه دور موفق بود

در پژوهش یاد شده متوجه شدیم مدارس غیرانتفاعی رسیدگی آموزشی بهتری داشتند. خانواده‌ها هم بنا به ظرفیت‌های فرهنگی، برخوردهایشان با مساله متفاوت بود، اما برآیند ماجرا این بود که تنش میان خانواده و فرزندان بسیار بالا گرفته است و خستگی و ملال قابل توجهی در هر دو گروه دیده می‌شود.

والدین و فرزندان فضایی برای مطالبه‌گری ندارند و تنها چاره‌شان کنار آمدن با اوضاع و دفع تنش‌هاست که گاهی موفق و گاهی ناموفق‌اند.

این گزارش در حالی تهیه و تنظیم می‌شود که می‌دانیم این اوضاع بالاخره تمام خواهد شد، اما چرا ما مجالی جز شوخی با مشکلات ایجاد شده برای دانش‌آموزان و خانواده‌ها در فضای مجازی، در این مدت نداشتیم. آیا نیاز نیست پژوهش‌های دقیق‌ترِ میدانی برای فهم نیاز حوزه عمومی صورت گیرد و مسائل متعدد و متنوع کودکان و والدین واکاوی شود و صرف نشست‌های تخصصی آموزشی یک طرفه و سخت فهم، مسئله تمام نشود؟!

جایگاه دانشگاه در رفع مشکلات حوزه عمومی چه می‌تواند باشد، درحالی‌که متخصصین و فارغ التحصیلان زیادی در زمینه مسائل آموزش و کودکان وجود دارند؟! امیدواریم این گزارش مختصر، مدخلی برای بررسی مسائل حوزه عمومی به صورت جدی‌تر باشد و دانشگاه با پتانسیل بالایی که دارد به آنها رسیدگی کند.

مقاله،‌ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم.در سال ۸۸ بازنشسته شده ام.با توجه به علاقه وافرم به استفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه های شخصی خودپیرامون مسایل تربیتی ، آموزشی و فرهنگی به دیگران درمهر ماه ۱۳۸۸ افدام به راه اندازی وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی به آدرس www.mh1342.blogfa.com بر روی بلاگفا نمودم. خوشبختانه با استقبال خوبی مواجه شده و من را مصصمم کرد به صورت مستقل سایت خود را راه اندازی نمایم. با سیستم مدیریت محتوای جوملا کار خود را به مدت ۵ سال ادامه داده اما به دلیل مشکلات ایجاد شده به ورد پرس نقل مکان کردیم اکنون در سال ۹۶ با سایت جدید با آدرس http://www.eduarticle.me با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر در خدمت شما عزیزان می باشم. امیدوارم شما بازدید کننده محترم من را از راهنماییهای خود محروم ننمایید.قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی باشدو کلیه مسوولیت آن به عهده نویسندگان است. استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی مراجعه بفرمایید. مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد.در ضمن باید از همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم. ممکن است نام نویسندگان و منابع بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می نمایم .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا