اخبار ومشکلات آموزش و پرورش

وضع بد آموزش و پرورش در ثروتمندترین دولت

بررسی مشکلات سیستم آموزش عمومی، یکی از موضوعاتی است که همیشه از دغدغه‌های دولت و مجلس بوده است. در همین زمینه، با توجه به حساسیت این موضوع و اهمیت مشکلات و معضلات آموزش و پرورش در ابعاد گوناگون مانند استخدام معلمان حق‌التدریسی و مشکلات معیشتی فرهنگیان کشور، بر آن شدیم تا با فرج کمیجانی، دبیرکل مجمع فرهنگیان ایران گفت‌وگو کنیم.
تابناک: ما در چند سال گذشته، همواره اداره مدارس به صور گوناگون را امتحان کرده‌ایم و نتایجی گرفته‌ایم؛ برای مثال، عملکرد مدارس غیرانتفاعی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
کمیجانی: باید گفت که آموزش‌وپرورش هزاران هزار مشکل دارد و برای برون‌رفت از آن بالطبع هر مسئولی که می‌آید، می‌خواهد طرحی نو دراندازد و متناسب با اوضاع و احوال زمان، تصمیمات خوبی بگیرد. بحث مدارس غیرانتفاعی نیز یکی از این مباحث است که برمی‌گردد به دوره وزارت آقای دکتر نجفی. در آن زمان، وضعیت به گونه‌ای بود که هم برای ارتقای کیفیت آموزشی و هم برای تأمین بودجه به دنبال منابع جدید بودند که تیم ایشان به این نتیجه رسیدند، یکی از راه‌ها می‌تواند ایجاد مدارس غیرانتفاعی باشد؛ با این نیت که هرچه از مدارس دولتی، تعداد دانش‌آموزانش کمتر بشود و به مدارس غیرانتفاعی بروند، میزان سرانه این دانش‌آموزان به مدارس دولتی سرشکن می‌شود. 





واقعا می‌توانیم بگوییم که این کار در نوع خود، تصمیم درست، بجا، منطقی و شجاعانه بوده و می‌توان از آن حمایت کرد و نمی‌توان انتقادی به این مسأله نمی‌توان داشت. اصل ۳۰ قانون اساسی هم گفته است که آموزش‌وپرورش باید رایگان باشد، ولی نگفته که برای ارتقای کیفیت آموزشی و تربیتی مدارس، نباید از مشارکت مالی اولیا استفاده نشود.

کسانی که از لحاظ مالی تأمین هستند و می‌توانند هزینه تحصیل فرزندشان را تأمین کنند، چه اشکالی می‌تواند داشته باشد؟ ضمنا مشکلی ایجاد نخواهد کرد، برای این‌ که کسانی که متولی مدارس غیر انتفاعی هستند، بیشترشان از نیروهای کارآمد آموزش و پرورش هستند؛ البته در این چند سال اخیر، مدارس غیرانتفاعی آسیب‌های جدی دیده‌اند. مثلا همین سال گذشته، کسانی که در مدارس غیرانتفاعی از طرف آموزش و پرورش مأمور بوده‌اند، این افراد را به نوعی برگردانده‌اند و نگذاشته‌اند در این مدارس باشند. پیشتر آموزش و پرورش به ازای یک نیرویی که به مدارس غیرانتفاعی می‌داد، در عوض چند دانش‌آموز بی‌بضاعت به این مدارس معرفی می‌کرد که از آنها پولی گرفته نمی‌شد، ولی هم‌اکنون با متوقف شدن این طرح، این دانش‌آموزان بی‌بضاعت از نعمت تحصیل در مدارس غیر انتفاعی محروم شده‌اند.
مدارس غیرانتفاعی در سیستم آموزش‌وپرورش ایران، تأثیرات بسیار مثبتی داشته و من به عنوان کسی که در آموزش‌ و پرورش فعالیت می‌کنم، وجود این‌گونه مدارس را نه تنها ضروری می‌بینم، بلکه گسترش آن را بسیار با اهمیت می‌دانم و دولت هم باید از گسترش این مدارس حمایت جدی کند، نه اینکه از آن جلوگیری کند.

تابناک: وجود نیروهای مازاد در آموزش‌ و پرورش؛ مسأله‌ای است که به تازگی مدیران این وزارتخانه، بسیار بر آن تأکید می‌کنند؛ اگر این مسأله واقعیت دارد، چرا مدیران پیشین، هیچ راهکاری در نظر نگرفته بودند؟ برای مثال مسأله استخدام معلمان حق‌التدریسی است که این قشر زحمتکش را از لحاظ روحی و روانی دچار مشکل کرده است.

کمیجانی: متأسفانه از اول هم پدیده‌ای به نام نیروهای مازاد در آموزش و پرورش بوده و مختص زمان حال هم نیست. همه وزرای پیشین هم به نوعی خواسته‌اند این مشکل را برطرف کنند، ولی متأسفانه همیشه با موانعی روبه‌رو شده‌اند. یک زمانی برای نیروهای مازاد در مدارس، فعالیت‌های جدیدی تعریف کردند و رسته شغلی جدیدی برای آنها در نظر گرفتند که متأسفانه همین نیروهای مازاد حاضر به انجام آن کارها نشدند که البته این هم برمی‌گردد به سیستم نظام اداری کشورمان؛ برای مثال، وقتی یک فرد مسئول در ادارات دیگر از شهرستانی به تهران منتقل می‌شود، همسر ایشان هم اگر فرهنگی باشد،‌ به تهران منتقل می‌شود و این مسأله ناخواسته به مشکل نیروی مازاد دامن می‌زند. اگر تعداد معلمان را با تعداد دانش‌آموزان مقایسه کنیم، در کل آموزش‌ و پرورش، خواهیم دید نیروی مازاد چندانی نداریم، ولی متأسفانه این نقل و انتقالات از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، علت اصلی پدید آمدن ماجرای مازاد نیرو در شهرهای بزرگ و کمبود نیرو در مناطق محروم می‌شود.
همچنین در سال تحصیلی جدید، قانون بازنشستگی پیش از موعود با ۲۵ سال خدمت اجرا شد که متأسفانه بسیاری از نیروهای کارآمد از سیستم آموزش و پرورش خارج شدند.

تابناک: شما به عنوان یک کارشناس مسائل آموزشی، چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟

کمیجانی: در کشورهای دیگر، استخدام آموزش و پرورش به صورت منطقه‌ای و استانی با شرایط پنج ساله است. مثلا اگر من در استان مرکزی مشغول به تدریس هستم، بخواهم به استان دیگری بروم، اینجا کار من تمام شده است و باید دوباره برای استخدام در استان جدید، اقدام کنم؛ یعنی باید به سمتی برویم که استخدام‌های ما به جای سی ساله، پنج ساله، منطقه‌ای یا استانی یا مدرسه‌ای باشد که بیشتر کشورهای دنیا با این راهکارها با این مشکل برخورد کرده‌اند.خب شاید ما هم بتوانیم از این جور راهکارها استفاده کنیم.

تابناک: چندی پیش، آقای علی احمدی اعلام کردند که آیین‌نامه مدارس هیأت امنایی یا خودگردان به تصویب نهایی رسیده و آموزش و پرورش برای ایجاد این مدارس آماده است. در حالی که برخی کارشناسان آموزشی ایجاد مدارس هیأت امنایی یا خودگردان را تنها با هدف دریافت پول از والدین می‌دانند، به نظر شما، چه معایب و محاسنی در این طرح ممکن است باشد و چه چشم‌اندازی برای این طرح متصورید؟

کمیجانی: بحث مدارس هیأت امنایی با مدارس به قیمت تمام شده، دو مقوله کاملا جدا از هم هستند. در مدارس هیأت امنایی، مدیر مدرسه، نماینده معلمان و شورای مدرسه به اضافه برخی از نخبگان محل جمع می‌شوند و برای فعالیت‌های فوق برنامه مدرسه تصمیم می‌گیرند و با اجرای برنامه‌های فوق برنامه، تلاش می‌کنند به ارتقای کیفیت آموزشی و تربیتی مدارس کمک کنند و به این ترتیب، هزینه‌های اجرای برنامه‌های خود را از محل مشارکت مالی اولیای دانش‌آموزان برمی‌دارند.

بحث مدارس یا قیمت تمام‌شده سوای این بحث‌هاست. در بحث مدارس با قیمت تمام شده، بودجه کل آموزش‌ و پرورش را به همه دانش‌آموزان کشور تقسیم می‌کنند که در سال جاری، این مبلغ حدود هشتصد هزار تومان است و بخش بسیاری از آن صرف هزینه‌های پرسنلی می‌شود.

در طرح قیمت تمام ‌شده، سرانه کامل دانش‌آموزی در یک سال را به مدارس می‌دهند؛ مثلا سرانه پانصد دانش‌آموزی را که در یک مدرسه تحصیل می‌کنند، در اختیار مدرسه می‌گذارند، البته با شرایط خاص که مدیر مدرسه به همراه نماینده معلمان و رئیس انجمن اولیا و مربیان و نماینده امور تربیتی درباره این پول تصمیم‌گیری می‌کنند؛ مثلا حقوق معلمان را پرداخت، کسری برنامه‌ها را تکمیل و درباره برنامه‌های فوق برنامه تصمیم‌گیری می‌کنند. در طرح قیمت تمام ‌شده، هیچ پولی از اولیا گرفته نمی‌شود، ولی در هیأت امنایی کارهایی که انجام می‌شود، پولش را از اولیا می‌گیرند که این خود تفاوت بسیار فاحش این دو طرح است.

در زمان مدیریت جناب آقای حاجی، در هر منطقه، تعدادی از مدارس با طرح قیمت‌ تمام ‌شده اداره می‌شد که طرح بسیار موفقی بود، به گونه‌ای که مجریان این مدارس، تنها راه نجات آموزش و پرورش ایران از این وضعیت را اجرای همین طرح می‌دانند که متأسفانه با تغییر دولت و تغییر مدیران سطوح گوناگون، بساط این طرح موفق برچیده شد.

تابناک: آیا طرح اداره مدارس به صورت هیأت امنایی ـ که والدین باید در هزینه تحصیل فرزندشان در آن شرکت کنند ـ با اصل ۳۰ قانون اساسی منافات ندارد؟

کمیجانی: طرح هیأت امنایی، تقریبا شکل کاملتر همین سیستمی است که هم‌اکنون به نام کلاس‌های فوق برنامه یا پنجره‌های باز در مدارس اجرا می‌شود. حدود قیمت‌ها را به‌ گونه‌ای تنظیم می‌کنند که به ۳۰ درصد دانش‌آموزان تخفیف‌های ۱۰۰ درصدی داده شود. بنابراین، هنگامی که چنین تخفیف‌های خوبی هست، مطمئنا والدین آنها از بابت این مبالغ در فشار مالی قرار نمی‌گیرند و در ضمن، این بحث با اصل ۳۰ قانون اساسی به نظر من مغایرتی ندارد، چون اصل تحصیل ـ همان چیزی که وظیفه آموزش و پرورش است ـ انجام می‌شود. برای ارتقای کیفیت آموزشی هیأت امنا، تصمیم به برگزاری برنامه‌های خاصی می‌گیرند و ما هم مطمئنا با هر طرحی که تحول خاصی در اداره مدارس ایجاد کند، کاملا موافقیم.

تابناک: چرا وزیران آموزش و پرورش همیشه در خطر استیضاح بوده و هستند؟

کمیجانی: پرداختن به این مسأله، حساسیت خاص خودش را دارد، چراکه متأسفانه آموزش و پرورش ما مشکلات بسیاری دارد و در هر زمان که اراده شود، بهانه‌های خوبی برای استیضاح‌کنندگان هست، ولی علت اصلی و ریشه‌ای استیضاح‌کنندگان، هیچ گاه مشکلات آموزش و پرورش نبوده، هر چند به ظاهر این مشکلات مطرح می‌شوند که هیچ گاه هم برطرف نشده‌اند.
هنگامی که استیضاح‌های پس از انقلاب را بررسی می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که برخی نمایندگان محترم مجلس، قصد جابه‌جایی یکسری از مدیران در سطوح گوناگون را داشته‌اند و بعد وزیر وقت آموزش و پرورش هم یا نخواسته و یا نتوانسته به این مطالبات پاسخ دهد و قضیه از استیضاح وزیران، آن هم به دلایل کاملا تخصصی سر درآورده است و بعضا دیده‌ایم که با تغییر یکی دو مدیرکل، همه امضاها پس گرفته شده است.

و همه اینها به این دلیل است که آموزش و پرورش، جمعیت بسیاری در اختیار دارد؛ یک میلیون و دویست هزار معلم و چهارده میلیون دانش‌آموز که به لحاظ سیاسی، تعداد آرای این افراد، می‌‌تواند در انتخابات گوناگون و نیز برای انتخاب دوباره نمایندگان مؤثر باشد. البته نباید غافل شد همان‌گونه که گفتیم، آموزش و پرورش با مشکلات بسیاری دست به گریبان است که هر کدام از آنها می‌تواند بهانه‌ای برای استیضاح باشد.

در ضمن به عنوان آخرین نکته، باید از طرف جمعی از معلمان بگویم که ما از دولت نهم به شدت گله‌مندیم و انتقاد‌های بسیار جدی نسبت به عملکرد ضعیف آنها، آن هم در حوزه آموزش‌وپرورش در مقایسه با وعده‌های که داده‌اند، داریم. جناب آقای رئیس‌‌جمهور، هنگامی که سرگرم تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری بود، یکسری وعده‌هایی به معلمان آموزش و پرورش دادند که از این وعده‌ها، رأی بسیاری هم به نفع خود تصاحب کرد که گمان می‌کنم، اشاره‌ای به آنها، خالی از لطف نباشد.

ایشان در سخنرانی‌های گوناگون خود مطرح کردند که «آموزش و پرورش را اولویت نخست خود قرار خواهم داد» و یا «وزیر آموزش و پرورش در صدر وزرای من قرار خواهد داشت» که با انتخاب وزرای آموزش و پرورش ایشان، عملا دیدیم تنها حرف بود و یا این جمله که «تا پایان اولین سال ریاست‌جمهوری، دست‌کم چهار کار مهم برای فرهنگیان انجام خواهم داد»، اما هم‌اکنون با پایان ریاست‌جمهوری ایشان، ما هیچ کدام از این وعده‌ها را محقق نمی‌بینیم و یا گفتند «برای پرداخت مطالبات معلمان حتی اگر لازم باشد، کارخانه‌ها را به فروش خواهیم رساند و خرج فرهنگیان خواهیم کرد» که متأسفانه باید گفت در ثروتمندترین دولت پس از انقلاب، مدارس آموزش و پرورش ایران با بدترین و اسفناک‌ترین وضعیت ممکن اداره می‌شوند؛ هم از نظر حقوق و مزایا برای معلمان و هم از نظر رسیدگی به مدارس و پرداخت سرانه مدارس و یا آموزش ضمن خدمت معلمان و… .

و یا گفتند که «قدرت خرید معلمان را در چهار سال دو برابر افزایش خواهم داد» که ما عملا با این نرخ تورم، می‌بینیم که هر سال، تنها ۶ درصد به حقوق معلمان افزوده شده است.
هم‌اکنون در مقابل این وعده، می‌بینیم که آقای علی احمدی، هفته گذشته جملاتی گفتند و با شدت از دولت گله کردند که چرا آموزش و پرورش جایگاه خوبی در دولت ندارد؟

در نشست خبری شنبه، نهم آذر، آقای علی احمدی گفت که «آموزش و پرورش، محلی از اعراب در میان دستگاه‌های تصمیم‌گیری کشور ندارد» و یا در جمله دیگری گفته بود که «دولت هیچ کمیسیونی برای آموزش و پرورش ندارد و در شورای عالی انقلاب فرهنگی حتی یک عضو از آموزش و پرورش هم وجود ندارد، نگاه دولت‌ها به آموزش و پرورش نگاه مصرفی است و نگاه تولیدی ندارند». با این جملات، می‌بینیم که آقای علی احمدی پس از دو سال وزارت به این نتیجه رسیده که واقعا کسی ایشان و وزارتخانه‌اش را تحویل نمی‌گیرد و این در حالی است که ما برای اصلاح آموزش و پرورش، احتیاج به یک عزم ملی داریم و امیدواریم روزی برسد که به آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد تخصصی و حرفه‌ای صرف نگاه شود، آن هم به دور از هر نگاه سیاسی؛ این آرزوی ماست و امیدواریم شاهد چنین روزی باشیم. تابناک تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۸۷ 





Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا