قدرت ذهن ناخودآگاه برای درک بهتر
یکی از بهترین راههای تقویت توانایی یادگیری و بالا بردن نمرههای تان این است که راه و روش کار کردن با قدرت ذهن ناخودآگاهتان را یاد بگیرید.
فرایند فکر کردن ناخودآگاه است و ما آگاهانه از نتایج آن باخبر میشویم. همه تغییرات در ناخودآگاه ما صورت میگیرد. زمانی که آمادگی اش را داشته باشیم، با آگاهی از آن تغییر باخبر میشویم.
تقریباً ۲ میلیون بیت ( واحد اطلاعات ) در هر ثانیه وارد سیستم عصبی انسان میشود. میتوان گفت که ما با بمبارانی از اطلاعات روبه رو هستیم. برای حفظ سلامت عقل، ذهن هوشیار ما اکثر محرکها را فیلتر میکند و میلر (۱۹۵۶) کشف کرده است که ما فقط میتوانیم مثبت هفت یا منفی دو بیت اطلاعات در یک زمان استفاده کنیم.این ذهن ناخودآگاه است که با سایر اطلاعات بالای هفت بیت (مثبت و منفی دو) سر و کار دارد که در یک زمان خاص به آن توجه نمیکنید. به محض این که توجه مان را به چیزی میدهیم، آن وقت است که ذهن مان آگاه میشود. بعضی از قسمتهای فیزیولوژی شما همیشه ناخودآگاه میماند. این اصلاً نباید مایه تعجب باشد. ذهن ناخودآگاه ما همیشه مراقب ما است. ما که قلب، ریهها، کلیهها و سیستم ایمنی بدن مان را آگاهانه اداره نمیکنیم، میکنیم؟
قدرت تفکر مثبت را میتوان با استفاده از تاییدات و تصدیقها تقویت کرد. تصدیق یک عبارت کوتاه در زمان حال است که مداوماً برای تاثیرگذاشتن روی ذهن ناخودآگاه تکرار میشود. ایدهآلترین آن باید کوتاه و کاملاً واضح باشد. این اهمیت زیادی دارد چون ذهن ناخودآگاه نمیتواند به سادگی عبارات و جملات طولانی و پیچیده را تحلیل کند. ذهن ناخودآگاه معمولاً با جملات کوتاه و مناسب بیشتر تاثیر میگیرد. اما اکثریت مردم عادت به منفی اندیشی دارند. این یعنی بیشتر روی نقاط مشکل دار زندگی خود متمرکز میشوند و مداوماً اتفاقی را که دوست ندارند بیفتد، بر زبان میآورند. این مسئله معمولاً باعث میشود که مشکلات اصلی بیشتر و بیشتر شده و وضعیت حتی بدتر هم بشود. مثلاً یک دانش آموز ممکن است مدام با خود بگوید: «من هیچ وقت در این امتحان موفق نمیشوم». یا «همیشه وقتی میخواهم درس بخوانم حواسم پرت میشود». یا «من نمیتوانم روی درسم تمرکز کنم».
دانش آموزی که این تاییدات منفی را با خود تکرار میکند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، معمولاً به احتمال کمتری در امتحانات خود موفق میشود و هیچ وقت نخواهد توانست روی درس خود تمرکز کند.پشت هر احساس منفی یک فکر یا باور است و در بیشتر موارد اینها افکار و عقایدی ناسالم هستند. از ناسالم منظور این است که نمیتوانند به شما برای رسیدن به آنچه در زندگی میخواهید کمک کنند؛ یعنی هیچ خدمتی به شما نمیکنند.
باور (معمولاً ناخودآگاه) مثل ماشه اسلحه میماند و باعث میشود که در برخی موقعیتهای خاص زندگی شکست بخورید.
این را یادتان باشد: اگر مثبت فکر نکنید و فکرتان را با افکار و باورهای مثبت پر نکنید، آنوقت افکار منفی برای خالی کردن شکافها میآیند. لطفاً هیچ وقت تواناییهای خودتان را دست کم نگیرید. هیچ وقت نباید فکر کنید که توانایی انجام کاری را دارید یا نه. سوال اصلی این است که آیا میخواهید فلان کار را بکنید یا نه!در مثالهای بالا، آن دانش آموز تاییدات منفی را وارد مغزش میکرد. درحالی که باید آن را با تاییدات مشابه اما مثبت آن جایگزین میکرد. «من میدانم که در امتحاناتم موفق میشوم». یا «وقتی برای درس خواندن مینشینم، اصلاً حواسم پرت نمیشود». یا «قدرت تمرکزم رو به پیشرفت است».
شاید انجام این کار به نظر سخت بیاید، مخصوصاً در انجام کاری که به نظرتان خیلی دشوار است. اما باور کنید، این هم مثل خیلی چیزهای دیگر فقط تمرین میخواهد.هرچه این تاییدات را بیشتر و بیشتر با خود تکرار کنید، آگاهانه یا ناآگاهانه، سریعتر به واقعیت تبدیل خواهد شد. اما باید مراقب باشید چون این روش هم برای افکار منفی و هم مثبت به این خوبی عمل میکند. یک زمان عالی برای تکرار تاییدات مثبت قبل از خواب یا بعد از بیدار شدن در صبح است. در این اوقات، ذهن ناخودآگاه شما بیشترین ارتباط را با شما خواهد داشت. اگر بتوانید آن عبارات را در طول روز با خود تکرار کنید یا حتی بنویسید و کپیهایی ازآن را همه جای خانه بگذارید، خیلی بهتر خواهد بود. یک جایگزین خیلی خوب این تاییدات «پیامهای نیمه خودآگاه» است.قدرت پیامهای نیمه خودآگاه در طول سالها به اثبات رسیده است و برای برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه از طریق روشهای سمعی و بصری استفاده میشود. درواقع، پیامهای نیمه خودآگاه در عملکرد خود در ذهن ناخودآگاه آن قدر قدرت دارند که در سال ۱۹۷۴، دولت آمریکا همه انواع تبلیغات رادیو و تلویزیون با روش پیام نیمه خودآگاه را ممنوع کرد.
پیامهای نیمه خودآگاه با کار کردن در سطحی که توسط ذهن خودآگاه قابل تشخیص نیست، به ذهن ناخودآگاه میرسند. درنتیجه ذهن خودآگاه هیچوقت فرصتی برای رد کردن آن پیدا نمیکند و ذهن ناخودآگاه میتواند آن را پذیرفته و برحسب آن عمل کند.استفاده از پیامهای نیمه خودآگاه دو روش دارد: سمعی و بصری. پیامهای نیمه خودآگاه بصری تاییداتی هستند که با سرعت بالایی پیش روی چشم فلاش زده که ذهن خودآگاه قادر به تشخیص آن نیست. درنتیجه این تاییدات مستقیماً وارد ذهن ناخودآگاه میشوند که بلافاصله هم آن را درک و نسبت به آن عمل میکند.
پیامهای نیمه خودآگاه سمعی هم به همان روش عمل میکنند بااین تفاوت که دراین روش، صدایی با فرکانسی که بالاتر از آستانه نرمال شنوایی انسان است، اجرا میشود. در این حالت هم مثل نوع بصری، بااینکه ذهن خودآگاه قادر به تشخیص آن نیست، ذهن ناخودآگاه آن را دریافت میکند و بلافاصله به آن واکنش میدهد.هر دو نوع آن در رسیدن به قدرت شگرف ذهن ناخودآگاه بسیار نیرومند هستند.وقتی قدرت ذهن ناخودآگاه خود را درک کردید و شروع به تحت کنترل درآوردن آن کردید، قادر خواهید بود نمراتتان را با سرعت زیادی بالا برده و فرایند یادگیری خود را شدیداً تقویت کنید. آنوقت است که درس خواندن برایتان لذت بخش خواهد بود نه یک فعالیت اجباری.
تکنیکهایی برای افزایش فعالیت ذهنی
یکی از مهمترین تکنیکهایی که باعث افزایش قدرت یادگیری میشود، افزایش فعالیت ذهنی است. میزان واکنش ما نسبت به مطالب تحت تاثیر حالات روحی، علائق، انگیزهها و فنون مورد استفاده در مطالعه تغییر میکند. هر چقدر این واکنش نسبت به مطالبی که مطالعه میکنیم بیشتر باشد، آنها بیشتر و بهتر در ذهن ما جای خواهند گرفت. برای ایجاد واکنش فعالانه ذهن میتوانید از روشهای معرفی شده در این مقاله استفاده کنید.
۱- گرم کردن: ذهن ما نیز مانند جسم ما برای اینکه ورزیدهتر باشد و کارش را بهتر انجام دهد، نیاز به گرم کردن دارد. در پانزده دقیقه اول مطالعه نیروی ما صرف گرم کردن مغز در جهت تمرکز روی موضوع مورد نظر میشود. بنابراین کارآیی فرد در ۱۵ دقیقه اول کمتر است. حتما تا به حال متوجه شدهاید که در دقایق اول امتحان فهم سوالات و پاسخ دادن به آنها تا اندازهای مشکل است. اما بعد از چند دقیقه با سهولت بیشتری موفق به پاسخ دادن به سوالات میشوید. پس اگر شروع درسی برایتان مشکل بود، دلسرد نشوید و به مطالعه ادامه دهید. وقتی ذهن تان آماده شد با سرعت بیشتری مطالب را فرا خواهید گرفت.
به طور کلی بهترین راه برای گرم کردن ذهن، مرور مطالب گذشته است. این کار علاوه بر آماده کردن مغز، باعث میشود که بهتر بتوانید بین معلومات جدید و دانستههای قبلی ارتباط برقرار کنید.
۲- تکرار کردن: همانطور که ذکر شد، مرور و تکرار مطالب گذشته به فهم مطالب جدید کمک قابل توجهی مینماید؛ چون باعث میشود ذهن فعالتر شود.
۳- اثر «بالارد»: این اثر مربوط به قسمت ناخودآگاه ذهن میباشد. در حقیقت بعد از مطالعه قسمتی از مغز هنوز به فعالیت خود در زمینه یادگیری و یادآوری مطالب خوانده شده، ادامه میدهد. درست مانند وقتی که پا را از روی پدال گاز برمی دارید، اما ماشین هم چنان به حرکت خود ادامه میدهد.
منبع: سایت مردمان
codex09x
page11