جام جم آنلاین: «طبق آمار باید ۱۸ میلیون دانشآموز داشته باشیم، اما حدود ۱۵ میلیون داریم و بیش از ۳ میلیون نفر در سن دانشآموزی در کشور از تحصیل محرومند.»
اشتباه نکنید این مطلب را نه وزیر آموزش و پرورش گفته، نه رئیس کمیسیون آموزش مجلس؛ این عبارات حتی از آن یک کارشناس آموزش نیست، این جملات در نشست خبری رئیس مرکز سلامت خانواده و جمعیت و مدارس وزارت بهداشت اعلام شد، گویا منبع خبر به نتایج آخرین سرشماری جمعیت ایرانیان در سن تحصیل و دانشآموزان دسترسی داشته است.
این مسوول در حالی در جمع خبرنگاران و از تریبون رسمی، آمارهایی را خارج از اختیارات خود اعلام میکند که وزارت آموزش و پرورش از تعداد دانشآموزان محروم از تحصیل مطمئن نیست و معلوم نیست مدیر وزارت بهداشت براساس کدام مستندات این آمارها را استخراج کرده است.
اشتباه نکنید این مطلب را نه وزیر آموزش و پرورش گفته، نه رئیس کمیسیون آموزش مجلس؛ این عبارات حتی از آن یک کارشناس آموزش نیست، این جملات در نشست خبری رئیس مرکز سلامت خانواده و جمعیت و مدارس وزارت بهداشت اعلام شد، گویا منبع خبر به نتایج آخرین سرشماری جمعیت ایرانیان در سن تحصیل و دانشآموزان دسترسی داشته است.
این مسوول در حالی در جمع خبرنگاران و از تریبون رسمی، آمارهایی را خارج از اختیارات خود اعلام میکند که وزارت آموزش و پرورش از تعداد دانشآموزان محروم از تحصیل مطمئن نیست و معلوم نیست مدیر وزارت بهداشت براساس کدام مستندات این آمارها را استخراج کرده است.
آیا هر مسوول و مدیرکلی میتواند برای ارائه تیتر به رسانهها مطالبی را بگوید که از صحت آن با دستگاههای متصدی اطمینان حاصل نکرده است؟
از سوی دیگر هرچند ترک تحصیل کودکان کار و خیابانی در شهرها و دانشآموزان عشایری و روستاهای نقاط صعبالعبور، قابل انکار نیست و بدون ساز و کار نظارتی وزارت آموزش و پرورش در اجبار برای تحصیل تمام دانشآموزان در سن مدرسه، مشکل حل نمیشود اما اینکه چرا عملیات گردآوری آمارها و پایش اطلاعات در آموزش و پرورش با کندی پیش میرود، علت شفافی ندارد.
پیش از این قرار بود، وزارت آموزش و پرورش تا آخر مهر آخرین آمار سرشماری افراد ترک تحصیلکرده را اعلام کند، چرا که این آمار بارها مورد سوءاستفاده منابع خبری قرار گرفته و بارها آموزش و پرورش تکذیب کرده است.
کندی ارائه آمار و شفاف نبودن حتی تعداد دانش آموزان در وزارت آموزش و پرورش باعث شده که یک بار تعداد دانشآموزان کشور ۱۲میلیون نفر، یک بار ۱۳میلیون و ۵۰۰ هزار نفر و برخی هم ۱۵ میلیون نفر اعلام میکنند.
بنابراین انتشار خبر مرکز سلامت خانواده وزارت بهداشت از چند زاویه قابل نقد است؛ اول این که گوینده خبر در جایگاهی نیست که آمارهای مستندی از افراد محروم از تحصیل در بازی با چند آمار تخمینی ارائه دهد و دوم، انفعال وزارت آموزش و پرورش در اعلام شفاف آمارها و تاخیر در انجام سرشماری عمومی از جمعیت دانشآموزی است که هر مسوولی آمار دیگری را نفی میکند.
هنوز رسانهها اظهار عجز یکی از وزرای پیشین آموزش و پرورش را فراموش نکردهاند که از نداشتن آمار دانش آموزان، تعداد معلمان و مدارس و… دم زد که این بیاطلاعی تا امروز ادامه دارد.
آوید طالبیان – گروه جامعه -جام جم آنلاین-پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۰
در ادامه سایت آفتاب آمارهای دیگری در حوزه آموزش و پرورش آورده است:
آفتاب: براساس بررسیهای وزارت بهداشت ۵/ ۶۲ درصد از دانشآموزان یکبار در روز، زود عصبی میشوند، ۶۰درصد احساس اضطراب دارند و ۵۰درصد نیز به بدخوابی دچارند.
مسوولان وزارت بهداشت روز گذشته در غیاب مسوولان
آموزشوپرورش، آمارهای متعددی از آسیبهای اجتماعی اعلام کردند. به طوریکه رییس اداره بهداشت مدارس وزارت بهداشت خبر داد: رشد مصرف سیگار در دختران بیشتر از پسران است ولی رشد مصرف قلیان در پسران بیشتر از دختران است.
دکتر گلایل اردلان در نشست خبری سلامت نوجوانان که در محل وزارت بهداشت برگزار شد، گفت: از سال ۸۳ تاکنون نظام مراقبت از رفتارهای آسیبرسان را آغاز کردیم که عمدتا در مدرسه انجام شد و به همین دلیل روی هفت رفتار پرخطر این سنین که شامل تغذیه بد، فعالیت فیزیکی ناکافی، مصرف سیگار، مصرف سایر مواد غیرسیگار، صدمات عمدی مانند خشونت، صدمات غیرعمدی مثل تصادفات و مسایل روحی و روانی مانند افسردگی و خودکشی کار کردیم.
او با تاکید بر اینکه، بر اساس بررسیهای ما الگوهای مصرف سیگار به سمت مصرف قلیان در بین نوجوانان تغییر یافته است، افزود: در حال حاضر الگوی مصرف مواددخانی در بین دانشآموزان بهطوری شده که رشد مصرف سیگار در دخترها بیشتر از پسرها و رشد مصرف قلیان در پسرها بیشتر از دخترهاست.
وی یادآور شد: طبق آمار در سال ۸۳ حدود ۶۴درصد شش تا ۱۸سالهها از کامپیوتر و تلویزیون بیش از حد استاندارد، یعنی دو ساعت استفاده میکردند که با مداخلات انجام شده در سال ۸۸ این رقم به ۵/ ۲۵درصد کاهش یافت و وقتی علت را از پسرها و دخترها جویا شدیم، ۲۶درصد لذت از بوی سیگار، ۵/ ۱۶درصد کاهش اضطراب در دخترها دو برابر بیشتر از پسرها مطرح شده و ۲۷ درصد عادت شدن آن را عنوان کردند.
اعلام این آمارها از سوی مسوولان وزارت بهداشت و درمان در حالی است که تا پیش از این، مطرح کردن آماری در رابطه با مصرف سیگار و قلیان زیر سایه خطقرمز کاذبی ساخته و پرداخته مسوولان آموزشوپرورش بود. به طوریکه وزیر آموزشوپرورش بارها ضمن تکذیب افزایش مصرف سیگار و قلیان در بین دانشآموزان عنوان کرده بود: آموزشوپرورش نهادی پاک و مقدس است و به اندازهای که در آموزشوپرورش پاکی و صداقت هست به همان اندازه باید مراقبتها افزایش یابد، اصلا مگر میتوان تصور کرد که دانشآموزی معتاد باشد؟! یا سیگاری.
رییس اداره بهداشت مدارس وزارت بهداشت با اشاره به سایر رفتارهای پرخطر در مدارس میگوید: مورد دیگر در این رابطه استفاده بیش از اندازه از کامپیوتر است که موجب افسردگی، گوشهگیری و جستوجوی حقیقت در دنیای مجازی میشود که زمانی که نوجوان وارد دنیای واقعی میشود، او را دچار مشکل میکند بر همین اساس، تاکید ما در ارتقای سلامت روان بیشتر است که در بسته خدمات سلامت شش تا ۱۸سالهها گنجانده شده. این بسته را امسال فقط برای اول ابتداییها اجرا کردیم و برای کشوری شدن همه سنین آن نیاز به سرمایهگذاری داریم.
او افزود: خشونت یا تغییر خلق نیز در گروههای سنی نوجوان دیده میشود، بهطوری که در ۵ / ۶۲درصد موارد طی ششماه گذشته از یکبار در روز تا یکبار در ماه، زود عصبی شدند و در ۶۰درصد موارد احساس دلشوره و اضطراب داشتند و در ۵۰درصد بدخوابی را گزارش کردند.
همچنین او گفت: الگوی دیگری که در این زمینه به کار بردیم، مدارس مروج سلامت است که دو نوع چک لیست دارد و یکی توسط مدیر مدرسه و دیگری توسط کارشناسان وزارت بهداشت از نظر رعایت آیتمهای این مدارس پر میشود و چنانچه مدارس امتیاز بین ۹۲ تا ۱۰۰ را بگیرند، پنج ستاره و اگر ۸۲ تا ۹۱ را بگیرند، چهارستاره خواهند شد.
اگرچه افزایش چاقی و اضافه وزن در بین دانشآموزان به عنوان یکی از رفتارهای پر خطر در بین دانشآموزان از فهرست تکذیبهای وزارت آموزشوپرورش جامانده است، اما مسوولان وزارت بهداشت قایل به افزایش میزان چاقی در بین دانشآموزان هستند.
دکتر گلایل اردلان در اینباره گفت: میزان چاقی و اضافه وزن نوجوانان از ۴ / ۱۳، درصد سال ۸۳ به ۱۷درصد سال ۸۸ رسیده که علت آن، وقت کم مادر برای پخت غذاهای سنتی و تغییر ذایقه نوجوانان و جوانان است.
او افزود: متاسفانه هنوز بیش از ۶۴درصد مردم از روغنهای جامد استفاده و همچنین ۱۹درصد نوجوانان به غذای سفره نمک اضافه میکنند.
۳ میلیون نفر در سن دانشآموزی از تحصیل محروم هستند
در ادامه این نشست خبری، رییس مرکز سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت نیز با اشاره به آمار دیگری که پیش از این از سوی وزارت آموزشوپرورش تکذیب شده بود، از محرومیت سهمیلیون کودک و نوجوان محروم از تحصیل در کشور خبر داد و اعلام کرد: طبق آمار باید ۱۸میلیون دانشآموز داشته باشیم اما حدود ۱۵میلیون داریم و بیش از سهمیلیون فرد در سن دانشآموزی در کشور از تحصیل محروم هستند، چرا که آمار دانشآموزان ما در این زمینه ۱۴میلیون و ۹۰۰هزار نفر است و متاسفانه حدود سهمیلیون و ۱۰۰هزار نفر که تعداد کمی از آنها در سنین دبستان هستند به علل مختلفی تحصیل نمیکنند و این آمار در روستاها و در دختران بیشتر از پسران است.
محمداسماعیل مطلق میگوید: تغییر در شیوه زندگی و اختلال در محیطزیست متاسفانه سلامت خانواده را تحتتاثیر قرار داده و بیماریهایی مانند سرطان، دیابت، ایدز و بیماریهای قلبی در حال افزایش است.
او میافزاید: مدیریت سلامت محور در زمینه ارایه خدمت به نوجوانان در راستای ارتقای کیفیت زندگی آنان با تاکید بر اقدامات پیشگیرانه منطبق با فرهنگ جامعه و متناسب با جنسیت مورد نظر در دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت آغاز شده است و با کمک آموزشوپرورش حرکت منسجمی را از دو سال پیش به عنوان مدارس مروج سلامت آغاز کردهایم.
اعضای خانواده نسبت به هم بیگانهاند
رییس مرکز سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت در ادامه عنوان کرد: برخی کارشناسان عنوان میکنند که معمولا افراد یک خانواده پس از رسیدن به هم به کارهای شخصی خود میپردازند و حتی هشت ساعت هم با کامپیوتر کار میکنند و در مدت زمان کوتاهی که به عنوان شام در کنار هم قرار میگیرند، تلویزیون روشن است و ارتباط عاطفی و معنوی رد و بدل نمیشود. مطلق میافزاید: طبق بررسیهای انجام شده اگر توجه پدر، مادر، همسر و شوهر به هم و فرزندان و مراقبتهای پس از ازدواج و زمان بارداری، جنینی، نوزادی و کودکی انجام شود، ۷۰درصد بیماریهای روانی در آینده کاهش مییابد که این همان نتیجه خانواده محوری خواهد بود. مشکل دیگر خانوادهها این است که پدر و مادر هر دو کار میکنند و وقت کمتری را برای زندگی میگذارند که فرزندان آنها در آینده آسیب خواهند دید. این موضوع در خانوادههای ثروتمند نیز دیده میشود این خانوادهها باید بدانند که پرستار خانه به هیچوجه نمیتواند نقش پدر و مادر را بازی کند.