فرآیند جامعه پذیری و تأثیر آن بر یادگیری کودکان
نوشتهی رالفجی.پرینو ترجمهی چمناز نظیری مقدم
خانواده،مدرسه،همسن و سالها،رسانههای گروهی،افکار عمومی و مذهب،هریک در فرآیند جامعهپذیری و در نهایت تحصیل،نقش مهمی بازی میکنند.
در فرآیند جامعهپذیری،دست پنهان نیروی اجتماع، فراتر از کنترل خودمان،ما را در زندگی راهنمایی میکند. عوامل اصلی جامعهپذیری-خانواده،مدرسه،همسن و سالها، رسانههای گروهی،افکار عمومی و مذهب-بر هریک از ما فشار وارد میکنند.تکامل،«خود»حاصل آمیزهای از نیروهای اجتماعی است.این مسئله بویژه در طول سالهای تکوین شخصیت ما،از کودکستان تا دبیرستان،صدق میکند. تاثیر این نیروها به طور شگفتانگیزی،از شخصی به شخص دیگر متفاوت است.ا
تصور اینکه همهی کودکان با فرصتهای یکسانی برای موفقیت،وارد مدرسه میشوند،تصور معتبری نیست. در حقیقت،عوامل زیادی وجود دارند که تاثیر عمیقی بر کودکان و نوجوانان دارند که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱.منزلت اجتماعیای که خانواده از آن مشتق شده است؛
۲.خصوصی یا دولتی بودن مدرسه؛
۳.ترکیب گروههای همسن و سال؛
۴.قرار گرفتن در معرض فرهنگ گروهی و رسانههای گروهی؛
۵.وابستگی مذهبی.
با صراحت میتوان گفت که فرآیند جامعهپذیری،سیستمی به وجود میآورد که ذاتا ناهمگن است.این نامساوی بودن(ناهمواری)در جریان موفقیت تحصیلی کودکان، درگیریهای کوتاهمدت و بلندمدتی ایجاد میکند.اگر یک سیستم اقتصادی شکل بگیرد که تساوی فرصتها را ترغیب کند،اما در عمل،ناهمخوانیهایی را در بین طبقات اجتماعی رواج دهد،سؤالهایی که باید پرسیده شود،اینها هستند:
چگونه سیستم آموزشی،بستری را که اجتماع میخواهد، فراهم میآورد؟
مدرسه،در حکم یکی از عوامل جامعهپذیری،در تضمین فرصتهای مساوی برای بچهها،از ابتدایی تا سالهای دانشگاه،چه وظایفی به عهده دارد؟
خانواده،به مثابه اولین عامل جامعهپذیری و اولین مربی، در انتقال ارزشهای بنیادی،که بچههای کمسن و سال را تشویق میکند،نقش اساسی دارد.مطالعات نشان داده است که وقتی پدر و مادرها تحصیلات دانشگاهی دارند،بچهها برای موفقیت تحصیلی و موفقیتهای شخصی و مهارتی فرصت بیشتری دارند.برعکس،وقتی بچهها از خانوادهای هستند که والدین،تحصیلات ناچیزی دارند،در کسب مهارتهای تحصیلی مشکلات زیادی خواهند داشت. ناهمگنی ذاتی در این محیط،اهمیت خانواده و نقش آن را در حکم انتقالدهندهی ارزشها نشان داده است.نهاد خانواده اولین تأمینکنندهی آموزش است.برای تعدادی، این موفقیت از طریق تولد و امتیاز بهدست میآید و برای تعدادی دیگر،از طریق پشتکار،سختکوشی و مقاومت در برابر عوامل نامساعد.اما بدون خانواده(به منزلهی نیروی راهنماییکننده)موفقیت تحصیلی حداقل است.
تعدادی از والدین،تأثیر مضاعف همسن و سالها در زندگی کودکان و بزرگسالان را انکار میکنند.اما این عامل،بسیار مؤثر است.بیشترین نمود مضر این عامل، استفاده از مواد مخدر و الکل،معاشرت زودهنگام جنسی نوجوانان و دیگر رفتارهای ممنوعشدهی اجتماعی است. درست در اواسط زندگی مدرسهای دانشآموز است که تأثیر همسن و سالها در زمینهی موفقیتهای اقتصادی افزایش پیدا میکند.منزوی بودن و مورد سرزنش واقع شدن به دلیل «شیک بودن».بار سنگین دیگری است که دانشآموزان موفق تحمل میکنند.
رسانههای گروهی نیز تأثیر زیادی بر افکار جوانان دارند. با ظهور اینترنت،اکنون تلویزیون در تحریک تصویری افکار جوان،نقشی فعال دارد.فرهنگی که رسانههای گروهی در بسیاری از کشورها به تصویر میکشند،بر جاذبه، بیبندوباری و ارضای جنسی،زندگی مضحک،خشونت و ارضای فوری نیازها تأکید میکند.والدین چگونه میتوانند با تأثیر رسانههای گروهی مبارزه کنند؟رسانههایی که در نقش عامل جامعهپذیری،فرآیند یادگیری را به حداقل میرسانند و ارزشهای ارضای فوری نیازها را بزرگتر جلوه میدهند.با توجه به این امر،اهمیت نقش بزرگسالان در زندگی کودک افزایش مییابد.
جامعه،نقش مذهب را در زندگی کودکان و بزرگسالان به حداقل رسانده است.در حالیکه نقش مذهب را به صورت یکی از عوامل جامعهپذیری،نمیتوان نادیده گرفت.مذهب ،اولین انتقالدهندهی شخصیت هستهای و ارزشهای اجتماعی ماست.منابع محکمی وجود دارد که ارزشهای تساوی،آزادی،عدل و مساواتطلبی را مورد تأکید قرار میدهد.همهی اینها،مفاهیم بنیادی بیشتر مذاهب هستند.
رهبرانی از قبیل مارتین لوترکینگ و آبراهام لینکن و دیگران در طول تاریخ از ارزشهای مذهبی برای بیداری احساسات اخلاقی یا مذهبی ملتها استفاده کردهاند.بدون تأثیر جامعهپذیری مذهب،نیروهای وسوسهگر،تعیینکنندهتر شدهاند.
فرآیند جامعهپذیری،تأثیر فوق العادهای بر کودکان و نوجوانان در مفهوم فرآیند یادگیری دارد.خانواده،مدرسه، همسن و سالها.رسانههای گروهی و مذهبها هریک در فرآیند گروهی نقشی بازی میکنند که آن را تعلیم و تربیت مینامیم.والدین باید تشخیص دهند که هریک از این عوامل جامعهپذیری،نقش تعلیم و تربیت را در زندگی کودکان ما به حداکثر میرساند.کمتوجهی به هریک از این عوامل برای ما بزرگسالان،که سرمشق کودکان و نسلهای آینده هستیم، نوعی کنارهگیری از مسئولیت به حساب میآید.
منبع
Perrino,Ralph G.(2006).The Socialization Process and Its Impact on Children and Learning,Families magazine, November.