نامه نماینده قروه به وزیر آموزش و پرورش- آتش سوزی مدرسه محله شینآباد پیرانشهر
بسم الله الرحمن الرحیم
هر نماینده در برابر تمام ملت مسؤول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید. (اصل ۸۴ قانون اساسی)
وزیر محترم آموزش و پرورش
جناب آقای دکتر حاجی بابایی
با سلام
همانطور که استحضار دارید اواخر هفته گذشته زمانی که دانشآموزان مدرسه محله شینآباد پیرانشهر خود را برای تعطیلات آخر هفته آماده میکردند، در کلاس درس آنها بخاری نفتی کلاس آتش گرفت و ۳۶ دانشآموز در آتش سوختند. این دانشآموزان دختران ایران، آیندهسازان این کشور و مادران فردای این مملکت بودند.
دخترانی که با هزاران امید و آرزو به مدرسه رفته بودند که دانش بیاموزند و علمها را یاد بگیرند که شاید عالمان فردای این سرزمین باشند، غافل از اینکه در عالم مدیران تدبیری برای عالم شدن آنها شاید اندیشیده نشده بود. شاید اگر موضوع انشایی به آنها میدادند که میخواهید در آینده چکاره شوید؟ آنها با هزاران عشق و امید و علاقه مینوشتند معلم، مدیر، پزشک، دکتر و … ولی معلمان، مدیران و دکترهای مدیر امروز چه آسان فردای امید آنها را از آنها گرفتند.
دیشب خبر آمد که یکی از دانشآموزان حادثه دیده پیرانشهر فوت کرد. در یک جمله کوتاه خبر مرگ زندگی و امیدی بسیار برایم آمد که شاید با تدبیری اندک میشد از آن جلوگیری کرد! بله، “ســـیران یــگانه” دخترک معصوم هم وطنم به خاطر بیتدبیری سیستم مدیریت آموزش و پرورش کشور با دردهای جانگداز سوختن درگذشت و سپیدههای فردای سرزمینام را بی ” سـیـران” کرد. ایران من از این به بعد سیـــرانی کم دارد. آقای وزیر به نظر شما این مهم است؟!
جناب آقای حاجی بابایی، شما مجری قانون و من قانونگذار و ناظر بر اجرای صحیح قانون هستم. شما خودتان قبلاً در سمت قانونگذاری بودهاید و به اصل سیام قانون اساسی خوب واقف هستید که دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات تکمیلی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. همچنین از بند ۳ اصل سوم قانون اساسی اطلاع کامل دارید که آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تعمیم آموزش عالی.
اما کمی تأمل لازم است تا بدانیم که در مسیر آموختن و آموزش چه رایگان سلامتی و جان این دختران ایران به هدر رفت. “یــگانه” آنها معصومانه جان داد و خداوند به همه ما صبر دهد و به سایر صدمه دیدگان این حادثه تلخ رحم کند. «شینآباد» امروز غرق در ماتم و «شین» است. شما روز یکشنبه به مجلس آمدید و گفتید از حالا تا ابد هزاران بار عذرخواهی میکنید. اینکه شما اندکی از تقصیرات و قصور خود و مجموعه تحت مدیریت خود را پذیرفتید خوب است. آیا میدانید که عذرخواهی شما بیشتر شبیه لطیفه بود تا عذرخواهی.! طی مراسم عذرخواهی گفتید که مشکل از قصور معلم ناشی میشود! مگر معلمان زیر نظر شما فعالیت نمیکنند؟!. اصلا چرا نگفتید تقصیر از دانشآموزان است که لباس گرم زیاد نپوشیدهاند که احتیاج به بخاری نباشد؟! چرا نگفتید که تقصیر هوای سرد است که دانشآموزان را وادار به استفاده از بخاری کرده است؟
آقای وزیر رسم عذرخواهی اینگونه نیست. مگر نمیدانی که ؛” ادب آداب دارد”. من به عنوان یک مسئول قانونگذاری به جای شما و همه مدیران و مسئولان اجرایی ذیربط «شرمندهام». شرمنده از اینکه مدارس ما هر سال با شروع فصل سرما قربانی میگیرند، هر سال در یک استان! اما گویا جان انسان در برخی استانها گرانبهاتر از برخی دیگر از استانهاست که در مقابل حوادثی این چنین تلخ و مشابه برخوردهای مسئولان ذیربط متفاوت است.
از رئیس جمهور و وزیران و صدا و سیما و … نسبت به حوادث مشابه برخورد مشابهی صورت نگرفت. واقعاً من اگر جای شما بودم استعفا میدادم. شاید استعفای شما آغاز و تلنگری باشد که بخواهیم پایان دهیم بر تکرار حوادث و هزینههای انسانی از این قبیل.
نمیدانم آیا با عذرخواهی شما زیبایی و لطافت دختران معصوم در آتش سوخته شینآباد به آنها برگردانده میشود یا نه؟ به این فکرم که آیا این دختران در آینده چه خاطرهای از مدرسه، مکان مقدس آموختن در خاطرشان خطور خواهد کرد؟ به نظر شما با این صدمات جسمی اعتماد به نفس آن دختران در آینده چقدر خواهد بود؟ آیا به این فکر کردهاید که شما و سایر مدیران ذیربط چقدر مزاحم زندگی این دختران و خانوادههای آنها شدهاید؟
جناب آقای وزیر! آیا فکر نمیکنید که آموزش و پرورش ما علاوه بر ضعف در مدیریت، ضعف در محتوا هم دارد؟ آیا به نظر شما نباید در مدارس ما هدف تربیت انسان سالم و با مهارتهای لازم برای زندگی باشد؟ علاوه بر خواندن و نوشتن مهارتهایی از قبیل بهداشت شخصی، محیط و خانواده، شیوههای مناسب دفاع و مقابله با حوادث و بلایای انسانی و طبیعی از قبیل آتشسوزی، سیل، زلزله، تصادف، جراحت و …
به نظر شما این مهارتها اصلاً مهم هستند یا نه؟ آیا معتقدید که انسان قبل از دانشآموختن نیازمند به زندگی کردن، سالم زیستن و مهارتهای لازم برای دفاع و مقابله با حوادث و بلایایی است که توسط اعمال انسانی و عوامل طبیعی در طول زندگی با آنها مواجه خواهد شد؟. آقای دکتر قبول بفرمایید که آموزش و پرورش ما بر مقوله آموزش تقریباً تأکید صرف داشته و بر مقوله پرورش تأکید در حد صفر دارد!. خواهشمندم با متخصصان امر آموزش و پرورش مشورت نمایید و نظام آموزشی را با هدف آموزش و پرورش انسانهای ماهر و مسئولیتپذیر و دانشآموخته و دانا، مجهز به علوم روز و توانا، مورد بازنگری و اصلاح قرار دهید.
جناب آقای دکتر حاجی بابایی چون جنابعالی عضو هیئت دولت هستید و اکنون زمان تحویل بودجه سال ۱۳۹۲ است، بهتر است به آقای رئیس جمهور و سایر اعضای هیئت دولت بفرمایید که در برابر ملت حقیقتا و واقعا پاسخگو باشند و عملا احساس مسئولیت کنند. به اعضای کابینه دولت بفرمایید که خود را در پیشگاه خدای عادل متعال به عنوان مدیر، مسئول بدانند که قسم خوردهاند که عادل باشند و در کار تبعیض به کار نبرند.
طبق اصل چهل و هشتم قانون اساسی را که برگرفته از آموزههای دین مبین اسلام است به شما و اعضای محترم دولت تذکر میدهم که؛ در بهرهبرداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استانها و توزیع فعالیتهای اقتصادی میان استانها و مناطق مختلف کشور، باید تبعیض در کار نباشد.
آقای حاجی بابایی لطفا آمار اعتبارات توزیع شده برای نوسازی و تجهیز مدارس سالهای قبلی را مرور و منتشر کنید و واقعا ببینید که آیا در توزیع منابع و اعتبارات تبعیض به کار بردهاید یا نه؟ آیا استانهای آذربایجانغربی، کردستان، ایلام، کرمانشاه، گلستان، سیستان و بلوچستان با استانهای توسعه یافته و مرکزی کشور به تناسب از اعتبارات وزارتخانه شما و درآمدهای ملی برخوردار شدهاند؟ یقین بدانید که نه. آمار درصد مدارس برخوردار از سیستم حرارت مرکزی استانها را به تناسب میزان برودت هوا و روزهای بارش و یخبندان استانها و مناطق با هم مقایسه کنید، متوجه رنج ما میشوید.
در پایان ضمن ابراز تاسف و تاثر بسیار از حادثه آتشسوزی در مدرسه دخترانه انقلاب شینآباد و مصدومیت شدید دانشآموزان این مدرسه، از خداوند متعال خواستارم به خانواده زنده یاد سیــران یــگانه و همه دوستداران آن دختر معصوم صبر عنایت فرمائید. از هیئت دولت میخواهم با بررسی دقیق جزئیات حادثه با تمام توان سعی بر بازگشت کامل دختران این مدرسه به زندگی داشته باشند و هدف را بر تامین کامل سلامت جسمی و روحی این دختران و امنیت روانی خانوادههایشان بگذارند. همچنین از آقای وزیر آموزش و پرورش خواستارم که در قالب طرح تحول بنیادین تغییراتی اساسی در محتوا و شیوههای تعلیم و تربیت برقرار سازند و بر پرورش نیز به مثابه آموزش در این نظام توجه نمایند، تا بتوان در سیستم تعلیم و تربیت کشور انسانهایی را آموزش و پرورش داد که در ضمن دانش و علم آموزی به برخی اصول اولیه مهارتهای زندگی و دفاع و مقابله با حوادث و بلایای طبیعی و انسانی آشنا شوند.
حرف آخر اینکه آقای حاجی بابایی مطمئن باشید استعفای شما به صلاح کشور و نظام تعلیم و تربیت و خودتان است. استعفای شما شاید تلنگری باشد برای اصلاح امور آموزش و پرورش و هشداری باشد برای مدیران دیگر که با تدبیر سعی کنند دیگران را در آتش بیتدبیری خود نسوزانند.
حامد قادرمزی
نماینده ملت شریف ایران
درهمین رابطه:
متاسفانه در پی حادثه تأسف آور مدرسه ابتدایی پیرانشهر، سیلان یگانه یکی از دانش آموزان سانحه دیده به دیار باقی شتافت. ولی کماکان سکوتی قابل تأمل بر بسیاری از نهادهایی که اکنون می بایست پیگیر حقوق مردم باشند سایه افکنده است.
اولین این نهاد ها صدا و سیما است که گویی هیچ حادثه ای رخ نداده و تا کنون در این مورد اطلاع رسانی نکرده است. قطعاً صدا و سیما به صورت گزینشی با اخبار و مسائل برخورد می کند، قضایای چند ماه گذشته یکی از شهرهای آمریکا و حمله به یک سالن سینما و یا طوفان سندی در صدا و سیما چنان منعکس شد و می شود که گویی ینگه دنیا به لرزه در آمده و چندین خبر و تحلیل و تفسیر در این مورد انجام شد.
در مقابل، واقعه حادثه دانش آموزان پیرانشهر و فوت یک نفر از آنان به اندازه راه بندان نیم روزه یکی از بزرگراه های ایالت فلوریدا و یا مرگ یکی از اعضای خانواده به دست پدرشان در یکی از دهات آلمان در صدا و سیما انعکاس خبری نیافت.
درباره حادثه پیرانشهر تلویزیون ما به چه نحو عمل کرد؟ چقدر از اخبار و مسائل این حادثه را پوشش داد و در این زمینه آگاهی سازی واقعی و مستقل انجام داد؟ به طور قطع جواب نزدیک به صفر است. احتمالاً یکی از دلایل آقایان این است که خوراک تبلیغیاتی برای بیگانگان فراهم نشود و کم کم با عدم بیان این مورد زمینه فراموشی آن فراهم شود.
خوراک تبلغاتی را مسئولان بی کفایت فراهم می کنند یا خبر حادثه پیرانشهر؟ خوراک تبلیغاتی را انتصاب های مساله دار رقم می زنند یا پوشش اخبار این حادثه؟
پاک کردن صورت مسأله نه تنها سبب حل آن نمیشود، بلکه در زمانهای دیگر به صورت حادتری خود را نشان خواهد داد. اصولاً حل مسایل و مشکلات اجتماعی راهحلهای اجتماعی میطلبد و راهحلهای اجتماعی نیز بدون مشارکت عمومی در فهم مشکل و ارایه راهحل مربوطه مفهوم چندانی ندارد.
باز می گردیم به ابتدای مطلب؛ آیا برادران انصار حزب الله که قدرت آن را دارند، با برگزاری تجمعات گوناگون در اعتراض به فیلم های سینمایی اکران شده، اکران این فیلم ها را متوقف کنند، تکلیفی را در این باره احساس نمی کنند؟ آیا از دید دانشجویان اتحادیه های مختلف، این حادثه به اندازه اکران یک فیلم سینمایی یا درج یک کاریکاتور در روزنامه ارزش واکنش نداشت؟
چرا آقایان در جریان حادثه اخیر پیرانشهر اقدام به تجمع مقابل وزارت آموزش و پرورش نکردند؟ این افراد که ید طولانی در پایین کشیدن فیلم های اکران شده دارند، آیا توانایی پایین کشیدن یک شخص که به علت عدم نظارت بر زیر مجموعه اش و بی کفایتی در مدیریت وزارت خانه تحت امرش، بارها باعث آسیب دیدن این آینده سازان نظام و کشور شده است، را ندارند؟ وزیری که واکنشش به حادثه ای تلخ برای دهها دانش آموز بی گناه، بیان این جمله طعنه آمیز است: “از الان تا قیامت بابت هر اتفاقی که در آموزش و پرورش میافتد عذرخواهی میکنم.”
آقای رئیس جمهور که داعیه دار گفتمان عدالت طلبی است و آسمان ها و ریسمان هایی در باب حقوق انسانی می بافد کجاست؟
در بررسی این حادثه نیز دنبال این هستند که به سرعت سروته قضیه را جمع کنند و حداکثرش این که گروهی پنهانی گزارشی از واقعه همراه با تحلیل برای شورایی نامعلوم تنظیم میکنند و تمام میشود. چنان که گویی واقعهای بود و اتفاق افتاد و تمام شد. چرا واقعه رخ داد؟ دلایل و زمینههای اجتماعیش چه بود؟ چگونه میتوان مانع بروز این وقایع شد؟ در صورت بروز چگونه میتوان آثار و عوارض را به حداقل رساند؟. . . تمام این سوالات برای جامعه همگی در هالهای از ابهام قرار داده میشود.