عزیز رویش یکی از ده آموزگار برتر جهان میگوید از آنچه در افغانستان آموخته، الگویی جهانی قابل تعمیم ارائه میکند که در جوامع جنگزده و در حال گذار از سنت به مدرنیته کارآمد باشد.
آقای رویش، آموزگار و بنیانگذار دبیرستان معرفت در غرب کابل، هفته گذشته از سوی نهاد جهانی بنیاد وارکی (Varkey Foundation) از بین ۵۰ آموزگار برتر جهان به عنوان یکی از ده آموزگار برتر برگزیده شد تا از سوی ۶۷ داور بینالمللی برای ربودن جایزه یک میلیون دلاری آموزگار برتر جهان رقابت کند.
این جایزه که با جایزه نوبل مقایسه شده، در رقابتی جهانی به آموزگاری داده میشود که برای دانشآموزان منبع الهامبخش و بر جامعه تاثیرگذاشته است. در افغانستان بسیاری فکر میکنند که آقای رویش چنین معلمی است. اما حالا او تنها به جایزه فکر نمیکند، بلکه در پی تئوریزه کردن الگویی قابل تعمیم در جوامع مشابه جامعه افغانستان است.
این آموزگار سختکوش معتقد است که ویژگیهایی در کار او هست که از یک سو خودش را در جمع معلمان برتر جهان قرار داده و از سوی دیگر، منطقی در این ویژگیها وجود دارد که میتواند در سراسر جهان بهویژه جامعههای جنگزده، سنتی و فقیر، به عنوان تجربهای موفق، تئوریزه و به کار بسته شود.
عزیز رویش این ویژگیها را چنین برشمرد: “آموزش در جامعه پس از جنگ، فقیر و سرکوب شده از لحاظ تاریخی، از منظر آموزش خلق امیدواری نسبت به آینده، تشویق جامعه سنتی برای فرستادن دختران به مکتب و تاکید بر آموزش دختران برای ایجاد تحول فرهنگی در نگاه جامعه، کمک کردن به جامعه در دوران انتقال از هنجارهای زندگی سنتی و قبیلهای به زندگی مدرن و مدنی.”
رویش ادامه میدهد: “الگوی ما میتواند قابل تعمیم باشد. بهسادگی برای ایجاد تحول عمیق و گسترده در درون جامعه [به کار بسته شود]. راه ما سیزده سال بیشتر طول ندارد، ولی دستاوردی که داریم و عملاً آن را نشان میدهیم، بسیار کلان است. اگر هر نظام آموزشی بتواند در سیزده سال این قدر راه را طی کند، جهان ما جهان متفاوتی خواهد بود.”
معلمی که پنج سال بیشتر آموزش رسمی ندیده و در هیچ رشتهای تخصص ندارد، میگوید محیطی را فراهم کرده که در آن چیزهایی فراتر از فرمولهای شیمی و فیزیکی آموزش داده میشود. به نظر او، مهم این است که این فضای آموزشی “نگاهی جدید برای دانشآموز خلق میکند و او را در محیط و جامعه به یک فرد معنیدار تبدیل میکند.”
او میگوید حالا به مرحلهای رسیده که تجربه خودش را در چهارچوب نظری و اکادمیک تنظیم کند. رویش معتقد است که تجربه سیزده سالهاش به اندازهای نیرومند و قابل تعمیم هست که به عنوان الگویی جهانی مطرح و گفته شود که با به کار بستن چه رهیافتهای آموزشی میتوان از وضعیتی مثل وضعیت جامعه افغانستان به وضعیتهای دیگر عبور کرد.
او میگوید کارش در سیزده سال گذشته نشان میدهد که از کجا و با چه نگاهی آغاز کرده و برنامه آموزشی خود را براساس این نگاه چگونه تهیه کرده، با جامعه چگونه ارتباط برقرار کرده و محیط را به چه شیوهای آماده کرده تا به این مرحله رسیده است. آقای رویش میگوید که این ویژگیها در داستان او به عنوان یک “نقطه قوت” مطرح است.
موفقیت کار آقای رویش از نظر خودش، عمدتاً مرهون تلاش، نوآوری و ایجاد دیدگاهی فراخ برای خود و شاگردانش در درون و بیرون مکتب بوده است. در دورن مکتب تجربه او با خلق انگیزه، امید و چشماندازی نسبت به آینده برای شاگردان، مکتب و موسسهای که این مکتب در چهارچوب آن کار میکند، به تجربه خاصی تبدیل شده است.
تاکید او بر آن است که این امر نباید شاگردان را به ورطه خیالپردازی و آرمانگرایی محض بکشاند، بلکه با تعریف واقعیتهای اجتماعی، زمینه آن را باید برای آنها فراهم کرد تا جایگاه خود را در میان این واقعیتها و آرمانهای خلق شده در ذهن خودشان دریابند – واقعیتهایی مثل افراط و تفریط، خشونت، تبعیض، فقر و عقبماندگی.
آقای رویش میگوید: “نمیخواهیم دانشآموزان با پیشفرضها با واقعیتها مواجه شوند. فقر یک واقعیت است. به دانشآموز میگوییم این فقر در برابر تو یک واقعیت است. حال هر کسی که بر تو آن را تحمیل کرده [را بگذار کنار]، حالا تو هستی که از آن (فقر) متاثر میشوی. حال کارت این است آن را چطور میشناسی و رفعش میکنی.”
“خیلی مراقب هستیم که دانشآموزان با واقعیتها بیگانه نشوند؛ بدانند که در بهشتی زندگی نمیکنند؛ جنگ هست، نفرت هست، خشونت، تبعیض و تعصب هست در درون جامعه؛ احساس کنند که اینها همه ریشههای عمیقی در ساختارهای فرهنگی، باورهای اعتقادی و نظام اقتصادی جامعه دارد. اما یک مصداق مشخصی را به عنوان عامل بدبختی خود نباید تصور کنند.”
گفتوگو با دانشآموزان معرفت نشان داد که این پیام را خوب درک کردهاند. امالبنین به “رهبری” جامعه میاندیشد، رهبری که نیازهای جامعه را درک کند. دانشآموز دیگری گفت “قصه معرف متفاوت است” چرا که شاگردان آن با هیچ به صدر رسیدند، یعنی در آزمون کنکور هیچ مردودی نداشتند. دیگری میگفت که رویش انگیزهاش داده و مسیر زندگیاش را عوض کرده است.
بخش دوم تجربه آقای رویش در بیرون مکتب معنی یافت. خودش می گوید وقتی شاگردان به استقلال، معنی و جایگاه خودشان در اجتماع پی بردند، به “سفیران” دبیرستان معرفت در درون خانواده ها و جامعه تبدیل شدند – جامعه ای که به گفته او، هنوز به جدیت آموزش و پرورش پی نبرده بود و به ویژه اعتقاد چندانی به آموزش دختران نداشت.
عزیز رویش بهخوبی به یاد میآورد که در آغاز کارش به صورت مستقیم و دو به دو با والدین دانشآموزان گفتوگو میکرد و میکوشید آنها را متقاعد کند که از آموزش فرزندان خود حمایت کنند – به تعبیر خودش، اگر خانوادهای برای فرزند خود یک دارد، نیم آن را برای پر کردن شکم و نیم دیگر آن را برای تغذیه مغز او اختصاص دهد.
به باور رویش، میزان موفقیت معلم از این لحاظ سنجیده میشود که “در محیط خود چهقدر تاثیرگذاری داشته و چه تعداد آدمها را به راه آورده.” ارزیابی او از کارهایش حالا این است که ویژگی اصلی تجربه او ناشی از همین تاثیرگذاریاش بر شاگردان و محیط اجتماعی محل کارش است.
از نظر بسیاریها کار آقای رویش از این لحاظ درخور توجه است که او خودش یک فرد خودساخته است و با الهام گرفتن از شخصیتهای تاثیرگذار، مسیر زندگیاش را پیش از آغاز دهه دوم زندگیاش تعیین کرد. در دهه دوم زندگیاش به روزنامهنگار شناختهشدهای تبدیل شد. نوشتههای او در آنها برای بسیاریها برانگیزنده بود.
رویش سیاسینویس بود و در کنار سیاستمداران مینشست، اما با بنیانگذاری دبیرستان معرفت، سیاستمداران را ترک کرد، هرچند سیاست را به عنوان یک امر بنیادی رها نکرد. حالا معتقد است که با کار با کودکان میتوان کار بنیادی کرد و نخبگان و مدیران آینده جامعه را پرورش داد.
واقعیت این است که “معلم عزیز” پیش از تاسیس دبیرستان معرفت در سال ۱۳۸۱ در کابل، در سالهای شصت خورشیدی در منطقه تحت فرمان یک فرمانده مجاهدین در غزنی، توانست پنج مکتب تشکیل دهد و بعد در سالهای هفتاد در پاکستان هزاران کودک مهاجر را در مکاتب خود آموزش میداد.
رویش متولد ۲۴ عقرب/آبان ۱۳۴۸، حالا به ۳۵۰۰ دانشآموز دبیرستان معرفت نمیاندیشد، بلکه عملاً در حال تدوین دستاوردهای تجربی خود به عنوان الگویی برای به کار بستن آن در آسیا، افریقا، آمریکای لاتین و بهطور کلی جوامعی مشابه به جامعه افغانستان است.
اگر او در دور بعدی رقابتش با ۹ آموزگار برتر دیگر، در ۱۶ مارس در دبی موفق شود، راهش برای بیان نظریه جدیدی در عرصه آموزش و پرورش بیشتر هموار خواهد شد. چرا که مقام آموزگار برتر جهان، مخاطبان بیشتری برای حرفهایش پیدا میکند و یک میلیون دلار جایزه این مقام هم پول خوبی در این زمینه خواهد بود.
bbc persian