سخنی با مؤلّفان کتابهای درسی
همه کسانی که با آموزش زبان و ادبیات فارسی سر و کار دارند، از جمله آموزگاران مقاطع ابتدایی تحصیلی به خوبی میدانند که بعضی از حروف که امروزه جزو الفبای فارسی است، مانند ص، ض، ظ، ق و… در اصل فارسی نیستند و از حروف دخیل به شمار میروند و دخیل حرف یا کلمهای است که از زبانی به زبان دیگر راه یافته و مورد استفاده قرار گرفته است.
حرف «ط» یکی از این حروف است که در بسیاری از واژههای فارسی به جای «ت» به فراوانی کاربرد یافته و در اغلب نوشتهها و کتابهای درسی به کار میرود.
نگارنده این سطورکه پیرمردی ۸۶ ساله است، به یاد میآورد که ۷۵ سال پیش آموزگار کلاس چهارم ابتدایی او را به خاطر نوشتن کلمات فارسی «تپیدن» و «توفان» جریمه و تنبیه کرد که چرا آنها را با حرف «ط» به شکل «طپیدن» و «طوفان» ننوشته. دهها سال طول کشیده تا حرف «ت» در کلماتی نظیر: طپیدن، طوفان، غلطیدن، طهران، طهماسب، طهمورس، طارمی جایگزین حرف «طا» شده و به شکل درست امروزی در آمده است. تا چند سال پیش اتاق را که واژهای ترکی است، به شکل معرب اطاق مینوشتند و هنوز هم مینویسند. چنان که بسیاری دیگر از واژههای فارسی مانند: توس، تبرستان، تارم، تبری و… به شکل نادرست طوس، طبرستان، طارم، طبری و… نوشته میشود. همچنان که در استفاده از حروف غیر فارسی صاد و ضاد و قاف نیز به فراوانی چنین شیوه نادرستی رواج دارد و در مدارس کشور نیز آموزش داده میشود.
چرا برای این مشکل که ذهن کودک نوآموز را آشفته میکند و اوقات ارزشمند او را در معرض تلف قرار میدهد، چارهای اندیشیده نمیشود؟ چرا باید عددهای «سد» و «شست» را با استفاده از حرف غیر فارسی صاد به صورت معرب «صد» و «شصت» بنویسیم؟
ممکن است گفته شود اگر ما عدد صد (۱۰۰) را سد بنویسیم، با سدّ به معنی بند و مانع اشتباه میشود.
میپرسیم درگذشتههای دور که هنوز حرف صاد به زبان فارسی راه نیافته بود، پیشینیان ما این واژه را چگونه مینوشتند؟ پاسخ روشن است. آن را به «س» مینوشتند. مثلاً چنان که میدانیم سده در واژهنامهها واحد اندازهگیری زمان معادل ۱۰۰ سال یا ۱۰۰ روز است. مگر نه این است که واژه سده را برای نامگذاری یکی از جشنهای ایران باستان استفاده کردهاند؟ در لغتنامه دهخدا آمده است: کلمه سده که طلایه نوروز و نوبهار بوده است، از سد که معادل دو پنجاه روز یا پنجاه روز و پنجاه شب است، گرفته شده است. بیرونی در التفهیم (ص ۲۵۷) مینویسد: «اما سبب نامش به سده چنان است که از او تا نوروز پنجاه شب است و پنجاه روز»
در عین حال میدانیم که کلمه سدّ به معنی بند و مانعی است که جلو آب ساخته میشود و با تشدید حرف دال به نوشته میآید و ما از این تفاوت میتوانیم برای تمیز آنها از یکدیگر استفاده کنیم.
پرسش دیگر که موضوع اصلی این مقاله است این است که چرا باید عددهای دوصد و سه صد و پنج صد را با عددهای دیگر صدگان مانند چهارصد و ششصد تفاوت بگذاریم و آنها را به صورت نادرست و دشوارفهم دویست و سیصد و پانصد بنویسیم؟ برای دانشآموز دبستانی درک معنی و محاسبه اعداد چهارصد و ششصد و هفتصد آسان و قابل فهم است؛ اما این که چرا «سهصد = سه بار صد» را «سیصد = سیبار صد» باید نوشت، اصلاً قابل درک نیست. همزبانان ما در افغانستان و تاجیکستان این اعداد را به شکل درست آنها به کار میبرند و به نوآموزان و فرزندان خود یاد میدهند.
نگاهی به متون قدیم فارسی و دیوانهای اشعار سرایندگان سدههای گذشته نیز نشان میدهد که این اعداد در گذشته اغلب به شکل درست آن به کار میرفتهاند. چنانکه فردوسی میگوید:
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
بر این بگذرد سالیان پنج صد بزرگی شما را به پایان رسد.
یا سعدی در گلستان میگوید:
اگر به هر سر مویت دو صد هنر باشد هنر به کار نیاید چو بخت بد باشد.
در رسمالخط زبان فارسی اشکالات فراوان است. بخشی از این اشکالات یقیناً به همت نویسندگان و زبانشناسان به تدریج اصلاح خواهد شد. اما دراین جا پیشنهاد من اصلاح اشتباهی است که هیچ ضرورتی برای واگذاری آن به آیندگان وجود ندارد. اصلاح این اشکال خیلی ساده و کم هزینه است. سه عدد نادرست دویست و سیصد و پانصد را از کتابهای درسی حذف کنید و به جای آنها سه عدد درست و آسان فهم دو صد و سه صد و پنج صد را در میانهی اعداد صدگان قرار دهید.
بسیار امیدوارم که وزارت آموزش و پرورش همگام با سایر ارگانها و دستاندرکاران دولت کنونی که عامل تحولات مثبت فراوانی در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای کشور بودهاند، به این پیشنهاد پاسخ عملی مثبت بدهد.
مسعود حقیقی