شورای معلمان یا حوض ماهی مدرسه
مرضیه سـعیدی دبیر از تهران
همیشه نکتههایی هستند که خیلی دقیق به آنها نظر نمیافکنیم؛ در صورتی که تـوجه بـه آنـها باعث میشود زندگی حرفهای بهتری داشته باشیم.بهخاطر نمیآورم که اولین بار کی،کجا و چگونه به مشورت پرداخـتم.شاید همان روزی بود که با بچههای کوچه،در مورد بازی آسیاب بچرخ،گرگ و گله یا لیلی گفتگو کـردیم.حالا که سالها از آن روزها گـذشته اسـت، در امور دیگری نیاز به مشورت و رایزنی دارم؛از امور بسیار جزیی در زندگی شخصی تا مواردی که به کار و حرفهام مربوط است.
برای داشتن آموزش و پرورش کیفی،مدرسهای رضایتبخش و دانشآموزانی موفق،به برنامهریزی نیاز است.اگر شورای معلمان به هنگام و در زمـان مطلوب و دور از دغدغههای روزانه تشکیل و برنامهی سالانهی مدرسه در آن بیان و توجیه شود، اگر شور و رغبت معلمان را برانگیزد تا همراه با اظهارنظر و همدلی،آن برنامهها را اجرا کنند،اگر با پذیرش نقد و بررسی آنها،کیفیت برنامه را بالا ببرد،اگر عادت به بـیان حـرفهای قشنگ را کنار بگذاریم و زیبا کار کردن را رواج دهیم و اگر فضایی بانشاط و هدفمند فراهم آوریم،مسلما موفقتر خواهیم بود.
فلسفهی وجودی شوراها همین است که ضعف کارها دیده و راهکاری ارائه شود.باید در کنار یک مدیر،مجموعهای باشند که نقاط ضعف و قـوت را بـبینند و صمیمانه و خالی از حب و بغض، آنها را بیان کنند.ضعفها را از بین ببرند و به نقاط قوت تبدیل کنند و از تواناییهای معلمان کمک بگیرند.زیرا معلمان به صورت غیر مستقیم،مدیر و کادر اجرایی و سایر معلمان را محک میزنند و فاصلهی بین حرف و عـمل را هـشیارانه میسنجند.اگر حرفهایی که در هرشورا زده میشود،جامهی عمل بپوشند، شنیدهها به کار گرفته شوند و…جوّ ارتباط و اعتماد متقابل شکل میگیرد.همسویی کارکنان یک مدرسه،اعم از آموزشی و پرورشی و اجرایی،آن مجموعه را به راهی هدایت میکند که از همهء سـیستم انـتظار میرود.
به طـور معمول،مدیران مدارس،شورای معلمان را به منظور
تـحقق یـکی از اهـداف چهارگانهی اطلاعرسانی،آموزش، تصمیمسازی۱و تصمیمگیری۲تشکیل میدهند.دلیل اینکه در حال حاضر برخی از شوراهای معلمان در مدارس،پویایی و تحرک لازم را ندارند این است که در این قبیل مدارس،شوراها صرفا در صدد اطـلاعرسانی هـستند و آمـوزش و تصمیمسازی و تصمیمگیری در آنها جایگاهی ندارد۳٫در صورتی که اگـر در شـورا ترکیبی از هرچهار هدف،مورد نظر قرار گیرد،پویا، پرتحرک،شادیبخش و معنادار خواهد شد.
آنچه در پی میآید،نکات مهم و قابل توجهی در قالب نظریات دبیران است.شاید با مطالعهی آنها،انتظار مـعلمان از شـورا و فـاصلهی شورای واقعی با آنچه که در مدرسه شاهد آن هستیم،روشن شود.
اگر شورای مـعلمان،به یک کارگاه آموزشی تبدیل میشد، خودبهخود بسیاری از مشکلات هم حل میشد.ما معلمان یاد میگرفتیم با هم باشیم،با هم بیاموزیم،جستجو کـنیم،هماهنگ و نـه هـمسان عمل و با هم و با دانشآموزان زندگی کنیم.
معلمان یاد گرفتهاند خاطرهی بسیاری از مـشکلات ریـز و درشت حرفهی خود را در صندوقچهی دلشان بگذارند و کلید آن را به دریای صبوری و شکیبایی بیفکنند و سالهای بعد،اسم آن را«تجربه»بگذارند.اما اگـر شـورا وضـعیتی فراهم آورد که به آن دریا سری بزنند و کلید صندوقچهی دلشان را بیابند،شاید گرهی از کار فـروبستهی دانـشآموزان گـشوده شود.
شورای دبیران مدرسهی پارسال ما که اصلا مصداق آیهی شریفهی «و شاورهم فی الامر»
نبود.هرچه مطرح میشد، دیدگاه مدیر محترم مـدرسه بـود کـه تماموقت،انگشت سبابهاش در حال رسم طرحی آشنا روی هوا بود!
خوشبختانه شورای مدرسهی ما مثل یک خـیابان یـک طرفه با تابلو توقف ممنوع و خط ممتد در وسط نیست.میشود گاهی اظهارنظر کرد یا به طـرح بـررسی مـسئلهای پرداخت.میتوان حتی بدون ترس و واهمه از جریمه و حمل با جرثقیل،در آن توقف و کاری بکنی کارستان!
در شورا فقط حـرف زده مـیشود؛اما به حرفها عمل نمیشود.
شورای دبیران،پایهها و ستونهای یک پل میان پرسنل اجرایی و آموزشی مدرسه است.هرچه این پل مستحکمتر و اوج و حـضیض آن کـمتر بـاشد،دانشآموزان راحتتر از آن عبور میکنند و مدرسه هم برای رسیدن به اهدافش در سرازیریها دور برنمیدارد و در سربالاییها از نفس نمیافتد.
شورای معلمان را بـهویژه اولیـن شورای هرسال تحصیلی را،دوست دارم زیرا تا حدودی فضای ارتباطی بین همکاران را صمیمانه مـیکند و ایـن صـمیمیت در آخر،کمک خوبی برای وظایف شعلی و انسانی ماست.
مدرسه با همهی ورودیها و خروجیهایش یک سیستم و یک موجود زنده اسـت کـه امـکان دارد گاهی بیمار شود و دارو و جراحی بطلبد یا برای رشد و تعالی،امکان خاصی،بخواهد و… مدیر بـهترین کـسی است که از عهدهی تشخیص این بیماریها و درمان آنها برمیآید.شورای دبیران هم جایی است که این مجموعه،ویزیت و مـعاینه میشود.
شورای مـعلمان،حوضماهی مدرسه است.شما چه تصوری از حیاط و حوض و ماهیهای دارید؟!
آزاردهندهترین زمان در شورای معلمان،وقتی است که بـاید صورت جـلسهی شورا را،نوشته نشده،امضا کنیم!اگر مصوبات شورا ارزشمند اسـت و امـضای شـرکتکنندگان در جلسه،تأیید اعتبار و ضمانت اجرای آن است،چرا قبل از نـوشتن آن از مـعلمان امضا میخواهند؟اگر امضا نکنیم،از چشم کادر اجرایی میافتیم؛وقتی هم امضا میکنیم،تا سالل تحصیلی بـعد نـگران هستیم که با آن امضا چه کردهاند!
اگر دسـتور جـلسهی شورا یـا فـهرست بـرنامهها از قبل مشخص و به ما اطلاع داده شود،بسیار خـوب اسـت.چون با آمادگی بیشتری در جلسه شرکت میکنیم.
مسئولان مدرسهی ما در سال گذشته،یک کار خیلی خوب کردند.هربار،جلسهی شـورا را یـکی از گروههای درسی اداره میکرد و به این تـرتیب،شورا مثل اسم خودش،به نـظر،خواست و ارادهـی معلمان اهمیت میداد.
کاش معلمها هم شـرح وظـایف شورا را به طور قانونی و به صورت بخشنامهای آن میدانستند.کاش اهداف اصلی از شورای معلمان مـثل یـک منشور،مثل منشور انضباطی دانشآموزان،به دیوار اتـاقی کـه شـورا در آن برگزار میشود، نصب مـیشد تـا شورا خیلی هم از اصـل خـود دور نیفتد.
کاش در شوراها از نطقها و دستورهای از بالا به پایین پرهیز میشد و با ادارهی جلسه به دست معلمان،از خـرد جـمعی برای حل مسائل و مشکلات جاری بهره میگرفتند.
خیلی دلم مـیخواهد کـه در جلسات هـرماههی شـورای معلمان،یک کـتابب جدید در زمینهی آموزش و پرورشـ(اعم) از روشهای تدریس فعالانه،راههای مقابله با مشکلات دانشآموزان،تعلیم و تربیت اسلامی،خلاقیت و…)معرفی میشد تا آن را بخوانیم و در جلسهی بعد نقد و بـررسی کنیم.
کاش بـرنامهی زمانبندی شورا برای یک سال تـحصیلی،از قبل اعـلام شـود و بـه صـورت ناگهانی و با چـند روز فـرصت،در تابلو اتاق معلمان نصب گردد.
اگر در جلسات شورای معلمان،برای مبارزههای مقدسی مثل مبارزه با نادانی،بحرانهای انضباطی،عادتهای نامطلوب، انتظارهای غیر منطقی،ناآگاهی،بحرانهای فـکری و…آمـوزشی داده مـیشد،خیلی خوب بود.
پانوشت:
(۱).تصمیمسازی،عبارت از بحث و نقد،تبادل نظر،ارزشیابی راهکارها،ایدهها و… برای ایـجاد زمـینه جـهت تـصمیمگیری است.
(۲).تصمیمگیری انـتخاب یـک یا چند راهکار یا ایده و…برای حل مسائل یا پیشبرد اقدامات عملی یا نحوهی عمل در موقعیتهای گوناگون است. (۳).مرتضی مجدفر،«شورای معلمان و تیپشناسی شرکتکنندگان در آن»،رشد مدیریت مدرسه،شمارهی ۵(بهمن ۱۳۸۱)ص ۶