در باره آمورش و پرورشدر باره معلمروشهای تدریس و مدیریت کلاسسیستمها و فلسفه تعلیم وتربیتکلیات آموزش و پرورش

آموزش و پرورش، نیازمند علوم میان رشته‌ای

دکتر محمدرضا کرمی‌پور*

آموزش و پرورش که به عنوان علوم تربیتی شهرت دارد در قرن بیستم ابتدا در انگلیس و آمریکا شامل دو یا سه رشته می‌شد که هم‌اکنون به ۲۰ رشته علمی توسعه پیدا کرده و در دانشگاه‌های خارجی علاوه بر دوره‌های کارشناسی مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای علوم تربیتی نیز دایر شده است. در ایران نیز با تأسیس دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۳ تربیت دانشجویان در این رشته آغاز شد.
پس از انقلاب اسلامی غالب دانشگاه‌های دولتی و اخیراً دانشگاه‌های آزاد و مؤسسات آموزشی غیرانتفاعی به توسعه و رشد این رشته علمی مبادرت ورزیدند. بازنگری و بازسازی برنامه‌های درسی توسط سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم و استادان خبره وزارت علوم، تحقیقات و فناوری آغاز شد و با تدوین کتاب‌های درسی اقدام جدی و لازم برای تعدد و تنوّع گرایش‌های علوم تربیتی معمول داشته شد. علوم تربیتی برخلاف رشته‌های فیزیک، شیمی و ریاضی که علوم رشته‌ای نامیده می‌شوند و مطالعه موضوع خاصی را در هر رشته علمی دنبال می‌کنند و به تخصص می‌انجامند، درک ارتباط حداقل بین دو رشته یا بیشتر را برای نیل به هدف واحد دنبال می‌کند.
فراتر از یک دانش
همان‌طور که فلاسفه و مربیان تربیتی شغل مقدس آموزگاری را بالاتر از یک حرفه و تدریس امری پیچیده و خطیر دانسته و از آن به عنوان هنر یاد کرده‌اند، تعلیم و تربیت به عنوان یک میان رشته‌ای تلقی شده است. از آنجا که در فرآیند آموزش ارتباطات درون فردی، میان فردی، و رفتار گروهی سازمانی در جامعه اهمیت خاصی دارد، اشراف معلم به اصول روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، فلسفه آموزش و پرورش، تاریخ آموزش و پرورش، رهبری آموزشی، تکنولوژی آموزشی،‌ ارزشیابی آموزشی و الگوهای آموزشی به عنوان دانش میان رشته‌ای ضرورت دارند و معلمان که تعلیم و تربیت آینده‌سازان جامعه را به عهده دارند، باید علاوه بر دانش اکتسابی میان رشته‌ای به هنر معلمی مجهز شوند تا بتوانند راهنمای کسب، تولید، ذخیره، سازماندهی، انتشار و کاربرد دانش برای دانش‌آموزان باشند. هدایت و ایجاد انگیزه، نظارت و هماهنگی در فعالیت‌های تدریس علاوه بر یادگیری نیازمند ابتکار و خلاقیت است که هنر معلمی و در قرن اطلاعات رهبری آموزشی را می‌طلبد.
امروزه که شبکه‌های جهانی ارتباطات جهانی شدن را نوید می‌دهد، دیگر تنها یادگیری برای دانستن، انجام دادن و بودن کافی نیست بلکه یادگیری برای با هم زیستن و در صلح و آرامش به سر بردن، حفظ و نگهداری محیط زیست که به توسعه پایدار می‌انجامد باید در صدر یادگیری‌ها قرار گیرد و برای تحقق این امر مهم طراحی و برنامه‌ریزی‌های لازم به عمل آید. تحقق چنین یادگیری‌های چند بعدی یعنی یادگیری برای دانستن، یادگیری برای انجام دادن، یادگیری برای بودن و یادگیری برای با هم زیستن بدون بازاندیشی، بازسازی ساختارها و بازآفرینی نظام آموزشی بعید به نظر می‌رسد.
دانش تعلیم و تربیت، به دلیل دارا بودن اهداف گوناگون آموزشی و رویکردهای متفاوت آن، از دانش‌های ریاضی، فیزیک و شیمی که هر یک موضوعات خاصی را دنبال می‌کنند متمایز است و از آنجا که با رشد و تربیت انسان در ارتباط است و رشد آدمیزاد دارای ابعاد جسمانی، روانی، عاطفی، عقلانی، اجتماعی و بوم‌شناختی است که از علوم مختلفی چون زیست‌شناسی،روان‌شناسی، جامعه‌شناسی،مردم‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی، فلسفه آموزش و پرورش و مدیریت به صورت مجموعه‌ای در ارتباط با یکدیگر بهره می‌گیرد، می‌توان آن را دانشی میان رشته‌ای نامید.
تحولات علوم میان رشته‌ای
علوم میان رشته‌ای از مدیریت سیستمی ناشی می‌شود که سابقه دیرینه‌ای در آموزش و پرورش دارد، اخیراً پس از سال‌ها تجربه رویکرد علوم رشته‌ای و تخصصی پررنگ و دوباره به صحنه آموزشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها وارد شد. رویکرد میان رشته‌ای دانش به صورت کل یا مجموعه‌ای از دانش‌های به هم مرتبط است که کشف و درک آن، نیل به هدف واحد را تسهیل می‌کند. کل با اجزای آن در ارتباط است و اجزا نیز با مجموعه مرتبط‌اند. تعلیم و تربیت از علوم میان رشته‌ای محسوب می‌شود که در مقابل علوم، رشته‌ای ظاهر می‌شود و
ـ دیدگاه آدمی را از یک رشته خاص به دو یا چند رشته علمی معطوف می‌کند
ـ دانش جدیدی را ارائه می‌دهد.
ـ تعصب نسبت به رشته خاص تقلیل می‌یابد.
ـ به حل مسائل اجتماعی نظیر مشکلات محیط زیست، ارتباطات و بسیاری از مشکلات دیگر جهانی مساعدت می‌کند.
ـ بین ساختار مفهومی و رویکرد تحقیق ارتباط برقرار می‌کند.
ـ با بررسی دقیق علمی در آزادی استفاده از چند رشته به رشد و تفکر انتقادی کمک می‌کند و با دیدگاه‌های فلسفی و روان‌شناختی به مسائل مورد نظر می‌نگرد.
پذیرش نظریه مدیریت سیستمی خود قیاسی علیه تخصص‌گرایی و باوری که در آن زمان در نظام سنتی رشته‌ای وجود داشته به حساب می‌آمده است.
اندیشه کل‌گرایی تمام سطح جامعه و جهان را در بر می‌گیرد: «ما بخشی از یک سیستم به هم پیوسته طبیعت هستیم و تا زمانی که جامع‌ نگران آگاه، تئوری‌های منظمی در مورد الگوهای پیوسته ارائه ندهند، طرح‌های کوتاه مدت با دیدگاه‌هایی تنگ نظرانه ما را به نابودی خواهد کشانید.»
نتیجه‌گیری
سابقه علوم میان رشته‌ای در آموزش و پرورش به تقسیم‌بندی فلاسفه کل گرایی می‌رسد که سعی دارند دیدگاه واحدی درباره پدیده‌های زندگی به دست آورند. ارسطو فیلسوف واقع‌گرا هم فیلسوف بود و هم در علوم حیاتی مانند زیست‌شناسی و فیزیولوژی دست داشت، از یک سو در علوم طبیعی نظیر فیزیک، هیئت زمین‌شناسی و هواشناسی و از سوی دیگر در علوم اجتماعی مانند روان‌شناسی، علوم تربیتی، سیاست،‌ اخلاق و همچنین در زمینه هنرهای عملی چون فن خطابه، فلسفه و منطق، معرفت‌شناسی، زیبایی‌شناسی و الهیات متبحّر بود و می‌کوشید نظریه‌ای جهان شمول که الگویی برای تغییر و ارزشیابی تجارب بشری باشد به دست آورد.
در این نظریه تمامی معارف بشری به صورت واحد در یک سیستم اکولوژیک به هم بستگی دارد و جز در ارتباط با هم قابل شناسایی نیست.
آموزش و پرورش نیز از علوم میان رشته‌ای تربیتی ناشی می‌شود که از منابع دانش‌های گوناگون نظیر فلسفه آموزش و پرورش، برنامه‌ریزی درسی، برنامه‌ریزی آموزشی، اقتصاد آموزش و پرورش، زیست‌شناسی جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، رهبری آموزشی برای تربیت و رشد نوجوانان برای ساختن زندگی و آینده‌ای بهتر استفاده می‌کند.
منابع
الف) فارسی
۱ـ تافلر، آلوین (۱۳۶۳) «موج سوم» ترجمه شهین دخت خوارزمی، تهران، نشر نو
۲ـ تقی‌پور ظهیر، علی (۱۳۸۲) «اصول و مبانی آموزش و پرورش» تهران، دانشگاه پیام نور
۳ـ خدیوی زند، محمدمهدی (۱۳۴۶) «کار و هنر معلم» مشهد، زوار
۴ـ شعبانی، حسن (۱۳۷۱) «مهارت‌های آموزشی و پرورشی» تهران، سمت
۵ـ کرمی‌پور، محمدرضا شعبان‌نژاد، رضا (۱۳۸۴) «اصول و مبانی آموزش و پرورش» تهران، پیوند مهر
۶ـ مشایخ، فریده (۱۳۹۲) «دیدگاههای نو در برنامه‌ریزی آموزشی» تهران، سمت
ب) انگلیسی
۱-Gardner, H. (1985); ”The mind’s New science: Ahistory of the cognitive Revolution” N.Y: Basic Books
۲-JomilsBraddock (2008) ”center for Research of learning and Technology” Indian university
۳-Kemmerer,F(2011) ”Utilizing Education A S Resourecc sector analysis” Unesco. IIEP.
۴-Wilson,William Julius(2012)”Learning and Technology” India. University.
* عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا