روشهای تدریس و مدیریت کلاسکودک و دوره ابتدایی

تعامل والدین و معلم برای آموزش حل مسأله

مترجم : کیایی،فاطمه
نویسنده : کارولین وبستراستراتون،

کودکان کم‌سن اغلب در مقابل مشکلات خود‌،بـا‌ شـیوه‌های‌‌ نـاکارآمد واکنش‌نشان می‌دهند:بعضی گریه می‌کنند،کج‌خلقی‌ می‌کنند و داد می‌زنند،بعضی کت می‌زنند،گازمی‌گیرند و وسایل‌‌ اطراف رامـی‌شکنند و برخی نیز به والدین و معلمان خود دروغ می‌گویند یا خبرچینی می‌کنند‌.این‌گونه پاسخ‌ها کـمک چندانی‌ به‌ یافتن راهـ‌حلی‌ مـناسب برای مشکلشان نمی‌کند.در واقع مشکلی به مشکلات قبلی‌ اضافه می‌کند.

اما مطالعات نشان داده‌اند،کودکانی که از این شیوه‌های نامناسب‌ استفاده می‌کنند یا شیوه‌های مناسب‌تر حل مسأله‌ به آن‌ها آموزش داده‌ نـشده است،از پاسخ‌های والدین،معلمان و یا سایر کودکان حتی‌ وقتی عمدی نیست،تأثیر می‌پذیرند و این پاسخ‌ها باعث تقویت‌ شیوه‌های نامناسب برخورد آن‌ها می‌شود.در واقع وظیفهء‌ معلم‌ و والدین،آماده کردن کودکان امروز بـرای تـبدیل شدن به شهروندانی‌ مسؤول است؛به گونه‌ای که بتوانند،به ویژه هنگامی که تحت فشار روانی هستند،تصمیم‌های سنجیده اتخاذ کنند و با دقت‌ و حساسیت‌، از عهدهء برطرف کردن اختلافات میان خـود و دیـگران برآیند.آموزش‌ این مهارت‌ها در سال‌های اولیهء زندگی می‌تواند از آن‌ها در مقابل هجوم‌ مشکلات رفتاری،مانند:مصرف مواد مخدر ترک‌تحصیل‌، خودکشی‌ و غیره در سال‌های آتی حفاظت کند.

آموزش گام‌های حل مسأله از طـریق انـواع بازی و ایجاد موقعیت‌های‌ فرضی

محققان،روند حل مسأله برای کودکان را به حداقل ۶ مرحله تقسیم‌ می‌کنند‌:

۱.مشکل‌ من‌ چیست؟(توصیف مشکل و احساسات درگیر آن‌) ۲.راه‌حل‌ چیست؟راه‌حل‌های دیگر‌ کدامند؟(گره‌گشایی‌ گروهی).

۳.پیامدهای این راهـ‌حل چیست؟پس از آن چـه اتـفاقی می‌افتد؟

۴.بهترین راه‌حل یا گزینه کـدام است؟(ارزیـابی پیـامدهای اتخاذ یک راه‌حل با توجه‌ به‌ معیارهای‌ امنیت،عدالت و احساس‌های‌ خوشایند و انتخاب یک راه مناسب‌).

۵.آیا‌ از برنامه‌ام پیروی می‌کنیم؟(اجرا).

۶.نتیجهء کار چـه‌طور بود؟(ارزیـابی نـتیجه و تقویقت تلاش‌ها).

مشکل چیست؟چه‌طور متوجه شوم مشکلی دارم؟

یک روش سـرگرم‌کننده بـرای‌ آغاز‌ بحث‌«حل مسأله»با دانش‌آموزان این است که از آن‌ها بخواهید‌،نقش کارآگاهی را بازی‌ کنند که سعی در حل مـسأله دارد.بـرای انـجام مباحثه،آن‌ها را تشویق‌ کنید‌،کلاه‌های‌ کارآگاهی‌ خیالی خود را بر سـر بگذارند.سپس‌ سناریوهایی از مشکلات فرضی‌ را‌ در اختیار آن‌ها بگذارید تا آن را حل‌ کنند.

گام نخست برای کمک به کودکان در‌ کـشف‌ مـشکلشان‌،تـوجه به‌ احساسات خودشان است.اگر احساس ناخوشایندی دارند(مثلا غمگین،خـشمگین‌،و یـا‌ مضطربند‌)،نشانهء بسیار مهمی از وجود یک‌ مشکل است که باید حل شود.آن‌ها را‌ تشویق‌ کنید‌،بـه تـنها راهـی که‌ بدنشان وجود یک ناراحتی را به آن‌ها اعلام می‌دارد،یعنی‌ به‌ ردپایـ‌ احـساساتشان تـوجه کنند.این نشانهء،برای برخی به صورت مشت‌های‌ گره شده‌ و دست‌های‌ عرق‌ کرده،بـرای بـعضی بـه صورت دل‌درد، برای برخی دیگر به صورت تپش تند قلب‌ و غیره‌ خود را نشان می‌دهد.

زمـانی‌که دانـش‌آموزان احساس خود را شناسایی و نامگذاری کردند، آن‌گاه‌ شما‌ می‌توانید‌ در توصیف دقیق مشکل به آنـ‌ها کـمک کـنید.

برای مثال،او می‌تواند مشکل خود را‌ این‌گونه‌ توصیف کند:«من‌ خشمگین هستم،زیرا بچه‌های کـلاس تـوپ فوتبال را به‌ من‌‌ نمی‌دهند‌.»

جنبهءدیگر روند توصیف مشکل،تشویق دانش‌آموز به درنظر گـرفتن احـساس دیـگران در همان موقعیت است‌.مثلا‌ بپرسید‌:«فکر

می‌کنی پسری که توپ فوتبال را در اختیار گرفته است،چـه‌ احـساسی‌‌ دارد؟»زمانی که کودکان بتوانند دامنه‌ای از احساسات خود را نامگذاری‌ کنند،می‌توانند به جـای واکـنش نـشان‌ دادن‌ و یا مغلوب شدن توسط آن،احساس خود را شرح دهند و آن را‌ کنترل‌ کنند.

مشکل‌گشایی گروهی

پس از مشخص شـدن‌ مـشکل‌،گـام‌ بعدی آن است که از دانش‌آموزان بخواهید‌،برای‌ حل مشکل تا جایی که مـی‌توانند راهـ‌حل‌ها،انتخاب‌ها و گزینه‌های متفاوت ارائه دهند.روش‌‌ مشکل‌گشایی‌ گروهی،به دانش‌آموزان تفکر انعطاف‌پذیر‌ را‌ آموزش‌ می‌دهد‌.به‌ علاوه‌،بـاعث ایـجاد نگرشی می‌شود که مشوق‌ آن‌ها‌ در توجه به این نکته است که در اغـلب مـوارد،بیش از‌ یک‌ راه‌حل معقول‌ برای هرمشکل وجـود دارد‌.

از انـتقاد،تـمسخر و یا‌ تصحیح‌ نظرات دانش‌آموزانتان هرچند که‌ احـمقانه‌ بـه‌ نظر برسند،بپرهیزید،در عوض تفکر خلاق را تشویق کنید و بکوشید خودتان نیز‌ سرمقشی‌ در ارائهـء راهـ‌حل‌های خلاقانه باشید‌. حتما‌ آن‌ها‌ را بـه خـاطر‌ تلاششان‌ در حـل مـسائل تـحسین‌ کنید‌.اگر دانش‌آموزان در یافتن راه‌حل،هـدف نـهایی آن‌ها را بپرسید.

مثلا بپرسید:«دوست داری‌ چه‌ اتفاقی بیفتد؟پایان ماجرا را آن‌چنان که‌ مـی‌خواهی‌ در‌ ذهـنت تجسم‌ کن‌.»

برای‌ لذت‌بخش‌تر شدن رونـد حل‌ مسأله می‌توانید،در مـراحل ۱ و ۲ از ایـن بازی‌ها استفاده کنید.

بازی بـا کـارت‌های«فرض کن…»

در‌ این‌ بازی دانش‌آموز از داخل پوشه یک‌ کارت‌ حاوی‌ جملاتی‌‌ که‌ بـا«فـرض‌کن…»آغاز‌ می‌شود‌ و در آن تصویر و توصیفی از مـشکل‌ مـطرح شـده است،برمی‌دارد.دانـش‌آموز کـارت را می‌خواند و کلاس‌ سعی‌ در‌ ارائهـ‌ راهـ‌حل‌های ممکن می‌کند.این کارت‌ها را می‌توان‌ با‌ استفاده‌ از‌ مسائلی‌ که‌ هرروز در مدرسه اتفاق می‌افتد،تـهیه کـرد.مثلا: -فرض کن یک بچه خـیلی کـوچک‌تر تو را مـی‌زند،تـو چـه کار می‌کنی؟

-فرض کن از بـچه دیگری می‌خواهی که‌ با تو بازی کند،اما او نمی‌پذیرد،چه‌کار می‌کنی؟

زمانی که دانش‌آموزان راه‌حل‌های مـمکن بـرای کارت را ارائه کردند، می‌توانید از آن‌ها بخواهید راهـ‌حل‌های پیـشنهادی خـود را بـازی یـا نقش‌گذاری کنند‌.مـثلا‌ اگـر دانش‌آموزی«بی‌اعتنایی»کردن را راه‌حل‌ احتمالی این مشکل می‌داند که دانش‌آموز دیگری حاضر نیست توپ‌ فوتبال را بـه او بـدهد،از او بـخواهید به شما نشان دهد،چگونه‌ این‌ کـار را انـجام مـی‌دهد.دانـش‌آموزان شـرکت در ایـن نمایش‌ها را دوست دارند و بازی کردن نقش‌ها به آن‌ها کمک می‌کند تا دقیقا رفتارهایی راکه‌ در‌ اجرای یک راه‌حل به کار‌ می‌روند‌،ببینند و مهارت‌های مناسب را تمرین‌ کنند.

گاهی مـعلمان در ابتدای کار تمایل چندانی به بازی کردن نقش‌ها نشان نمی‌دهند،اما به زودی متوجه خواهند‌ شد‌ که این جلسات تمرین‌‌ پرورش‌ مهارت،در یادگیری و بهره‌بردن از رفتارهای درگیر در حل‌ مسأله،بسیار مهم‌تر از مـباحث نـظری است که رفتارهای مناسب در آن به‌طور واضح مشخص نمی‌شود.

استفاده از عروسک در نقش‌گذاری‌

بچه‌های‌ کم‌سن،نمایش عروسکی را دوست دارند و شما می‌توانید،با استفاده از آن،بچه‌ها را بیش‌تر درگیر کنید و به مباحث‌ شور و نـشاط بـیش‌تری ببخشید.ما پشنهاد می‌کنیم از عروسک‌های‌ بزرگ،در‌ اندازه‌های‌ واقعی و ترجیحا‌ با دهان متحرک استفاده کنید.

آن‌ها را طبق برنامهء منظمی به کلاس بیاورید تا در مـورد حـل‌ مسائل‌ خاص از دانش‌آموزان درخواست کـمک کـنند.

پاس دادن کلاه کارآگاه‌

موقعیت‌هایی‌ از‌ مشکلات فرضی و یا پرسش‌هایی را روی قطعات‌ کوچک کاغذی بنویسد و روی کلاه شرلوک هلمز نصب کنید.از ‌‌بچه‌ها‌ بخواهید،به صورت دایره‌وار بنشینند و در حالی کـه آهـنگی پخش‌ می‌شود،کلاه رابـ‌ ه نـوبت‌ در‌ طول دایره‌دست به دست کنند.زمانی که‌ آهنگ متوقف شد،کلاه در دست هرکس بود‌،باید یکی از کاغذها را بردارد و به سؤال ان‌پاسخ دهد.اگرنتوانست می‌تواند از‌ دوستی کمک‌ بگیرد.عروسک‌ و معلم‌ نـیز مـی‌توانند در بازی شرکت کنند.

بهترین راه کدام است؟پیامدهای این راه‌حل چیست؟

گام بعدی پس از مطرح شدن راه‌حل‌های گوناگون و انتخاب‌های‌ احتمالی،توجه به نتایج اجرای یک راه حل معین است.مثلا‌ اگر دانش‌آموزی برای پس گرفتن توپ فـوتبال راهـ‌حل«قاپیدن»و یـا«زدن»را پیشنهاد کند،شما با پرسیدن سؤالی می‌توانید او را متوجه عواقب‌ احتمالی آن کنید.مثلا بپرسید:«تصور کن بعد‌ از‌ ایـن‌که توپ را از دست دوستت قاپیدی،چه اتفاقی خواهد افتاد؟»

ممکن است دانش‌آموز چـیزهایی از قـبیل از دسـت دادن یک‌ دوست،دچار مشکل شدن با معلم و یا دعوا کردن را‌ مجسم‌ کند.این‌ گفت‌وگو باید به شـیوه‌ای ‌ ‌غـیرانتقادی صورت بگیرد؛حتی اگر راه‌حل‌ پیشنهادی دانش‌آموز نامناسب باشد.اگر او احساس کند،بـه خـاطر ارائه راهـ‌حل مورد انتقاد قرار گرفته،ممکن‌ است‌ در آینده از اظهارنظر خودداری کند.

سپس از دانش‌آموز بخواهید،پیامدهای احـتمالی راه‌حل متفاوتی‌ را تجسم کند.مثلا مؤدبانه‌از دوستش ممکن است این درخواست را رد کند یـا به‌ او‌ بی‌اعتنایی‌ کن.البـته شـاید هم این‌ دانش‌آموز‌ در‌ گرفتن‌ توپ فوتبال موفق شود.اغلب کودکان از این‌که کارها مطابق نقشه‌شان‌ پیش نرود،متعجب یا ناراحت می‌شوند.در صورتی که‌ معلم‌ به‌‌ دانش‌آموز کمک کند که لحظه‌ای صبر کـند و نتایج‌ متعدد‌ احتمالی‌ یک راه‌حل معین را پیش‌بینی کند،می‌تواند از بروز بخشی از این‌ ناراحتی‌ها جلوگیری کند.

بهترین راه یا‌ گزینه‌ کدام‌ است؟

پس از بررسی پیامدهای احتمالی راه‌حل‌های گوناگون،گام بعدی‌ کمک‌ به دانش‌آموزان در انتخاب یـکی از راهـ‌حل‌های موجود است.در این مرحله،دانش‌آموزان باید از سه سؤال بپرسند‌:

۱.آیا‌ این‌ راه‌حل بی‌خطر است؟

۲.آیا عادلانه است؟

۳.آیا باعث به وجود آمدن احساس‌های خوشایند‌ می‌شود؟ اگر‌ راه‌حل پیشنهادی هرسه معیار را رعایت می‌کرد،دانـش‌آموزان‌ را تـشویق کنید آن را در یک جلسهء‌ تمرین‌ نقش‌گذاری‌،اجرا کنند.بسیار مهم است که آن‌ها متوجه شوند،هر انتخاب خوبی‌ لزوما‌ موفقیت‌آمیز‌ نخواهد بود.باید یاد بگیرید،اگر اولین راه‌حل مناسب نـتیجه نـداد، انتخاب مناسب دیگری‌ بکنند‌.

اجرای‌ مهارت‌های حل مسأله

در این مرحله دانش‌آموزان باید شرایطی را که در آن می‌توانند‌ از‌ راه‌حل‌های توافق شده استفاده کنند،در نظرداشته باشند.اگر در طول روز معلم‌ با‌ یک‌ مشکل واقـعی مـشابه روبـه‌رو شد،می‌تواند به‌ دانش‌آموزان در اسـتفادهء از آن راه حـل‌ بـرای‌ حل مسأله کمک کند.مثلا پس از انجام مباحثات حل مسأله،یکی از‌ دانش‌آموزانتان‌ گریه‌کنان‌‌ نزد شما می‌آید،زیرا از بازی اخراج شده است.شـما مـی‌توانید بـا استفاده از گام‌های‌ ذکر‌ شده در حل مسأله پاسخ را بـیابید.بـا این که‌ ممکن است‌،وسوسه‌ شوید‌ و راه‌حل را به دانش‌آموز بگویید.مؤثرتر آن است که به او کمک کنید،خودش دربارهء‌ راهـ‌ حـل‌ مـسأله فکر کند.

گاهی بچه‌ها به قدری عصبانی یا ناراحت مـی‌شوند که‌ نمی‌توانند‌ به درستی فکر کنند.ممکن است بتوانید آن‌ها را از طریق گفت‌وگو آرام کنید و یا برای‌ مدت‌کوتاهی‌،صبر کـنید تـا آرامـش پیدا کنند.

زمانی که دانش‌آموزان گام‌های حل مسأله‌ را‌ آموختند و در موقعیت‌های‌ فـرضی آن را تـمرین‌ کردند‌،آن‌گاه‌ آمادگی خواهند داشت که مشکلات‌ شخصی خود‌ را‌ نیز به بحث بگذارند.به جای مـطرح کـردن مـشکلات‌ فرضی،این بار معلم‌ می‌تواند‌ بحث را با این پرسش‌ آغاز‌ کند:«آیـا‌ امـروز‌ کـسی‌ با مشکلات برخورد کرده که برای‌ حل‌ آن به کمک احتیاج داشته باشد؟»

طولی نخواهد کـشید کـه دانـش‌آموزان انتظار رسیدن‌ زمان‌ این‌ گفت‌وگوها را خواهند کشید،زیرا‌ می‌دانند می‌توانند مشکلات خود‌ را‌ با دیـگران در مـیان بگذارند‌ و برای‌ حل آن‌ها راهی بیابند.

ارزیابی نتیجه

چند بار تاکنون از خودتان یـا والدیـن‌ یـکی‌ از دانش‌آموزانتان‌ شنیده‌اید که:«فرزندم‌ مدام‌ یک‌ اشتباه را تکرا‌ می‌کند‌.به نظر می‌رسد از‌ تجربیات‌ خـود درس نـمی‌گیرد و یا به یاد نمی‌آورد،دفعات پیش چه‌ اتفاقی برایش افتاد.»

علت‌ آن‌ اسـت کـه بـعضی بچه‌ها فاقد مهارت‌ استفاده‌ از گذشته‌‌ برای‌ آگاه‌ شدن از آینده هستند‌.آن‌ها نمی‌دانند،چگونه تجربیات‌ گـذشتهء خـود را به یاد آورند و یا از آن تجربیات در‌ اتفاقات‌ زمان حال‌ بهره ببرند.اهمیت گـام‌ شـشم‌ بـه‌ همین‌ دلیل‌ است،زیرا به‌ دانش‌آموزان‌‌ نحوهء ارزیابی میزان موفقیت‌های گذشته‌شان در حل مسائل(چه مـسائل‌ فـرضی و چـه واقعی)و نیز استفاد از‌ آن‌ روش‌ را در آینده‌ آموزش می‌دهد.

شما می‌توانید‌ با‌ پرسـیدن‌ هـمان‌ سه‌ سؤال‌ مطرح شده در مرحلهء «انتخاب راه‌حل مناسب»،در ارزیابی راه‌حل و پیامدهای آن به‌ دانش‌آموزان کمک کنید؛یـعنی بـپرسید:

۱.آیا راه‌حل بی‌خطر بوده است؟آیا به کسی آسیب رسانده است؟

۲.آیا‌ عادلانه بوده است؟

۳.احـساس شـما و نیز احساس دیگری نسبت به آن چه بـوده است؟ اگـر پاسـخ هریک از این سؤالات نامناسب بود،دانش‌آموزان را تـشویق کـنید،راه‌حل دیگری بیابند.

کارآمدتر کردن حل‌ مسأله‌

ابتدا دیدگاه خود دانش‌آموز را دربارهء مـشکل بـیابید:گاهی معلمان‌ خیلی شتابزده در مـورد مـشکل دقیق دانـش‌آموز نـتیجه‌گیری مـی‌کنند. بنابراین معمولا باید سؤال کنید:«چـه اتـفاقی افتاد؟از نظر تو مشکل‌‌ چیست؟»و یا‌:«می‌توانی احساس خودت را در این مورد،به من‌ بگویی؟»

ایـن نـوع پرسش‌ها نه تنها به دانش‌آموز کـمک می‌کند تا مشکل را در ذهـن‌ خـود‌ کاملا مشخص کند،بلکه مـانع‌ از‌ نـتیجه‌گیری اشتباه شما از مسأله می‌شود.

هدایت حل مسأله

مشکل متفاوت با مورد قبل زمـانی اسـت که معلم گمان می‌کند، بـا رهـا کـردن دانش‌آموزان‌ به‌ حـال خـود،در حل‌ مسأله‌ به آنـ‌ها کـمک‌ کرده است.البته این امر در صورتی‌ امکان‌پذیر است که دانش‌آموزان

قبلا مهارت‌های حل مـسأله را آمـوخته باشد.اما در مورد بیش‌تر بچه‌های کـم‌سال،ایـن روش مفید‌ نـیست‌.مـعلم مـی‌تواند با هدایت‌ آن‌ها در طـول اجرای گام‌های حل مسأله،کمک کند تا بتوانند خودشان‌ مسأله را حل کنند.

نمونه

تینا در حـال گـریه کردن است و از درد بازویش‌ را‌ گرفته است‌.

مـعلم:چـه کـسی تـو را کـتک زده؟

تینا:سارا.

مـعلم:چـه اتفاقی افتاده بود؟

(معلم دیدگاه تینا را دربارهء‌ مسأله جویا می‌شود.)

تینا:همین طوری من را زد.

معلم:منظورت‌ ایـن‌ اسـت‌ کـه او بدون دلیل تو را زد؟

تینا:خوب،اول من او را زدم.

مـعلم:بـه چـه دلیل؟

تـینا‌:‌‌آخـر‌ اجـاره نمی‌داد به کتابش نگاه کنم.

معلم:حتما این کار او تو را‌ عصبانی‌ کرد‌.فکر می‌کنی وقتی سارا را زد،چه احساسی پیدا کرد؟(معلم به تینا کمک می‌کند تا‌ بتواند احـساسات دیگران را درک کند.)

معلم:من فکر می‌کنم به همین دلیل‌ او هم تو را‌ زد‌.می‌دانی چرا او به تو اجازهء نگاه کردن به کتابش را نداد؟(معلم به تینا کمک می‌کند تا قضیه را از دید طرف مـقابل بـبیند.)

تینا:نه.

معلم:چه‌طور می‌توانی بفهمی؟

تینا:می‌توانم‌ از او بپرسم.

چند لحظه بعد:

تینا،سارا به من گفت که من هیچ وقت به او اجازه نمی‌دهم،به‌ کتاب‌هایم نگاه کند.

معلم:خـب حـالا علت رفتار او را می‌دانی‌.می‌توانی‌ به راهی فکر کنی که به تو اجازه دهد،به کتابش نگاه کنی؟(معلم تینا را به فکر کردن دربارهء راهـ‌حل تـشویق می‌کند.)

تینا:می‌توانم به او بـگویم اگـر کتابش را‌ به‌ من ندهد،دیگر با او دوست نخواهم بود.

معلم:بله،خب این هم یک نظر است.فکر می‌کنی نتیجهء این‌ کارت چه خـواهد بود؟(تـینا را به سمت فکر کـردن‌ بـه‌ پیامدهای راه‌حلش‌ هدایت می‌کند.)

تینا:ممکن است دیگر با من بازی نکند یا با من دوست نباشد.

معلم:بله،این هم یک نتیجهء احتمالی است.آیا می‌خواهی با او‌ دوست‌ باشی؟

تـینا‌:بـله.

معلم آیا می‌توانی به‌ راه‌حل‌ دیگری‌ فکر کنی که او همچنان‌ دوست تو باقی بماند؟

تینا:می‌توانم من هم یکی از کتاب‌هایم را به او بدهم.

معلم:این‌ فکر‌ خوبی‌ است.اگر این کار را بـکنی،نـتیجه‌ چه‌ خـواهد‌ بود؟…

دخالت دادن والدین

در صورتی که والدین کودکان با شیوهء حل مسأله آشنا باشند و بتوانند باعث تقویت استفاده از‌ ایـن‌ شیوه‌ در منزل شوند،کودکان این‌ شیوه را بهتر می‌آموزند.می‌توانید‌ با ارسـال خـبرنامه و عـکس،مراحل‌ حل مسأله را برای آنان تشریح و آن‌ها را به استفاده ازاین‌روش هنگام‌ بروز‌ اختلاف‌ تشویق‌ کنید.برای مـثال،‌ ‌زمـانی که برادر و خواهری با هم مشاجره می‌کنند‌،والدین‌ می‌توانند با پرسش این سـؤال کـه:«چـه‌ اتفاقی افتاده؟»روند حل مس.له را آغاز کنند.

در‌ نهایت‌ می‌توانید‌،تکالیفی را در رابطه با حل مسأله به کـودکان‌ بدهید و در این‌ تکالیف‌ از‌ آن‌ها بخواهید،مشکلات خاص خود را با والدین در میان بگذارند؛مـثلا تکلیفی به‌ این‌ شـرح‌:«شـما و بردراتان‌ همیشه بر سر نشستن روی صندلی جلوی ماشین و یا تماشای‌ برنامه‌های یک‌ کانال‌ خاص تلویزیون با هم مشاجره دارید و مادرتا را عصبانی می‌کنید.با والدینتان دربارهء‌ راه‌های‌ حل‌ این مشکل صحبت‌ کـنید و راه‌حل‌های خود را به کلاس بیاورید.

جمع‌بندی

برای تمرین گام‌های‌ حل‌ مسأله از بازی و عروسک برای‌ ایجاد موقعیت‌های فرضی مشکل‌زا استفاده کنید.

به دانش‌آموزان‌ کمک‌ کنید‌،مشکل خود را دقیقا توصیف‌ کنند و احساس‌های درگـیر بـا آن را شناسایی نمایند.

برای کودکان‌ پیش‌دبستانی‌ تمرکزتان روی ارائهء راه‌حل‌های متعدد باشد.

مثبت،خلاق و بذله‌گو باشید. برای کودکان‌ دبستانی‌ روی‌ پیامدهای گوناگون‌ راه‌حل‌های متفاوت تمرکز کنید.

به کودکان کمک کنید،تا زمـانی کـه راه‌حلشان مؤثر‌ واقع‌‌ نشده‌ است،بدانند در مقابل چه اقدامی انجام دهند.

خود نمونهء کارآمدی از‌ اجرای‌ شیوهء حل مس.له باشید. به یاد داشته باشید،فرایند یادگیری شیوهء تفکر در زمان‌ اخـتلافات‌ بـسیار‌ مهم‌تر از دست یافتن به پاسخ‌های صحیح است.

منبع:

Webster-Stratton,C.(1999‌).How‌ to promote children”s Social and emotional‌ Competence‌,New‌ York:paul Chapman publicaton.

رشد معلم » آذر ۱۳۸۲ – شماره ۱۷۷

————————-
↩️ کانال مقاله ها 👇

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا