شرح زندگی مشاهیر کهن و معاصر چه تاثیری در شکلگیری شخصیت کودکان دارد؟
رویاسازی کودکانه با زندگینامه رویایی
اگر در بخش کودک و نوجوان کتابفروشیها گشتی بزنید، انواع و اقسام کتابها در ژانرهای مختلف را خواهید دید، کتابهای شعر، کتابهای داستان، کتابهای علمی و… اما سهم زندگینامهها از میان کتابهای مخصوص گروه سنی کودک و نوجوان چقدر است؟ آیا این کتابها فقط مختص زندگی مشاهیر است یا زندگینامه شخصیتهای برجسته امروزی و معاصر هم در میان این کتابها دیده میشود؟
دنیای خیالانگیز کودکی یا واقعگرایی زندگینامه؟
عوامل بسیاری در شکلگیری شخصیت کودکان و نوجوانان نقش دارند. کتاب خواندن به عنوان عملی که خلاقیت و واقعیت را با هم میآمیزد و مفاهیم آموزشی را در قالب کلمات به بچهها میآموزد، نقش پر رنگی در شکلگیری شخصیت کودکان ایفا میکند. در میان کتابها شاید زندگینامهها از کتابهای دیگر سهم بیشتری در این جهتدهی به ذهن کودکان داشته باشد. حس همذاتپنداری کودک با قهرمان کتاب در علاقه او به دنبال کردن راه و روش قهرمان داستان بی تاثیر نیست. اما آیا ما به اندازه کافی زندگینامه مناسب کودکان و با ادبیات مطابق با سن و سال آنها را در کتابفروشیها میبینیم؟ مصطفی رحماندوست، شاعر، نویسنده و مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان، درباره زندگینامههای مختص کودکان به «ابتکار» میگوید: زندگینامه بیشتر مناسب سنین ۱۲-۱۰ سال به بالا است. این ژانر چندان مناسب کودکان نیست چون بچهها بیشتر به دنبال خیال و خیالانگیزی هستند. در صورتی که زندگینامههابیشتر واقعگرایانه هستند. بنابراین اگر تعداد زیادی هم نداشته باشند چندان مشکلی بهوجود نمیآید.
او درباره تعدد این زندگینامهها در میان کتابهای گروه سنی کودک و نوجوان میگوید: برای ۱۰ سال به بالا کارهای خوبی صورت گرفته است. که حتی شاید بتوان گفت زیادتر از حد نیاز هم هست. چندین سری کتاب در این حوزه توسط ناشران مختلف به چاپ رسیده است که بزرگان فرهنگ و ادبی ایران، سرداران ایران زمین و … چاپ شده و به نظرم کتابهای خوبی هم بودهاند.
رحماندوست دریاره تاثیر زندگینامهها بر شکلگیری شخصیت کودکان و نوجوانان میگوید: در هر صورت آشنایی کودکان با گذشته خود و پیوند با هویت ملی و میهنیاش در شکلگیری شخصیت او موثر خواهد بود.
مشاهیر معاصر جذاباند اما زندگینامه ندارند
نقش والدین در راهنمایی و هدایت سلیقه فرهنگی کودکان، نقشی غیرقابل انکار است. بنابراین پدر و مادر به عنوان راهنما در کنار فرزندانشان در کتابفروشیها حضور پیدا میکنند. آیا آنها هم تعدد زندگینامه در بخش کودکان را تایید میکنند؟ زهرا که یک فرزند یازدهساله دارد در اینباره به «ابتکار» میگوید: بله زیاد دیدم ولی چندان جذاب نیستند. اغلب این زندگینامهها در گروه سنی کودکان مربوط به مشاهیر است. طبق آن چیزی که دیدم بچهها کمتر سراغ کتابهایی میروند که داستان زندگی مشاهیر گذشته در آنها بیان شده است. اما دیدهام که به دنبال زندگینامه مریم میرزاخانی، ریاضیدان تازه درگذشته، باشند که البته چیزی هم پیدا نکردهاند. کلا به نظرم زندگینامهها کمتر بچهها را جذب خودشان میکنند.
او درباره ارتباط برقرار کردن و تاثیرپذیری کودکان از مشاهیر کهن در مقایسه با مشاهیر امروزی میافزاید: به نظر من هر دو دسته تاثیر خاص خودشان را در الگوسازی در کودکان دارند. به طور مثال فرزند من که به رشته پزشکی علاقه دارد، هم به دنبال اطلاع از زندگی ابنسینا است و هم زندگی پرفسور سمیعی، جراح برجسته مغز و اعصاب، برایش جذاب است و مراحل پیشرفت آنها برایش جالب است. به نظرم هر دو دسته سهم مساوی دارند. هم پیوند با گذشته و هم پیوند با امروز اهمیت دارد و نباید از هیچ کدام غافل شد.
همذاتپنداری کودکان به دلیل بخش عینی شخصیت آنان
اما زندگینامهها چقدر در شکلگیری شخصیت کودکان و در ادامه شکلگیری آینده جامعه نقش دارند؟ آذردخت داوری، روانشناس کودک، در پاسخ به این سوال به «ابتکار» میگوید: به طور کلی زمانی که برای کودکان کتابی خوانده میشود کودک با قهرمان داستان یا کسی که زندگینامهاش در کتاب گنجانده شده است، همذاتپنداری میکند، خصوصا کودکان زیر هفت سال. چون تفکر عینی در کودکان شکل گرفته است، خودشان را به جای قهرمان داستان قرار میدهند و خودشان را جایگزین او در فراز و نشیبهای ماجرا قرار میدهد و احساس میکنند تمام موفقیتهای قهرمان داستان را خودشان کسب کردهاند. این موضوع در شخصیت بچهها تاثیرگذار است. بسیاری از مسائلی که ما به دنبال آموزش آن هستیم در بخش کتابخوانی و قصهها به نتیجه میرسند، خصوصا زندگینامهها؛ زندگینامه افرادی که موفقیتها زیادی داشتهاند و زندگیشان پر هیجان بوده است. تمام این فراز و نشیبها بر کودک تاثیر میگذارد چون کودک خودش را جایگزین قهرمان کتاب میکند. بنابراین زمانی که قهرمان داستان مسائل مختلف را پشت سر گذاشته، همذاتپنداری کودک باعث میشود، کودک همان کارها را انجام دهد و اعتماد به نفس او افزایش مییابد.
او میافزاید: بسیاری از مسائل تربیتی و آموزشی را میتوان با همین ابزار آموزش داد اما اینکه زندگینامه چه افرادی برای کودکان مناسب است، بحثی بسیار مهم و تخصصی است. باید به این موضوع توجه شود که ما به دنبال آموزش چه مسائلی هستیم و با معرفی اشخاص در قالب زندگینامه، الگوهای مناسبی را در اختیار کودکانمان قرار دهیم.
اهمیت مشاهیر معاصر در الگوپذیری کودکان
این روانشناس درباره آشنایی کودکان با سبک زندگی شخصیتهایی که زندگینامه آنها در اختیار بچهها قرار میگیرد و تاثیر این آشنایی بر میزان ارتباط کودکان با آنها میگوید: ما باید ببینیم این زندگینامه برای چه گروه سنیای نوشته شده است. باید روحیات و شخصیت کودکان در گروههای سنی مختلف و رشد شناختی آنان را در نظر بگیریم. زندگینامه افراد معاصر برای کودکان مناسبتر است چون فاصله فرهنگی و زمانی کمتری دارند و کودک راحتتر میتواند خودش را به جای فرد معاصر که شرایط اجتماعی مشابهی دارد، قرار دهد و از او الگو بگیرد.
داستان ملموس، زبان ساده و بدون بدآموزی
داوری درباره خصوصیات زندگینامههای مخصوص گروه سنی کودکان میگوید: کودکان زیر هفت سال تفکر عینی دارند یعنی کودک چیزی را که وجود ندارد و نمیبیند نمیتواند تصور کند. بنابراین اگر زندگینامهای برای این گروه سنی نوشته میشود باید بسیار عینی و ملموس باشد. ضمن اینکه نباید این کتابها بدآموزی داشته باشد یا رفتارهای خشن در کتاب تصویر شود، نباید تجربیات ترسآور مطرح شوند چون در کودک ایجاد اضطراب میکند. زندگینامه باید طبق واقعیتهایی که افراد با آن زندگی میکنند نوشته شود تا برای کودکان قابل درک باشد. بسیاری از مسائل آموزشی و تربیتی در زندگینامه افراد موفق دیده میشود که کودکان میتوانند از آن الگو بگیرند.
شاید برای آنکه نسل آینده کشور افرادی موفق باشند، بد نباشد دستاندرکاران حوزه ادبیات کودک به نوشتن زندگینامه افراد موفقی که کودکان آینده خود را در آنها تصور میکنند اقدام کنند، کسانی مثل ورزشکاران، دانشمندان، هنرمندان، آتشنشانان و … شاید همین تصور کودکانه امروز، واقعیت فردای جامعه باشد. فاطمه امینالرعایا روزنامه ابتکار