توصیه های مشاوره ای رفتار با دانش آموز (معلم مشاور۲)
نویسنده ابـراهیم اصـلانی روانشناس و مشاور مدارس
aslani-edu@yahoo.com
بین جنبههای عاطفی و عقلانی تعادل ایجاد کـنید
این نکته،هم مهارتی مشاورهای و هم مهارتی معلمی به شمار میرود.مشاوره را تعاملی عقلی و عاطفی بین مراجع و مشاور میدانند و به مشاور توصیه میکنند،بین جنبههای عاطفی و عقلانی مشاوره تعادل برقرار کـند و بـکوشد که موضوع بحث جلسهء مشاوره حالت عقلی صرف به خود نگیرد.۱ معلم خوب هم کسی است که جریان کلاس را یکطرفه نکند.به قول شعارینژاد:«از قدیم شنیدهایم که معلم را پدر روحانی مـینامند کـه منظور نقش والدینی معلم است.یعنی معلم هم همچون پدر یا مادر مهربان است، منتهی از روی عقل و آگاهی کامل،نه فقط
عاطفه،به رهبری و تربیت محصلان میپردازد.»۲
معلمی که در کلاسش بـر مـحور عواطف و احساسات میچرخد،هم در آموزش و هم در کنترل کلاس دچار مشکل خواهد شد. تأکید صرف بر جنبهء عقلانی تدریس هم مباحث کلاس و فضای آن را خشک و غیرقابل تحمل میکند.
رفتارگرایانه بیندیشید
مـعلمانی کـه از نـظریات روانشناسی اطلاعاتی دارند،شاید از بـیان چـنین نـکتهای تعجب کنند.اما منظور از رفتارگرایانه اندیشیدن،دعوت به رفتارگرایی نیست،بلکه استفاده از آموزههای کاربردی این رویکرد است.نظریههای رفتارگرایی در تبیین،تـحلیل و عـلتیابی رفـتارها،راهبردهای بسیار مؤثری دارند.در فرهنگ ایرانی برای عـلتیابی رفـتارها،بیشتر از نگرش ذاتی استفاده میشود.در بسیاری از تعبیرهایی که از رفتار دانشآموزان داریم،نوعی نگرش ذاتی پنهان است.تعبیرهایی که بـه کـار مـیبریم،مانند: تو اصلاحپذیر نیستی،نفهم،بیشعور، کودن و موارد دیگری کـه جنبههای زشتتری هم دارند،درواقع نشان میدهند که باور کردهایم،رفتاری در فرد جاافتاده و یا ذاتی شده است،بـنابراین امـکان هـیچگونه تغییری در آن وجود ندارد.شاید یک دلیل برای اینکه مدرسه یـا مـعلم برای اصلاح رفتار تحصیلی یا انضباطی دانشآموزی،تلاش جدی نمیکنند،این باشد که فکر میکنند،ایـن کـار فـایدهای ندارد و او عوضشدنی نیست.چنین نگرش و تفکری،یک رفتار مخرب تربیتی محسوب مـیشود.
رفـتارگرایی بـه ما میآموزد که«هر رفتاری را محصول یادگیری بدانیم.»حتی اگر بپذیریم که قسمتی از رفـتارها ذاتـی شـدهاند،از نظر تربیتی،صلاح و منطق حکم میکند که به این رفتارها،براساس شرایط شکلگیری آنـها بـنگریم.اگر معلم بپذیرد که رفتارها-اعم از مطلوب یا نامطلوب-در طول زمان به وجـود آمـدهاند،بـه جای دادن حکم قطعی مبنی بر عدم امکان اصلاح آنها،به دانشآموز فرصت میدهد رفـتار نـامطلوبش را اصلاح کند و خود نیز اقدامات اصلاحی را در طول زمان انجام خواهد داد.
فرضهای کلی در زمـینهء اصـلاح رفـتار۱۲۷
۱.مشکلات رفتاری آموختنی هستند و یکیک آموخته میشوند.آنها را میتوان با استفاده از شیوههای اصلاح رفتار،تـغییر داد.
۲.مـشکلی رفتاری که دانشآموز در موقعیتی معین بروز میدهد،فقط نشانگر این است کـه او در آنـ مـوقعیت خاص،اینگونه رفتار میکند و در درمان مشکل،تأکید بر این زمان و این مکان است.
۳.اصلاح رفـتار دارای هـدفهای خـاصی است.
۴.علائم جدید،جانشین مشکل رفتاری نمیشوند.۳
دانشآموز را راهنمایی کنید
معلم عـلاوه بـر تدریس،باید به راهنمایی دانشآموزان نیز بپردازد.او که با دانشآموزان تماس دائم و نزدیک دارد،از تواناییها، ضعفها،آرزوهـا و نـیازهای آنان به خوبی آگاه است.به همین خاطر از طریق همکاری با والدیـن و کـارکنان مدرسه،میتواند فعالیتهای راهنمایی و مشاورهء مدرسه را مـفیدتر و مـؤثرتر سـازد.علاوه بر آن،درواقع ضروری به راهنمایی دانـشآموزان بـپردازد و آنان را در حل مشکلاتشان یاری میدهد.۴معلم میتواند به دانشآموزان کمک کند علاوه بـر شـناسایی نقاط قوت و ضعف خود، مـهارتهای زنـدگی و روشهای مـواجهه بـا مـشکلات را بیاموزند.
به نظر میرسد،در گذشته مـعلمان بـه این نقش توجه بیشتری داشتهاند،ولی در شرایط حاضر،به دلایل زیادی کمتر بـه ایـن نقش توجه میکنند.شما کافی اسـت یک روز در کلاس از دانشآموزان،بـه خـصوص در دورهء متوسطه،صادقانه و صمیمانه سـؤال کـنید که چه مشکلاتی دارند،آنگاه عطش آنان را برای راهنمایی شدن درخواهید یافت.
تـمرین ۱۲۸۱
بـه عنوان معلم و براساس تجربهء خـود از مـسائل و مـشکلات دانشآموزان خود اطـلاعاتی داریـد.یک روز اگر حوصله کـردید،۱۰ مـورد از مهمترین مشکلات آنان را به ترتیب اولویت برای خودتان بنویسید. سپس در کلاس از دانشآموزان سؤال کـنید، بـبینید چه تواناییهایی دارند؟چه مشکلاتی دارند؟از آنان بخواهید کـه بـه هر سـؤال جـداگانه پاسـخ گویند.
۱.پاسخهای دانشآموزان را بـا نوشتهء خود مقایسه کنید.چه شباهتها و تفاوهایی بین آنها میبینید؟
۲.براساس پاسخهایی که دانشآموزان دادهاند،فـکر مـیکنید در چه مسائلی نیاز به راهنمایی دارند؟
۳.مـدرسه بـرای پاسـخگویی بـه نـیاز راهنمایی دانشآموزان،چـه کـرده است؟شما خودتان به تنهایی یا با همکاری مدرسه چه کار میتوانید بکنید؟
برای تقویت انگیزههای درونی دانشآموزان اولویـت قـائل شـوید
همانگونه که در سطرهای پیشین از جنبههای کاربردی رفـتارگرایی اسـتفاده کـردیم، در ایـن قـسمت نـیز از کاربرد نظریههای شناختی بهره میگیریم.روانشناسان شناختگرا و همچنین روانشناسان انسانگرا،در یادگیری،بر تقویت انگیزههای درونی تأکید میکنند.این نکته برای ما بسیار مهم است.برخلاف آنچه انـتظار داریم، روشهای انگیزشی ما در مدرسه و خانه، بیشتر مبتنی بر انگیزههای بیرونی مثل پاداش دادن یا تهدید و تنبیه(عوامل آزار دهنده) است.آزوبل۵،واضع نظریهء شناختی یادگیری معنیدار،این نوع عوامل انگیزشی را تنها بـرای یـادگیری مطالب به صورت طوطیوار مفید میداند.به اعتقاد او،اگر معلمان بخواهند سطح انگیزش دانشآموزان را افزایش دهند،باید از طریق کمک به ارضای کنجکاویهای یادگیرندگان،بر انگیزش درونی آنان بیفزایند.۶
یـک فـن انگیزشی۱۲۹
روانشناسان انسانگرا معتقدند که انگیزهء واقعی انسانها برای یادگیری،انگیزهای درونی و خودجوش است.طبق این نظریه، افراد بشر به طور طبیعی بـه دنـبال کشف اطلاعات و درک معانی هستند و ایـن مـوجب یادگیری آنها میشود.لذا هرقدر مطالب معنیدارتر و منطقیتر جلوه کنند،کنجکاوی فرد را بیشتر تحریک میکنند.بنابراین،معلم باید هم مطالب درسی را معنیدار ارائه دهد و هم فـرصت یـادگیری اکتشافی را برای دانشآموزان فـراهم کـند تا دانشآموزان خود به کشف معانی و درک مطالب بپردازند.برای این منظور،فضای آموزشی باید باز،آزاد و انسانی باشد.۷
صادقانه رفتار کنید و رازدار باشید
این نکته هم یک اصل مشاورهای است. رازداری و پنهان نـگهداشتن احـساسات و مشکلات مراجعان از دیگر افراد،از عوامل موفقیت در مشاوره است.۸اگرچه بسیاری از معلمان و حتی خود مشاوران به این نکته واقفند،ولی بنابه دلایلی از جمله خیرخواهی،کمک به حل مشکل و جلوگیری از بروز خطر آن را رعـایت نـمیکنند.تشخیص ایـنکه چه زمانی میتوان از این اصل عدول کرد کار راحتی نیست.اما حداقل شرایطی برای آن مشخص شده اسـت که عبارتند از:
۱.زمانی که خود مراجع راضی باشد و موافقت خود را بـرای افـشا یـا ارائهء اطلاعات مربوط به خود به دیگری اعلام کند.
۲.افشا نکردن اطلاعات،مراجع یا شخص دیگری را در مـعرض خـطر جدی، مانند:خودکشی،قتل،زدوخورد شدید قرار دهد.
کسی را شیفتهء خود نکنید
آیـا تـابهحال بـه این سؤال فکر کردهاید که: «اگر دانشآموزی علاقه شدیدی به شما پیدا کند،این وضـعیت خوب است یا بد؟!» معلمان و مشاوران زیادی هستند که به داشتن علاقهمندان و طرفداران فـراوان افتخار میکنند و با روشـهایی مـیکوشند این نکته را به رخ دیگران بکشند.معلمی،از این که فلان دانشآموز به قدری شیفتهء اوست که هنوز هم بعد از سالها به دیدنش میآید،به خود میبالد؛و یا معلمی،با آبوتاب تـوضیح میدهد که دانشآموز سال قبلش به دلیل علاقهء مفرط به او حاضر نیست در کلاس معلم جدید حاضر شود.اینگونه موارد در بیشتر مواقع نه تنها خوب نیست،بلکه نشانهء وجود مشکلی نیز هـستند.
مـمکن است دانشآموز یا دانشآموزانی به شما علاقهمند شوند.ولی شما سعی نکنید کسی را شیفتهء خود سازید.رفتارها و برخوردهای احساسی از ویژگیهای ما ایرانیان است.علاقه و محبت متقابل بین انسانها بسیار خوب اسـت،امـا مشکل وقتی بروز میکند که کسی خواسته یا ناخواسته،محبت به خود را در دیگری چنان تحریک و تقویت کند که او را به خود وابسته سازد. وابستگیهای عاطفی کنترل نشده،میتوانند مشکلساز بـاشند.بـسیار دیده شده است- به خصوص در دورههای ابتدایی و راهنمایی- دانشآموزی به علت فاصله گرفتن از معلمی که شیفتهء او بوده،دچار افت انگیزشی و تحصیلی شده است.شیفته کردن دیگری نسبت به خـود،مـیلی نـاخودآگاه و هیجانی است که ریشههای مـرضی دارد.
روانـشناس سـلامت باشید
با عنایت به نقش معلم در کلاس و به خصوص معلمانی که جاذبههای شخصیتی و رفتاری بیشتری دارند،اگر معلم از روانشناسی سلامت آگـاه بـاشد هـم به نفع او خواهد بود و هم به نفع دانـشآموزان.اگـر ملاکهای زندگی سالم و متعادل را یاد بگیرید،فرصتهای زیادی در کلاس پیش خواهد آمد که بتوانید این ملاکها را به دانشآموزان مـعرفی کـنید.جـامعهء امروزی و دانشآموزان ما بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند کـه به طور مستمر به ملاکهای سلامت روانی آشنا شوند.چنین امکانی برای همهء دانشآموزان فراهم نیست،پس بهتر اسـت ایـن فـرصت را برای آنان فراهم سازیم.
تمرین ۱۳۰۲
۱.نقاط قوت و ضعف خود را در زمینهء ۲۴ نـکتهای کـه اشاره رفت،ارزیابی و تحلیل کنید.
۲.این نقاط قوت و ضعف را براساس ویژگیهای شخصیتی خودتان،تحلیل کنید.
۳.نـکات یـاد شـده را در یکی دو جلسه شورای معلمان به بحث و بررسی بگذارید.
زیرنویس۱۳۱
(۱).شفیعآبادی،عبد الله(۱۳۷۸).فـنون و روشـهای مـشاوره،تهران:ترمه و چپر،چاپ دهم،ص ۶۲.
(۲).شعارینژاد،علی اکبر(۱۳۷۵).مبانی روانشناختی تربیت.تهران:پژوهشگاه عـلوم انـسانی و مـطالعات فرهنگی، چاپ سوم،ص ۹۶.
(۳).موریس،ریچارد جی(۱۹۷۹).اصلاح رفتار کودکان. ترجمهء ناهید کسائیان(۱۳۶۸)-تهران:مـرکز نـشر دانشگاهی، چاپ اول،ص ۱۰-۷.
(۴).شفیعآبادی،عبد الله(۱۳۷۲).راهنمایی و مشاورهء کودک.تهران:سمت،چاپ اول،ص ۸-۴۷.
(۵). David Ausuble
(۶).سیف،علی اکـبر(۱۳۷۹).روانـشناسی و پژوهـشی. تهران:آگاه،چاپ اول از ویرایش پنجم،ص ۲۸۰.
(۷).همان،ص ۳۷۶.
(۸).فنون و روشهای مشاوره.ص ۵۰.
——————————-
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
لطفا نقش دانش آموز در نظریه ی یادگیری رفتارگرایی را هم بنویسید. ..ممنونم