معلمان فیلسوف: با ابویعقوب اسحاق کندی
معلمان فیلسوف:
با ابویعقوب اسحاق کندی در رهگذر فلسفه و تعلیم و تربیت اسلامی
معرف : احمدی،حسین
معلمان فـیلسوف با ابو یعقوب اسحاق کندی در رهگذر فلسفه و تعلیم تربیت اسلامی
پدر<<کندی>>در زمـان خـلافت عـباسیان،حاکم شهر کوفه بود.ابو یعقوب،در دوران کودکی به یادگیری صرف و نحو عربی،حفظ قرآن و علم حساب مقدماتی و سپس فقه و کـلام همت گماشت.پس از آن،به تحصیل علوم عقلی روی آورد و برای تکمیل مطالعات فلسفیاش،راهی بغداد شد.
در بین اندیشمندان عـرب مسلمان،برای اولین بار بـهطور گسترده و جـدی،کندی بود که دست به مطالعه و تدوین مجموعهای منظم و کامل از مبانی تفکر فلسفی یونان زد؛ و به همین دلیل،او را<<فیلسوف عرب>>و یا<<نخستین فیلسوف مسلمان>>نامیدهاند و با ظهور کندی بود که فلسفه،به عنوان بخشی از فرهنگ اسالمی شناخته شد.
کندی،از طریق مـطالعهی آثار ترجمهشدهی افلاطون و ارسطو و شاگردان آن دو،با عقاید فلسفی یونان آشنا شد و با قدرت تفکر خویش،به آن میراث فرهنگی کهن،غنا و وسعت چشمگیری بخشید و از طریق پیوند زدن آن با تعالیم دینی،فلسفهی اسلامی را بنیان نهاد.
او،استاد علوم زمان خویش بـود و آثـار علمی فراوانی را تألیف کرد،که متأسفانه مقدار زیادی از این نوشتهها، در زمان متوکل عباسی و همچنین در حملهی هلاکو خان به بغداد از بین رفت و امروزه،تنها ده درصد آن آثار به دست ما رسیده است.
این فیلسوف بزرگ،در عین حال،یک مـعلم زبـردست علوم فلسفی نیز بود و با اینکه هیچ ابزاری برای تدریس رسمی نداشت،شاگردان بسیاری تربیت کرد؛احمد بن محمد طیب سرخسی-که در علوم شیمی،ستارهشناسی، جغرافیا و تاریخ مهارت داشت-و ابو معشر،ستارهشناس چیرهدست،از بهترین شاگردان وی به شمار میروند. او هـمچنین،معلم خـصوصی احمد،فرزند معتصم،خلیفه عباسی،بود.
شاگردان کندی،علاوه بر یادگیری علوم فلسفی، زیر نظر او به ترجمهی آثار فیلسوفان یونانی به ویژه ارسطو میپرداختند.او ضمن ترجمهی کتابهای فلسفی یونان،به اصلاح آثار دیگر مترجمان میپرداخت.شیوهی وی در ترجمهی آثار،شرح و اصلاح عقاید انـدیشمندان یـونانی بـود که دقت و شکیباییاش در این امر،اهمیت فـراوانی دارد.
نوآوری
کندی،مطالعات زیـادی در فـلسفهی طبیعی-به ویژه- ریاضیات-داشت.وی معتقد بود:<<انسان تا در ریاضیات مطالعه و کنجکاوی نکند،فیلسوف نیست>>.اعتقاد و علاقهاش به ریاضیات،آنقدر بود که حتی در مباحث پزشکی نیز از دانش ریاضی استفاده مـیکرد؛بدین عـلت، نظریهاش را در خـصوص<<داروهای ترکیبی>>با ریاضیات منطبق کرد که این عمل،ابتکاری بینظیر بـود و هـرگز سابقه نداشت.متأسفانه در آن زمان،کسی به اهمیت آن موضوع پی نبرد و این ابتکار،<<خیالپردازی ریاضی>>به حساب آمد؛ولی پس از هفت قرن،ژرم کاردانو،فیلسوف و ریاضیدان ایتالیایی،کندی را به خاطر ایـن نـظریهی علمی،یکی از دوازده انـدیشمند علوم عقلی جهان شمرد.
ارزش حقیقت
<<جستوجوی حقیقت>>،هدف اصلی تحقیقات فلسفی کندی بود؛وی در مسیر حـقیقتجویی،به هیچ مرزی محدود نوبد و حتی از آثار اندیشمندان غیر مسلمان-به ویژه فیلسوفان یونان-نیز،استفادههای فراوان برد و از سرزنش مخالفان نهراسید.وی معتقد بود:<<هیچ چـیز بـرای جویندهی حـقیقت،گرامیتر از خود حقیقت نیست>>.از نظر او،هرکس که جستوجوی حقیقت را به بهانهی این که کـفر اسـت انکار کند،خودش کافر است.زیرا علم به حقیقت،در واقع،دربردارندهی علم به خدا و وحدانیت حق و علم به هرامر شریف و نـافع اسـت.کندی،نخستین مسلمان مـتفکری است که برای نزیدک کردن حکمت و دیانت گام برداشت.بر این باور بـود کـه مـیان معرفت ینی و معرفت عقلی،مگر در شکل ظاهری،هیچگونه اختلافی نیست و عقل همواره وحی را تأیید میکند.با این اندیشه،فلسفهی اسلامی را بـینان نـهاد و ابـزار کارآمدی را،برای دفاع عقلانی از تعالیم اسلام فراهم آورد.از نظر او،فلسفه هرگز نمیتواند با عقاید اسلامی در تعارض باشد؛چراکه،هدف فـلسفه نـیز شناخت<<واحد حقیقی>>، یعنی خداوند است.و بدین ترتیب فلسفه اسلامی با کندی آغاز و به وسیله شـاگردانش ادامـه یافت.
اندیشههای تأثیرگذار
اندیشههای تـأثیرگذار کندی در امر آموزش و پرورش، دو دسته است:دستهی اول،مربور میشود به حدود مجاز قلمرویی که انسان-فارغ از مـلیت و نـژادش- در آن به تحصیل علم و معرفت میپردازد.در زمان او، این سؤال مهم مطرح بود کـه:<<آیا آدمـی مـجاز است برای کسب معرفت،صرفا به عقلش اکتفا کند؟>>اندیشهی <<کافی بودن عقل>>،به دانشمندان برهمایی و هندو نسبت داده میشد.
موضعگیری کندی در قـبال نـظریهی مزبور،خالی از هرگونه سازش و انعطاف بود.او هرگز نپذیرفت که-بر طبق یک نظریهی واهی-بشریت از تـعلیمات گـسترده و بـسیار باارزش پیامبران الهی محروم گردد؛به همین دلیل، با صراحت اظهارکرد که:<<عقل به تنهایی برای کسب معرفت کـافی نـیست>>و مـا با همهی وجود نیازمند بهره بردن از آموزههای انبیا(وحی)هستیم.او تأکید کرد که تـعالیم انبیا،در شـمار مهمترین دانستنیها انسانی است.
دستهی دوم از اندیشههای کندی،فیلسوفان و دانمشندان اروپایی را تحت تأثیر قرارداد؛اروپاییها، از طریق ترجمههای لاتین،با عقاید کـندی آشـنا شدند و در قرون وسطی از آثار وی استفادههای فراوانی کردند در قرون وسطی از آثار وی استفادههای فـراوانی کـردند و حتی در مواردی،نظریات او را ملاک عمل خود قرار دادند کـه از بـاب نـمونه میتوان به راجر بیکن اشاره کرد که در بـحث <<اسرعت نـور>>،از مقالهی کندی<<دربارهی نورشناسی>>استفاده کرده است.
درسی ماندنی
درس دیگری که عقاید و تجربیات کندی به ما میآموزد،این است که:در خـصوص عـلم و هنر موسیقی (نتنویسی و به کار بـردن آنـ)،راه صلاح و صـواب مخاطبین را در پیـش بـگیریم و از آن،صرفا برای سرگرمی با بیخیالی و ابتذال اسـتفاده نـکنیم.او،با داشتن مهارت کامل در موسیقی،رسالهای نیز در این باب نوشت و در یک اقدام عجیب،پسر همسایهاش را کـه فـلج شده بود،با نواختن موسیقی درمان کرد و آثـار شگرف موسیقی را آشکار ساخت.
کندی مـیگوید:انسان در ایـن جهان،آرامش و قرار ندارد.زیرا نیازمندیهای گوناگونی دارد کـه مـوانع بسیاری در برابر آن پدیدار میشود و در نتیجه،آدمی متحمل احساسات و هیجانات دردناکی خواهد شد.در این دنیای ناپایدار،تنها راه پایـداری و حـفظ آرامش آدمی، رعایت تقوای الهی و کـسب دانـش و عـمل صالح است.
منابع
۱-دکتر سید حـسین نـصر و دکتر الیور لیمن،تاریخ فـلسفهی اسـلامی جلد اول،ترجمهی جمعی از استادان فلسفه،انتشارات حکمت.چاپ اول.۱۳۸۳.
۲-میرمحمد شریف.تاریخ فلسفه در اسلام.جلد اول.مرکز نشر دانشگاهی.تهران.۱۳۶۲.
۳-دکتر ت.ج.دبور.تاریخ فلسفه در اسلام.ترجمهی عباس شوقی. مؤسسهی مـطبوعاتی عـطایی.چاپ سوم.بهار ۱۳۶۲.
۴-غلامحسین ابراهیم دینانی.ماجرای فکر فلسفی در جـهان اسـلام. جلد اول.انشتارات طـرح نـو،چاپ دوم.۱۳۷۹.
۵-استاد شـهید مطهری،مجموعه آثار(۱۴).انتشارات صدرا.چاپ ششم.(۱۳۸۱.