شـناخت برای تقرّب نگاهی به آرا و نظرات غزالی
شـناخت برای تقرّب نگاهی به آرا و نظرات غزالی
————————–
سید رضا بلاغت
ابـو حـامد مـحمد بن محمد بن احمد غزالی،ملقب به حجت الاسلام،فقیه شافعی است که در سال ۴۵۰ هــ.ق و به روایتی در سال ۴۵۱ هـ.ق،در طابران توس چشم به جهان گشود.او در بامداد روز دوشنبه چـهاردهم جمادی الاخر سال ۵۰۵ هـجری قـمری(۱۱۱۱ میلادی)در همانجا زندگانی را بدرود گفت.غزالی در حدود ۱۴۰ کتاب و رساله به عربی و فارسی در علوم دینی و فلسفی،اخلاقی،منطق و تصوف تألیف کرده که مهمترین آنها به فارسی کتاب کیمیای سعادت است.او رسالهی کـوچکی با عنوان ایها الولد نوشته است که دستاندرکاران یونسکو آن را به انگلیسی و فرانسوی ترجمه کردهاند.
کیمیای سعادت۴۱
نظریات غزالی در مورد تعلیم و تربیت در کیمیای سعادت و نصیحه الملوک به زبان فارسی و رسالههای ایها الولد،الادب فـی الدیـن و فاتحه العلوم به زبان عربی آمده است.
کیمیای سعادت چهار عنوان و چهار رکن دارد که عنوانهای آن عبارت است از:شناخت خویش،شناخت حق تعالی،شناخت جهان و شناخت جهان آخرت،رکن اول آنـ گـزاردن فرمان حق،رکن دوم نگهداشتن ادب در رفتار و کردار و معیشت،رکن سوم زدودن دل از بدیها و رکن چهارم آراستن دل به اخلاق نیکوست.
مبانی نظریات غزالی۴۲
نظریات غزالی کاملا از عقاید دینی وی متأثر است.او فردی شـافعی(از مـذاهب اهل سنت اسلام)بود که با استدلال فلسفی مخالفت میورزید و با کتاب تهافت الفلاسفه(تناقضگویی فیلسوفان)سعی کرد نشان دهد که نمیتوان از طریق استدلال فلسفی،امری را ثابت کرد؛بـه هـمین دلیـل،به دنبال یقین درونی و مـعرفت اشـراقی بـود و ده سال در بلاد اسلامی در سلک صوفیان به سیر و سیاحت و ریاضت پرداخت.این دیدگاه غزالی در نظریات او در مورد تعلیم و تربیت نیز منعکس شده اسـت.
تـعلیم و تـربیت،افضل اعمال۴۳
غزالی تعلیم و تعلم را افضل اعمال مـیداند؛زیـرا بر این باور است که نتیجه و ثمرهی علم،قرب الهی است.او در این زمینه میگوید: «پس اصل سعادت در دنیا و آخرت عـلم اسـت.پس عـلم،افضل اعمال است و چگونه افضل اعمال نباشد که فضیلت چـیزی به شرف ثمرهی آن هم بتوان شناخت و دانستهای که ثمرهی علم قرب حضرت حق-سبحانه و تعالی-است و پیوست بـه افـق مـلائکه و مقاربت ملأ اعلی».
برنامهی تربیت معلمان۴۴
غزالی به آموزش معلمان نـیز اشـاره کرده است.به باور او،دروسی که معلمان باید بیاموزند،عبارت است از:تحریر و انشا،جغرافیا، حساب،هـندسه،نـجوم،پزشـکی،شناختن داروها،اطلاع از منابع زیرزمینی و تهیهی قلم و طرز تراشیدن آن.غزالی تأکید مـیکند کـه مـعلمان باید«سخن کوتاه نویسند و پرمعنی و از الفاظگران پرهیز کنند و کتاب زیاد مطالعه کنند تا از تـجربیات دیـگران بـهره ببرند؛زیرا عمر آدمی کوتاه است و نمیتوان همهچیز را از راه تجربه آموخت».
ساختار ارزشی تـدریس و تـؤام بودن نظریه و عمل در آن۴۵
غزالی تدریس را ساختاری ارزشی میداند؛یعنی علاوه بر گـفتار، نـظریات مـعلم و اعمال و رفتار او نیز شامل تدریس میشود و بر یادگیری شاگردان تأثیر میگذارد.در این ساختار،دانـشآموزان ارزشـهایی مانند گفتن واقعیت،درستی و امانت،تواضع و فروتنی، دوری از تکبر و نخوت و مهمتر از همه،ایمان و اعـتقاد بـه دیـن را میآموزند.بر این اساس،معلم باید فردی فاضل و دیندار و گفتار و کردارش بر هم منطبق بـاشد.او بـاید بر آموختن ارزشهای اخلاقی و دینی تأکید کند و در همهی اعمال و گفتار،آنها را سـرلوحهی کـار خـویش قرار دهد.
تشویق و تنبیه۴۶
غزالی به روش تشویق و تنبیه در تعلیم و تربیت تأکید میکند و به کاربرد هـردو آنـها اعـتقاد دارد.او در اینباره میگوید:«در تربیت فرزند خود،براساس پاداش و کیفر بیندیشد و بر ستایش او در برابر مـردم تـکیه کند.نباید به خاطر هر امری او را کیفر دهد.بلکه بهتر آن است از برخی امور چشمپوشی کـند و خـود را بیخبر بنمایاند؛ بهخصوص آنگاه که طفل،گرفتار شرمساری از آن امور گشته است و بـرای مـخفی نگاه داشتن اعمال خود،خویشتن را پنهان مـیسازد. نـباید کـیفر دادن علنی باشد تا بر جرئت و گستاخی طـفل نـیفزاید. این کیفر،ضمن اینکه باید ناچیز باشد و اندک،باید از کارآیی نیز برخوردار بـاشد تـا وقوع سرزنش و شنیدن ملامت از نـظر او نـاچیز تلقی نـگردد.»
غـزالی بـرای تنبیه،ویژگیهای خاصی قایل است کـه عـبارت است از:
نباید به دلیل هر امری،کودک را تنبیه کرد.
اگر دانشآموز خـود پشـیمان شد،باید از او گذشت.
علنی نبودن تـنبیه.
رشد معلم » بهمن ۱۳۸۵ – شماره ۲۰۶ (صفحه ۲۳)
اندک بودن تنبیه.
مـؤثر بـودن تنبیه.
غزالی،تشویق را مهمتر از تـنبیه مـیداند و ابتدا،آن را توصیه میکند؛اگر دانشآموز عمل خلافی انجام داد،برای بار اول نیز تـنبیه را تـوصیه نمیکند؛بلکه نظر او نادیده گـرفتن اسـت.تـنبیه، بهویژه تنبیه بـدنی،راهـحل آخر است.
جایگاه مـعلم۴۷
غـزالی جایگاه معلم را بالاترین جایگاه و منزلت میداند؛زیرا رسالت او نزدیک کردن خلق به خالق اسـت و در ایـن زمینه میگوید: «پس تعلیم علم،از یک وجـه،بـندگی حق-سـبحانه و تـعالی-اسـت و از وجهی دیگر[خلافت]وی؛این خـلافت بزرگترین خلافت است؛چه حق-سبحانه و تعالی و تقدس-علم را،که اخص صفات وی است،بر دل عـالم گـشاده گردانیده است.پس او چون خازنی است مـر نـفیسترین خـزانه را و مـع ذلک اجـازت یافته است کـه از آن خـزانه بذل کند و محتاجان را بدان مستظهر گرداند.پس کدام مرتبه از این رفیعتر و کدام منزلت از این عالیتر که بـندهای واسـطه شـود میان خالق و خلق،تا ایشان را به خـالق نـزدیک مـیگرداند و بـه بـهشت جـاوید میرساند؟»
وظایف معلم۴۸
غزالی به هشت وظیفهی معلم اشاره میکند:
۱.مهربانی و شفقت بر متعلمان و آنان را مانند فرزندان دانستن.
۲.هدف از تعلیم،طلب ثواب خداوند و در جهت رضای او باشد، نه طـلب اجر،جزا و شکر.
۳.نصیحت کردن متعلم خود در همهجا و همهوقت؛دقیقهای از نصیحت کردن متعلم خود فرو نگذارد.او را نصیحت کند که طلب علم وی برای قرب الهی باشد،نه برای دنیا،جاه و ریـاست.
۴.بـازداشتن متعلم از بدخویی که در وهلهی اول با رحمت و نصیحت باشد نه سرزنش.
۵.ناپسندیده و زشت ندانستن دیگر علوم و دروس؛معلم یک درس یا رشته نباید دیگر دروس و رشتهها را در نزد دانشآموز بد و نامناسب نشان دهد.
۶.آمـوزش در حـد استعداد و توان دانشآموزان.
۷.دلسرد نکردن و ناامید نکردن دانشآموزان؛پس از آنکه معلم در حد توان دانشآموزان به آنها آموخت،آنچه را که در حد و توان آنها نبوده و بـه آنـها نیاموخته،به آنها تذکر نـدهد؛زیـرا باعث ضعیف شدن رغبت آنها و ناامید شدنشان میشود.
۸.عمل کردن به گفتار خویش؛معلم باید به آنچه میگوید، عمل کند.
توجه به ثواب و عـقاب بـرای معلم۴۹
غزالی کار تـربیت را بـسیار مهم میداند و آن را ثواب یا عقابی برای معلم و پدر و مادر در نظر میگیرد.به عبارت دیگر،معلم یا مربی به فعالیتهایی میپردازد که اگر کودک را به سعادت برساند، در ثواب آن شریک است و اگـر کـودک بدبخت شود،آنها نیز در عقاب آن شریک هستند.
تأثیر گفتار و رفتار معلم بر دانشآموزان۵۰
غزالی بر این باور است که معلم باید شایستهی اینجایگاه بوده و دارای خصایل نیکو باشد؛زیرا رفـتار وی در دانـشآموز تأثیر بـسیار میگذارد.او در این زمینه میگوید:«شاگردان نوجوان در سالهایی زندگی میکنند که تقلیدگرند و در چشم آنان آن معلم مردی نمونه اسـت؛چشمهایشان به رفتار و کردار او دوخته شده است و دریچهی گوشهایشان به گـفتار او گـشوده گـردیده است.اینان هرچه او بخواهد،میخواهند و هرچه نپسندد،نمیپسندد.»
هیبت معلم۵۱
غزالی عقیده دارد که معلم باید هیبت و عـظمت و شـأن خود را نزد دانشآموزان نگه دارد و به آنها اجازه ندهد که با او گستاخی کنند: «مـعلم بـاید در مـجلس آنها[کودکان]خاموش و با چشمان پرهیبت نشیند…و اگر با آنان زاید سخن گوید،به او جری شوند و نـزد او گستاخی کنند و نیز باید که در برابر آنها با دیگران مزاح نکند».(به تـصویر صفحه مراجعه شود)
مـنابع۵۲
۱.المـاسی،علی محمد؛تاریخ آموزش و پرورش اسلام و ایران،چاپ ششم،تهران: امیر کبیر،۱۳۸۱.
۲.پژوهشکده حوزه و دانشگاه؛درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی(۱):فلسفهی تعلیم و تربیت،جلد اول،چاپ پنجم،تهران:سمت،۱۳۸۲.
۳.حلبی،علی اصغر؛تـاریخ فلاسفهی ایرانی از آغاز اسلام تا امروز،تهران،زوار، ۱۳۶۱.
۴.دانشگاه جندی شاپور؛آموزش در ایران از عهد باستان تا امروز،اهواز،۱۳۵۰.
۵.شلبی،احمد؛تاریخ آموزش در اسلام،ترجمهی محمد حسین ساکت:تهران، دفتر نشر فرهنگ اسـلامی،۱۳۶۱.
۶.شـریف،میان محمد؛تاریخ فلسفه در اسلام،ج ۱،تهیه،گردآوری و ترجمهی فارسی زیر نظر نصر الّه پورجوادی،تهران:مرکز نشر دانشگاهی،۱۳۶۲.
۷.صدیق،عیسی؛تاریخ فرهنگ ایران،چاپ چهاردهم،تهران:دانشگاه تهران، ۱۳۴۷.
۸.ضمیری،محمد عـلی؛تـاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام،چاپ نهم،شیراز: نشر ساسان،۱۳۸۲.
۹.عثمان،عبد الکریم؛روانشناسی از دیدگاه غزالی و دانشمندان اسلامی، ترجمهی سید محمد باقر حجتی،تهران:دفتر فرهنگ اسلامی،۱۳۶۹.
۱۰.عطاران،محمد؛آراء مربیان بـزرگ مـسلمان در مورد تربیت کودک،چاپ سوم، تهران:انتشارات مدرسه،۱۳۷۱.
۱۱.غزالی،محمد بن محمد؛احیاء علوم الدین،ترجمهی مؤ الدین محمد خوارزمی، جلدهای اول و دوم،تهران:علمی و فرهنگی،۱۳۷۲.
۱۲.غزالی،محمد بن محمد؛المـنقذ مـن الضـلال،ترجمهی زید الدین کیائینژاد، تـهران:مـؤسسهی مـطبوعاتی عطائی،۱۳۴۹.
۱۳.غزالی،محمد بن محمد؛کیمیای سعادت،تصحیح احمد آرام،جلدهای اول و دوم،تهران:بهجت،۱۳۶۱.
۱۴.غزالی،محمد بن محمد؛کیمیای سعادت،تصحیح احـمد رنـجبر،تـهران: امیر کبیر،۱۳۵۳.
۱۵.کوربن،هانری؛تاریخ فلسفهی اسلامی،تـرجمهی جـواد طباطبایی،چاپ دوم، تهران:کویر،۱۳۷۷.
۱۶.نقیبزاده،میر عبد الحسین؛نگاهی به فلسفهی آموزش و پرورش،چاپ چهاردهم،تهران:طهوری،۱۳۸۰.
۱۷. don and New York:Routledge Press. NettonṣIan Richard(1992)ṣAL-Farabi And His SchoolṣLo
—————–
⬅️ کانال مقاله ها لینک عضویت