میرزا حسن رشدیه، بنیانگذار مدارس نو

در همین زابطه به نقل از خبرگزاری ایرنا -۲۹-۹-۹۱
محله چرنداب تبریز در چهاردهم تیر ماه، سال ۱۲۳۰ هجری خورشیدی شاهد تولد کودکی بود که بعدها پیشگام آموزش نوین در ایران شد. این کودک میرزا حسن تبریزی معروف به ˈرشدیهˈ فرزند میرزا مهدی تبریزی یکی از مجتهدین بزرگ تبریز بود.
میرزا حسن علوم مقدماتی که شامل صرف و نحو، فقه، احکام، عربی و ادبیات بود را نزد پدر آموخت و سپس به مکتب خانه رفت. معلم مکتب شیخ تند خویی بود و با شاگردان رفتار ناپسندی داشت. لذا میرزا حسن که شاگرد فعال و باهوشی بود، برای آنکه همکلاسی هایش مورد تنبیه قرار نگیرند هر روز صبح زودتر به مکتبخانه میآمد و درس آن روز را به آنان یاد میداد.
وی پس گذراندن تحصیلات مقدماتی و عالی در ۲۲ سالگی امامت جماعت یکی از مسجدهای تبریز را عهده دار شد.
در آن زمان سه روزنامه حبل المتین در کلکته، اختر و ثریا در اسلامبول به زبان فارسی منتشر می شدند. میرزا حسن که به خواندن این روزنامه ها علاقه بسیاری داشت روزی، در یکی از شماره های روزنامه ثریا مطلبی تحت این عنوان خواند: ˈدر اروپا از هر هزار نفر، یک نفر بی سواد است و در ایران از هر هزار نفر، یک نفر با سواد و این از بدی اصول تعلیم است…ˈ. این مطلب وی شگفت زده کرد؛ این امر سبب شد تا مسیر زندگیش را تغییر دهد.
او که پیش از این قصد داشت تا برای ادامه تحصیل به نجف برود، در یک تصمیم جدید برای فراگرفتن شیوههای نوین آموزشی به بیروت رفت و در دارالمعلمین آن شهر مشغول تحصیل شد.
وی سپس به منظور بنیان نهادن مدارس به شیوه نوین به شهر استانبول در ترکیه رفت و از مدارس این شهر بازدید کرد و با ابداع شیوه های آموزش نوین الفبای فارسی تصمیم گرفت تا آن را جایگزین روش های کهنه آموزشی نماید.
وی در سال ۱۲۶۲ هجری خورشیدی نخستین مدرسه به سبک نوین را در ایروان بنیاد نهاد و با استفاده از الفبای صوتی که شیوه ابداعی خودش بود تدریس کودکان مسلمان قفقاز را آغاز کرد. او با چاپ کتاب ˈوطن دیلیˈ (زبان وطن) به ترکی توانست با روش جدید خود، درمدت کوتاهی به نوآموزان، خواندن و نوشتن را بیاموزد.
ناصرالدین شاه در مسیر بازگشت از سفر خود به اروپا، پس از بازدید از مدرسه رشدیه در ایروان، از وی خواست برای ایجاد مدرسههایی به شیوه نو به ایران بازگردد.
سرانجام میرزا حسن رشدیه بین سال های ۱۲۶۶ تا ۱۲۶۷ نخستین مدرسه ابتدایی را در محله ششگلان در مسجد مصباح الملک تبریز افتتاح کرد. اما این مدرسه و پنج مدرسه دیگر که او در تبریز و مشهد بنیاد نهاد، با مخالفت و کارشکنی کسانی روبرو شد که با افتتاح مدارس به شیوه نوین، مصالح و منافع خود را در خطر می دیدند. بنابراین حکم به تکفیر رشدیه دادند و خواستار انهدام مدارس جدید شدند و با حمله به این مدارس آنها را به تعطیلی کشاندند.
رشدیه از ایران خارج شد و به قفقاز رفت، اما با انتخاب امین الدوله به عنوان والی آذربایجان، وی از رشدیه خواست تا به تبریز بازگردد و مدرسه ای جدید را در این شهر بنیان گذارد؛ او این مدرسه را تاسیس کرد اما این بار به سبب حمایت های امین الدوله، مخالفین نتوانستند کاری از پیش برند.
وقتی میرزاعلیخان امینالدوله به مقام صدراعظمی ایران رسید، میرزاحسن رشدیه نیز با پشتوانه او به تهران آمد و مدارسی را تحت عنوان مدارس رشدیه در تهران بنیانگذاری کرد. اما بعد از عزل امین الدوله و قدرت یافتن امین السلطان مدرسه های او دوباره تعطیل شدند. او برای در امان ماندن از مخالفان به قم رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند.
میرزا حسن رشدیه را پدر فرهنگ نو ایران نیز خوانده اند. از وی ۲۷جلد کتاب به یادگار مانده است که از آن میان می توان به نهایه التعلیم، هدایت التعلیم فی اصول تدریس بدایه التعلیم، تاریخ شفاهی، شرعیات ابتدایی، جغرافیای شفاهی، تحفه الصبیان و صد درس اشاره کرد.
میرزا حسن رشدیه علاوه بر کار آموزش و پرورش کودکان، روزنامههایی به نام ˈمکتبˈ و ˈطهرانˈ را هم منتشرمی کرد.
او در یکی از واپسین روزهای پاییزی یعنی بیست و نهم آذر ماه سال ۱۳۲۲ هجری خورشیدی پس از سالها ممارست در پایه گذاری شیوه آموزش نوین در ایران و ترویج نگاهی نو به تعلیم و تعلم در کشور، در قم دارفانی را وداع گفت.