🔹#کانت مى گوید متأسفانه یکى از مفاسدى که در جامعه ما وجود دارد این است که اطفال را براى اینکه «سازگارى هر چه بیشتر با وضع موجود» پیدا کنند پرورش مى دهند ولى اصلا چنین منظورى صحیح نیست بلکه «بهبود بخشیدن به وضع موجود» باید هدف تربیت باشد. یعنى باید بچه ها را طورى پرورش داد که وقتى بزرگ شدند این وضع موجود جامعه را بهتر کنند نه اینکه خودشان را با وضع موجود هماهنگ و همرنگ سازند که در نهایت مثل ما شوند. پدر و مادرى موفقند که بچه ها را براى اینکه بهتر ازخودشان شوند تربیت مى کنند نه براى اینکه مثل خودشان شوند. کانت مى گوید:« پرورش مناسب پرورشى است که عطف توجه به حال ندارد بلکه به آینده دارد.» سخن کانت نظیر آن مطلبى است که از حضرت على بن ابیطالب نقل شده که بچه هاى خود را براى زمانِ خودتان تربیت نکنید بلکه براى زمان آتى تربیت کنید.
🔹نکته دیگر در باب آموزش و پرورش از دیدگاه کانت، نظر او در باب آموزش است. کانت مى گوید اهداف آموزش هم زودگذرتر از پرورش است و هم تخصصى تر از پرورش. وقتى ما اطفال خود را پرورش مى دهیم، ایشان را از آن جهت که مى خواهند انسان باشند پرورش مى دهیم ولى آموزش از آن جهت که انسان شوند در موردشان صورت نمى گیرد بلکه از آن جهت که مهندس شوند، پزشک شوند، معلم شوند، پل بسازند و… مى آموزند. از این نظر است که آموزش، تخصصى است یعنى انسان براى انسانیت طرف نیست بلکه براى این است که فرد بتواند فلان حرفه خاص را بلد باشد. پس پرورش براى همه انسانها لازم است ولى آموزش ویژه هر فردى متناسب با خواست شغلى اوست.
🔹نکته دیگر اینکه آموزش زودگذر است; یعنى جامعه وقتى تطور پیدا کرد آموزش هایش هم به سرعت متطور و متغیر مى شود ولى پرورش اینگونه نیست; پرورش به غایت قصوایى نظر دارد که گویا فوق این تطورات اجتماعى است، او مى خواهد انسان درست کند و انسان را در هر زمانى باید با یک لوازم خاصى بپرورد، لذا پرورش دیرگذرتر از آموزش است. ولى در عین حال، کانت مى گوید: با اینکه آموزش باید تخصصى باشد ولى باید جنبه هرمى خودش را حفظ کند. یعنى در سالهاى ابتدایى ما باید از هر رشته علمى یکسرى معلوماتى به بچه ها یاد دهیم، علوم تجربى، علوم فلسفى، علوم تاریخى و بعد آهسته آهسته این دامنه را تنگ تر کنیم و یک علوم خاص ترى ـ وابسته به آن شغل و حرفه اى که فرد مى خواهد انتخاب کند ـ یاد دهیم و به این ترتیب این دامنه تنگ تر و تنگ تر شود تا در نهایت براى آن شغل یک تعلیم خاصى داشته باشیم. ما باید به صورت هرمى آموزش دهیم تا اینکه بچه در هر سنّى اگر از آموزشهاى بیشتر محروم شد، لااقل در آن مقدار کارائى داشته باشد. آموزشها باید هر چه تخصصى تر مى شوند تعداد آنها کمتر شود ولى آن علومى که باقى مى مانند به صورت عمقى ترى یاد گرفته شوند.
🔹در عین حال، در این مدت نباید به گونه اى آموزش داد که فضل فروشى در بچه ها افزایش و رواج پیدا کند. کانت مى گوید متأسفانه در نظام تعلیم و تربیت ما، وضع چنین است که الفاظ و اصطلاحات زیاد است و اینها فقط به درد بازارگرمى و فضل فروشى مى خورد. به اعتقاد او، از هر علمى یک مقدار دقیقش را یاد بدهید ولى زیاد وارد الفاظ و اصطلاحاتش نشوید که اینها به درد لفّاظى مى خورند و بس. از هر علمى یک محدوده کم ولى عمقى و دقیق یاد دهید.
🔹نکته مهمى که در کتاب تعلیم و تربیت کانت وجود دارد آن فضائل اخلاقى است که در پرورش باید در بچه ها رسوخ داده شود. او راه رسوخ کردن آن را هم بیان کرده است. یکى از نکاتى که او مى گوید این است که از اول به بچه ها نگویید:« دروغ نگویید چون خدا گفته است دروغ نباید گفت»; چون اگر بعداً براى او از لحاظ فلسفى درباره وجود خدا مشکلاتى پیش آمد و شک کرد که خدا وجود دارد یا نه یکباره اخلاقش هم فرو مى ریزد، چون تا به حال راست مى گفت براى اینکه معتقد بود خدا وجود دارد و خدا گفته است، حالا که معلوم شد خدا وجود ندارد پس نباید راست هم بگوید.
🔹کانت مى گوید عکس آن را بگویید:«راست بگویید چون راست گفتن براى انسان خوب است و خدا هر چه را که براى انسان خوب است امر کرده است.» اگر روزى برایش معلوم شد که خدا وجود ندارد باز آن مطلب اصلى سرجاى خودش باقى مانده است. یعنى حسن راست گفتن را متوقف بر وجود خدا نکنید که اگر شکى در وجود خدا پدید آمد در حسن راستگویى هم شک حاصل آید، بلکه بگویید راست گفتن و… از آن رو که انسان هستیم باید انجام دهیم چه خدا باشد و چه خدا نباشد. اما متدینان مى گویند خدایى وجود دارد که او هم گفته است این کارها را انجام دهید. اگر مطابق اعتقاد کانت بگویید، اگر روزى از دین بیرون رفت، از اخلاق بیرون نمى رود. #مصطفی_ملکیان
_______________
↩️ کانال مقاله ها 👇