با نوموفوبیا آشنا شوید
ترس جا گذاشتن یک همراه مزاحم
روزبه آرش: حتما با انواع و اقسام فوبیاها آشنا هستید و نام آنها را میدانید. اما چیزی که ممکن است نشنیده باشید نوموفوبیا است. نوموفوبیا (Nomophobia) اصطلاحی است که برای نخستین بار در سال ۲۰۱۰ توسط محققان انگلیسی رواج پیدا کرد و بهعنوان مخفف عبارت No Mobile Phobia به کار برده شد. نوموفوبیا نوعی از بیماری فوبیاست که فرد مبتلا به آن، در صورت دور بودن از گوشی موبایل، اضطراب و نگرانی شدیدی را تجربه میکند. در بین روانشناسان، در مورد اینکه آیا واقعا باید این اضطراب شدید را فوبیا دانست یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد. اما به نظر میرسد که لااقل با تعریف استاندارد در مورد فوبیا، اضطراب ناشی از دور بودن از موبایل را بتوان بهعنوان نوعی از فوبیاهای خاص دانست که ترس و اضطراب غیرطبیعی ناشی از قرارگرفتن در شرایط و موقعیتهای خاص را شامل میشود.
به هر حال، مستقل از اینکه روانشناسان چه طبقهبندیهایی انجام میدهند و چه نامی روی این وضعیت میگذارند، یک واقعیت وجود دارد و آن اینکه بسیاری از ما، هنگامی که از موبایل خود دور هستیم، نگرانی و اضطراب شدیدی را تجربه میکنیم و احساس خوبی نداریم. براساس مطالعات انجام شده در آمریکا، ۶۵ درصد مردم موبایل خود را هنگام خواب نزدیک خود نگه میدارند. تحقیقات نشان میدهد که حدود ۸۰ درصد از مردم به اشتباه حس میکنند که گوشی آنها در جیب میلرزد و ۳۰ درصد به اشتباه حس میکنند که گوشی آنها زنگ میزند. اگرچه در ایران آماری دراینزمینه وجود ندارد اما آنچه از شوخیهای دنیای مجازی برمیآید این است که به نظر تفاوت جدی دراینزمینه وجود نداشته باشد.
اگرچه میزان استرس دور بودن از موبایل یا جاگذاشتن موبایل در خانه، بسته به شرایط میتواند بسیار متنوع باشد اما بررسیها نشان داده است که شدت آن میتواند با استرس ناشی از رفتن به مطب دندانپزشک یا حتی استرس ناشی از دغدغههای مرتبط با ازدواج برابری کند و گاهی از آنها پیشی بگیرد. فقط نگاهی دوباره به جمله قبل بیندازید. استرس جاگذاشتن یک وسیله الکترونیک که تا یک دهه پیش اصلا وجود خارجی نداشته با استرس سنتی هزاران ساله که نسل بشر را زنده نگهداشته است ، برابری میکند. پس میشود نتیجه گرفت این کنایه چندان هم پر بیراه نیست: «انگار که با موبایلات ازدواج کردهای.»
ظاهرا براساس مصاحبهها و مطالعات آنجام شده، اگرچه ریشه شکلگیری نوموفوبیا در افراد مختلف، کاملا متفاوت است اما میتوان موارد زیر را به عنوان برخی از مهمترین ریشهها مدنظر قرار داد. عدم امکان ارتباط با دیگران: برخی انسانها، احساس میکنند که با نبودن موبایل، نمیتوانند با دیگران صحبت کنند. اگر در خیابان بمانند، اگر گم شوند، اگر برنامههایشان تغییر کند، نمیتوانند آن را به نزدیکان و دوستان خود اطلاع دهند. احساس قطع بودن از جهان: برخی دیگر، معتقدند که وصل بودن به جهان، یکی از نیازهای ماست و کسی که موبایلش در دستش نیست یا خاموش شده، اتصال خود را با دنیا از دست داده است و در مدتی که موبایل همراهش نیست در انزوا به سر میبرد. عدم دسترسی به اطلاعات مورد نیاز: بعضی دیگر، موبایل را وسیلهای برای جستوجو در اینترنت و دسترسی به سایتها و کسب اطلاعات آبوهوا و چیزهایی از این دست میدانند. آنها با دوری از موبایل، احساس میکنند گنجینه اطلاعات خود را از دست دادهاند. کاهش آسایش و دشوار شدن فعالیتها: برای برخی دیگر هم، موبایل وسیله چندکارهای است که وظیفه ضبط صدا و ثبت تصاویر، تا نوشتن یادداشت و ماشین حساب و چراغ قوه و دهها کارکرد دیگر را بر عهده دارد. نبودن موبایل برای این افراد، به معنای ازدستدادن ابزارهای کاربردی و سلب آسایش است. مشخص است که مبارزه با نوموفوبیا یک راهحل ساده و سرراست دارد: موبایلتان را جا نگذارید.
اما ریشه اصلی این بیماری در اعتیاد به موبایل نهفته است. پس برای روزهای حواس پرتیتان و مبارزه با این اعتیاد باید کاری کرد. طبق نظرسنجی مؤسسه تحقیقاتی گالوپ ۷۲ درصد از کاربران گوشیهای هوشمند هر ساعت حداقل یکبار گوشی خود را چک میکنند. حال فرض کنید صفحه گوشی شما بشکند یا صفحه آن سفید شده و رنگها واضح دیده نشود اما دیگر ویژگیهای تلفن هنوز پا برجاست، آیا بازهم مدام به گوشی تلفن همراه خود سر میزنید؟ مطمئنا خیر. آیا تابهحال به رنگ نوتیفیکیشن (اعلان)های نرمافزارهای پیام رسان دقت کردهاید؟
معمولا از رنگهای هیجان انگیز استفاده میکنند، مانند قرمز ، نارنجی و صورتی. از نظر روانشناسی بهطور کلی رنگ جذابیت دارد و موجب کشش و جذب میشود. اگر رنگ را از این نرمافزارهای جالب بگیریم به نظرتان چه اتفاقی میافتد؟ بله! جذابیتشان بسیار کمتر میشود. این همان راهحل پیشنهادی ماست. جذابیت را از موبایلهای خودتان بگیرید. اما این راهحل هم بیشتر دم دستی به نظر میرسد و در نگاهی ریشهایتر این خود ما هستیم که باید رفتارمان را اصلاح کنیم. ساعاتی از روز را بدون موبایل سپری کنیم تا رنگ جهان واقعی را ببینیم و متوجه شویم بدون این جعبههای رنگی کوچک هم زندگی بدون هیچ اشکالی جریان دارد. وقایع اتفاقیه