تربیت و تأمین معلم در ایران (گذشته، حال و آینده)
در جهان کنونی موضوع تربیت و تأمین معلمان دورههای مختلف تحصیلی از مهمترین موضوعات مورد بحث جوامع توسعه یافته و در حال توسعه و علمای تعلیم و تربیت،برنامهریزان و جامعهشناسان آموزش و پرورش است و به علت ارزش و اعتباری که برای معلم و تربی وی قایل هستند،سرمایهگذاری در جهت تربیت و تأمین این رکن مهم تعلیم و تربیت را بهترین و سودمندترین نوع سرمایهگذاری میدانند و بر این باورند که معلمان،نقطه آغاز هر تحول آموزشی هستند و ایجاد عالمی نو جز با فتح آینده است و معلمان فاتحان عرصه علم و تمدّن.
در ایران نیز مسأله تربیت و تأمین معلم از هر لحاظ مسألهای اساسی است که بحث دربارهء آن بر سایر موضوعات و مسایل آموزش و پرورش تقدم و تفوق دارد.نویسنده مقاله،این موضوع مهم آموزش و پرورش ایران را از سه زاویه گذشته،حال و آینده تحت عناوین زیر مورد بحث و بررسی قرار داده است.
تربیت و تأمین معلم در ایران (گذشته،حال و آینده)
معرفی مقاله: نوشته:احمد صافی
در جهان کنونی موضوع تربیت و تأمین معلمان دورههای مختلف تحصیلی از مهمترین موضوعات مورد بحث جوامع توسعه یافته و در حال توسعه و علمای تعلیم و تربیت،برنامهریزان و جامعهشناسان آموزش و پرورش است و به علت ارزش و اعتباری که برای معلم و تربی وی قایل هستند،سرمایهگذاری در جهت تربیت و تأمین این رکن مهم تعلیم و تربیت را بهترین و سودمندترین نوع سرمایهگذاری میدانند و بر این باورند که معلمان،نقطه آغاز هر تحول آموزشی هستند و ایجاد عالمی نو جز با فتح آینده است و معلمان فاتحان عرصه علم و تمدّن.
در ایران نیز مسأله تربیت و تأمین معلم از هر لحاظ مسألهای اساسی است که بحث دربارهء آن بر سایر موضوعات و مسایل آموزش و پرورش تقدم و تفوق دارد.نویسنده مقاله،این موضوع مهم آموزش و پرورش ایران را از سه زاویه گذشته،حال و آینده تحت عناوین زیر مورد بحث و بررسی قرار داده است.
-اهمیت و ضرورت توجه به تربیت و تأمین معلم در جهان و ایران. -سیر تاریخی و تکوینی تربیت معلم از ۱۲۹۷ شمسی تا ۱۳۸۱(به اختصار). -سیاسیتها و روشهای تأمین معلم در ایران از ۱۲۰۷ تا ۱۳۸۱.
-تحلیلی بر وضعیت گذشته و حال تربیت و تأمین معلم در ایران. -تفکرات جدید در مورد تربیت و تأمین معلم در ایران. -سیاستهای تربیت و تأمین معلم در ایران و بهسازی کیفی آن.
اهمیت و ضرورت توجه به تربیت و تأمین معلم در جهان کنونی و ایران
امروزه نظام آموزش و پرورش بنابر ضرورت تغییرات اجتماعی یکی از سازمانهای پیچیده و بزرگ اجتماعی در هر کشور محسوب میشود.این سازمان که با رشد و توسعهء اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی پیوندی ناگسستنی دارد،به تدریج حالت ساده و ابتدایی خود را از دست داده و به حالتی پیچیده در آمده است.
عصر کنونی را عصری میدانند که در آن هدف از آموزش و پرورش تنها انتقال میراث فرهنگی و تجارب بشری به نسل جدید نیست بکله رسالت آموزش و پرورش، ایجاد تغییرات مطلوب در نگرشها،شناختها و در نهایت،رفتار انسانهاست.
در این عصر،معلمان بیشترین نقش را در انتخاب و انتقال عناصر فرهنگی و دستاوردهای علمی و فنی و تجار بشری به نسل نوخاسته برعهده دارند.علاوهبر نقشهای هدایتی،حمایتی و تقویتی،سازمان دادن به فعالیتهای یادگیری دانشآموزان و رشد هماهنگ ابعاد وجودی آنان نیز برعهدهء معلمان است.
در جهان امروز،معلم شایسته،معلمی است که بداند: -چرا آموزش میدهد؟ -به جه کسی آموزش میدهد؟ -چه مطالبی را آموزش میدهد؟ -چگونه آموزش میدهد؟ -کجا آموزش میدهد؟ -با چه ابزار و روشهایی آموزش میدهد؟ -چگونه ارزشیابی میکند؟
معلمان معاصر هم چون نقاشان زبردست و پیکرتراشان هنرمند از تن و جان نوباوگان،پیکری دلپند و تصویری دلپذیر ابداع میکنند(محیط طباطبایی؛۱۳۵۶).
زبان معلمان به گونهای است که مغزهای نرم کودکان و دلهای سادهء نوباوگان را میشکافد و نهال اندیشههای سودمند را در آنها مینشاند تا پس از رشد و نمّو لازم،
هر نهالی درختی بارور و هر شاخهای،شاخساری پرثمر شود و جامعه را از میوههای شیرین و گوارای رفتار و کردار و افکار نیک شادکام و بهرهمند سازد.
امروز کارگزاران اصلی تعلیم و تربیت معلمان هستند؛زیرا آنچه دانشآموزان کسب میکنند،از خصوصیات،کیفیات و شایستگیهای علمی،فرهنگی،اجتماعی،اخلاقی و معنوی معلمان متأثر است و تعامل مستمر و چهره به چهرهءد معلم با دانشآموز،وی را در موقعیتی ممتاز و منحصر به فرد قرار میدهد که هیچه انسان دیگری از آن برخوردار نیست.پژوهشهای گوناگون روانشناسی و جامعهشناسی نیز مویّد این امر است(مهر محمدی،محمود؛۱۳۸۰).
ژان پیاژه دربارهء جایگاه معلم در نظام آموزش و پرورش در کتاب روانشناسی و دانشآموزان و پرورش که در سال ۱۳۷۰ به فارسی ترجمه شده است،مینویسد: “زیباترین اصلاح و بازسازی آموزش و پروش،در صورتی که معلم به تعداد کافی و با کیفیت مطلوب در اختیار نباشد،با شکست روبهرو خواهد شد.
در کتاب جنبش جهانی برای بهسازی تربیت معلم نوشتهء علی رؤوف آمده است: “هیچ اصلاحی نمیتواند بدون همکاری و مشارکت فعال معلمان موفق شود؛بنابراین؛ موقعیت اجتماعی،فرهنگی و مادی معلمان باید محور اولویت تلقی شود.”
“معلمان میتوانند به نسلهای کوچکتر طعم یادگیری را بچشانند و به آنها نشان دهند که دانایی مستلزم تلاش،تمرکز،انضباط و اراده و تصمیم است.”
“معلمان میخواهند به شأن و مقام آنها احترام گذاشته شود.آنها احتیاج دارند به آموزشهای نو و مهارتهای تازه دست یابند،موقعیت حرفهای خود را بازیابند،به آنچه برای آموزش با استدانداردهای بالا لازم است مجهز گردند و مسؤولان با آنها برخوردهای منصفانه داشته باشند.”
با توجه به آنچه گفته شد و با عنایت به رسالت و نقش معلمان در رشد ابعاد وجودی کودکان،نوجوانان و جوانان و تربیت نیروی انسانی هر جامعه،باید بگوییم که به یقین،با وجود معلمانی شایسته میتوان چهرهء سازمانهای آموزشی را دگرگون
ساخت و فضای مدارس را به فضایی صمیمی،بالنده و روحافزا تبدیل کرد.با ایجاد و گسترش مؤسسات تربیت معلم و ارایهء برنامههای متنوع و مناسب میتوان معلمانی تربیت کرد که مهارتهای لازم را در ابعاد انسانی و ادراکی و فنی کسب کنند و بتوانند از هنر،علم و تجربهء خود در تبدیل انسانهای خام به انسانهایی خلاق،بالنده و متعادل بهره گیرند.لذا ضرورت دارد در هر کشوری طرح جامعی در زمینهء جذب،انتخاب، تربیت،استخدام،بازآموزی،تکریم شخصیت و رفاه معلمان تهیه و اجرا گردد مدیرا عالی و میانی نیز باید باور داشته باشند که سرمایهگذاری در تربیت و تأمین معلمان بهترین و سودمندترین نوع سرمایهگذاری است.
با توجه به اهمیت موضوع،بر آنیم تا وضعیت تربیت و تأمین معلم در ایران را تحت عناوین زیر مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
-سیر تاریخی و تکوینی تربیت معلم از ۱۲۹۷ شمسی تا ۱۳۸۰(به اختصار) -سیاستها و روشهای تأمین معلم در ایران از ۱۲۹۷ تا ۱۳۸۰. -تحلیلی بر وضعیت گذشته و حال تربیت و تأمین معلم در ایران. -تفکرات جدید در مورد تربیت و تأمین معلم در ایران. -سیاستهای تربیت و تأمین معلم در ایران و بهسازی کیفی آن.
۱-سیر تاریخی و تکوینی تربیت معلم در ایران از ۱۲۹۷ شمسی تا ۱۳۸۰ (به اختصار)
این مبحث میتواند در دو زمینهء زیر مطرح گردد.
الف:زمینهسازی برای تربیت معلم تا ۱۲۹۷ شمسی
سوابق مربوط به قبل از تأسیس دار المعلمین و دار المعلمات نشان میدهد که تا سال ۱۲۹۷ شمسی،معلمان مکتب خانهها و مدارس ایران،در مراکز خاص تربیت معلم، تربیت نمیشدهاند.آنها معمولا از میان طلاب ساعی و بااستعدای که در جلسههای استادان با سؤال و جواب لیاقت خود را نشان میدادند یا براساس تعلیقاتی که بر کتابهای موجود میافزودند و یا رسالههای علمی که مینوشتند،انتخاب میشدند.
از آنجا که استادان در جریان پیش رفت شاگردان خود بودند و با آنان ارتباط نزدیک داشتند،اجازهنامهای به شاگردان اعطا میکردند که در واقع،دانشنامه یا گواهی نامهء معلمی بود.این گواهی نامه را استاد به خط خود مینوشت و در آن دربارهء موقعیت علمی و نفسانی متعلم جدید به تفصیل توضیح میداد.
در آن زمان،مکتبداری حرفهای خصوصی بود و تنها افراد با حوصله و علاقهمند به این شغل به آن میپرداختند.تا زمان تصویب قانون اساسی معارف،در سال ۱۲۹۰ و مصوبات شورای عالی معارف مجوز خاصی برای این امر لازم نبود.بعضی از معلمان مکتب نیز دورهء مقدماتی و در مواردی سطح را در حوزههای علمیه میگذراندند و به کار مکتبداری میپرداختند.(صافی،احمد؛۱۳۷۲).
با تأسیس دار الفنون در سال ۱۲۲۸ شمسی و شکلگیری وزارت علوم در ۱۲۳۲ شمسی و ایجاد مدارس جدید در شهرهای ارومیه،تبریز،اصفهان و تهران ساختار جدیدی برای آموزش و پرورش تعیین شد و به تدریج،دولت سیاستگذاری و برنامهریزی برای آموزش و پرورش رسمی را برعهده گرفت.
بر این اساس،در مادهء ۱۵ قانون اساسی معارف،مصوب ۱۲۹۰ شمسی،چهار درجه برای تحصیل معین شد که شامل دبستان دهکده،دبستان شهر،دبیرستان و مدارس عالی بود.
در سالهای بعد دورههای تحصیلی ایران تا پایان متوسطه به شرح زیر تصویب شد. -دروهء ابتدایی،۶ سال -دورهء اول متوسطه،۳ سال -دورهء دوم متوسطه،۳ سال
بنابراین،با وضع مواردی از متمّم قانون اساسی مشروطیت ناظر بر امور آموزش و پرورش کشور و تصویب قانون اساسی معارف،قانون اداری وزارت معارف و قانون اعزام دانشجو به خارج از کشور تا سال ۱۲۹۰ شمسی موجب شد که دورههای مختلف تحصیلی در مدارس به تدریج تأسیس و گسترش یابد و نیاز به معلم برای تدریس در آنها به خوبی احساس گردد.
گزارش مدیر کل وزارت معارف و فوائد عامه در سال ۱۲۹۰ شمسی مؤید این امر است:
“تربیت اطفال مبتدی از اعمال مشکله است که باید به عهدهء اشخاص متخصص تفویض شود و مسلما اگر شخصی از اصول تعلیم و تربیت بهرهمنده نشده باشد،نمیتواند علم خود را به اطفال بیشتری بیاموزد،هر قدر هم که در آن علم به خصوص،متبحّر باشد”سالنامهء معارف،اوقات و صنایع مستظرفه،۲۹-۱۳۲۸ قمری”.تشکیل کلاس خاص برای تدریس اصول تعلیم و به منظور افزایش سطح سواد معلمان در دبیرستان دارالفنون در اوایل سال ۱۲۹۰ شمسی را اولین اقدامی میدانند که در زمینه تربیت معلم صورت گرفته و اصول اولیهء تربیت اطفال در این کلاس مطرح شده است”سلسله سخنرانیهای عیسی صدیق اعلم،در تالار دارالفنون”.
در سال ۱۲۹۰ شمسی،برای اولین بار مجوز اعزام ۳۰ نفر جهت ادامهء تحصیل به خارج از کشور صادر شد.از این تعداد،هشت نفر به منظور تحصیل در علوم و فنون نظامی،هفت نفر در رشتهء مهندسی و ۱۵ نفر برای معلمی در رشته تعلیم و تربیت انتخاب شدند.
ب:تأسیس مراکز تربیت معلم در سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۸۱
مراکز تربیت معلم که طی ۸۴ سال در اشکال مختلف درایران تأسیس شدند،در بعضی موارد گسترش یافته یا محدود گردیده و در مواردی نیز تعطیل شدهاند.
اشکال تربیت معلم عبارتاند از:
۱-تاسیس دارالمعلمین و دارالمعلمات
یکی از اقدامات مهمی که در راه تربیت و تأمین معلمان مدارس ابتدایی،متوسطه در سال ۱۲۹۷ شمسی صورت گرفت،تأسیس نخستنی مرکز تربیت معلم به نام دارالمعلمین بود که ریاست آن را ابو الحسن فروغی و معاونت آن را اسماعیل مرات بر عهده داشتند.
دارالمعلمین مرکزی دارای دو شعبهء ابتدایی و عالی بود که هرکدام یک هیأت اداری داشتند.این مرکز دارای نظامنامهای مشتمل بر ۳۲ ماده بوده است،که در آن شرایط پذیرش داوطلبان شغل معلمی،رشتهء تحصیلی،برنامههای درسی،سازمانی و تشکیلات اداری،مقرارت انضباطی،اداری و امتحانی،نوع مدرک تحصیلی،میزان بودجه و کیفیت هزینهء آن و بالاخره شواری آموزشی مرکز مورد بحث قرار گرفته است. در مادهء یک این نظام نامه آمده است:
“دارالمعلمین مرکزی مدرسهای است دولتی و مجانی در تحت ادارهء وزارت معارف که برای تعلیمات ابتداییه و حد معینی از تعلیمات متوسطه،تربیت معلم میکند و به این نظر منقسم به دو شعبه میباشد.یکی شعبهء ابتدایی و دیگر شعبهء عالی.”
همزمان با تربیت معلمان مرد،تربیت معلمان زن نیز مورد توجه قرار گرفت و دارالمعلمات به وجود آمد.
از شرایط تحصیلی در شعبه ابتدایی،داشتن گواهینامهء شش سالهء ابتدایی بود و مدت تحصیل برای شعبهء ابتدایی سه سال و برای شعبهء عالی چهار سال تعیین شد.
۲-دارالمعلمین اکابر
به منظور افزایش سطح دانش معلمان و ایجاد مهارت در فن تدریس،شواری عالی معارف در سال ۱۳۰۶ شمسی،اساسنامهء دارالمعلمین شبانه اکابر را تصویب کرد.
۳-دارالمعلمین ابتدایی ولایات و ایالات
طبق مصوبهء سال ۱۳۰۶،به شورای عالی معارف در ایالات و ولایات ایران مجوز تأسیس دارالمعلمین ابتدایی داده شد.شرط ورود به این دارالمعلمین داشتن مدرک دورهء اول متوسطه و مدت تحصیل در آن یک سال بود.
۴-دارالمعلمین عالی
به منظور گسترش دبیرستانها و تربیت و تأمین دبیران مورد نیاز،شورای عالی معارف مجوز تأسیس دارالمعلمین عالی را در سال ۱۳۰۸ شمسی اعلام کرد.مدت تحصیل در این مرکز سه سال تعیین شده بود.
۵-اعزام محصل به خارج از کشور و تحصیل در رشته معلمی
به منظور تأمین نیروی انسانی در رشتههای علمی،فنی و علوم تربیتی،قانون اعزام محصل به خارج از کشور در سال ۱۳۰۷ شمسی تصویب گردید.براساس این قانون، ۳۵ درصد از دانشجویان اعزامی میبایست در رشتهء معلمی تحصیل کنند.
۶-تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی و تصویب قانون تربیت معلم در سال ۱۳۱۲
از قوانین مهمی که برای تربیت و تأمین معلممان مدراس ابتدایی و متوسطه در ایران وضع شده است،قانون تربیت معلم است که در اسفند ۱۳۱۲ به تصویب رسید و به موجب آن،دولت مکلّف شد دانشسراهای مقدماتی و عالی را تأسیس و توسعه بخشد.
براساس مفاد قانون یادشده،به تدریح دانشسراهای مقدماتی پسرانه و دخترانه در مراکز استانها و شهرهای ایران به وجود آمدند.تربیت بیشترین و بهترین معلمان برای تدریس در مدارس ابتدایی از این طریق صورت میگرفت.با تأسیس و گسترش دانشسراهای مقدماتی،دارالمعلمین و دارالمعلمات تعطیل شدند و امور تربیت معلم ابتدایی و متوسطه به دانشسراهای مقدماتی و عالی محول گردید.
مدت تحصیل در دانشسراهای مقدماتی دو سال و دانش سراهای عالی سه سال اعلام شد و به فارغ التحصیلان دانشسراهای مقدماتی دیپلم دانشسرا اعطا گردید که از نظر استخدامی معادل دیپلم کامل متوسطه بود.
طبق مفاد این قانون،محل تحصیل در دورهء ابتدایی،دبستان و مدرس آن آموزگار و محل تحصیل در دورهء متوسطه دبیرستان و هنرستان و مدرس آنها،دبیر و هنرآموز و محل تحصیل در دورهء عالی،دانشگاه و مدرس آن را استاد نام نهادند.
۷-اشکال دیگر مراکز تربیت معلم و مربی و دبیر از ۱۳۱۲ تا ۱۳۸۱
گرچه بیشترین معلمان و دبیران ایران از طریق دانشسراهای مقدماتی و عالی تربیت و تأمین شدند ولی طبق اساسنامههای مصوب،مراکز و دورههای دیگری به وجود آمدن که به دلیل محدودیت صفحات مقاله فقط به ذکر نام آنها بسنده میکنیم.
-دانشسرای تربیت بدنی در سال ۱۳۲۷ -دانشسرای کشاورزی در سال ۱۳۲۸ -تشکیل کلاسهای کمک آموزگاری در سال ۱۳۲۲ -تربیت معلم دو سالهء روستایی در سال ۱۳۳۲ -دانشسرای عشایری در سال ۱۳۳۴ -مراکز تربیت معلم یک ساله در سال ۱۳۳۸ -دورهء تربیت معلم حرفهای پسران و دختران در سال ۱۳۴۱ -تشکیل دورههای آموزشی برای سپاه دانش در سال ۱۳۴۲ -تأسیس آموزشگاه تربیت معلم روستایی در دزفول در سال ۱۳۴۳
-تأسیس مرکز تربیت معلم دینی در سال ۱۳۴۵ -تأسیس مرکز تربیت معلم پیشوا -تأسیس دانشسراهای راهنمایی تحصیلی در سال ۱۳۴۸ -تأسیس مراکز تربیت معلم کودکان استثنایی در سال ۱۳۴۷ -تأسیس مراکز تربیت معلم دو ساله فنی و حرفهای -تأسیس دانشسرای هنر -تأسیس انستیتو مربیان هنری -تأسیس مراکز تربیت مربی کودک در سال ۱۳۵۱ -تأسیس مرکز تربیت معلم معمولان۱لرستان در سلا ۱۳۵۵ -تأسیس مؤسسهء تربیت معلم و تحقیقات تربیتی در سال ۱۳۴۳ -تأسیس دانشگاه تربیت معلم در سال ۱۳۵۳ -تأسیس دانشسرای عالی سپاه دانش در سال ۱۳۴۳ -تأسیس دانشسرای عالی صنعتی در سال ۱۳۴۳ -تأسیس مراکز تربیت معلم از طریق دانشکدههای علوم تربیتی دانشگاهها -تأسیس مراکز تربیت معلم از طریق مدراس عالی کشور -تأسیس دانشسرای تربیت معلم چهار ساله -تأسیس دانشسراهای تربیت معلم سه ساله در سال ۱۳۷۶.
۲-سیاستها و روشهای تأمین معلم از ۱۲۹۷ تا ۱۳۸۱
با توجه به مطالب مطرح شده در مورد انواع و اشکال مراکز تربیت معلم،معلمان مورد نیاز مدارس در شهرها و روستاهای ایران تا سال ۱۳۸۱ از راههای متعدد و متنوعی به شرح زیر تأمین شده است. (۱)-بخشی از بخشهای استان لرستان میباشد.
۱-استخدام معلمان با مدرک تحصیلی ششم ابتدایی و گذرانیدن دوره کارآموزی معلمی.
۲-استخدام با مدرک تحصیلی سوم متوسطه و گذرانیدن دورهء کارآموزی معلمی. ۳-استخدام فارغ التحصیلان دانشسراها و مراکز تربیت معلم عادی،فنی و حرفهای. ۴-استخدام فارغ التحصیلان دانشسرای عالی و دانشگاههای تربیت معلم. ۵-استخدام فارغ التحصیلان دانشکدههای علوم تربیتی و تربیت دبیر دانشگاههای متعهد خدمت دبیری.
۶-استخدام معلمان ابتدایی از میان سپاهیان دانش. ۷-استخدام فارغ التحصیلان آزاد دانشگاههای مختلف کشور،مانند دانشگاه تهران، پیام نور،دانشگاه آزاد اسلامی،دانشگاه الزهراء،و…از طریق مسابقه استخدامی و گذرانیدن دورهء کارآموزی آموزگاری یا دبیری.
۸-استخدام معلمان ابتدایی از میان آموزشیاران نهضت سوادآموزی. ۹-استخدام معلمان پیمانی و حق التدریس با گذرانیدن دورههای کارآموزی لازم. ۱۰-فراهم کردن شرایط ادامه تحصیل معلمان پایههای مختلف تحصیلی از طریق مأموریت تحصیلی یا گذرانیدن دورههای شبانه و تابستانی در مراکز عالی ضمن خدمت فرهنگیان در دانشگاههای مختلف کشور و استفاده از آنان در دورههای تحصیلی بالاتر.
۱۱-استفاده از دبیران شاغل،دانشجویان دانشگاهها،شاغلین سازمانهای اداری وزارت آموزش و پرورش برای تدریس در دورههای مختلف تحصیلی به صورت حق التدریس.
۱۲-استفاده از معلمان موظف به تدریس در یک نوبت،برای تدریس در نوبت بعد ۱۳-به کارگیری سرباز معلم در سطح دیپلم،فوق دیپلم و لیسانس. ۱۴-استخدام فارغ التحصلان دانشگاه،شهید رجایی(دو ساله و چهار ساله متعهدین دبیری).
۱۵-انتقل داوطلبان تدریس در دورههای بالاتر تحصیلی به منظور تدریس دروس مختلف این دورهها.
۱۶-استفاده از دانشجویان و افرادی که در مناطق شهری یا روستایی ایران برای تدریس بعض از دروس موقتا به وجود آنان نیاز است.
۱۷-جابهجایی معلمان از طریق انتقال آنان به مناطق مختلف کشور.
۳-تحلیلی بروضعیت گذشته و حال تربیت و تأمین معلم در ایران
مطالعهء روند توجه به معلم و تربیت وی،ایجاد و گسترش مراکز تربیت معلم از تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۲۸ شمسی(۱۵۴ سال پیش)تاکنون نشانگر نکات مهمی است که میتواند الهام بخش برنامهریزان کنونی آموزش و پرورش ایران و مدیران عالی و میانی وزارتخانههای آموزش و پرورش،علوم،تحقیقات و فنآوری و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور باشد و در ترسیم چشمانداز آیندهء تربیت و تأمین معلمان ایران مفید و مؤثر واقع شود.در این قسمت،بعضی از این موارد را مورد بحث قرار میدهیم و با الهام از برنامهء سوم توسعهء اجتماعی،فرهنگی واقتصادی ایران (۱۳۸۳-۱۳۷۹)به چشمانداز آیندهء تربیت معلم در ایران اشاره میکنیم.
در فاصلهء سالهای ۱۲۲۸ شمسی تا ۱۳۸۱،برنامهء تربیت و تأمین معلم برای مدارس آموزش و پرورش شش دورهء زیر را طی کرده است.
۱-دورهء مطالعات و گسترش فرهنگ استفاده از معلمان خارجی سپس معلمان ایرانی و تشکیل کلاسهای خاص برای بازآموزی معلمان مکتب خانهها و مدارس از ۱۲۲۸ تا ۱۲۹۷.
۲-دورهء تأسیس مراکز تربیت معلم به صورتهای مختلف،تصویب قوانین و مقررات خاص آموزشی،اداری،مالی و برنامههای درسی از ۱۲۹۷ شمسی تا ۱۳۴۶ (سال تأسیس وزارت علوم و آموزش عالی در ایران).
۳-دورهء گسترش مراکز تربیت معلم توسط وزارت آموزش و پرورش از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۸.
۴-دورهء توقف بعضی از مراکز تربیت معلم از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳. ۵-دورهء بازنگری و توسعهء مراکز تربیت معلم و تصویب قوانین مربوط مانند قانون متعهدین خدمت در وزارت آموزش و پرورش از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۰.
۶-دورهء کاهش توسعهء مراکز تربیت معلم و دبیر،محدود شدن ردیفهای استخدامی و گسترش اندیشهء تأمین معلم از راههای مختلف از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۱.
دورهء اول-گسترش فرهنگ استفاده از معلمان خارجی و ایرانی:
-در آغاز تأسیس و گسترش مراکز آموزشی عمده در ایران،از معلمان خارجی، فارغ التحصیلان دارالفنون،مکتبداران،مکتبخانهها و داوطلبان تدریس پس از گذراندن دورهای خاص برای تدریس در مکاتب و مدارس و مراکز مهم آموزشی استفاده شده است.
دوره دوم-تأسیس مراکز تربیت معلم:
باتصویب قوانین و مقررات آموزشی و تأکید مقامات آموزش و پرورش وقت، مراکز تربیت معلم وتربیت دبیر گسترش یافته و تأمین معلمان مورد نیاز وزارت معارف،وزارت فرهنگ و وزارت آموزش و پرورش بیشتر از طریق فارغ التحصیلان دانشسرای مقدماتی،دانشسرای عالی و…صورت گرفته است.به گونهای که تا سال ۱۳۵۸ با مراکز تربیت معلم با نامهای مختلف از دارالمعلمین و دارالمعلمات تا دانشسرای معمولان لرستان مواجه میشویم و شاهد تأسیس انواع مراکز تربیت معلم با ساختارهای متفاوت از یک ساله تا چهار ساله هستیم.به ویژه آنکه این مراکز به تناسب نیاز دانشآموزان شهری،روستایی،عشایری و دروس مختلف از ابتدایی تا دورهء متوسطه تأسیس شده و گسترش یافتهاند.
دورهء سوم-گسترش مراکز تربیت معلم:
به علت رشد زیاد جمیعت در ایران و وضع قوانین تعلیمات عمومی و اجباری و در نتیجه استقبال گروههای سنی مختلف از تحصیل در مدارس شهر و روستا و عشایری نیاز به معلم در فاصلهء سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۷۰ افزایش یافته و تأمین معلم از راههای مختلف،به ویژه مراکز تربیت معلم انجام پذیرفته است.
دورهء چهارم-توقف بعضی از مراکز تربیت معلم:
از مفاد آمار مربوط به سرشماری سال ۱۳۷۵ و وضعیت جمیعت در ایران و آمار تفصیلی سالانه وزارت آموزش و پرورش چنین برمیآید که:
-روند رشد جمیعت در سال کاهش یافته است. -روند رشد دانشآموز نیز در سالهای اخیر،به ویژه در دروهء ابتدایی کاهش یافته است.
-این کاهش تا پایان برنامهء سوم توسعه در مقاطع راهنمایی و متوسطه نیز قابل ملاحظه است.
-طبق بعضی برآوردها،این روند تا پایان سال ۱۴۰۰،ادامه دارد.بنابر دیدگاههای جمیعتشناسان،به دلیل افزایش مجدد روند رشد جمیعت،روند کاهش دانشآموز تا پایان سال یاد شده تغییر خواهد کرد و مجددا جمعیت ایران و در نتیجه جمیعت دانشآموزی دورههای مختلف تحصیلی،افزایش خواهد یافت.
-به دلیل تفاوت دیدگاهها در مورد روند رشد جمیعت در ایران و روند رشد یا کاهش گروههای سنی دورههای مختلف تحصیلی،در مورد نیروی انسانی جدید مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش بین مقامات سازمانی مدیریت و برنامهریزی کشور و مقامات آموزش و پرورش تفاوت نظر پدید آمده است و مصوبات مختلف و گاه ناهمگون از طرف مراجع ذیربط اعلام میگردد.این امر سردرگمی و نابسامانی در برنامهریزی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش را به دنبال دارد و سبب آن میشود
که وزارت آموزش و پرورش در ا مر برنامهریزی نیروی انسانی و ورودی به این سیستم بزرگ مستند عمل نکند و سیاستی مدوّن نداشته باشد.
دورهء پنجم-بازنگری و توسعه مراکز تربیت معلم و تصویب قوانین مربوط:
در فاصلهء سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۰ در تأسیس و گسترش مراکز تربیت معلم یا محدود کردن این مراکز سیاستهای گوناگون و گاه متفاوتی دیده میشود.در آغاز، دانشسراهای مقدماتی و مراکز تربیت معلم دو ساله(دانشسراهای راهنمایی)محدود و حتی در شهرهای کوچک ایران تعطیل میشوند و در عین حال،توسعهء این مراکز فقط در مراکز استانها مورد تأکید قرار میگیرد.و در فاصلهء سالهای ۱۲۴۶ تا ۱۳۷۰ سیاست گسترش مراکز تربیت معلم مجددا تعقیب میشود و معلمان مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش در دورههای ابتدایی و راهنمایی تحصیلی بیشتر از میزان فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم تأمین میگردند.