دسته‌بندی نشده

معرفی کتاب”اولویت اشتغال زایی در کمک رسانی پس از حاد”

نویسنده :مجمد ایران منش
در یک نگاه، کتاب «اولویت اشتغال زایی در کمک رسانی پس از حادثه»، نخست نگاهی به وضعت مناطق #زلزله زده پس از زلزله‌های رودبار، بم، ایلام و قره‌داغ دارد. سپس به توضیح چالش‌های کمک رسانی پس از زلزله در ایران پرداخته است. آنگاه با توجه به این که نویسنده معتقد است مهم‌ترین معضل پس از زلزله برای آسیب‌دیدگان، اشتغال پایدار و درآمدزا است، بقیه کتاب به توضیح روش‌ها و شیوه‌هایی می‌پردازد که از همان فردای زلزله و در فرایند کمک‌‌رسانی و سپس بازسازی مناطق آسیب دیده، می‌توان به کار گرفت تا اشتغال پایداری در مناطق زلزله زده ایجاد شود.

نویسنده معتقد است بسیاری از روش‌هایی که ما برای بازسازی مناطق زلزله زده به کار می‌گیریم فاقد رویکرد ایجاد اشتغال برای بازماندگان از زلزله است. شرح روش‌های متنوع اشتغال زایی و بیان تجربه های تلخ و شیرین طرح‌های اقتصادی که در مناطق زلزله زده مختلف کشور اجرا شده است، بخش عمده کتاب را به خود اختصاص داده است که در این معرفی، مجالی برای ورود و توضیح آن‌ها نیست.

اما خلاصه نقدهای نویسنده به رویکرد سنتی مدیریت بحران در ایران، ارزش بازگویی دارد:

او معتقد است درساختار خاص تاریخی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایران که دولت سلطه شدید و فراوانی در تمامی شئون زندگی مردم دارد، کلیه سیاست‌گذاری‌‌ها، برنامه ریزی‌ها و اقدامات، از بالا به پایین صورت می‌گیرد. این پدیدۀ نابخردانه در مدیریت بحران‌ها نیز تجلی یافته است، به‌طوری‌که در شرایط اضطراری، دولت می‌کوشد، همه کارها را یک طرفه و بدون مشارکت مردم انجام دهد. این رویکرد یکسویه، دهه‌هاست که ناکارآمدی خود را در جهان به اثبات رسانده و اکنون رویکرد مدیریت مبتنی بر جماعت محلی (Community based disaster management)، در دنیا پذیرفته شده است. چرا که رویکرد سنتی، با چالش‌های فراوان و حادی روبروست از جمله :

– نگاه بلامحوری و پسا حادثه‌ای به مدیریت بحران (مدیریت بحران شامل دو مرحله پیشگیری و آماده سازی مربوط به پیش از حادثه و نیز دو مرحله «امداد و نجات» و «بازسازی و بازتوانی» مربوط به پس ار حادثه)؛

– نگاه از بالا به پایین و برنامه دستوری در مدیریت بحران و عدم مشارکت دهی آسیب دیدگان در فرآیندهای این مدیریت؛

– عدم ارزیابی عملکردها و در نتیجه عدم درس آموزی از تجارب بدست آمده؛

– بی توجهی به تجارب دیگران (بی توجهی به علم مدیریت بحران)؛

در نتیجه، مدیریت بحران در چرخه معیوب و باطلی می افتد، به‌طوری‌که در کشوری با سابقه چند هزارساله زمین لرزه های مهیب، انسان ها در برابر زلزله و سایر حوادث، سخت ذلیل و ناتوان می نمایند!

با آن ساختار مزمن تاریخی، جامعه مدنی بسیار ضعیفی نیز شکل گرفته است که متاسفانه اغلب همان نگاه از بالا به پایین را به آسیب دیدگان حوادث دارد و باز همان خطاهای تکراری را باز تولید می‌کند.

یکی از پیامدهای این چرخه معیوب، بی‌توجهی شدید به این مسئله است که آسیب دیدگان هم زمان که نیاز به خوراک، پوشاک و سرپناه دارند، نیازمند شغل نیز هستند؛ مسئله ای که پس از حادثه و با مهاجرت سرمایه داران و سرمایه گذاران بومی از منطقه و عدم تمایل ورود سرمایه گذاران از جاهای دیگر، بیش از پیش چهره زشت خود را نمایان می‌سازد.

نویسنده خود این مسئله را شخصا پس از پایان جنگ در خرمشهر و نیز در دوره بازسازی بم و سپس در زلزله قره داغ مشاهده کرده است. اشتغال در این حوادث مهیب، در کمترین رتبه توجه سازمان های دولتی و بویژه سازمان های مردم نهاد بوده است! در قره داغ از حجم فراوان وجوهی که خرج شد، کمتر سازمانی تمایل داشت با پرداخت ۱۵۰ هزار تومان به یک قالیباف هریسی، امکان خرید یک دار قالی و تامین مواد اولیه برای تولید قالی را برای وی فراهم کند؛ و یا با اختصاص چند میلیون تومان برای یک دامدار ورزقانی، هزینه خرید یک دستگاه بسته بندی معمولی ماست و پنیر و عسل و یا یک دستگاه بوجاری عدس را تامین کند تا ضمن اشتغال، ارزش افزوده بیشتری نیز ایجاد کند.

در دورۀ بازسازی بم، تمامی سازمان های دولتی درگیر بازسازی، از کمترین نیروی کار محلی استفاده کردند، در حالی‌که اشتغال به کار، ضمن ایجاد درآمد، موجب تسلی آلام آسیب دیدگان می شود.

در واقع سازمان های دولتی و بسیاری از سمن ها، با نگاه معمولا یکسویه خود و با کمترین توجه به مشارکت آسیب دیدگان در برنامه ریزی و اجرای مدیریت بحران، از مجموعه نیازهای آنان غفلت ورزیدند.

اینان حتی در انجام وظایف سنتی نیز دچارخطاهای فاحشی شدند : از توزیع ارزاق غیر ضروری و موازی کاری‌ها در آن گرفته تا احداث سازه‌هایی با ظرفیت‌های افزون بر نیاز مردم آسیب دیده و یا شروع به ساخت بناهای بزرگ و مجللی که هیچگاه به پایان نرسیدند! (مانند ورزشگاه بزرگ، باغ هنر وسیع و فرهنگسرای زنان در بم و نیز خانه فرهنگ در هریس).

منبع کانال دکتر محسن رنانی

_________
↩️ کانال مقاله ها 👇

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا