مشاوره

مشاوره و فرآیند آن در اسلام

مقاله‏ای که پیش رو دارید،در آغاز به مفهوم مشاوره در اسلام‏ پرداخته و توجه خاص این دین مبین را به مفهوم یاد شده تجزیه و تحلیل کرده است.نویسندهء محترم مقاله عقیده دارد که مشاوره، شرکت در اندیشهء دیگران و یاری گرفتن از خرد و اندیشه آنان‏ است.او با استفاده از آیات قرآن کریم و احادیثی از ائمهء اطهار می‏کوشد تا ارزش مشاور و مشورت را در بهبود امور بررسی کند و آن را پس از مسائل شخصی،به تصمیم‏گیری‏های اجتماعی و سیاسی‏ تسرّی دهد و بالاخره،راهنمایی و مشاوره را به مثابهء فرآیندی برای‏ کمک به حل مشکلات به‏طور کلی،معرفی کند.

 

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۶۰ (از صفحه ۶۱ تا ۷۴)
عنوان مقاله: مشاوره و فرآیند آن در اسلام (۱۴ صفحه)
نویسنده : احمدی، سید احمد
چکیده :
کلمات کلیدی :

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۱)


مشاوره و فرآیند آن در اسلام

معرفی مقاله‏\نوشتهء:دکتر سید احمد احمدی

مقاله‏ای که پیش رو دارید،در آغاز به مفهوم مشاوره در اسلام‏ پرداخته و توجه خاص این دین مبین را به مفهوم یاد شده تجزیه و تحلیل کرده است.نویسندهء محترم مقاله عقیده دارد که مشاوره، شرکت در اندیشهء دیگران و یاری گرفتن از خرد و اندیشه آنان‏ است.او با استفاده از آیات قرآن کریم و احادیثی از ائمهء اطهار می‏کوشد تا ارزش مشاور و مشورت را در بهبود امور بررسی کند و آن را پس از مسائل شخصی،به تصمیم‏گیری‏های اجتماعی و سیاسی‏ تسرّی دهد و بالاخره،راهنمایی و مشاوره را به مثابهء فرآیندی برای‏ کمک به حل مشکلات به‏طور کلی،معرفی کند.

این مقاله را آقای دکتر سید احمد احمدی،عضو هیأت علمی‏ دانشگاه اصفهان نوشته و برای درج در ویژه‏نامهء راهنمایی و مشاوره‏ در اختیار فصلنامه قرار داده است که به این وسیله از ایشان قدردانی‏ می‏شود.

«فصلنامه»

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۲)


مقدمه

مشاوره و مشورت از لحاظ تاریخی و مذهبی در بین اقوام مختلف وجود داشته است. دین مبین اسلام به مشاوره و مشورت توجه خاصی دارد و مشاوره از دیدگاه اسلام،شرکت‏ در اندیشهء دیگران و تبادل‏نظر با آنان است.علی(ع)می‏فرماید:من شاور الرجال شارکها فی عقولها۱؛یعنی،هرکسی که با افراد باکمال و لایق مشاوره نماید،در عقل آنان شریک‏ شده است.به گفتهء مولانا۲:

مشورت ادراک و هشیاری دهد عقل‏ها مر عقل را یاری دهد گفت:پیغمبر بکن ای رای‏زن‏ مشورت،کالمستشار مؤتمن

از نظر اسلام،خودرأیی باعث هلاکت آدمی می‏شود.علی(ع)با بیان‏”من استبدّ برأیه‏ هلک‏۳″-یعنی هرکس که خودرأی باشد هلاک می‏شود-افراد را از خودرأیی باز می‏دارند. یکی از سوره‏های قرآن مجید سورهء شوراست.در آیهء ۳۸ این سوره آمده است:”

و الّذین‏ استجابوا لربّهم و اقاموا الصّلوه و امرهم شوری بینهم

“؛یعنی،آنچه نزد خداوند بهتر و پاینده‏تر است برای کسانی است که دعوت پروردگار خود را پذیرفتند و نماز را به پا داشتند و کارهایشان را با مشورت با یکدیگر انجام دادند.

مشورت در کارها باعث بهتر شدن کار و استمرار آن می‏شود.در قرآن به پیامبر اسلام‏ (ص)خطاب شده که‏”

شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکّل علی اللّه

“۴؛یعنی،ای پیامبر،در کارهای مهم با مسلمانان مشورت نما و وقتی تصمیم گرفتی،بر خداوند توکل کن.این آیه به‏ چند مطلب اشاره دارد؛اول این‏که قبل از تصمیم‏گیری،با افراد مؤمن مشورت شود.دوم‏ مشورت در کارهای مهم صورت گیرد.سوم،پس از مشورت تصمیم‏گیری کنند و چهارم‏ پس از تصمیم‏گیری بر خدواند توکل کنند و به رحمت او و توفیق در کارها امید داشته باشند مشاوره در اسلام دامنهء وسیعی دارد و شامل مسائل فردی،خانوادگی و اجتماعی می‏شود قرآن مجید به زن و شوهر توصیه می‏کند تا برای از شیر گرفتن کودک خود با یکدیگر مشورت نمایند و در صورت رضایت و صلاح‏دید دو طرف،کودک خود را از شیر باز گیرند.

تعریف مشاوره از دیدگاه اسلام

مشاوره از دیدگاه اسلام در سه معنا به کار رفته است:

اول،مشاوره به‏معنای مشورت در امور شخصی؛در این معنا در اسلام به افراد توصیه‏ شده است تا در مسائل شخصی خود با صاحب‏نظران مشورت نمایند و از تجارب آنان

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۳)


مشاوره و فرآیند آن در اسلام

استفاده کنند.پیامبر اسلام می‏فرمایند:”من شاور ذوی الالباب دلّ علی الصّواب‏”۶؛یعنی، هرکس که با صاحبان اندیشه و فکر مشورت نماید،راه صواب و خیر را می‏یابد.آن‏ حضرت رسیدن به رشد و کمال آدمیان را در گرو مشورت با سایرین می‏دانند و می‏فرمایند: “ما من رجل یشاور احد الاّ هدی الی الرّشد”۷؛یعنی،هر فردی که با دیگری مشورت کند، راه رشد و کمال خود را می‏یابد.

دوم،مشاوره به‏معنای نظرخواهی از دیگران برای تصمیم‏گیری‏های مهم اجتماعی و سیاسی؛توجه به آرا و نظریات دیگران برای برخورد با مسائل مهم اجتماعی و سیاسی‏ همواره مورد حمایت و عنایت اسلام بوده است.در آیهء شریفهء”

و شاورهم فی الامر

“یعنی، ای پیامبر در کار مهم با مؤمنین مشورت نما،از پیامبر خواسته شده است تا در مسائل مهم‏ اجتماعی نظر مؤمنان را جویا شود.در این راستا،پیامبر اسلام(ص)در غزوهء خندق با همهء صحابه دربارهء دفاع از شهر مدینه به مشاوره پرداخت و نظر سلمان فارسی را در مورد حفر خندق در قسمت نفوذی شهر پذیرفت.۸از پیامبر اسلام(ص)دربارهء تصمیم‏گیری سؤال‏ کردند.آن حضرت فرمودند:”العزم مشاوره اهل الرّأی ثمّ اتّباعهم‏”۹؛یعنی،تصمیم‏گیری‏ عبارت از مشاوره کردن با صاحبان اندیشه و فکر و آن‏گاه،پیروی نمودن از آنان است. علی(ع)می‏فرماید:”اضربوا بعض الرّأی ببعضی یتولّد منه الصّواب‏”۱۰؛یعنی،برخی نظرها و دیدگاه‏ها را با دیگری جمع کنید تا از جمع نتایج آنها خیر و صواب به دست آید.آن‏ حضرت همچنین فرمودند:”من استقبل وجوه الآراء عرف مواقع الخطا”۱۱؛یعنی،هرکسی‏ که از دیدگاه‏ها و نظریات مختلف استقبال کند و به آنها توجه نماید،موارد اشتباه را می‏شناسد.در نتیجه،در تصمیم‏گیری خود کم‏تر دچار خطا و اشتباه می‏شود.

سوم،مشاوره،به‏معنای فرآیندی برای کمک به حل مشکلات؛احادیث زیادی از قبیل‏ “لا ظهیر کالمشاوره”۱۲،یعنی هیچ پشتیبانی مانند مشاوره نیست و”لا یستغنی العاقل عن‏ المشاوره”۱۳،یعنی انسان خردمند از مشاوره بی‏نیاز نیست و”المشاوره راحه لک و تعب‏ ؟؟؟لغیرک‏”۱۴،یعنی مشاوره آرامش برای تو و رنج برای دیگران و مشاور است،ناظر به این‏ معناست.به این ترتیب،مشاوره فرآیندی برای کمک به حل مشکلات است.

مشاوره به مثابهء فرآیندی برای کمک به حل مشکلات،شامل ابعاد زیر است:اول،ایجاد رابطهء یاورانه؛در این رابطه،فضای مناسب برای ارتباط دوجانبه به وجود می‏آید.دوم، شناخت مشکل مراجع؛سوم،ویژگی‏ها و صلاح‏دیدهای مشاور و چهارم،روش‏های‏ برخورد با مشکلات.در اسلام این ابعاد مورد توجه قرار گرفته و برای آنها رهنمودهایی‏ ارائه شده است.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۴)


رابطهء یاورانه و اهمیت آن در اسلام

در اسلام هر نوع رابطه‏ای با سلام که نشانهء ادب و امید به سلامتی است،آغاز می‏شود. احترام به دیگران در اسلام توصیه شده است.پیامبر اسلام(ص)به هرکسی که بر او وارد می‏شد،احترام می‏گذارد و عبای خود را به جای فرش زیر پای او می‏گسترانید و بالش خود را تکیه‏گاه او می‏کرد.در رابطهء دوجانبه،نرمی گفتار لازم است.وقتی فرعون سرکشی‏ می‏کند و موسی و هارون(ع)مأمور می‏شوند تا به سوی او بروند و او را از عمل نادرست‏ بازدارند،به آنان گفته می‏شود:”

فقولا له قولا لیّنا لعلّه یتذکّر او یخشی

“۱۵؛یعنی،با گفتاری‏ نرم با فرعون صحبت کنید تا شاید یادآور شود یا خوف و خشیت از خداوند در او به وجود آید.گفتار نرم از جانب موسی و هارون فضا را برای یک رابطهء دوجانبهء مناسب آماده‏ می‏کند و این رابطه ممکن است فرعون را از رفتار غلط و خشونت خودآگاه سازد.در قرآن‏ مجید به پیامبر اسلام خطاب شده است:”

فبما رحمه من اللّه لنت لهم و لو کنت فظّا غلیظ القلب لا نفضّوا من حولک

“۱۶؛یعنی،از رحمت خداوند بر تو این است که با مردم نرمخو باشی؛چه اگر خشن بودی از گرد تو پراکنده می‏شدند.نرمی گفتار و رحمت رفتار پیامبر اسلامی(ص)مردم را شیفتهء آن حضرت می‏کند.در اسلام هرگونه رابطه و درخواست باید برمبنای حکمت و پند نیکو باشد.در قرآن مجید از پیامبر خواسته شده است که‏”

ادع الی‏ سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه

“؛یعنی،با حکمت و پند نیکو مردم را به راه خدا بخوان و”

جادلهم بالتی هی احسن

“یعنی،بحث و تبادل‏نظر تو با آنان در زمینهء موضوعی‏ باشد که بهترین است و از گفت‏وگو دربارهء موضوع‏هایی که ارزش صحبت کردن ندارند، دوری کن.

شناخت مشکل مراجع از نظر اسلام

از نظر اسلام،اشکال رفتاری آدمیان در اثر دور شدن آنان از خداوند و بی‏توجهی به‏ فطرت انسانی خویشتن و جدایی از بهشت اخلاق است.معیار شناخت مشکل رفتاری‏ آدمیان،نزدیکی و دوری آنان از خداوند و التزام عملی آنان به فرایض دینی و رعایت‏ فرامین الهی است.طبیعت وجودی آدمی رنگ خدایی دارد و او موجودی با توانمندی‏های‏ فراوان و مستعد برای رفتن در راه خیر و صلاح است.عواملی باعث می‏شود که آدمی مسیر طبیعی خود را طی نکند و در ورطهء سقوط و گرفتاری بیفتد.این عوامل را می‏توان به عوامل‏ درونی و بیرونی تقسیم کرد.

از دیدگاه اسلام،عوامل درونی نیز می‏تواند باعث بروز اشکالات رفتاری در آدمیان‏ شود.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۵)


۱-غفلت از یاد خداوند؛انسان با یاد خداوند آرامش می‏یابد و دوری از خداوند باعث‏ سختی زندگی او می‏شود.آیات‏”

الا بذکر اللّه تطمئنّ القلوب

“۱۷؛یعنی،آگاه باشید که با یاد خداوند دل‏ها آرامش می‏یابد و”

من اعرض عن ذکری فانّ له معیشه ضنکا

“۱۸یعنی کسی که‏ از یاد من(خداوند)روی بگرداند،مطمئنا زندگی سختی خواهد داشت،دو وجههء به یاد خدا بودن و نبودن را روشن می‏کند.به یاد خدا نبودن باعث سختی و مشقت در زندگی‏ می‏شود.

۲-بصیرت نداشتن؛آگاهی،پیش‏درآمد عمل و ناآگاهی،مشکل‏آفرین است.قرآن‏ مجید دربارهء اهل دوزخ می‏گوید: “لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم‏ آذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضلّ اولئک هم الغافلون‏”۱۹؛یعنی،آنان قلب‏ دارند ولی نمی‏فهمند،چشم دارند ولی نمی‏بینند،گوش دارند ولی نمی‏شنوند.آنان مانند چهارپایان و گمراه‏ترند و آنان آگاهی ندارند.

۳-پیروی از هوای نفس و شیطان؛عبادت خداوند مایهء رحمت و عبادت شیطان باعث‏ زحمت است.انسان پیمان بسته است که‏”الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشّیطان انّه‏ لکم عدوّ مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم‏”۲۰؛یعنی،آیا ای فرزند آدم،با شما پیمان‏ نبستیم که پیرو شیطان نفس نباشید؟زیرا او دشمن شماست و این‏که مرا عبادت کنید و این‏ راه مستقیم است.

۴-آلودگی به گناه،آدمی را به آتش و ویرانی می‏کشاند.در قرآن مجید آمده‏ است:”

و من جاء بالّسیئه فکبّت وجوههم فی النّار

“۲۱و آنان که گناه کنند،از روی در آتش‏ می‏افتند،آتش گناه همه‏چیز آدمی را می‏سوزاند و فرد را از درون مبتلا می‏نماید.

۵-کفر؛ناسپاسی و کفر،زمینه‏ساز مشکل برای آدمیان است.قرآن مجید در این‏باره‏ می‏فرماید:”

و الّذین کفروا اعمالهم کسراب بقیعه یحسبه الظّمأن ماء حتّی اذا جاءه لم یجده‏ شیئا

“۲۲؛یعنی آنان که ناسپاس شدند،کارهایشان مانند سرابی در دشت است که فرد تشنه آن‏ را آب می‏پندارد ولی وقتی به آن رسید،آبی نمی‏یابد و می‏بیند که خیالی بیش نبوده است. انسانی که کفر می‏ورزد حقایق را می‏پوشاند و فکر می‏کند با پوشاندن حقیقت آن را از بین‏ برده و کنار زده است.وقتی حقیقت روشن می‏شود،سرزنش و ملامت وجود کافر را فرا می‏گیرد.

۶-نفاق؛قرآن مجید دربارهء منافقین می‏گوید:”

فی قلوبهم مرض فزادهم اللّه مرضا و لهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون

“۲۳؛یعنی،دل‏های منافقان مریض است و خداوند هم بر مرض آنان می‏افزاید و آنان در اثر دروغ خود دچار عذابی دردناک هستند.نفاق به‏ دوگانگی در درون فرد می‏انجامد.این دوگانگی نوعی بیماری است و عوارض دردناکی

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۶)


خواهد داشت.

۷-نیندیشیدن؛قرآن مجید با تعبیر”

و یجعل الرّجس علی الّذین لا یعقلون

“۲۴یعنی، خداوند برای کسانی که نمی‏اندیشند،پلیدی را مقرر داشته است؛نیندیشیدن را باعث پلیدی‏ می‏داند.این پلیدی وجود آدمی را می‏گیرد و باعث بروز مشکلات رفتاری می‏شود.

۸-یأس؛یأس نشانی از کفر است.از نظر اسلام تنها کافران از شمول رحمت خداوند مأیوس می‏شوند.”

لا ییأس من روح اللّه الاّ القوم الکافرون

“۲۵؛یعنی،تنها کافران از شمول‏ رحمت خداوندی مأیوسند.یأس،آدمی را از رفتن بازمی‏دارد و مشکل‏آفرین است.

مشکلات رفتاری آدمیان ممکن است ناشی از عوامل بیرونی باشد؛عواملی از قبیل: سرپیچی از فرمان خداوند،استکبار،ظلم و ستم،فسق و جور،اسراف،استضعاف،فساد و تکذیب،شیرازهء جامعه را ازهم می‏پاشد و باعث بروز مشکلات فردی و اجتماعی می‏شود. اگر جامعه در مسیر درست حرکت کند،باعث رشد توانمندی‏های آدمیان می‏شود.به تعبیر قرآن مجید،”

و لو انّ اهل القری امنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الارض

“۲۶ اگر مردم ایمان آورده و تقوا پیشه کنند برکت‏های آسمانی و زمین را بر آنان ارزانی‏ می‏داریم.جوامعی هستند که مسیر ایمان و تقوا را در پیش نمی‏گیرند.”

و کایّن من قریه عن‏ أمر ربّها و ر سله فحاسبناها حسابا شدیدا و عذّبناها عذابا نکرا فذاقت وبال أمرها و کان عاقبه امرها خسرا

“۲۷؛یعنی،چه‏بسیارند اهل شهرها و جوامعی که از فرمان خداوند و پیامبران او سرپیچی کردند.آن‏گاه مورد محاسبهء شدید قرار گرفتند و به عذابی سخت گرفتار آمدند و فرجام کار خود را چشیدند.فرجام کار آنان خسران و زیان بود.

ویژگی‏های مشاور از دیدگاه اسلام

از دیدگاه اسلام،مشاور باید ویژگی‏های زیر را داشته باشد.

۱-عالم و درستکار باشد؛پیامبر اسلام می‏فرمود:شاورو العلماء الصّالحین‏۲۸؛یعنی،با دانشمندان صالح مشاوره کنید.

۲-عامل باشد؛پیامبر اسلام در بیان خصوصیات مشاور فرمودند:”فان اشار فلیشر بما لو نزل به فعله‏”۲۹؛یعنی،اگر مشاور به مطلبی اشاره کند،باید چنان باشد که اگر در آن مقام قرار گرفت،خود به آن عمل کند.

۳-بر خویشتن کنترل داشته باشد؛پیامبر اسلام می‏فرمود:”شاورو المتّقین الذین‏ یؤثرون الاخره علی الدّنیا”۳۰؛یعنی،با پرهیزگاران و کسانی که بر نفس خود کنترل دارند، مشاوره کنید.آنان که عاقبت کار را بر نتیجهء زودگذر دنیا ترجیح می‏دهند.

۴-صاحب تجربه باشد؛علی(ع)فرمودند:”خیر من شاور ذووا النهی و العلم و

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۷)


اولو التجارب و الحزم‏”۳۱؛یعنی،کسانی که با آنها مشورت می‏کنی،صاحبان اندیشه و علم و دارندگان تجربه و دوراندیشی هستند.

۵-صاحب اندیشه باشد؛علی(ع)فرمودند:”من شاور ذوی الالباب دلّ علی‏ الصّواب‏”؛۳۲کسی که با صاحبان اندیشه مشاوره نماید،به راه خیر رهنمون گردد.

۶-رازدار باشد؛امام صادق یکی از ویژگی‏های مشاور را چنین بیان می‏کنند:” ان تطلعه‏ علی سرّک فیکون علمه به کعلمک بنفسک ثمّ یستر ذلک و یکتمه‏”۳۳؛یعنی،مشاور را از سرّ خودآگاه می‏کنی و آگاهی او مانند آگاهی تو می‏شود.آن‏گاه مشاور آن را می‏پوشاند و نگه‏ می‏دارد و رازدار است.

۷-امانتدار باشد؛پیامبر اسلامی می‏فرمود:”المستشار مؤتمن‏”۳۴؛یعنی،کسی که با او مشورت می‏نمایند،امانتدار است.”فان شاء اشار و ان شاء سکت‏”؛یعنی،اگر صلاح بداند به‏ موضوع اشاره می‏کند وگرنه ساکت می‏ماند.

در اسلام مشاوره و مشورت با افراد بخیل،حریص،ترسو،نادان،لجوج و دروغگو منع‏ شده است.این دسته نمی‏توانند مشکلات رفتاری را به خوبی تشخیص دهند و به دیگران‏ کمک کنند.

روش‏های برخورد با مشکلات رفتاری از دیدگاه اسلام

روش‏های برخورد با مشکلات رفتاری از دیدگاه اسلام را می‏توان به سه دسته تقسیم‏ کرد.

دستهء اول-روش‏های پیش‏گیرانه؛این روش‏ها از بروز مشکلات رفتاری جلوگیری‏ می‏کند.اگر آدمی در جهت خداشناسی و توجه به مبدأ هستی،خودشناسی،شناخت جهان‏ اطراف،التزام عملی به فرایض،آراستگی به تقوا،الگوپذیری از اولیا،بهره‏وری و شکر نعمت‏های خدادادی،عنایت به خیر خود و مردم،مسؤولیت‏پذیری و توجه به اهداف‏ زندگی حرکت کند،در ورطهء آلودگی‏ها و مشکلات رفتاری نمی‏افتد.در قرآن مجید “

آمنوا و عملوا الصّالحات

“به کرّات آمده است و به دنبال آن توفیق،آسودگی،امنیت و رفاه زندگی مادی و معنوی ذکر شده است.در اسلام،ایمان به‏عنوان یک عامل حرکت و اقرار به مثابهء بیان باورها و اعتقادات و عمل به‏عنوان تحقق موضوع مورد توجه قرار گرفته‏ است.فرد مؤمن به مبدأ و معاد به پیامبران الهی اعتقاد دارد.به این اعتقاد اعتراف و بر آن‏ اساس عمل می‏کند.وجود پیوستار اعتقاد،اقرار و عمل،آدمی را از آلوده شدن به رفتار ناشایست بازمی‏دارد.

دستهء دوم-روش‏های اصلاح رفتار؛از نظر اسلام،انسان مسؤول رفتار خویش است.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۸)


مشاوره و فرآیند آن در اسلام

در قرآن مجید آمده است:”

و کلّ انسان الزمناه طائره فی عنقه

“۳۵؛یعنی،ما برنامهء زندگی هر انسانی را به گردن و دوش او انداختیم.”

من اهتدی فانّما یهتدی لنفسه و من ضلّ فانّما یضلّ‏ علیها

“؛هرکس راه را یافت،به سود خود راه یافته است و آن‏که گمراه شد،به ضرر خویش‏ در گمراهی رفته است.آدمی بر نفس خویش و کارکرد آن آگاه است؛”

و لو القی معاذیره

“، اگر پوزش‏طلبی و دلیل‏تراشی نکند و نخواهد کار خود را به این و آن نسبت دهد و مسؤولیت عمل خود را بپذیرد.

گاهی آدمی خطا می‏کند؛در این صورت،به توجیه رفتار خود می‏پردازد.گاهی گناه‏ خود را به شیطان نسبت می‏دهد.در چنین حالتی شیطان می‏گوید:”لا تلومونی و لوموا انفسکم‏”۳۶؛یعنی،مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش نمایید.شیطان مسؤولیت خطای‏ آدمی را نمی‏پذیرد و می‏گوید:خود شما مسؤول اشتباه و خطای خویش هستید و باید قبول‏ کنید که اشتباه کرده‏اید.آدمی با پذیرش اشتباه خود به اصلاح رفتار خویش می‏پردازد. یکی از راه‏های اصلاح رفتار توبه و بازگشت است.توبه به‏معنای بازگشت از خطا و حرکت‏ در راه درست است.قرآن مجید در این‏باره می‏گوید:

انّی لغفّار لمن تاب و امن و عمل صالحا ثمّ اهتدی

“۳۷؛یعنی همانا من چشم‏پوش و آمرزندهء خطای کسی هستم که بازگردد و ایمان بیاورد و عمل شایسته داشته باشد و در راه‏ درست بیفتد.این آیه چهار مرحله برای اصلاح رفتار مشخص می‏کند:۱-بازگشت و توبه‏ از گناه؛۲-ایمان و اعتقاد قلبی و شناخت درونی و آگاهی از این‏که چه حرکتی برای‏ اصلاح رفتار باید انجام دهد؛۳-عمل صالح و اقدام به کار درست و ۴-حرکت در جهت‏ هدف و هدایت به سمت رضای خداوند تا دیگر به گناه آلوده نشود.

در اسلام،نظام ثواب و عقاب برای اصلاح رفتار درنظر گرفته شده است.علی(ع)در فرمانی به مالک اشتر فرمودند:”لا یکونن المحسن و المسیی عندک بمنزله سواء فان ذلک‏ تزهید الاهل الاحسان فی الاحسان و تدریبا لاهل الاسائه علی الاسائه و الزم کلا منهم ما الزم‏ نفسه‏”۳۸؛یعنی،نباید نزد تو نیکوکار و گناهکار یکسان باشند،زیرا این یکسان دانستن، نیکوکاران را نسبت به کار خوب خود بی‏میل می‏کند و گناهکاران را به گناه وامی‏دارد.هر یک از آنان را نسبت به کاری که انجام داده است،پاداش و جزا بده.ثواب در اسلام طیف‏ گسترده‏ای دارد و شامل نتیجهء مضاعف،رضایت از زندگی،حیات معقول و ارزش معنوی‏ می‏شود.به بیان قرآن‏”

من یأته مؤمنا قد عمل الصّالحات فاولئک لهم الدّرجات العلی

“۳۹؛ یعنی،آن‏که با ایمان و عمل صالح رو به سوی خدا آورد،دارای درجات و مقامات بلند و رفیع می‏گردد.عقاب در اسلام با سرزنش درونی شروع می‏شود.آن‏گاه آدمی را به قساوت‏ و سنگدلی می‏رساند و به زیان و خواری در زندگی می‏انجامد و با مکافات وضعی،

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۶۹)


قراردادی و اخروی همراه خواهد بود.

یکی از روش‏های اصلاح رفتار در اسلام،دعا کردن است.دعا نوعی درد دل کردن و امید به موفقیت است.حضرت یعقوب در فراق یوسف می‏گوید:”

انّما اشکوا بثّی و حزنی‏ الی اللّه و اعلم من اللّه ما لا تعلمون

“۴۰؛یعنی،من شکایت،درد دل و اندوه خود را به‏ خداوند می‏گویم و از جانب او آنچه را که شما نمی‏دانید،می‏دانم و انتظار دارم.دعا نوعی‏ پیمان است.در این پیمان انسان درخواست می‏کند تا امکان و توفیق بیابد و بتواند در راه‏ خیر و صلاح قدم بردارد.در نماز می‏خوانیم:”

اهدنا الصّراط المستقیم صراط الّذین انعمت‏ علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین

“۴۱؛یعنی،خدایا،ما را به راه راست هدایت فرما؛ راه کسانی که مورد رحمت و عنایت تو قرار گرفتند،نه راه آنان که مورد غضب تو هستند و نه راه گمراهان.این نوعی پیمان است که با خداوند می‏بندیم تا به ما توفیق بدهد تا در مسیر درست قدم برداریم و به گمراهی نیفتیم.دعا نوعی تلقین به نفس است.امام سجاد«ع» لغزش‏های انسانی را ضمن دعا بازگو می‏کند تا آدمی بدین‏وسیله به خودآگاهی برسد و در تصحیح رفتار خود بکوشد.

آن حضرت در بخشی از یکی از دعاهای صحیفهء سجادیه،از خداوند می‏خواهد:”اللهم‏ انّی اعوذ بک من هیجان الحرص و سوره الغضب و غلبه الحسد و ضعف الصّبر و قلّه القناعه و شکایه الخلق‏”۴۲؛یعنی،خدایا،به تو پناه می‏برم از طغیان حرص و از تندی غضب و از غالب شدن حسد و از پایین آمدن صبر و از کم شدن قناعت و از بدی اخلاق.بدین‏وسیله با تذکار و یادآوری وظایف و تلقین به نفس به خودداری از این‏گونه خصوصیات می‏پردازند. دعا در صورتی مؤثر است که آدمی خود را به عمل در جهت آن خواسته ملزم کند.امام‏ صادق«ع»می‏فرمود:”اذا دعوت فظن اتن حاجتک بالباب‏”۴۳؛یعنی،وقتی دعا می‏کنی و درخواستی داری،چنین گمان ببر که حاجت تو برآورده شده و به خانهء تو رسیده است.در این صورت،باید براساس آن عمل کنی.

در اسلام به اصلاح اجتماعی نیر برای اصلاح رفتار توجه شده است.پیامبر اسلام«ص» در بیست و سه سال دعوت خود اعراب را به دوستی،یگانگی،برادری و برابری فراخواند. امام صادق«ع»می‏فرمود:”العلم اخو المسلم هو عینه و مرأته و دلیله،لا یخونه و لا یظلمه و لا یخدعه و لا یکذبه و لا یغتابه‏”۴۴؛یعنی،مسلمان برادر مسلمان است.خودش را با برادرش‏ یکی می‏داند و آیینهء اوست و عیب او را نشان می‏دهد.راهنمای اوست و به او خیانت و ستم‏ نمی‏کند و نسبت به او مکر نمی‏ورزد و به او دروغ نمی‏گوید و پشت سر او صحبت نمی‏کند. علی«ع»وقتی محمد بن ابی بکر را به ولایت مصر منصوب نمود،به او فرمود:”فاخفض لهم‏ جناحک و الن لهم جانبک و ابسط لهم وجهک و رأس بینهم فی اللّحظه و النّظره حتّی

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۷۰)


لا یطمع العظماء فی حیفک لهم و لا ییأس الضعفاء من عدلک علیهم‏”۴۵؛یعنی،بالت را برای‏ آنها بگستران(خدماتت را به همه برسان)و پهلویت را برای آنان هموار گردان(بتوانند به‏ تو مراجعه کنند)و گشاده‏رو باش و در همهء موارد بین آنان یکسان رفتار کن تا بزرگان از هیبت تو چنگ طمع به مال دیگران نیالایند و بیچارگان از عدل تو مأیوس نگردند.وجود این شرایط اجتماعی مناسب باعث می‏شود رفتار فرد اصلاح گردد.

دستهء سوم،روش‏های تعالی و کمال انسان؛از دیدگاه اسلام،انسان به سوی خدا در حرکت است.تعالی و کمال در تقرب به خداوند و جلب رضای اوست.آیهء”

الا الی اللّه‏ تصیر الامور

“۴۶؛یعنی،آگاه باشید که بازگشت همهء کارها به خداوند است و آیهء”

انّا للّه و انّا الیه راجعون

“۴۷؛یعنی،ما از خداییم و به سوی او بازمی‏گردیم،مقصد زندگی آدمیان را روشن می‏کند.انسان در صورتی به سوی خداوند حرکت می‏کند که از همهء نیروها و استعدادها و توانمندی‏های خود استفاده کند و شکر این نعمت‏ها را به جاآورد.شکر نعمت‏های خداوندی در این است که ۱-انسان برای شناخت مبدأ و مقصد زندگی از تمام‏ توانمندی‏های خود بهره گیرد؛۲-از عقل خویش برای شناخت و حل مسائل زندگی‏ استفاده کند؛۳-از توانایی‏های خود برای‏آباد کردن سرزمین خویش سود جوید و ۴- تلاش کند تا نقش خود را در ادارهء خانواده و جامعهء خویش ایفا نماید.داشتن هدف در زندگی،آدمی را از سردرگمی،احساس پوچی و بی‏معنا بودن زندگی خارج می‏کند و او را به زندگی امیدوار می‏سازد.

از نظر اسلام،هدف زندگی عبادت کردن خداوند است.”

ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون

“؛یعنی،ما جن و انس را تنها برای عبادت نمودن آفریدیم.عبادت طریقه‏ای برای‏ رسیدن به کمال است.با عبادت کردن آدمی ارتقا می‏یابد و از مرحلهء پست حیوانی به‏ درجات عال انسانی می‏رسد.عبادت سراسر زندگی انسان را فرامی‏گیرد و شامل‏ عبادت‏های فردی و جمعی می‏شود.هدف زندگی جانشین خداوند شدن است.”

انّی جاعل‏ فی الارض خلیفه

“؛می‏خواهم انسان را جانشین خود در زمین قرار دهم.جانشین خداوند شدن مستلزم داشتن صفاتی خداگونه است.در این صورت،انسان دارای صفات الهی و آیینهء تمام‏نمای خداوند می‏شود.بر این اساس،هدف زندگی بروز و ظهور صفات الهی در انسان است.هدف زندگی رسیدن به حیات معقول است.”

من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوه طیّبه

“؛یعنی،هر مرد و زن باایمانی که عمل صالح داشته باشد،با حیات پاکیزه-که همان حیات معقول است-به آنان زندگی می‏بخشیم.در حیات معقول‏ آدمی با آگاهی به انتخاب می‏پردازد و در جهت تعالی شخصیت خود-که همان رضای‏ خداوند است-حرکت می‏کند.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۷۱)


نتیجه

در اسلام سفارش شده است که آدمیان برای حلّ مشکلات شخصی و رفتاری و تصمیم‏گیری‏های خود به مشاوره و مشورت بپردازند و در انجام کارها خودرأی نباشند.از مجموع آیات و احادیث در زمینهء مشاوره و مشورت در اسلام می‏توان چنین نتیجه‏گیری‏ کرد:

۱-مشاوره و مشورت به حل مسائل شخصی و رفتاری و تصمیم‏گیری درست کمک‏ می‏کند.تبادل‏نظر با دیگران به منزلهء شرکت در اندیشهء دیگران و استفاده از فکر آنان است.

۲-برخورد ملایم و توأم با احترام،ارتباط دوجانبه را ثمربخش‏تر کرده و به پذیرش‏ جمعی و تفاهم دوجانبه کمک می‏کند.

۳-غفلت از فطرت خویشتن و آلودگی به گناه،سرچشمهء مشکلات آدمی است.در ارزیابی از مشکلات،لازم است به این جنبه توجه شود.

۴-مشاور باید ویژگی‏های خاصی داشته باشد و فردی وارسته،عالم،عامل،رازدار و باتجربه باشد.

۵-برای حل مشکلات رفتاری مراجعین باید از روش‏های پیش‏گیرانه،روش‏های‏ اصلاح رفتار و روش‏های تعالی استفاده کرد.اسلام بیش‏ترین سهم را به پیش‏گیری از اشکالات رفتاری می‏دهد و پایهء سلامت فرد و جمع را بر ایمان،تقوا و عمل صالح‏ می‏گذارد.

۶-در اسلام توبه و بازگشت به‏عنوان روشی مؤثر در اصلاح رفتار مطرح می‏شود و مراحل آن بازگشت،ایمان،عمل صالح و هدایت در راه درست است.

۷-دعا،تلقین به نفس و پیمان برای عمل به اصلاح رفتار است و جنبهء انگیزشی دارد.

۸-دین اسلام اصلاح اجتماعی را مورد عنایت قرار داده و تغییر در رفتار هر قوم را وابسته به تغییر افراد آن جامعه دانسته است.

۹-در اسلام یأس و ناامیدی جایی ندارد و آدمی با اتکال به خداوند،در جهت رضای‏ او و تعالی خود حرکت می‏کند.

۱۰-از نظر اسلام،هدف زندگی عبادت،جانشین خداوند شدن و حیات معقول است که‏ در سایهء تلاش آدمی و شکر نعمت‏های خدادادی حاصل می‏شود.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۷۲)


پی‏نوشت‏ها

(۴).سورهء آل عمران،آیهء ۱۵۹.

(۵).سورهء بقره،آیهء ۲۳۳.

(۱۵).سورهء طه،آیهء ۴۴.

(۱۶).سورهء آل عمران،آیهء ۱۵۹.

(۱۷).سورهء رعد،آیهء ۲۸.

(۱۸).سورهء طه،آیهء ۱۲۴.

(۱۹).سورهء اعراف،آیهء ۱۷۹.

(۲۰).سورهء یس،آیهء ۶۰.

(۲۱).سورهء نحل،آیهء ۹۰.

(۲۲).سورهء نور،آیهء ۳۹.

(۲۳).سورهء بقره،آیهء ۱۰.

(۲۴).سورهء یونس،آیهء ۱۰۰.

(۲۵).سورهء یوسف،آیهء ۸۷.

(۲۶).سورهء اعراف،آیهء ۹۶.

(۲۷).سورهء طلاق،آیه‏های ۸ و ۹.

(۳۵).سورهء اسری،آیه‏های ۱۳ و ۱۵.

(۳۶).سورهء ابراهیم،آیهء ۲۲.

(۳۷).سورهء طه،آیهء ۸۲.

(۳۹).سورهء طه،آیهء ۷۵.

(۴۰).سورهء یوسف،آیهء ۸۶.

(۴۱).سورهء فاتحه،آیه‏های ۵ و ۶.

(۴۶).سورهء شوری،آیهء ۵۳.

(۴۷).سورهء بقره،آیهء ۱۵۶.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۷۳)


(به تصویر صفحه مراجعه شود)

منابع

(۱).نهج البلاغه،فیض الاسلام،حکمت ۱۶۱.

(۲).مثنوی معنوی،چاپ خاور،ص ۲۴.

(۳).نهج البلاغهء فیض،حکمت ۱۶۱.

(۶).ارشاد مفید،ص ۱۴۲.

(۷).تفسیر مجمع البیان،ج ۹،ص ۳۳.

(۸).مقدمهء ابن هشام،ج ۲،ص ۱۵۳.

(۹).تفسیر ابن کثیر،ج ۱،ص ۴۲۰.

(۱۰).غرر و درر،ج ۲،ص ۲۶۶.

(۱۱).نهج البلاغه،فیض،حکمت ۱۶۴.

(۱۲).نهج البلاغه،فیض،حکمت ۱۱۲.

(۱۳).غرر الحکم،ج ۶،ص ۳۸۹.

(۱۴).غرر الحکم،ج ۲،ص ۶۶.

(۲۸).تفسیر تستری،ص ۲۸ به نقل از سید مهدی حسینی،ص ۳۹.

(۲۹).الجامع الصغیر،ج ۲،ص ۳۲۶.

(۳۰).تفسیر تستری،ص ۲۸.

(۳۱).غرر الحکم،ج ۳،حکمت ۴۲۸.

(۳۲).ارشاد،مفید،ص ۱۴۲.

(۳۳).مکارم الاخلاق طبرسی،ص ۱۷۱.

(۳۴).نهج الفصاحه،حکمت ۳۰۴۹.

(۳۸).نهج البلاغه،فیض،ج ۵،خطبهء مالک اشتر.

(۴۲).صحیفهء سجادیه،ترجمهء بلاغی،ص ۱۴۲.

(۴۳).محجه البیضاء،ج ۲،ص ۲۹۴.

(۴۴).نقل از کتاب نظام تربیتی اسلام،باقر قریشی،ص ۱۸۱.

(۴۵).نهج البلاغه،فیض،ص ۹۱۲.

-ابن کثیر؛تفسیر قرآن مجید،به نقل از سید مهدی حسینی،مشاوره و راهنمایی در تعلیم و تربیت‏ اسلامی،انتشارات امیر کبیر،تهران،۱۳۶۴.

تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) » شماره ۶۰ (صفحه ۷۴)


-ابن هشام،السیره النبویه،تراث الاسلام،بیروت،بی‏تا.

-ابو علی الفضل الطبرسی؛تفسیر مجمع البیان،شرکه المعارف الاسلامیه،تهران،۱۳۳۹.

-ابو عبد اللّه محمد؛ارشاد مفید،مکتبه البو ذر جمهری،تهران،۱۳۷۵ هجری قمری.

-بلاغی،صدر،ترجمهء صحیفهء سجادیه،انتشارات علمی،تهران،۱۳۷۲.

-تستری؛تفسیر القرآن الکریم،به نقل از سید مهدی حسینی،مشاوره و راهنمایی در تعلیم و تربیت‏ اسلامی،انتشارات امیر کبیر،تهران،۱۳۶۴.

-پاینده،ابو القاسم؛نهج الفصاحه،انتشارات جاویدان علمی،تهران،۱۳۴۶.

-رضی الدین الطبرسی؛مکارم الاخلاق،مؤسسه الاعلمی للمطبوعات،بیروت،۱۹۷۲.

-فیض الاسلام،سید علینقی؛ترجمه و شرح نهج البلاغه،انتشارات آذر آبادگان،تهران،۱۳۳۶.

-قرآن مجید.

-عبد الواحد؛شرح غرر و درر درآمدی،چاپ دانشگاه تهران،۱۳۷۲.

-محسن الکاشانی؛محجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء،انتشارات اسلامی،قم،۱۳۸۲ هجری قمری.

-ناصح الدین،عبد الواحد؛غرر الحکم،به نقل از شورا در اسلام،رضا استادی،۱۳۶۴.

-نیکلسون؛مثنوی معنوی،انتشارات علمی،تهران،۱۳۷۴.

پایان مقاله

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا