دسته‌بندی نشده

مقام سوال

مقام سوال کجاست؟ در باب این‌که مقام سوال کجاست، در مورد بیان هم گفته شده. مثلاً Malekianقدمای ما می‌گفتند در این مورد، پیامبر در مقام بیان نبوده است و یا بوده است. در آن وقت باید می‌دیدیم که مقام بیان چیست. مثلاً وقتی من می‌خواستم ریاضی یاد بدهم و جمع و ضرب و تقسیم را یاد بدهم، می‌گفتم پرتقال فروشی پرتقال را خرید کیلویی ۴۰۰ تومان و فروخت کیلویی ۵۰۰ تومان و بعد می‌گویم در یک تن پرتقالی که این‌طور خرید و فروخت، حساب کنید چه‌قدر سود کرده. این‌جا من در مقام بیان نرخ واقعی پرتقال نیستم و دانش‌آموزانم نمی‌توانند بگویند پرتقال کیلویی ۵۰۰ تومان نیست. من در مقام بیان نبودم و می‌‌خواستم ریاضی را به شما یاد بدهم. این برخلاف وقتی است که من در مقام بیان نرخ اجناس هستم. آن‌جا اگر یک کلمه‌اش اشتباه باشد، شما حق اعتراض دارید، اما من این‌جا در مقام یاد دادن ریاضی‌ هستم. قدمای ما قبلاً وقتی می‌دیدند چیزی قابل دفاع نیست، می‌گفتند پیامبر در مقام بیان نبوده و می‌خواسته چیز دیگری بگوید. مثل معلم ریاضی که می‌خواسته چیز دیگری بگوید، اما اسمی از قیمت پرتقال و سیب برد. بحثی که راجع به مقام بیان است، در مورد مقام سوال هم قابل تکرار است. چه کسی در مقام سوال است؟‌ و مقام سوال کجاست؟ یک بحث را اول در مورد شرایط سه‌گانه سوال منطقی عرض کردم که سوال‌کننده باید جاهل باشد، سوال‌کننده طالب رفع جهل خودش باشد و سوال‌کننده، سوال‌شونده را قادر به پاسخ‌گویی به سوال خودش بداند. اگر سوال‌کننده، سوال‌شونده را قادر به پاسخ‌گویی نداند، سوال او منطقی نیست، بلکه سوالش دستوری است. اما یک چیزهایی هم زاید بر این لازم است.

✅شرایط بودن در مقام سوال
مقام سوال، جایی است که این سه تا شرط باشند که سوال، اصلاً سوال منطقی باشد. اما باید یک وضع و اوضاع دیگری هم وجود داشته باشد تا مقام، مقام سوال باشد. این‌‌ها لااقل سه شرطند که مقام سوال باشد.

۱️⃣ ظن قوی بر علم کافی سوال‌شونده بر پاسخ
یکی این‌که ظن قوی ببریم به این‌که سوال‌شونده، دارای علم کافی برای جواب دادن هست و همین ظن قوی کافی است. ما ظن قوی می‌بریم که معلم فیزیک ما جواب سوالات فیزیکی ما را می‌داند، اما نه بیشتر از این. اما ممکن است فیزیکدانی واقعا هم فیزیکدان باشد، اما جواب سوالی را نداند. معمولاً ما ظن قوی می‌بریم که متخصصان هر رشته‌ای دارای چنین ویژگی باشند، اما نه بیشتر از این. هیچ‌وقت نمی‌شود یقین داشت که متخصص هر رشته‌ای بتواند به همه‌ی سوالات آن رشته جواب بدهد، اما ظن قوی کفایت می‌کند.

۲️⃣ زیاد نبودن مقدمات، جهت پاسخ به سوال
دوم ‌آن‌که مقام سوال، مقامی است که مقدمات لازم برای سوال جواب دادن، آن‌قدر زیاد نباشد که در آن زمان نشود سوال را جواب داد. مثلاً انیشتین این‌جا بیاید. او نظریه نسبیت عام و خاص خود را می‌داند. اما اگر من سوال کردم و او گفت برای آن‌که به سوالت جواب بدهم، احتیاج است که پنج یا شش سال برای تو مقدماتی را بگویم و در این زمان مقدور نیست و تو باید خیلی مقدمات را در فیزیک و ریاضیات و کیهان‌شناسی طی کنی. اینجا زمان، زمان توضیح این‌ها نیست. می‌گویند این‌جا زمان، زمان طرح سوال نبود و تو نباید چنین سوالی از انیشتین می‌کردی. چون مقدمات لازم برای پاسخ به جواب تو، مقدماتی نیست که در این زمان قابل استیفا باشد و بشود آن را تحصیل کرد. مقام سوال، مقامی‌ است که در آن جواب‌دهنده بتواند در زمانی که عرفاً در اختیار دارد، مقدمات لازم را برای پاسخ‌گویی به سوال شما تهیه و تدارک کند، اما در آن زمانی که عرفاً در اختیارش هست. می‌گویند اینجا او در مقام سوال نبود و نباید چنین سوالی را می‌کردید و مقدمات پاسخ‌گویی به این سوال، مقدماتی نبوده که قابل استیفا باشد.

۳️⃣ بازداشتن سوال‌شونده از کار مهم‌تر
یک مورد سوم هم وجود دارد که جواب سوال، جواب‌دهنده را از کار مهم‌تری باز دارد. این‌جا هم می‌گویند مقام، مقام سوال نیست. خیلی‌ها در باب عبس و تولی وقتی می‌خواستند از پیامبر دفاع کنند، این را گفته‌اند. در آن داستان آمده که پیامبر داشت با اشراف قریش درباره‌ی اسلام سخن می‌گفت تا آن‌ها به اسلام رو بیاورند و چنین محاسبه کرده بود که اگر آن‌ها به اسلام روی بیاورند، عموم مردم روی می‌آورند، چون مردم تابع اکابر قومند. در همان وقت یک شخص کوری سوال نامربوطی کرد و پیغمبر عبوسی کردند. این‌جا مقام، مقام سوال نبود. چون سوال‌شونده اگر بخواهد به سوال جواب بدهد از کار مهم‌تری باز می‌ماند و ما نمی‌توانیم سوال‌شونده را از کار مهم‌تری باز بداریم و به یک کار کم اهمیتی وادار کنیم.
➖درسگفتار تحلیل فلسفی/ #مصطفی_ملکیان
————————————
کانال مقاله ها 💐 @eduarticle

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا