آرمان- آسو محمدی: روزگاری است که برخی از ناشران در قامت «مافیا» ظاهر شدهاند. طی چند سال اخیر کتاب های درسی به قدری پیچیده شدهاند که گاهی ناشران در کنار کتاب های درسی به انتشار کتاب های کمک آموزشی برای فهم بهتر مطالب میپردازند. در این میان دستهای پشت پرده در حوزه کتاب های کمک آموزشی تجارتی را رقم زده که این روزها صدای همه از وزیر آموزشوپرورش گرفته تا خانوادهها را درآورده است این در حالی است که هم مجلس و هم دولت خواستار کنترل تبلیغات بیرویه کتابهای کمکآموزشی هستند، اما صداوسیما با رویکرد کسب درآمد بیشترین حجم آگهی بازرگانی خود را به این موسسات اختصاص میدهد و کمترین اهمیتی به وجه مخرب این آگهیها نمیدهد. از این رو باید نظارتها را در این حوزه بیشتر کنیم، چراکه انتشار بیوقفه کتاب های کمک درسی بهویژه قبل از توزیع کتاب های اصلی در میان دانشآموزان ضربهزننده است و باید دست مافیا را از بازار آموزشی کوتاه کرد. روز گذشته هم سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس تاکید کرد کتابهای کمک درسی و محصولات موسسههای آموزشی به یک دکان کاسبی و مافیای بزرگ تبدیل شده و ساعتهای پرمخاطب تلویزیون به تبلیغات آن اختصاص یافته است.موضوعی که مهدی بهلولی کارشناس آموزشوپرورش درباره آن به «آرمان» میگوید: از زمان دولت دهم که سند تحول بنیادین بررسی شد این سند قبل از دولت دهم استارت خورده بود و اگر اشتباه نکنم در سال۸۵ سایت شورای عالی آموزشوپرورش آن را منتشر کرد، اسم آن را «سند ملی آموزشوپرورش» گذاشته بودند. من خودم از زبان برخی از وزرای آموزش و پرورش گذشته شنیدم که قرار بود به عنوان سند ملی باشد و همه ارکان حاکمیت خودشان را مقید به اجرا و انجام آن بدانند. بعدها تبدیل به سند تحول بنیادین شد. در واقع تبدیل به یک سند داخلی در وزارت آموزشوپرورش شد و این سند از ملی بودن افتاد. مشکل اینجاست این نهادی که در آموزشوپرورش دارد تصمیم میگیرد، حالا یا شورای عالی آموزشوپرورش یا شورای عالی انقلاب فرهنگی، توجه لازم به وظایف اجرایی خود را ندارند.
جنبه تجاری بر جنبه علمی میچربد
بهلولی ادامه داد: در همین شورای عالی انقلاب فرهنگی رئیس صداوسیما حضور دارد. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بیاید به صداوسیما بگوید که سیاستهایش را بیش از اینکه بر مبنای سود و سودآوری برای خود در نظر بگیرد باید با یک رویکرد کلی و بر مبنای همان سند تحول بنیادین در آموزشوپرورش عمل کند. این شورا در این زمینه ضعیف است و قدرت اجرایی لازم را ندارد. بنابراین شما میبینید که خود مسئولان آموزشوپرورش، صاحبنظران آموزشی و معلمان ملاک اصلی برای آموزش خود کتاب درسی است. این کارشناس آموزشی توضیح داد: اما این کتابها چون جنبه تجاریشان بر جنبه علمیشان میچربد. برای مثال کتابی برای مقطع دبیرستان نوشته میشود اما میبینید که مطالبی از مقاطع بالاتر در آن گنجانده شده است که به نظر من خلاف اصول و قواعد آموزشی است.
صداوسیما به جیب خودش نگاه میکند
بهلولی توضیح داد: چند وقت پیش من از زبان معاون متوسطه آموزشوپرورش وزارت شنیدم که میگفت که ما با مسئولان صداوسیما صحبت کردیم گفتیم شما نباید این کتابها و این موسسات آموزشی را تبلیغ کنید برای جامعه. بعد مسئولان صداوسیما گفته بودند که این موسسات میلیاردی برای تبلیغ به ما پرداخت میکنند و ما نمیتوانیم از این بودجه صرف نظر کنیم. کاری که صداوسیما انجام میدهد مطمئنا بیش اینکه به بنیاد علمی و فرهنگی ما کمک کند، پایه و مبنای تجاری و پولی دارد و فقط به جیب خودشان نگاه میکنند و کاری به این ندارد که این موضوع چقدر به آموزش و پرورش دانشآموزان در جامعه لطمه میزند.زهرا ساعی همچنین اضافه کرد: کتابهای کمک درسی باید به ندرت و محدود باشد و فقط برای برخی مقاطع تحصیلی منتشر شود؛ همانگونه که در گذشته کتابهای کمک درسی مربوط به سال آخر دبیرستان بود و روی مهارت تست زنی تمرکز بیشتری داشت. ساعی به ایرنا گفت: اکنون کتابهای کمک درسی به مقطع دبستان رسیده و استرس، نگرانی و دلهره به سنین پایین منتقل شده است؛ در حالی که دانشآموزان باید آرام و بدون دغدغه باشند و آموزش، ورای این مسائل است. آموزش یعنی مهارتآموزی که باید به صورت تئوری و عملی باشد؛ در حالی که ما فقط میخواهیم ذهن دانشآموزان را کانالیزه کنیم و یک بعدی بار بیاوریم تا فقط به تست و کتاب و نمره فکر کنند. سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس درباره نامه وزیر آموزشوپرورش به رهبر معظم انقلاب درباره تبلیغات پرتعداد و ناسالم برخی موسسههای آموزشی در رسانهها افزود: دغدغه وزیر آموزشوپرورش به نوعی به خواسته خانوادهها و والدین دانشآموزان تبدیل شده است. او ادامه داد: تبلیغات صداوسیما در این زمینه حتی خانوادههایی را که از نظر مالی مشکل ندارند دچار مشکل کرده است؛ ساعی با گلایه از عملکرد صداوسیما تصریح کرد: در برنامه ششم توسعه، به صداوسیما تکلیف شده است که در برخی مسائل مانند اعتیاد، برنامههای آموزشی و تبلیغاتی داشته باشد و برای آن مدت زمان تعیین شده است اما صداوسیما به بهانههایی مانند نداشتن بودجه به این تکلیف خود عمل نمیکند اما تبلیغات سودآور را انجام میدهد. با همه این صحبتها نیاز دانشآموزان، عطش ناشران کتاب های کمکآموزشی را بیشتر کرده است. ناشرانی که سودهای میلیاردی به جیب میزنند و در مقابل موجب هجوم خانوادهها با تبلیغات فراوان برای خرید میشوند. آنچنان که اگر ناشران بخواهند در طول سال چند صد جلد از کتاب های کمک آموزشی را بفروشند؛ آن میزان در هفته اول و دوم مهر که هنوز کتاب های اصلی توسط معلمان آموزش داده نشده، خریداری میشوند و در این میان هزینههایی به دوش خانوادهها گذاشته میشود.