قتلو جنایت حکمرانان و وابستگان درباری در تاریخ ایران

تمامی تاریخ ایران شاهدی است بر تجاوزهای متعدد و مداوم به جان و مال مردم.
گذشته از غصب مال و اموال مردم، ایران کشوری بود که در آن شاهان و شاهزادگان نه فقط به وسیله دشمنان بلکه توسط بستگان خود نیز به قتل می رسیدند و یا کورو اخته و… می شدند. شمار شاهزادگان ساسانی که در حین شکار برای همیشه مفقود یعنی «در مرداب غرق» شدند یا به دست بستگان خود کور شده و به قتل رسیدند قابل ملاحظه است.
در ایران بعد از اسلام و طی قرن هایی که به متحد شدن دوباره ایران در دوره صفوی انجامید، همین سنت برقرار بود. تاریخ صفویان نیز سرگذشت بی پایانی است از قتل و کور کردن اعضای خاندان سلطنتی. بگذریم از دیوانیان و مردم عادی. برای نمونه اسماعیل دوم به وسیله بستگانش به قتل رسید، محمد خدابنده را کور کردند و عباس اول حتی یکی از پسران خود را سالم نگذاشته بود که بتواند به عنوان جانشینش بر تخت بنشیند. نادرشاه افشار، غلام اسیر یکی از ایلات، که بعدها به راهزنی پرداخت، سپس سردار بزرگ و بنیانگذار سلسله افشار شد، فرزند خود را در یک حمله عصبی کور کرد. آغامحمدخان قاجار، شاهرخ را (که به دست دیگران کور شده بود) برای افشای محل اختفای گنجینه هایش چنان وحشیانه شکنجه کرد که به رغم اعتراف زنده نماند. خود آغامحمدخان در نوجوانی و در پی شکست طایفه اش در جنگ با قبیلهای دیگر اخته شده بود. هنگام فتح کرمان، او آن قدر مردم آن شهر را کور و اموالشان را غارت کرد که عواقب مخربش هنوز گریبانگیر آن منطقه است. «سلاطین» زندیه که سرانجام به وسیله آغامحمدخان سرنگون شدند، برخلاف افسانه رایج، در برادرکشی و خیانت به اعضای خاندان خود مهارت بسزایی داشتند. دامنه این پدیده حتی به اواسط قرن نوزدهم میلادی هم می کشد. عباس میرزای ملک آرا پسر دوم و محبوب محمدشاه، نزدیک بود در سن یازده سالگی به دست برادر بزرگش، ناصرالدین که بعدها به تخت نشست به قتل برسد. عباس میرزا جان خود را مدیون مداخله سفرای مهم خارجی و دولتهای متبوعشان می داند. اما ضمنا اموال شخصی اش مصادره شد. و لوازم خانه اش را ماموران برادرش غارت کردند. سرنوشت اهل دیوان خود فصل بزرگ دیگری است. سرانجام دهشتناک وزیران اعظم، مجدالملک یزدی، خواجه شمس الدین جوینی (که خود در به قتل رساندن اولی سهیم بود) و خواجه رشیدالدین فضل الله به دست ایلخانان مغول چندان معروف است که احتیاج به توضیح ندارد. این در مورد فرمان شاه صفی مبنی بر قتل عام خیانت بار خاندان امام قلی خان (سردار بزرگ صفوی که جزیره هرمز را دوباره تصرف کرد و حاکم فارس شد) نیز صادق است. همین طور سرنوشت وحشتناک حاج ابراهیم کلانتر، اعتمادالدوله! به دست فتحعلیشاه و نیز قتل قائم مقام و امیرکبیر به فرمان محمدشاه و پسرش ناصرالدین شاه، قتل تیمورتاش و سردار نصرت الدوله و دیگران به فرمان رضاشاه پهلوی از جمله این موارد است.
جامعه شناسی نخبه کشی، علی رضاقلی
کانال مقاله ها 🌹 @eduarticle
