تقریباً به فاصله صدسال از طاعون اسپانیایی، معروف به همه گیری ۱۹۱۸ که نزدیک به یک سوم جمعیت آن دوران زمین را مبتلا کرد و منجر به مرگ حدود ۵۰ میلیون نفر شد، جهان دچار همه گیری COVID19 شد که تاکنون بیش از ۶۰۰ هزار کشته بر جای گذاشته است. صد البته در این صد سال اتفاقات بسیار زیادی رخ داده که تغییر جایگاه علم، فناوری و نهاد دانشگاه موضوع این نوشتار است.
شباهت های زیادی در مورد تأثیر و تأثر نظام آموزش عالی از این دو همه گیری وجود دارد. تعطیلی کلاس ها، قرنطینه دانشجویان مشکوک به بیماری، الزام پوشیدن ماسک برای همه کارمندان و دانشجویان اتفاقات آشنایی است که دانشگاه ها در هر دوی این همه گیری ها به فاصله صد سال تجربه کرده اند، اما در همه گیری کرونا، رشد فناوری و بالأخص روش های ارتباطی آنلاین سبب شد تا واکنش دانشگاه ها از جنبه آموزشی، صرفاً به بحث سلبی تعطیلی کلاس ها و منع حضور فیزیکی افراد محدود نشود. استمرار و برگزاری کلاس های درس به صورت آنلاین که مرهون فناوری-های توسعه داده شده در دو دهه اخیر است به کشورهای دارای زیرساخت مناسب ارتباطی این امکان را داد تا بخش عمده ای از فعالیت های آموزشی استمرار داشته باشد. اگرچه زیرساخت های آنلاین تدریس چندین سال است که وجود دارد و توسط دانشگاه ها به صورت محدود به کار گرفته می شود، این همه گیری، توفیقی اجباری شد تا دانشگاه ها حداقل برای مدتی کوتاه مجبور به استفاده حداکثری از این سامانه ها شوند. اگرچه شکی در این نیست که کلاس های آنلاین با کلاس های حضوری تفاوت دارند، ولی نتیجه برای بسیاری از فعالان آموزش عالی، از جمله استادان و دانشجویان، غیرمنتظره بود. به بیان دیگر، کلاس های آنلاین بسیار موفقیت آمیزتر از چیزی که پیش از این به نظر می آمد، شد. درصد قابل توجهی از استادان گفته اند که حتی پس از فروکش کرونا نیز به استفاده جانبی از سیستم های آنلاین ادامه می دهند.
به لطف زیرساخت های مناسب و سامانه های آنلاین توسعه داده شده در دهه اخیر، ایران نیز از جمله کشورهای موفق در استفاده از سامانه های آنلاین برای استمرار فعالیت های آموزشی محسوب می شود. مطابق آمار وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، به طور میانگین نزدیک به ۸۰ درصد از کلاس-های درس در دوران کرونا در بستر آنلاین ارائه شده است. با این وجود، ارزیابی دقیق کارآمدی آموزش آنلاین نیازمند بررسی های بیشتر است و هنوز برای نتیجه گیری در این زمینه زود است. سابقه چند صد ساله آموزش های حضوری سبب شده است تا بسیاری از مشکلات این شیوه آموزش به تدریج کشف و راه حل هایی برای آن پیشنهاد شود. این امر که آموزش مجازی بتواند به صورت مستمر و دائم جایگزینی برای آموزش حضوری باشد، سوال مهمی است که جواب آن را نمی توان بر پایه موفقیت آموزش مجازی در چندماه بحران کرونا به دست آورد.
علی رغم تلاش های وسیع پژوهشگران، حداقل تا ابتدای تابستان ۲۰۲۰ وضعیت تفاوت چندانی با همه گیری ۱۹۱۸ نمی کند و هنوز درمان روشنی برای این بیماری کشف نشده است. با این وجود در این صد سال نهاد دانشگاه دچار تغییرات اساسی شده است و امروزه شاهد تولد دانشگاه هایی هستیم که خود را دانشگاه نسل سوم می نامند. دانشگاه هایی که با ویژگی هایی چون ارزش آفرینی، کارآفرینی، بین المللی بودن و پاسخگویی به نیازهای جامعه جهانی شناخته می شوند. از این نظر، بررسی و مقایسه شیوه مواجهه دانشگاه های فعلی با بحران کرونا و مقایسه آن با دانشگاه های صدسال پیش، سنگ محکی خوب برای ارزیابی جایگاه دانشگاه در جامعه امروز خواهد بود.
می توان گفت که غلبه بر طاعون اسپانیایی هیچ گاه به واسطه تلاش های علمی ممکن نشد. این همه گیری در تابستان ۱۹۱۹ به پایان رسید چرا که همه افراد مستعد کشته شدند یا نسبت به آن ایمن شدند. به عبارت دیگر، فروکش این بیماری به خاطر این بود که تا جایی که می توانست افراد را مبتلا کرد و به کام مرگ کشاند. جدای از این می توان گفت که یک تلاش علمی یکپارچه جهانی نیز برای یافتن راه حل این مشکل به وجود نیامد. تعطیلی دانشگاه ها در آن زمان در واقع به معنای تعطیلی بخش عمده پژوهش و تحقیقات نیز بود و تنها مراکز معدود و خاصی در کشورهای توسعه یافته به تحقیق روی این بیماری پرداختند. این امر تا حد زیادی طبیعی است چرا که بدون وجود ساختارهای مجازی و برخط و امکانات ارتباطی پیشرفته در یک قرن پیش، با منع حضور فیزیکی و آمد و شد افراد، عملاً کار زیادی از کسی بر نمی آمد.
جنبه دیگری که در همه گیری جدید برجسته شده است، بحث پژوهش و نقش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در این زمینه است. بزرگترین امیدواری بشر در مواجهه با بحران هایی چون همه گیری، کشفیات علمی و به طور خاص تولید واکسن و داروهای مناسب است. با این وجود، تفاوت های بسیار عمیقی از جنبه پژوهشی در مواجهه دانشگاه های معاصر با بحران هاپدید آمده است.
در طی ۴ ماه نخست شروع همه گیری، نهادها و مجامع بین المللی اقدام به تعریف و تخصیص گرنت های پژوهشی برای حمایت از محققان فعال در این حوزه کردند. تنها اتحادیه اروپا اقدام به تخصیص نزدیک به ۱۰ میلیارد یورو برای حمایت از پژوهش و نوآوری مرتبط با کرونا کرد. این رقم حدود نیمی از بودجه کل سالانه ناسا در آمریکا محسوب می شود. درخواست و دریافت این گرنت ها برای پژوهشگران سراسر دنیا آزاد است و تیم-های بین المللی از امتیاز مضاعف برای دریافت آن ها برخوردار شدند. در کنار این حمایت ها، اضطرار به وجود آمده نیز سبب شد تا بسیاری از محققان سمت و سوی تحقیقات خود را به طرف حوزه های مرتبط با کرونا مایل کنند. مطابق آمار وبسایت سازمان بهداشت جهانی، تنها تا ابتدای تابستان ۲۰۲۰، یعنی حدود ۵ ماه پس از شروع همه گیری، نزدیک به ۳۷ هزار مقاله نمایه شده مرتبط با کرونا به چاپ رسیده است که مطابق روند فعلی پیش بینی می شود تا هرماه دوبرابر شود. به این عدد بایستی هزاران پژوهش درحال انجام را نیز اضافه کرد که نتایج اولیه آن ها در سایت های آرشیوی موجود است. این عدد حتی در مقایسه با حوزه های پررونق علمی نیز شگفت آور است. این انطباق و انعطاف سریع پژوهش های علمی به یک موضوع روز از چند جنبه قابل تحلیل است. اول این که رشد بین المللی سازی در آموزش عالی که پژوهشگران سراسر دنیا را زیر یک چتر واحد قرار داده است، سبب شده تا آگاهی از پژوهش های موجود و تکمیل و جلوبردن آنها بسیار ساده شود. صدالبته خود این امر مرهون پیشرفت-های رخ داده در فناوری های ارتباطی است. مسئله بعدی اهمیت تعداد مقاله برای حل مشکلات است. روشن است که احتمالاً در چندسال آینده، راه حل کشف شده برای این ویروس در قالب یک مقاله ترویجی قابل ارائه است. با این وجود چون همیشه، معما چون حل شود آسان شود. در واقع نباید حجم بالای مقالات منتشرشده و عدم موفقیت حال حاضر پژوهش ها را دلیلی بر این دانست که حجم تعداد مقالات شاخص مناسبی برای حل مشکلات نیست.
به علاوه روشن است که با توجه به ماهیت مبهم ویروس کرونا و عدم قطعیت هایی که پیرامون آن وجود دارد، بسیاری از این مقالات را نمی توان شامل یافته هایی قطعی برای حل این مشکل دانست. با این وجود بسیاری از این مقالات هنوز نتوانسته اند نقش روشنی در سیاست گذاری های جهانی و ملی و همچنین فرهنگ عمومی ایفا کنند. بخشی از این مشکل به این بر می گردد که برای این که یافته های علمی بتوانند در عمل نقش ملموسی ایفا کنند، بایستی به درجه ای از ثبات و پذیرش در میان جامعه علمی و همچنین نهادهای سیاست گذاری برسند و وضعیت کنونی پژوهش درحوزه کرونا با این ایده آل فاصله دارد. این در واقع ایراد جالبی است که بحران کرونا مطرح کرده است. سرعت بروز و احتمالاً فروکش کردن این بحران آن قدر بالاست که بخش عمده ای از پژوهش های انجام شده در مورد آن در زمان مقتضی، به کار نمی آیند. در اینجا، احتمالا فقط بخش کوچکی از پژوهش ها که مستقیما به تولید دارو و واکسن مربوطند، کاربرد اساسی دارند.
نکته بعدی این است که تنوع رشته هایی که به پژوهش در حوزه کرونا ورود کرده اند حیرت انگیز است. متأسفانه داده های علم سنجی موثقی از حجم پژوهش های انجام شده در دوران همه گیری ۱۹۱۸ در دست نیست. علی رغم این که احتمالاً در زمان آن همه گیری این صرفاً پزشکی بود که بار تحقیقاتی محدود این موضوع را به دوش می کشید، هم اکنون رشته های مختلف مهندسی، علوم پایه و حتی علوم انسانی و اجتماعی نیز به این موضوع ورود کرده اند و از چشم انداز خود بصیرت های ارزشمندی را مطرح کرده اند. این ناشی از بلوغ فکری بشر درمورد نقش علم و پژوهش است. جالب است بدانید که حتی در حوزه ای چون فلسفه که به ظاهر بی ارتباط ترین حوزه به موضوع کرونا است تا کنون ۱۵ مقاله فلسفی مربوط با کرونا در مجلات معتبر نمایه شده به چاپ رسیده است. یک مساله پزشکی صرفاً آثار پرشکی ندارد؛ مسائل فنی، فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی متعددی نیز در عرض این مساله مطرح شده اند. در عین حال، انتظار یک راه حل محض پزشکی برای این مساله ساده اندیشانه است. شاخه های مختلف مهندسی و همچنین علوم اجتماعی به همان اندازه پزشکی در این زمینه اهمیت دارند. اهمیت شکل دهی به رفتارهای اجتماعی مردم در جلوگیری از انتشار ویروس کرونا اگر مهم تر از تلاش های موجود برای کشف واکسن نباشد، کم اهمیت تر نیز نیست. تمام این ها علاوه بر بروز حوزه-های علمی میان رشته ای و چندرشته ای در چند دهه اخیر است که با مشارکت متخصصان چندین حوزه به حل مسائل می پردازند. این تغییر که یکی از شاخصه های علم ورزی در چنددهه گذشته است و از ممیزات دانشگاه های نسل سوم محسوب می شود به خوبی خود را در مواجهه دانشگاه ها با بحران کنونی نشان داده است.
حالت اضطرار جهان شمولی که بحران هایی چون همه گیری ها ایجاد می کنند سبب می شود تا دانشگاه ها پژوهش های خود را، حداقل به صورت موقت، کاملاً معطوف به حل این مشکلات کنند. گرچه بحران کرونا یک حالت استثنایی محسوب می شود، ایده آل دانشگاه های نسل سوم این است که خروجی آنها به صورت به روز و منعطف به نیازهای جامعه بپردازد و این مساله یک رویه و نه استثناء باشد. به بیان دیگر، حتی زمان که جوامع با یک اضطرار دست به گریبان نیستند، انتظار می رود تا اولویت و نگاه دانشگاه به صورت خودانگیخته به حل مسائل روز جامعه باشد. دیگر صرف پژوهش و علم آموزی ارزش ندارد. بلکه این آموزش و پژوهشی که به تولید محصول و ارائه راه حل می انجامد است که فلسفه وجودی یک دانشگاه نسل سوم است. صدالبته نباید انتظار داشت که دانشگاه ها بتوانند به سرعت مشکلات جامعه را حل کنند. هما ن طور که در مورد کرونا هم شاهد آن هستیم گاهی حل یک مشکل مدت زمان زیادی به درازا می کشد و هزینه و تلاش جمعی زیادی را می طلبد. ولی چیزی که روشن است این است که دست روی دست گذاشتن همیشه هزینه برتر خواهد بود. جنبه دیگر دانشگاه های نسل سوم، کارآفرینی و تولید محصولات دانش بنیان است. اگرچه تاکنون درمانی برای ویروس کرونا کشف نشده است، اما گستره محصولات دانش بنیان تولیدشده در دانشگاه ها تحسین برانگیز است. نرم افزارهای پایش و هشدار گسترش کرونا (مانند نرم افزار ماسک دانشگاه صنعتی شریف)، سامانه های هوش مصنوعی کمک کننده به تشخیص بیماری با استفاده از تحلیل داده، بومی سازی و تولید دستگاه های تنفس مصنوعی و تولید کیت های تشخیص پیشرفته، تنها بخشی از محصولات تولیدشده توسط دانشگاه های کشور و شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فناوری بوده است که در برخی از موارد حتی به حد صادرات به بازارهای جهانی نیز رسیده اند. از این لحاظ می توان گفت که اگرچه ضربه کرونا به بسیاری از کسب وکارها مهلک بوده است، دانشگاه ها توانسته اند کریدورهای جدیدی برای کارآفرینی و تولید محصول پیدا کنند و این دقیقاً وجه ممیزه دانشگاه های نسل سوم است. در واقع زمانی که کسب وکارهای سنتی به بن بست می خورند، کسب وکارهای دانش بنیان می توانند راه جدیدی برای رشد بیابند. البته نباید منکر شویم که بخش عمده ای از ارتباطات صنعتی دانشگاه ها نیز به دنبال تعطیلی های رخ داده دچار کاهش و اختلال جدی شده است.
در چند دهه گذشته، دانشگاه ها دچار تحول بزرگ دیگری نیز شده اند که بین المللی سازی نام دارد. بین المللی سازی آموزش عالی که امروز یک هنجار پذیرفته شده برای دانشگاه ها محسوب می شود در پی همه گیری کرونا دچار گسست بزرگی شده است. برنامه های تبادل استاد و دانشجو، برگزاری نشست های مختلف علمی و انجام پروژه های مشترک فعالیت هایی بودند که با شروع همه گیری دچار توقف کامل شدند. این مساله البته خیلی به طول نینجامید. مشابه کلاس های درس، دانشگاهیان خیلی زود دریافتند که سامانه های آنلاین می توانند مسیری جدید برای حفظ تعاملات بین المللی علمی بازکنند. برگزاری وبینارهای بین المللی و برگزاری همایش ها و کارگاه های متعدد با حضور صدها محقق از سراسر جهان تجربه های جالبی بود که تنها در این زمان بسیاری از دانشگاه ها به دست آوردند. اگرچه حضور مستقیم فیزیکی مزیت های زیادی دارد، با این وجود به سختی بتوان از مزیت-های چشمگیری چون صرفه جویی بسیار زیاد در هزینه ها و همچنین رهایی از مشکلاتی چون صدور ویزا چشم پوشید. انتظار بر این است که حتی پس از فروکش کرونا، ارتباطات مجازی بین المللی به عنوان رقیبی جدی برای ارتباطات فیزیکی مطرح شود و باقی بماند. در نهایت مهم است که از دیگر جنبه های اثرگذاری اجتماعی دانشگاه ها غافل نشویم. در طول بحران، دانشگاه ها و دانشگاهیان از جمله دانشجویان، استادان و کارمندان نقش شایانی در کمک های اجتماعی داشته اند. فعالیت های جمعی در تولید ماسک و مواد ضدعفونی کننده و فرهنگ سازی رعایت اصول بهداشتی با شکل دهی پویش های مختلف از جمله این فعالیت هاست. این فعالیت ها که ناشی از روحیه همبستگی و احساس مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان به عنوان طبقه نخبه جامعه است همیشه وجود داشته تا جایی که در همه گیری ۱۹۱۸ نیز، سالن های ورزشی دانشگاه استنفورد آمریکا به بیمارستان تبدیل شد و دانشجویان سالم به پرستاری از مریضان پرداختند.
رایج است که می گویند که مرد را بایستی در شرایط سخت شناخت. نهادهای علمی را نیز بایستی در شرایط بحران هایی که رفع آنها، نیازمند علم است شناخت. اگرچه هنوز علم، راه حل قاطعی برای همه گیری کرونا ارائه نداده است، با این وجود سنگ عیار بسیاری از مؤسسات آموزش عالی در مواجهه با این همه گیری به خوبی سنجیده شده است. گرچه دانشگاه ها به طور کلی در مساله کرونا نمره قبولی می گیرند، با این وجود حتی پس از حل معضل کرونا، مسئولیت دانشگاه ها برای بازسازی اقتصادهای آسیب داده و زندگی های متأثرشده بسیار سنگین خواهد بود. به بیان دیگر، آزمون کرونا برای دانشگاه های مدعی نسل سوم با به پایان رسیدن این بحران تمام نمی شود. بلکه مشارکت فعالانه دانشگاه در حل مشکلات و چالش های به جا مانده از این همه گیری است که نتیجه نهایی را نشان خواهد داد.
عبدالرضا سیم چی*علیرضا کاظمی**