🔻مزلو، در دو کتاب خود، یکى Motivation and Personality (= انگیزش و شخصیت) (چاپ نخست ۱۹۵۴ و ویراستۀ دوّم ۱۹۷۰)و دیگرى Towards a Psychology of Being (= به سوى یک روانشناسی بودن) (چاپ نخست ۱۹۶۲ و ویراستۀ دوّم ۱۹۶۸)که هر دو نیز به فارسى ترجمه شده اند، این مؤلّفهها را براى خودشکوفاشدگان برمیشمرد:
۱-عالم واقع را به نحو کارآمدى ادراک میکنند و میتوانند بییقینى و عدمقطعیت را تحمّل کنند و بپذیرند.
۲-خود و دیگران را به همان صورتى که هستند قبول دارند.
۳-چه در مقام فکر و نظر و چه در مقام فعل و عمل به صرافت طبع خود التزام میورزند.
۴-در کار و زندگى، همّ و غمّشان معطوف به حلّ مسایل و رفع مشکلات است، نه اینکه خودمحور باشند.
۵-شوخطبعى فراوان دارند.
۶-میتوانند به زندگى نظر آفاقى (=عینى) داشته باشند.
۷-بسیار خلاّق و اهل ابتکار و نوآورىاند.
۸-نسبت به فرهنگآموزى و همرنگ دیگران شدن مقاومت میورزند امّا از صِرْفِ مخالفخوانى و خِلافِعُرْف بودن نیز لذّت نمیبرند، بلکه فقط دغدغۀ این دارند که فهم و تشخیص خود را براى خاطر دیگران فراموش و فدا نکنند.
۹-دغدغۀ بهروزى و سعادت همۀ انسانها را دارند.
۱۰-میتوانند تجارب اساسى زندگى را عمیقاً درک کنند و قدر بگذارند.
۱۱-فقط با معدودى از انسانها مناسبات و روابط عمیقِ ارضاکننده برقرار میکنند.
۱۲-احساس اوجگیرى (Peak Experience) دارند، یعنى احوالى دارند که در آنها احساس میکنند که قید و بندهاى زمانى و مکانى از هم گسیختهاند و از میان برداشته شدهاند و خود به جذبه و حیرت و خشیت درافتادهاند.
۱۳-احساس نیاز شدید به خلوت و حریم خصوصى و تنها ماندن با خود دارند.
۱۴-گرایشهاى آزادمنشانه و خالى از جزم و جمود و تعقیب دارند.
۱۵-معیارهاى اخلاقى را به قوّت و شدّت تمام پاس میدارند و رعایت میکنند.
به نقل از استاد ملکیان