یکی از نخستین مشکلاتم در شروع کار شیوه امتحان گرفتم بود. امتحاناتم بصورت اُپن بوک بود. یعنی کتابی که قرار بود از آن امتحان بگیرم و سئوالات هم فقط ازآن کتاب بود، دانشجویان میتوانستند آنرا بجلسه امتحان بیاورند. سه یا چهار سئوال از کتاب طرح میکردم و از دانشجویان میخواستم که به هر سئوال در حداکثر ۱۰ یا ۱۵سطر پاسخ بدهند.خیلی از دانشجویان باعتبار اینکه کتاب را میتوانند با خودشان به امتحان بیاورند و سئوالات هم صرفا از آن کتاب است، کتاب را مطالعه نمیکردند یا حداکثر نگاه سرسری بان میانداختند. در امتحان هم از روی کتاب کپی میکردند. خیلی ها هم رعایت حدنصاب سطور را نمیکردند و برای هرسئوال یکی دوصفحه مینوشتند.اوراق امتحانی را که یکی دوجلسه بعد به آنها سرکلاس برمیگرداندم بهت زده و مبهوت میشدند. بسیاری تک گرفته و افتاده بودند.”صفر”هم درمیانشان کم نبود. بیشترین کامنتی که در برگه ها نوشته بودم این جمله بود: “سئوال چیست؟”
🔹بسیاری از دانشجویان که از ایده امتحان اُپن بوک درابتداء بوجد آمده و از مصیبت حفظ کردن خلاص شده بودند بتدریج متوجه میشدند که” عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها”. البته برخی هم کتاب را عمیقا مطالعه و درستتر گفته باشم “فهم” کرده بودند. بتدریج دانشجویان در میافتندکه بجای حفظ کردن “ماچگونه ماشدیم”، “سنت و مدرنیته پیرامون ایران عصر قاجار و ورود مدرنیته به ایران “، “مقدمه ای برانقلاب اسلامی” ،” ایران بعد از عصر رضاشاه” و… میبایستی آنها را قادر شوند نقد کنند. یعنی بگویند نقاط ضعف و کاستیهای آن آثار کدام هستند واگر حرف جدیدی درآنها آمده آن حرف کدام است؟
🔹اما مشکل اساسیتر با روسایم بود. آقای سلطانی مسئول آموزش به دکترصفایی ریاست دانشکده اظهارداشتند که بردن کتاب درجلسه امتحان نقض مقررات آموزشی است.مسئولین دانشگاه آزاد هم که حق التدریس درس میدادم اجازه نمیدهند دانشجویان کتاب همراهشان ببرند ومیگویند استاد بیجا کرده اجازه داده. دکترجاسبی من را خواستند وفرمودند مقررات بکنار، “این چه امتحانی میشود که دانشجویان همان کتابی را که قراره امتحان بدهند با خودشان بیاورند سرجلسه امتحان؟”
منهم ایستادگی کردم و بعنوان اعتراض حاضر نشدم سئوال بدهم.دانشکده حقوق کوتاه آمد اما دانشگاه آزاد برایم درس نگذاشتند.| دکتر زیباکلام