پیرامون یادگیری

اهمیت و چگونگی آموزش نکات فرهنگی در کلاس آموزش زبان فارسی

مقدمه: آموزش زبان فارسی اکنون با اهداف متفاوتی در سراسر دنیا جریان دارد. عده‌ای برای آشنایی با فرهنگ ایران به یادگیری زبان فارسی می‌پردازند و زبان برای آنها به عنوان بخش مهمی از فرهنگ اهمیت دارد. 
عده‌ای نیز با رویکردهای زبان‌شناسانه به بررسی فارسی می‌پردازند و عده دیگری هم به دلیل علاقه به ادبیات فارسی مشغول یادگیری این زبان هستند. در این میان عده‌ای فارسی‌‌آموز نیز غیرایرانیانی هستند که بنا به مقتضیات زندگی خود، مثلاً کار کردن در یک شرکت تجاری یا ازدواج با فردی ایرانی در ایران زندگی می‌کنند. بسیاری از کسانی که در دوره‌های «مرکز بین‌المللی زبان فارسی» ثبت نام می‌کنند، از این گروه هستند. برای این افراد به خصوص در ماه‌های آغازین ورود به ایران بسیار ضروری است که هرچه سریعتر با ایرانیان وارد ارتباطات اجتماعی شوند. در این میان نقش کلاس‌های زبان فارسی و نقش معلمان فارسی نقشی فراتر از ارائه آموزش صرف زبان است.

 سارا سیاوشی/بخش نخست/ روزنامه اطلاعات

معلم زبان فارسی و تدوینگران مواد درسی برای اینگونه کلاس‌های فارسی باید به این نکته بیندیشند که زبان‌آموزانی با فرهنگ‌های متفاوت وارد ایران شده‌اند و برای کوچکترین نیازهای ارتباطی خود به کمک احتیاج دارند. بسیاری از آنان درگیر سوء تفاهم‌های زبانی و فرهنگی می‌شوند و معلم زبان با آموزش صحیح نکات فرهنگی در کلاس زبان می‌تواند نقش مهمی در کم کردن بار اضطراب روحی ناشی از وارد شدن به یک فرهنگ بیگانه برای آنان داشته باشد. هدف نخست این مقاله بیان اهمیت آموزش نکات فرهنگی در کلاس است و هدف دوم آن ارائه چند پیشنهاد به معلمان و مؤلفان در این راستاست.

گرچه زبان تا حد زیادی به خودی خود بازگوکننده فرهنگ گویشوران است، اما این امر برای بعضی از اهداف آموزشی کافی نیست. در واقع در آموزش زبان فارسی نیز همچون آموزش دیگر زبان‌ها باید به هدف زبان‌آموزان توجه شود. معلم باید اهداف زبان‌آموزان را بداند. این مقاله بیشتر به ضرورت آموزش فرهنگ در کنار آموزش زبان فارسی برای زبان‌آموزانی که در جامعه ایران به یادگیری می‌پردازند، نوشته شده است؛ گرچه پیشنهادهای ارائه شده در اینجا می‎تواند برای معلمان فارسی در دیگر نقاط جهان هم مفید باشد. باید توجه داشته باشیم که ممکن است زبان فارسی افغانستان و تاجیکستان هم مورد توجه زبان‌آموز باشد که در این صورت دانستن و آموزش فرهنگ فارسی‌زبانان این دو جامعه برای معلم فارسی اهمیت پیدا می‌کند.

*فرهنگ چیست؟ آموزش فرهنگ چیست؟

فرهنگ عبارت است از الگوی عمومی رفتار انسانی که شامل افکار، ارتباطات، زبان، اعمال، عقاید، ارزش‌ها، عادات، احترامات، مراسم، روش‌های تعامل اجتماعی و نقش‌ها، روابط و رفتارهای مورد انتظار در میان یک گروه نژادی، قومی، مذهبی یا اجتماعی است، همراه با توانایی انتقال آن به نسل‌های بعدی(Goode, Sockalingam,Brown& Jones, 2000).

بنابراین فرهنگی که با زبان تداعی می‌شود، تنها این نیست که جشن‌ها، آوازها و اشعار عامیانه یا عادات و لباس‌های یک ناحیه را که زبانی به آن تکلم می‎شود، در چند درس بگنجانیم و آن را آموزش فرهنگ بنامیم. 

فرهنگ مفهوم گسترده‎تری دارد و با بسیاری از مفاهیم زبانی که در کلاس‌های زبان آموزش داده می‌شود، به هم وابسته است. گاهی یادگیری زبان به هدف یادگیری فرهنگ است و گاهی برعکس، کسانی تصمیم می‌گیرند فرهنگ را برای تسهیل زبان‌آموزی بیاموزند.

این نظر که آموزش فرهنگ برای آموزش زبان دوم مهم است، نظر تازه‌ای نیست. اما در بسیاری موارد، مفهوم فرهنگ بسیار تقلیل‌یافته در نظر گرفته می‌شود و معلمان فارسی تنها به فعالیت‌هایی چون بازدید از اماکن تاریخی ـ سنتی، معرفی غذاهای ایرانی و معرفی شاعران و نویسندگان ایرانی کفایت می‌کنند. در حالیکه منظور از فرهنگ در آموزش زبان کسب مهارت ارتباط برقرار کردن بهتر با افراد جامعه زبانی است.

در واقع دو مفهوم از فرهنگ در آموزش زبان و نزد معلمان زبان وجود دارد. عده‌ای آموزش فرهنگ را به معنای آشنا کردن زبان‌آموزان با ادبیات، تاریخ و مراسم مهم ملی و مذهبی می‎دانند. این عده تلاش می‌کنند با تهیه متونی درباره عید نوروز، شب یلدا، تعزیه، مراسم عروسی و … به آموزش فرهنگ در کلاس درس بپردازند. این آموزش گرچه مفید است، اما مفهوم دوم فرهنگ را پوشش نمی‌دهد. مفهوم دوم آموزش فرهنگ این است که معلمان فعالیت‌ها و موادی طراحی کنند و در کلاس استفاده کنند که هدف آنها تسهیل ارتباطات اجتماعی زبان‌آموزان با گویشوران بومی باشد. بنابراین لازم است که انواع موقعیت‌های اجتماعی و واکنش‌های صحیح فرهنگی در کلاس درس آموزش داده شده و تمرین شود. زبان‌آموزان باید بتوانند احترام، اعتراض، پرخاش و حتی تحقیر را از کلام و حالات فارسی‎زبانان در طول ارتباطات خود درک کنند و پاسخ فرهنگی مناسب به آنها را بدانند.

البته هدف از آموزش نکات فرهنگی این نیست که زبان‌آموزان خارجی باید لزوماً مانند ایرانیان رفتار کنند، بلکه باید بتوانند به این حد برسند که رفتارهای معنی‌دار فارسی‌زبانان را برپایه رفتارهای فرهنگی ـ اجتماعی جامعه خود پردازش نکنند. زیرا موجب سوء تفاهم شده و ارتباط به درستی برقرار نمی‎‌شود. (ضیاء حسینی، ۱۳۸۵)

* اهمیت فرهنگ در آموزش زبان دوم 

از آنجا که زبان یک ابزار ارتباطی است و هدف از آموزش زبان آموزش مهارت ارتباط است، نباید جنبه‎های دیگر ارتباط را در کار آموزش نادیده گرفت و آموزش نکات فرهنگی نوعی آموزش مهارت ارتباطی است. آموزش نکات فرهنگی از دو جنبه اهمیت دارد. اول آنکه همانطور که گفته شد، آگاهی زبان‌آموزان را به تفاوت‌های فرهنگی بالا می‌برد و به آنان کمک می ‎کند رفتارهای (کلامی و غیر کلامی) جامعه‎ای که زبان آن را می‌آموزند، به درستی درک و تفسیر کنند.

دومین اهمیت آموزش فرهنگ کمک به یادگیری زبان است. یادگیری دستور زبان خارج از بافت تبدیل به آموزش موضوعی انتزاعی مانند ریاضی می‌شود و کمکی به مهارت ارتباطی نمی‌کند. لادو (۱۹۵۷) بیان می ‎کند که نداشتن توانش فرهنگی در زبان دوم باعث ترجمه از زبان اول به زبان دوم می‌شود و از آنجایی که در مورد دستور معمولاً نمی‎توانیم هم‌ارزی میان دو زبان پیدا کنیم این امر به فرایند ارتباط لطمه می‌زند .

فایده دیگری که آموزش نکات فرهنگی دارد، کمک به واژه‌آموزی و افزایش دایره واژگان زبان‌آموزان است. 

همچنین زبان‌آموزان به اهمیت بعضی کلمات در مقایسه با دیگر کلمات پی می‌برند. مثلاً کسی که فارسی را خارج از بافت فرهنگی ایران بیاموزد، اهمیت واژه‎هایی چون «دربست» (برای تاکسی گرفتن) و «شماره اشتراک» (برای زنگ زدن به آژانس تاکسی) را در گفتار ایرانیان نخواهد آموخت. از طرف دیگر معنی بعضی از ترکیبات و عبارات تنها با آشنایی با فرهنگ امکان‌پذیر خواهد بود. مفهوم کلماتی مانند «بسیجی» یا «آزاده» را در ایران تنها با استفاده از لغتنامه نمی‌توان فهمید. 

نکته دیگر که یک نیاز حیاتی برای فارسی‌آموزان ساکن ایران است، درک واژگان، ساختارها و رفتارهای غیرزبانی وابسته به فرهنگ در میان فارسی‌زبانان است به گونه‎ای که کمتر دچار شوک فرهنگی و سوءتفاهم شوند. هنگامی که راننده تاکسی به مسافر خارجی می‌گوید: «قابل ندارد»، مسافر مفهوم این جمله را نمی‌داند و پاسخ مناسب این موقعیت را نیز بلد نیست و معلم فارسی باید این ‎گونه موقعیت‌ها را در کلاس پیش‌بینی کرده و با زبان‌آموزان تمرین کند.

در مجموع باید گفت شکل و نوع استفاده از ساختارهای یک زبان می‌تواند ارزش‌های فرهنگی جامعه آن زبان را منعکس کند. 

توانش زبانی صرف برای آنکه زبان‌آموزان بتوانند زبان را خوب به کار ببرند، کافی نیست. ممکن است شخصی علیرغم آنکه به دستور و واژگان زبان مسلط است، برای وقت گرفتن با تلفن از مطب دکتر دچار مشکل شود. زیرا او عناصر فرهنگی (و نه زبانی) این موقعیت را در فرهنگ دوم هنوز نیاموخته و در ذهنش وارد نکرده است.

زبان‌آموزان باید یاد بگیرند که روش مناسب و مطلوب برای صدا کردن افراد، یا موافقت کردن با نظر یک شخص در یک زبان چگونه است. آنها باید بدانند که رفتارها و الگوهای آهنگ و لحن سخن گفتنی را که در زبان و جامعه خودشان استفاده می‌کنند، در زبانی که می‌آموزند، معانی دیگری را برای آن جامعه تداعی می‌کند که ممکن است کاملاً متفاوت با دریافت همزبانانشان باشد. باید بدانند برای برقراری ارتباطی مناسب نیاز به دانستن رفتار فرهنگی مناسب هر موقعیت دارند.

جمله «من می‌خواهم ثبت نام کنم» از نظر زبانی کاملاً درست است. اما از نظر فرهنگی در جامعه ایرانی و هنگام صحبت کردن با یک مسئول ثبت نام، چیزی کم دارد. با افزودن کلمه «ببخشید» در آغاز جمله آن را کامل‌تر کرده و در ایجاد ارتباط موفقیت بیشتری به دست خواهیم آورد. پس زبان‌آموز هرچقدر که توانش زبانی خود را تقویت کند، بدون تقویت توانش فرهنگی نمی‌تواند ارتباط کاملی با جامعه زبانی دوم برقرار کند.

به‌جز اهمیت‌هایی که در مورد آموزش فرهنگ در کلاس زبان برشمردیم، باید دانست که بحث‌هایی درباره فرهنگ و تفاوت‌های فرهنگی اغلب در مقایسه با بحث‌هایی درباره بهداشت، اقتصاد، ورزش و … که تنها مورد توجه گروهی از زبان‌آموزان است، بحث‌های جالب و موردتوجهی هستند و بیشتر افراد از آنها استقبال می‌کنند.

این امر به جذاب‎تر شدن فضای کلاس نیز کمک می‌کند که خود یکی از اهداف معلمان زبان است. البته موضوعات مختلفی، از جمله موضوعات یاد شده را هم می‌توان از دیدگاه فرهنگی مورد بحث قرار داد .

* چالش‌های آموزش فرهنگ دوم

در بسیاری از رویکردهای جدید آموزش زبان در کنار مفهوم یادگیری زبان جدید( SLA) با مفهوم یادگیری فرهنگ جدید(SCA) نیز روبرو هستیم و یادگیری موفق یک زبان جدید همواره همراه با یادگیری یک فرهنگ جدید دانسته می‌شود. اکنون همه می‌دانیم که تنها یادگیری نکات دستوری حتی با دانستن کاربرد صحیح آنها برای یادگیری یک زبان جدید کافی نیست. اما مسئله اینجاست که در مورد زبان که از توانش زبانی و توانایی درونی و ذهنی انسان‌ها می‌توان سخن گفت، آیا در مورد فرهنگ هم می‌شود گفت هر شخصی یک توانش فرهنگی و یک فرهنگ ذهنی دارد؟

همانطور که توانش ذهنی زبان انسان امکان می‌دهد در موقعیت‌های جدید، گفتارهای تازه ‍‌‌ای ایجاد کند، در مورد فرهنگ ذهنی هم می‌توانیم بگوییم عناصر محدود فرهنگی در ذهن انسان وجود دارد که با ترکیبات مختلف در موقعیت‌های جدید هر فرد بسته به توانش فرهنگی خود عمل می‌کند، به گونه‌ای که رفتار مناسب آن موقعیت را ایجاد کند. پس شباهت میان دو سیستم زبان و فرهنگ این است که هر دو دانش درونی‌اند و ماهیت این درونی بودن باید به گونه‌ای انتزاعی و عمومی باشد که در موقعیت‌های تازه قابل استفاده باشد.

پس آموزش زبان دوم و آموزش فرهنگ دوم شباهت‌هایی با هم دارند. یکی از شباهت‌ها در فرایندهای یادگیری رخ می‌دهد. همانطور که در آموزش زبان از تداخل زبان اول و دوم سخن می‌گوییم، درمورد فراگرفتن فرهنگ دوم هم می‌توانیم به فرایندهای مشابهی برسیم. لیبن و لیندنر (۱۹۹۶) چهار حالت مختلف را در یادگیری فرهنگ دوم برمی‎ شمرند. ۱) هنگامی که یادگیری یک نکته فرهنگی منافاتی با فرهنگ اول شخص ندارد ۲) هنگامی که شخص با تناقض مواجه می‌شود و دست به انتخاب می‌زند ۳) هنگامی که شخص به تلفیقی از فرهنگ اول و دوم دست 

می‎ یابد و به فرهنگ بینابینی می‌رسد. ۴) هنگامی که شخص برطبق قرارگرفتن در موقعیت‌های مختلف گاهی از فرهنگ اول خود و گاهی از فرهنگ دوم استفاده می‌کند.

اما فرهنگ و زبان تفاوت‌هایی هم با هم دارند. هنگامی که فردی شروع به یادگیری زبان جدیدی می‌کند، با این آگاهی کار خود را آغاز می‌کند که می‌خواهد یک سیستم زبانی جدید را بیاموزد؛ اما در مورد فرهنگ، اغلب هر فردی ارزش‌ها، اعتقادات و نظریات فرهنگی خود را که در گروه بومی خود استفاده کرده، به همراه دارد و آگاه نیست که در سیستم جدید فرهنگی با ارزش‌ها، اعتقادات و نظریات دیگری مواجه می‌شود که با آنچه خود دارد، متفاوت است. بنابراین فرد نه به طور خودآگاهانه از توانش فرهنگی بومی خود اطلاع دارد و نه می‌داند قرار است با چه شبکه فرهنگی تازه‌ای مواجه شود و این امر کار آموزش را مشکل می‌کند. 

از طرف دیگر، سیستم زبانی یک سیستم درهم تنیده محکم و مشخص است. اما فرهنگ مجموعه‌ای نه چندان سفت و محکم از اخلاق، تمایلات و ارزش‌هاست. هرکس وارد یک کشور بیگانه می‌شود، به وضوح می‌داند که با سیستم زبانی جدیدی مواجه خواهد شد و توقع ندارد به راحتی حرف آنها را بفهمد یا آنها حرفش را بفهمند، اما در مورد فرهنگ، شخص تنها می‌تواند عادات غذایی و لباس پوشیدن و موارد ظاهری را ببیند، اما نمی‌تواند مطمئن باشد که این مردم در مورد اخلاقیات چه قضاوتی دارند و چگونه می‌اندیشند و از آن مهمتر اینکه نمی‌توان به راحتی فهمید ارتباط میان لباس پوشیدن یا عادات غذایی با مواردی چون اعتقادات یا قضاوت‌های اخلاقی چیست. یا مثلاً مراسم آیینی افراد به احساس طنز یا عادات بهداشتی آنان چه ارتباطی دارد؟ درست برعکس زبان که هر عنصری در آن در ارتباط تنگاتنگ با دیگر عناصر است. پس جدا بودن عناصر فرهنگی در تضاد با انسجام درونی زبان است.

( Libben, G., & Linder, O.,1996)

افراد به اینکه زبان متفاوتی دارند، به راحتی آگاهند، اما تا زمانی که خود را از چشم یک بیگانه نبینند، متوجه خاص بودن فرهنگ خود نمی‌شوند. ایرانی‌ها بدون اینکه به چرایی یا چگونگی گفته‌های خود آگاه باشند، هنگام خداحافظی عباراتی چون «قربان شما»، «مخلصیم»، و… می‌گویند. اما تا زمانی که یک خارجی از معنا و مفهوم این اصطلاحات یا نحوه سر و دست تکان دادن آنها سوالی نپرسد، متوجه فرهنگی بودن این رفتارها و گفتارهای خود نمی‌شوند. انسان‌ها به سختی به جنبه‌های خاص سیستم فرهنگی خود مثل سلام و احوالپرسی و عادت‌های غذایی آگاه هستند. با این‌حال در ارتباطات فرهنگی در جامعه بومی خود کمتر دچار مشکل می‌شوند.

چون طبق توانش فرهنگی خود عمل می‌کنند. اما وظیفه یک معلم زبان این است که به عناصر فرهنگی جامعه زبانی که آموزش می‌دهد، واقف باشد و آنها را به صورت جداگانه تحلیل کند تا بتواند آنها را به صورت نکته‌های آموزشی تدریس کند.

نکته چالش‌برانگیز دیگر در مورد آموزش یک فرهنگ جدید این است که انسان‌ها همواره در مورد فرهنگ دچار نوعی ارزشگذاری هستند و با مواجه شدن با یک نکته فرهنگی بی‌درنگ دست به قضاوت ارزشی می‌زنند. 

در حالیکه در مورد آموزش زبان کمتر با چنین مساله‌ای مواجه می‌شویم. حتی شخص معلم زبان هم ناگزیر به بعضی عناصر فرهنگی در مقایسه با دیگر عناصر احساس دلبستگی بیشتری دارد یا برعکس ممکن است بعضی عناصر را دوست نداشته باشد. این مساله نشان می‌دهد که آموزش نکات فرهنگی ظرافت‌هایی خاص دارد و معلم زبان باید با آگاهی از این ظرافت‌ها به این امر بپردازد.

* نکات و پیشنهادهایی در آموزش فرهنگ:

بسیاری اوقات، فرهنگ به صورت ضمنی در طول دروس زبان آموزش داده می‌شود. اما لازم است برای آنکه زبان‌آموزان به نکته‌های فرهنگی موجود در زبان آگاه شوند، معلمان آن نکات فرهنگی را به صورت موضوعات اصلی بحث نیز در کلاس مطرح کنند. مثلاً در زمان آموزش شش ضمیر شخصی فارسی خوب است این نکته فرهنگی آموزش داده شود که در جامعه ایران برای احترام به اشخاص از ضمیر «شما» و «ایشان» برای مفردهای مخاطب و غایب استفاده می‌شود و فعل هم به صورت جمع آورده می‌شود. (در سطوح بالاتر حتی می‌توان این نکته را اضافه کرد که گاهی در جمع‌های دوستانه و صمیمی و یا خانوادگی، نه برای احترام، که به نشانه قهر و دلگیری از مخاطب، از ضمیر شما و فعل جمع استفاده می‌شود.)

1 2برگهٔ بعدی

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا