پیرامون یادگیری

تأثیر تفاوت‌های فردی در فرایند یاددهی و یادگیری

اشاره: تاثیر تفاوت‌های فردی در فرایند یاد دهی و یادگیری یکی از مسائل مهم آموزش در مدارس است که توجه به آن در بازدهی آموزش و تربیت دانش آموزان نقش بسزایی دارد. قسمت اول این مطلب به دیدگاه‌های مختلف دراین‌باره اشاره شد و در قسمت دوم روش‌های برخورد مناسب با دانش آموزان برای یادگیری توضیح داده شده است:

برای توضیح این مسئله پیاژه یادآور می‌شود که نوزاد حرکات انعکاسی ساده‌ای مثل لگدزدن در هنگام خوابیدن به پشت داشته است. هنگامی که بزرگتر می‌شود این حرکات انعکاسی شده به صورت لگدها و ضربه‌هایی برای سرگرمی در می‌آید.

پیاژه با حدس این نکته که ممکن است کودک بتواند به هدف عینی لگد بزند یک سایه‌بان پلاستیکی که روی آن تعدادی زنگوله رنگی نورانی تعبیه شده بود، بالای تخت او قرار داد. با هر ضربه، صدا بلند می‌شد و به نظر می‌رسید که طفل از‌ آن لذت می‌برد:

پیاژه برای اینکه تأثیر زنگوله‌ها را بر ضربه‌زدن طفل مطالعه کند، زنگوله‌ها را برداشت سپس از تخت کودک فاصله گرفت. و به کمک یک سوت صدایی ایجاد کرد که به گوش طفل برسد. حدس بزنید چه اتفاقی افتاد؟

کودک با شنیدن صدا باز هم لگد زد. با کمک این آزمایش و تجارب مشابه دیگر پیاژه به این نتیجه رسید که یادگیری در طفولیت، فعل و انفعالی بین مغز و عضلات است. یعنی عبارت است از «یک فرآیند مداوم تطبیق یا همسازی با چیزهایی که با تجارب گذشته، اندکی تفاوت دارد» سپس، کودک راه و روش تازه‌ای را که تجربه جدید فراهم می‌آورد هضم و جذب می‌کند.

کودک بازی می‌کند. از آنجا که بیشتر کارهای کودک از اندیشه خود او سرچشمه می‌گیرد و افراد بالغ در آنها کمتر هدف مشخصی می‌بینند. این اعمال را بازی می‌نامند این سوال پیش می‌آید که آیا کودک از طریق بازی یاد می‌گیرد؟ بازی چیست؟

هر آنچه کودک می‌کند بازی است. شما هم مثل من یک روز صبح ببینید در وقت «بازی آزاد» یک مهد کودک چه می‌گذرد. کودکان چه می‌بینند.

فوران فعالیت

سه پسر بچه در حیاط فریاد می‌کشند، یکدیگر را چنگ می‌زنند، می‌غلتند و معلق می‌خورند، نزاع می‌کنند و می‌خندند. آنها چه می‌آموزند؟ پس از مدتی آرام نشستن یا تمرکز فکر روی کارهایی نظیر بریدن و چسباندن احساس خوشایندی از این‌گونه فعالیت‌های پرجوش و خروش دارند. لکن ادامه آن ممکن است به جای صرف انرژی در یک کار مداوم‌تر و سازنده‌تر به دعوا و گریه ختم شود.

تکرار و تمرین یک مهارت

در گوشه حیاط دو تاب وجود دارد در روی یکی از آنها دختری تاب می‌خورد و در همین حال تاب خوردن چشمش به دختر دیگری است که روی تاب مجاور، خیلی بهتر از او و به راحتی تاب می‌خورد آیا کودک اول دارد چیزی یاد می‌گیرد؟ به نظر می‌رسد که با راهنمایی مفید یا کمک بدنی در خم و راست کردن زانوها در همان حال که به جلو و عقب می‌رود می‌تواند تاب خوردن را یاد بگیرد.

رونویسی: پسر بچه‌ای در کنار سه پایه نقاشی ایستاده است و خطوط دایره شکل و درهمی روی کاغذ می‌کشد. به نظر می‌رسد که کودک از این کار لذت می‌برد چه مدام آنرا تکرار می‌کند. او چه می?آموزد؟ شاید مشغول تقلید از روی دایره‌هایی است که روی کاغذ کشیده شده است. این کار می‌تواند سرآغاز یادگیری برای رونویسی یک حرف و در نتیجه شروعی برای نوشتن و نقاشی کردن باشد؟ ولی آیا واقعاً چنین است؟

نمادسازی و ترکیب: دو پسربچه به تعدادی آجر توخالی که با نظم و ترتیب روی هم چیده شده‌اند حمله می‌کنند و آنها را بر زمین می‌ریزند و در اطراف پخش می‌کنند. آنها چنان در کار خود مصمم بوده‌اند که وقتی ناظم به طرف آنها می‌آید و با نگاه خود به آنها می‌گوید: «آجرها برای ساختمان درست کردن است» حالا پسرها با اطمینان و حرارت کارگران حرفه‌ای به چیدن آجرها مشغول می‌شوند. پسرها اگر چه در این مورد حرفی نزدند ولی به نظر می‌رسید که به این نکته پی برده‌اند و آنرا به گونه‌ای نهادین نشان داده‌اند.

ابتکار یا تغییر اجرا:

دو پسر بچه از میله‌های مخصوص بازی کودکان بالا می‌روند و مربی خود را صدا می‌زنند و می‌گویند «ببین چکار می‌کنیم» آنها به جای دست با زانوهای خود آویزان شده‌اند چه می‌آموزند؟

این امر منجر به علاقمندی کودک به افزایش مهارتهایی از این قبیل می‌شود و به او توان تسلط وکنترل بیشتری روی حرکات خود می‌دهد. اما آیا حتما چنین است؟ مربی فقط لبخند زد. 

حل معماهایی که نیاز به فرق‌گذاری بین شکل‌ها دارد:در روی میزی که آفتاب بر آن می‌تابد دختر کوچکی سعی می‌کند سه قطعه مقوا را کنار هم بگذارد تا یک اردک درست شود. او با مشکلی مواجه نیست و ظاهرا کاری را می‌کند که چندین بار تکرار کرده است. آیا او می‌تواند از کنار هم گذاشتن پاره‌های یک شی آشنا شروع کند و به حل معمای پیچیده‌تر بپردازد؟ این کار می‌تواند او را به تفاوت میان شکل‌ها آگاه سازد. موفقیت او بستگی به مربی و معماهایی دارد که برایش طرح می‌شود.

تماشای کتاب

دو پسر بچه هر کدام پشت میز مشغول ورق زدن کتاب هستند و عکس‌هایی را که دوست دارند به هم نشان می‌دهند. آنها علاوه بر لذت بردن از تماشای عکس‌های کتاب چه می‌آموزند؟ آنها می‌توانند بیاموزند که داستان‌های مصور برای یکدیگر تعریف کنند و گاه لغتی را نیز یاد بگیرند. ولی برای آن کار به کمک مربی

احتیاج دارند.

یادگیری از طریق توجه

هرکس در هر سنی برای یادگیری باید به آنچه می‌خواهد یاد بگیرد توجه کند.

یادگیری ارادی بسیار موثرتر از یادگیری اتفاقی است، برای مثال آیا می توانید همین الان یک صفحه شماره‌گیر تلفن را بطور صحیح روی کاغذ بکشید؟ احتمالاً، این وسیله را صدها بار دیده‌اید اگر نمی‌توانید یک نگاه سریع به شماره‌ها و ترتیب سوراخها و… کار شما را ساده می‌کند و به راحتی می‌توانید آنرا بکشید. همین مسئله نشان می‌دهد که یادگیری ارادی موثرتر از یادگیری اتفاقی است.

یکی از راه‌های جلب توجه، علامت‌گذاری موضوع است. تحقیقات مربوط به کودکان خردسال نشان می‌دهد که علامت‌گذاری‌های بجا و معنی‌دار به یادگیری کمک بسیار می‌کند.

علامت‌گذاری نشان می‌دهد که به چه چیزی باید توجه کرد و چه چیز را باید یاد گرفت.

در آزمایشی، کودکان را به دو گروه تقسیم کردند. آنها پرتاب حلقه روی میخ را تمرین می‌کردند و در آغاز همگی تقریباً در مرحله یکسانی بودند به دو گروه تقسیم کردند.

به افراد یک گروه گفته شد که برای هر حلقه‌ای که درست پرتاب کنند، یک ستاره می‌گیرند. ولی به گروه دیگر چگونگی ایستادن و پرتاب صحیح را گفتند. مثلاً وقتی که کودکان حلقه را در فاصله دوری پرتاب می‌کردند، به آنها گفته می‌شد «خیلی دور رفت، این بار آنقدر دور پرتاب نکن»

در نتیجه، کودکانی که چگونگی پرتاب حلقه‌ها به آنها یادآوری شده بود، در مجموع نسبت به کودکانی که توجهشان به پرتاب صحیح جلب نشده بود، امتیازات بیشتری بدست آوردند.

خود کودکان خیلی زود ارزش کلمات را در جلب توجه و هدایت فعالیت‌های خویش درمی‌یابند و این امر به یادگیری آن‌ها کمک می‌کند.

در آزمایش دیگر از کودکان خواسته شد تا به خاطر آورند، قطعه شیرینی که در یکی از جعبه‌های ردیف شده قرار دارد کجاست؟

همه کودکان از آزمایشگر می‌خواستند آن را در جعبه آخر بگذارد. آن‌ها دریافته بودند که برای جعبه آخر می‌توانند از کلمه‌ای استفاده کنند … کلمه آخر ـ ولی برای سایر جعبه‌ها نمی‌توانند از کلمات لازم استفاده نمایند.

کودکی که برای تشخیص یک شِِئ نشانه‌های فراوانی مثل بزرگ یا کوچک، گرد یا مربع، قرمز یا آبی، ناقص یا کامل، نرم یا سخت و مانند آن را در اختیار دارد، از راه‌های مختلفی می‌تواند به شئ نگاه کند، درباره آن بیندیشد و آن را به خاطر آورد.

تنوع تجربه‌ها و مشارکت 

راه دیگر جلب توجه کودک، دادن انواع تجربه‌های مختلف با هدفی یکسان به اوست. مثلاً در آزمایشی به کودکان نوپا کمک کردند تا نام اشیایی مثل عروسک توپ و کامیون اسباب‌بازی را یاد بگیرند. برخی از کودکان با عبارت‌های «عروسک را به من بده» یا عروسک را بگیر‌ آشنا بودند.

برخی دیگر تجربه متنوع‌تری داشتند مثلاً با عبارت‌های «عروسک را بخوابان» عروسک را بلند کن آشنا بودند. بعداً هنگامی که از کودکان خواسته شد تا عروسک را در میان گروهی از اسباب‌بازی‌ها پیدا کنند، آن‌ها که تجربه متنوع‌تری داشتند این کار را بهتر انجام دادند. آشکار بود که تنوع تجارب باعث شد تا توجه کودک بیشتر جلب شود و یادگیری و یادآوری برای او آسان و ساده‌تر باشد.

سؤالات مناسب و بجا 

هنگام بازدید مربی می‌تواند با سؤالاتی مناسب توجه کودک را به مسأله‌ای جلب کند که در شرایط عادی آن را نادیده می‌گیرد. سؤال، کودک یا فرد بالغ را بیش از یک جمله عادی متوجه موضوع می‌سازد.

سقراط یکی از بزرگ‌ترین معلمان تاریخ برای جلب توجه و هدایت تفکر شاگردان یونانی خود تقریباً همیشه از سؤالات مناسب استفاده می‌کرد.

امروزه عبارت «بپرسید نگویید» را می‌توان روی دیوار هر مدرسه حک کرد تا مربیان آن را همواره به خاطر داشته باشند. (یعنی سعی کنید در برابر سؤالات کودک از او سؤال دیگری بپرسید تا خودش پاسخ مطالب را کشف کند نه این که به سؤال او فوراً جواب بدهید.)تضاد، تازگی، شگفتی و تحرک باعث جلب توجه می‌شود.

جلب توجه از طریق بینایی و شنوایی سالهاست در تبلیغات به کار می‌رود. اکنون از این شیوه برای آموزش کودکان در برنامه تلویزیونی استفاده می‌شود. در برخی از این برنامه‌ها، بزرگترها برای کودکان نمایش‌هایی اجرا می‌کنند و به آن‌ها آموزش می‌دهند و از طریق گوناگون توجه کودکان را به حروف، اعداد ،رنگ‌ها، شکل‌ها ،طرز قرار گرفتن اشیا ، وضع ظاهری و رفتار حیوانات مختلف جلب می‌کنند.

برای مثال: صحنه به سرعت عوض می‌شود حروف و اعداد گوناگون ظاهر یا ناپدید می‌شوند حرکات تند و پر سر و صدا با کارهای شگفت‌انگیزی نظیر حرکات اشیاء ،سخن گفتن حیوانات عروسکی و بلعیده شدن گوینده به وسیله غول‌هایی که به طور غیرمنتظره از میان حروف و لغات راه خود را باز می‌کنند از جمله روش‌هایی است که به کار می‌رود.هیچ یک از این تدابیر جدید نیستند. وجود اشعار یا کلام موزون در نسل‌های متوالی به کودکان کمک کرده است تا به خاطر آورند که هفته هفت روز است و ماه سی روز است ترتیب حروف چیست و مانند آن. همچنین مبلغان کالاهای تجاری نیز برای معرفی کالاهای خود به شعر و کلام موزون پناه برده‌اند.

از نظر تأثیر بینایی هر تقابلی باعث جلب توجه می‌شود بنابراین می‌توان برای آموختن الفبا به کودکان از این موضوع استفاده کرد. ب و پ یا س و ش و غیره را می‌توان دو تا دو تا به کودکان یا داد نه چهار حرف که هیچگونه ارتباطی با هم ندارند، حروفی را که از لحاظ شکل ظاهر شبیه به هم هستند می‌توان سریعتر به کودکان یاد داد.

راه دیگری که باعث تمرکز حواس می‌گردد کاهش یا از میان بردن صداها و صحنه‌هایی است که باعث حواس‌پرتی می‌گردد.

راننده‌ای که از یک جاده ناآشنا رانندگی می‌کند باید از نگاه کردن به بسیاری از مناظر اطراف جاده‌ خودداری کند تا بتواند به جاده و عبور و مرور وسایل نقلیه توجه داشته باشد و توانایی چشم از مناظر و صداهایی که باعث پرت شدن حواس می‌شود تا حدی احتیاج به آموزش دارد. برای آموزش این موضوع به کودکان خردسال می‌توان ابتدا زمینه‌ای برای پریشان بودن حواس ایجاد کرد تا آن‌ها بتوانند تمرکز فکر و حواس را فرا گیرند. بنابراین طراحی اتاق بازی باید به نحوی باشد که فعالیت‌های مختلف فضای کافی ایجاد کند و طرز قرار گرفتن وسایل و لوازم موجود در آ‌ن‌ها توجه کودکان را به استفاده سازنده از آن‌ها جلب کند.

بازی‌های رغبت‌انگیز باعث تمرکز حواس و توجه می‌شود: کودکان خردسال از نظر توانایی در عطف توجه و نادیده گرفتن مناظر و صداهایی که باعث پرت شدن حواس می‌شود با یکدیگر تفاوت دارند. بنابراین برای کمک به آن‌ها در این زمینه می‌توان از بازی‌های رغبت‌انگیز استفاده کرد: برای مثال بازی‌هایی که در آن‌ها باید به صداهای مختلف دقیقاً گوش داد و ناگهان صدای غیرمنتظره‌ای شنید که بسیار جالب توجه است همچنین بازی‌هایی که تمرکز حواس کودک باید دقیق و حساب شده باشد تا به یک نتیجه مطلوب و شی مطلوب برسد.

منابع تحقیق:

ـ آموزش و یادگیری در دوران دبستان و پیش‌دبستانی: کاترین لاندرث 

ـ عوامل یادگیری و نیازهای کودک: دکتر ناصر قلی‌‌زاده بوالحسنی (عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی)

ـ یادگیری از طریق توجه و عمل و بازی: دکتر ناصر قلی‌‌زاده بوالحسنی (رشد معلم)

ـ و دیگر منابع تحقیق مجلات تربیت و رشد معلم

منبع  روزنامه اطلاعات

codex09x

برگهٔ قبلی 1 2

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا