پیرامون یادگیری

آسیب‎شناسی‎ ‎فرایند‎ ‎یاددهی


در بخش نخست مطلب “آسیب شناسی فرایند یاد دهی” شیوه های تدریس بررسی شد، در این شماره خوانندگان عزیز با آسیب شناسی روش های مختلف تدریس معلم در کلاس درس آشنا می شوند.

***

چارچوب تدریس

با توجه به مطالب بالا، متخصصان، تدریس را به عنوان یک جریان تلقی نموده و برای آن چهار مرحله بنیادی که همان چارچوب تدریس است، ترسیم نموده اند. ‎این مراحل عبارتند از‎:‎

‏۱ـ آمادگی‏‎ ‎

لازمه آمادگی برای تدریس، داشتن طرح درس است. ‎طرح‌ریزی پلی بین برنامه ریزی درسی و تدریس است که در آن فرد تلاش می‌کند تا تصوری از آینده داشته باشد و شروع و پایان آن را مشخص کند، و چارچوبی جهت هدایت اعمال و رفتار خود در آینده باشد (فتحی آذر، ۱۳۸۲) معلم باید نسبت به مطالبی که می‌خواهد ارائه دهد، تسلط کامل داشته باشد و روش تدریس و ترتیب ارائه مطالب را از قبل دقیقا تنظیم و برای کلاس آماده نماید. ‎در این مرحله تعیین موضوع درس و مشخص کردن هدف‌های آموزشی اولین مرحله طراحی می‌باشد زیرا روشن ساختن هدف نتیجه کار معلم را نشان می‌دهد. ‎دومین مرحله طراحی آموزشی تحلیل آموزشی است، در این مرحله معلم به چنین سوالاتی جواب می‌دهد؛ الف)ـ ‏‎ ‎چگونه به دانش‌آموزان کمک نمایم تا به هدف‌های آموزشی دست یابند؟ ب) ـ‏‎ ‎دانش‌آموزان چه قابلیت‌هایی را دارا باشند تا بتوانند آنچه که در هدف‌های آموزشی از آن‌ها خواسته شده است، انجام دهند؟ ‏

‏۲‏ـ ‎ارائه‎ ‎مطالب

‏ در این مرحله، نقش اساسی معلم، ارائه مطالب جدید با استفاده از روش‌های متفاوت و با توجه به زمینه قبلی دانش‌آموزان می‌باشد‎. ‎در این مرحله معلم باید دانش و معرفت کافی جهت فعال کردن دانش‌آموزان را داشته باشد و جریان تدریس را از حالت غیر‌فعال به صورت فعال سوق دهد. ‎بدین ترتیب که یک جریان متقابل و دو طرفه را به وجود آورد که در آن برخورد اندیشه و تجربه صورت گیرد؛ چون شنیدن صرف بدون فعالیت متقابل یادگیرندگان کسالت آور و خسته کننده است. ‎همچنین فقدان معلومات از استحکام و نیروی تدریس می‌کاهد، معلمانی که با شاگردان خود مسابقه می‌گذارند؛ یعنی همیشه فقط یک فصل از شاگردان خود جلوتر هستند، معمولا درس شان رضایت بخش نیست و احاطه نداشتن آن‌ها به مطالب درسی در شاگردان انعکاس می‌یابد، و سطحی بودن معلومات آن‌ها به سرعت به وسیله دانش‌آموزان توانا تشخیص داده می‌شود و نتیجه این تشخیص از بین رفتن حس احترام نسبت به معلم است(دانهیل، ترجمه بهروش، ۱۳۸۴). ‏‎

انواع‎ ‎روش‎‌‎های‎ ‎تدریس

تدریس سابقه طولانی دارد اما شکل حرفه‌ای آن در دو قرن اخیر مورد توجه قرار گرفته است و به شکل هنجار در آمده است، ابعاد مختلف این هنجار عبارت است از نظام‌های آموزشی ملی، گسترش این فرض که آموزش از طریق حضور در کلاس انجام می‌گیرد و تکوین این آرمان که دانش‌آموزان باید به مدت چند سال در مدارس حضور داشته باشند. ‎یکی از بنیادی‌ترین و چشم‌گیر‌ترین ویژگی‌های این هنجار تازه استقرار یافته، سازماندهی دانش‌آموزان در کلاس و اجرای تدریس در این مکان است. ‎در این قسمت به معرفی و تعریف چند روش تدریس که در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته‌اند می‌پردازیم:

روش تدریس اکتشافی: ‎روش تدریس اکتشافی فرآیندی است که دانش‌آموزان به طور مستقل و با راهنمایی و یا بدون راهنمایی معلم، اصل یا قانونی را کشف یا مساله‌ای را حل می‌کند.‎ ‎

روش نمایشی: روش نمایشی بر اساس مشاهده و دیدن استوار است. ‎دانش‌آموزان، مهارت‌های خاصی را با مشاهده و دیدن فرا می‌گیرند. ‎ابتدا معلم در برابر چشم فراگیران کاری را انجام می‌دهد و سپس، هر یک از آنان همان کار را تکرار می‌کنند. ‎مهم‌ترین مزیت در این روش این است که آموزش آن به کمک اشیا واقعی و حقیقی صورت می‌گیرد(صفوی، ۱۳۸۵). ‏

تدریس مشارکتی: در این روش معلم به جای اینکه مطالب درسی را به دانش‌آموزان ارائه دهد صرفاً به عنوان یک منبع تسهیل‌کننده عمل می‌کند و در فرآیند یادگیری و آموزش با دانش‌آموزان همکاری می‌نماید. ‎هم چنین هر دانش‌آموز بجای اینکه به صورت منفعلی، به معلم، به عنوان یک منبع مرکزی انسانی وابسته باشد، مجبور است مشارکت فعال داشته باشد و نسبت به آن چه یاد می‌گیرد، مسئول باشد. ‎تعاملات مشارکتی باعث می‌شود که دانش‌آموزان تجربه روشنی از علایق مشترک، کوشش‌های مشترک، توزیع قدرت، اعتماد و صداقت داشته باشند(نیسی، ۱۳۸۳). ‏

روش آزمایشی: آزمایش فعالیتی است که در جریان آن، فراگیران با به کاربردن وسایل و مواد به خصوصی درباره مفهومی خاص عملا تجربه کسب می‌کنند. ‏

روش گردش علمی: گردش علمی یا فعالیت تجربی کاری است عملی، که بیرون از کلاس، آزمایشگاه یا کتابخانه صورت می‌گیرد و شامل مطالعات مستقیم و دست اول درباره یک مساله، جمع آوری اطلاعات با مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه، نمونه برداری و سایر فنون تحقیقی است‎ .‎

بحث گروهی: بحث گروهی، گفتگویی سنجیده و منظم درباره موضوعی است که همه افراد شرکت کننده در بحث، به آن علاقه‌مندند. ‎تعداد افراد آن می‌تواند معمولا بین ۶‏‎ ‎تا ۲۰‏‎ ‎نفر باشد. ‎هم چنین، بحث گروهی را یک نفر به نام رهبر گروه اداره می‌کند.‎ ‎

روش تدریس توضیحی: روش تدریس توضیحی عبارت است از انتقال مستقیم مطالب به مخاطبان و بیان شفاهی آن. ‎ویتراک تدریس توضیحی را موقعیتی می‌داند که معلم در آن هم اصول و هم راه حل‌های مسایل را ارائه می‌دهد(صفوی، ۱۳۸۵). ‏‎ ‎تدریس توضیحی می‌تواند یادگیری دانش‌آموزان را فراخوانده و در ذهن جا اندازد. (کریکوک، ۲۰۰۴)‏

روش سقراطی: روش سقراطی، روشی است که برای اثبات سهو و خطا و بر طرف کردن شبهه از ذهن دانش‌آموزان به کار می‌رود و هدف آن آگاه ساختن دانش‌آموزان از جهل خویش نسبت به موضوع مورد بحث و وسعت بخشیدن به اندیشه‌های آنان برای کشف مجهول و درک حقیقت می‌باشد‏. ‎

روش کاوشگری: فرآیندی است، که برای کشف توالی و ترتیب صحیح راه‌هایی که به هدف یا راه حل منتهی می‌شود و آموزش در آن، حول و حوش مجموعه‌ای از مسایل بغرنج است که دانش‌آموزان برای حل مساله، به گرد آوری و تفسیر اطلاعات اولیه و فرضیه‌سازی و آزمون فرضیه‌ها می‌پردازند. یکی از مهم‌ترین جنبه‌های روش کاوشگری این است که به معلم و دانش‌آموزان اجازه می‌دهد که سوال کننده و جستجو کننده باشند. (شعبانی، ۱۳۷۹). ‏

روش حل مساله: روش حل‌مساله، روشی است که در آن فراگیر را در موقعیتی قرار می‌‌دهند تا از راه پژوهش و کاوش؛ فرضیه‌های خود را به مدد شواهد گرد آوری شده، بیازماید و از آنها شخصاً نتیجه‌گیری کند و ضمن رسیدن به این هدف، از نحوه دانش اندوزی و گردآوری اطلاعات نیز آگاه می‌شود. ‎بنابراین وقتی مساله‌ای به وجود می‌آید که، بین مفهوم مطرح شده و در موقعیت مساله با طرحواره مفهومی یادگیرنده، حالت عدم تعادل ایجاد شود (فتحی آذر، ۱۳۸۲). 

‏روش آموزش انفرادی: هدف آموزش انفرادی این است که هر دانش‌آموز بر اساس توانایی‌های خود حرکت کند و در یادگیری به حد تسلط برسد. ‎فرض زیر بنایی این روش آن است که اگر شرایط مناسب آموزشی فراهم شود و زمان کافی در نظر گرفته شود، همه یا تقریبا همه افراد می‌توانند به همه هدف‌های آموزشی دست یابند و بر آن تسلط یابند (سیف، ۱۳۸۲). ‏

روش کنفرانس: این روش نقطه مقابل روش سخنرانی است چرا که در روش سخنرانی، معلم مسئول دادن اطلاعات به دانش‌آموزان است در حالی که در این روش اطلاعات توسط دانش‌آموزان جمع‌آوری و ارائه می‌گردد. ‎و یک موقعیت فعال برای یادگیری به‌وجود می‌آورند. ‎دانش‌آموزان شرکت‌کننده در کنفرانس کلاس، فعالانه به مبادله و بیان نظریات، دانش‌ها و تجربیات می‌پردازند و افکار آنها روی یک موضوع خاص متمرکز است‏. ‎سپس اطلاعات بدست آمده توسط معلم مورد انتقاد قرار گرفته و قابلیت تعمیم پیدا می‌نماید و به نتیجه‌گیری از موضوع منتهی می‌شود. (قورچیان، ۱۳۸۵)‏‎ ‎

روش‎ ‎چند‎ ‎حسی: بر اساس اینکه این روش مستلزم بکار گرفتن همه حواس است و جریان یادگیری از طریق تمام حواس صورت می‌گیرد، به آن روش چند حسی می‌گویند. ‎از مهم‌ترین مشخصات روش چند حسی: ‏۱ ـ ‏‎ ‎یادگیری بصری است که؛ ۷۵‏‎ ‎درصد از این طریق صورت می‌گیرد. ‎‏۲ـ یادگیری سمعی است؛ که ۱۳‏‎ ‎درصد از مجموع دانش ما از این طریق به دست می‌آید. ‎‏۳ـ‏درک مطالب است؛ که همه حواس مخصوصا مهم‌ترین آن‌ها بینایی و شنوایی و در شرایط و موقعیت‌هایی آموزشی حواس لامسه، بویایی و چشایی را جهت تفهیم مطالب و مهارت‌ها مورد استفاده قرار می‌دهد. ۴ـ تقویت ادراک است‏. ‎‏۵ـ کنترل یادگیری است، این روش به دانش‌آموزان کمک می‌کند که یادگیری را از طریق آزمایشات شفاهی، کتبی و عملی کنترل نمایند‏. ‎‏۶ـ تعمیم یک عمل از موقعیتی به موقعیت دیگر است (دان، ۲۰۰۵ و قورچیان، ۱۳۸۵)‏

روش شاگرد‏‎ ـ ‎استادی: ‎در این روش به دانش‌آموزان اجازه داده می‌شود که نقش معلم را ایفا کنند‏. ‎هدف اساسی این روش آن است که دانش‌آموز، معلم گردد و از این طریق تجربیات تازه و ارزشمندی به دست آورد. ‎مزیت این روش آن است که دانش‌آموزان به گروه‌های کوچک متجانس و همسان تقسیم می‌شوند و به تناوب عهده دار امر تدریس می‌گردند (قورچیان، ۱۳۸۵)‏

روش پروژه (واحد کار): روش پروژه، فعالیتی است که متوجه هدف معینی می‌باشد و معمولا مستلزم بررسی، جمع‌آوری اطلاعات و یافتن راه حل، مطالعه و انجام کارعملی است و از جایی شروع می‌شود که درس خاتمه یافته باشد و دانش‌آموزان اصول تحقیق را یاد گرفته باشد. ‎معمولا دانش‌آموزان بر اساس علایق و تمایلات شان پس از آموختن اصول اساسی درس تکلیفی را به صورت واحد کار انجام می‌دهند. ‏

روش آزمایش و خطا: چنانچه با مسئله‌ای روبرو شویم که برای حل آن قاعده و اصول از پیش شناخته‌ای در اختیار نداشته باشیم و از طریق آزمایش و خطا استفاده می‌کنیم. ‎روش آزمایش و خطا قاعده و اصول معینی ندارد و موجب اتلاف وقت می‌شود و تنها چیزی که از این رهگذر می‌آموزیم حل همان یک مسئله است که در پی حل آن هستیم، اما قاعده‌ای که بتوانیم برای حل سایر مسایل آن را تعمیم دهیم فرا نمی‌گیریم (صفوی، ۱۳۸۵)‏

روش پرسش و پاسخ: طرح سوال مناسب، اساس علم را تشکیل می‌دهد. ‎در این شیوه، معلم از فراگیران در موضوع مورد نظر، سوال می‌کند و آن‌ها نیز درباره همان موضوع و یا مفاهیم مربوط سوال می‌کنند. ‎در واقع سوال ابزاری است که به منظور اخذ پاسخ از دیگران مورد استفاده قرار می‌گیرند و اطلاعات اخذ شده، سوال‌کننده را قادر می‌سازد تا ماهیت موضوع را تشخیص دهد، و درباره آن واکنش نشان دهد، یا سبب تشویق شود (فتحی آذر، ۱۳۸۲)‏

روش تدریس پرسش و پاسخ تاثیر معنی داری بر توانایی‌های دانش‌آموزان مانند تحلیل، ترکیب، تفسیر و تعبیر دارد (کریکوک، ۲۰۰۴) زیرا گران بها‌ترین توانایی انسان را دعوت می‌کنند تا بال داشته باشند، هم چنین سوالات امکانات را تحریک می‌کنند، و بهترین آن‌ها آن سوالی است که هوش را غلغلک می‌دهد و اراده را پایدار می‌کند (آیزنر، ۲۰۰۶). ‏

روش تدریس تخیلی: از جمله شیوه‌های مدرن تدریس توجه هر چه بیشتر در به کارگیری قوه تخیل است که تحت عنوان روش تدریس آینده‌نگر نیز مطرح شده است. ‎در این شیوه، قدرت عظیم تخیل در مغز انسان، محور کار قرار می‌گیرد. ‎می‌توان با طرح سوال‌ها و مسایل به گونه‌ای تحریک‌کننده و قابل توجه، زمینه علاقه مند شدن فراگیران به حل مساله پیش رو را فراهم ساخت به طوری که باعث بروز خلاقیت‌ها، افزایش اعتماد به نفس و کسب روحیه حل مساله در فراگیران شود‏. ‎در این روش ابتدا با تاکید بر حیطه عاطفی (‎علاقه مند و حساس کردن فراگیران به موضوع درس‎) ‎و درگیر ساختن قوه تخیل آنان و با طرح سوال‌هایی از قبیل (‎نقش رباط‌ها در کیفیت زندگی بشر در زمان حاضر و آینده) ‎و سوال‌هایی با همین زمینه‌ها، به پیش بینی تاثیر ابعاد مثبت و منفی آن‌ها در زندگی بشر می‌پردازند و همچنین ضمن حساس کردن دانش‌آموزان نسبت به موضوع درس، به‌طور وسیعی قوه تخیل و خیال‌پردازی آن‌ها را در فرآیند تدریس به کار می‌گیرند (مظفری، ۱۳۸۲)‏

روش تدریس تعاملی: یک روش موثر برای بهبود و تقویت تدریس است از روش تدریس متعامل می‌باشد که در آن درباره تجارب معلم و دانش‌آموز گفتگو و استدلال صورت می‌گیرد. ‎تجربه‌های جدید که ممکن است از راه عمل یا مشاهده حاصل شده باشند، دیدگاه تازه در دانش‌آموز ایجاد می‌کنند، استدلال دانش‌آموز با معلم و دیگر دانش‌آموزان سبب می‌شود که دانش‌آموز معنی عمیق‌تر و گسترده‌تری از مطالب کسب کنند (صفوی، ۱۳۸۵)‏

روش بارش مغزی: بارش مغزی عبارتست از تراوشات آنی و خود به خودی ذهن درباره موضوعی که مورد علاقه و نیاز افراد است و آنان می‌خواهند درباره آن تصمیم بگیرند یا برای آن راه حل‌های مناسبی بیابند. ‎در این روش، طی زمان محدود (۵تا۱۵ دقیقه)‏‎ ‎آنچه بلادرنگ به ذهن فرد می‌رسد بدون توجه به کیفیت و درستی آن یادداشت می‌شود؛ حتی ضروری نیست که نظرات به یکدیگر مربوط باشند. ‎در این مرحله، کمیت و تعداد نظرات مطرح است و کیفیت در مراحل بعدی بررسی می‌شود. ‎این روش یا فن به سه صورت قابل استفاده است: 

‏۱ـ هنگامی که اعضای گروهی بخواهند قبل از تصمیم گیری به راه‌های مختلف دست یابند‏‎. ‎

‏۲ـ هنگامی که جنبه‌های متعدد مساله‌ای نیاز به بررسی دارد‏. ‎

‏۳ـ هنگامی که حداکثر مشارکت از همه افراد گروه، مورد نظر است(صفوی، ۱۳۸۵). ‏

ارتباط

لزوم رابطه معلم و دانش‌آموز

‏رابطه یکی از نیازهای روانشناختی است که نقشی اساسی در رشد و تحول همراه با خود فرمانی و احراز شایستگی‌دار (آهنچیان، ۱۳۸۴). ‏‎مدارس جوامع یادگیری کوچکی هستند که در آن‌ها دانش‌آموزان فقط از محتویات روی صفحه یا پرده یاد نمی‌گیرند، بلکه آنها از ایجاد رابطه با معلم و دیگر دانش‌آموزان یاد می‌گیرند (راجرز، ترجمه افتخاری ۱۳۸۳). ‏‎ ‎بر این اساس، مبنای آموزش بر این فرض استوار است که کیفیت رابطه معلم‎ ـ ‎دانش‌آموز، در صورتی که تدریس بخواهد موثر واقع شود بسیار حساس است (گوردن، ترجمه فرجادی، ۱۳۸۲) ‎و گسترش روابط مثبت بین آن‌ها اساس یادگیری اثر بخش است (مقامی، ۱۳۸۲). ‎زیرا تعامل، نوع اصلی فعالیت در کلاس است که بخش عمده وقت کلاس صرف آن می‌شود (گتزلز، ترجمه کریمی۱۳۷۸). ‏

‎و در شکل آشکار خود با هدف افزایش دانش فراگیران انجام می‌گیرد، که هم تشخیص قوی یا ضعیف بودن تدریس معلم در چگونگی برقراری آن نهفته است (فتحی آذر، ۱۳۸۲) و هم تنها چیزی است که معلم را می‌سازد و یا او را شکست می‌دهد (تابر، ترجمه سرکار آرانی ۱۳۸۴). همچنین باید گفت؛ علم، فعالیتی جمعی، گفتاری و دارای ساختار درک متقابل است که از طریق ارتباط و تعامل رد و بدل می‌شود از این رو ارتباط را صرفاً نمی‌توان رسانه‌ای بی‌اثر شمارد که ازطریق آن دانش، از ذهنی به ذهن دیگر منتقل می‌گردد، بلکه باید گفت که در گفتگوها، که تعامل زبانی افراد را تشکیل می‌دهد، ذهن‌ها از طریق صحبت با یکدیگر تلاقی کرده و متقابلاً از این مواجهه تاثیر می‌پذیرند (وایت برد، ترجمه تلخابی ۱۳۸۴). ‎به این صورت ارتباط، ابزاری برای ارضای نیازهای کسانی می‌شود که رابطه برقرار می‌کنند. ‎ارتباط در آموزش و پرورش از آن جهت اهمیت دارد که در آموزش نقش راهبردی دارد و بدون برقراری آن، تعاملی صورت نمی‌گیرد، فرایند یادگیری فعال نمی‌شود، یعنی آموزش صورت نمی‌گیرد و عناصر انسانی کلاس به هدفها دست نمی‌یابند (آهنچیان، ۱۳۸۲). تدریس به‌عنوان فعالیتی که در کلاس انجام می‌گیرد، متضمن عمیق این نکته است که یادگیری به‌عنوان فرآیند ایجاد دانش، یک تجربه مشترک بین معلم و دانش‌آموز و حاصل گفتمان و روابط جاری در کلاس است.

‎معلم و دانش‌آموز طی ارتباط با هم نگرش‌ها و عقاید خود رابر زبان می‌آورند و در تجارب یکدیگر سهیم می‌شوند و این ارتباط به هر کدام از آن‌ها هویت می‌بخشد و احساس تعلق به کلاس را در آن‌ها تقویت می‌کند. ‎از طرف دیگر پیشرفت در خلاء صورت نمی‌گیرد، بلکه در بافت اجتماعی شکل می‌گیرد (‎ادواردز ۱۹۸۷‏‎، ۵) ‎و تغییرات مطلوب آموزشی در نتیجه ارتباط متقابل یعنی گاهی ارتباط از پایین به بالا، گاهی از بالا به پایین و معمولا ترکیبی از این دو حالت روی می‌دهد (آهنچیان، ۱۳۸۲)‏

بر اساس مطالب بالا به تعریف ارتباط می‌پردازیم: 

ارتباط عبارت است از؛ انتقال آگاهی‌ها، اندیشه‌ها، نظریات، عواطف، مهارت‌ها و… با استفاده از نمادها و عمل یا فرآیندهای انتقال (ناعمی، ۱۳۸۵). ‎البته باید گفت ارتباط، فرآیندی خطی نیست بلکه یک فرآیند تبادلی و پویا است که در آن دو یا چند عامل فعل و انفعالی به نحوی درگیر می‌شوند تا امکان رد و بدل کردن پیام‌ها و رمزها در شکل انعطاف پذیر فراهم گردد و هدفی برآورده شود (‎علی پور ۱۳۸۱و فتحی آذر ۱۳۸۲). ‏

بنابراین در ارتباط طرفین هم گوش می‌دهند و هم سخن می‌گویند(ناعمی، ۱۳۸۵). در کل می‌توان گفت ارتباط به معنی ایجاد درک مشترک است و درک مشترک ایجاد ارتباط‌هایی جدید میان واقعیت‌ها و اندیشه‌هاست (براون، ترجمه آراسته ۱۳۸۵). وقتی معلم با دانش‌آموزان ارتباط برقرار می‌کند، می‌کوشد با آن‌ها وجه اشتراکی ایجاد کند یعنی ایده، اطلاع یا نگرشی را با آن‌ها به مشارکت بگذارد (‎ادواردز ۱۹۸۷، ۳).

‎درک دانش‌آموزان و چگونگی درک آنها از پیام‌های ارسالی، از بنیادی‌ترین عوامل تعامل بین افراد است، بدون ارتباط موثر، جریان آموزش و امر تدریس در کلاس‌های درس مختل و چه بسا امکان پذیر گردد، هم چنین ممکن است بهترین طرح‌ها و روش‌های آموزش در اثر مواجه شدن با موانع ارتباطی که بیشتر در کلاس به وجود می‌آیند با شکست مواجه شوند‏.

‎بنابراین معلم باید به کم و کیف نوع ارتباطش با دانش‌آموزان آگاه باشد تا بتواند با آن‌ها کنش و واکنش برقرار کند (فتحی آذر، ۱۳۸۲). ‏

روزنامه اطلاعات

برگهٔ قبلی 1 2

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا