آموزش مجازیپیرامون یادگیری

«یادگیری خودراهبر» در آموزش عالی مجازی

استاد برنامه‌ریزی درسی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اهمیت آموزش‌پژوهی در ارتقای نظام آموزش عالی کشور، ایجاد یک خط تحقیقاتی در حوزه آموزش‌پژوهی مبتنی ‌بر فضای مجازی در شرایط فعلی را ضروری خواند.

دکتر محمود مهرمحمدی در نشستی مجازی از مجموعه نشست‌های از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی که به همت مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد، با اشاره به تفاوت‌های عمده بین یادگیرندگان بزرگسال و خردسال می‌گوید: در آموزش افراد بزرگسال نمی‌توانیم از شیوه یاددهی به خردسالان استفاده کنیم و باید استراتژی و روش متفاوتی را پیش بگیریم. شیوه مناسب برای آموزش بزرگسالان، استفاده از فرایند یاددهی- یادگیری «خودراهبر» است.

در یاددهی- یادگیری خود راهبر، استاد از جایگاه «دانایی بر تالار» به «مشاوری در کنار» تغییر نقش می‌دهد و یادگیرنده بزرگسال و تجاربش به رسمیت شناخته می‌شود و حضور استاد نه تنها در تعارض با حضور دانشجو نیست بلکه به حضور شناختی، اجتماعی و عاطفی دانشجو منجر می‌شود.

اگر دانشجویان چنین حضور تأثیرگذاری را در کلاس تجربه نمی‌کنند، می‌توانیم فرض را بر این بگیریم که حضور استاد در کلاس درس، حضوری نااستادانه است؛ البته عوامل مختلف روانی، اجتماعی و اقتصادی هم می‌تواند مانع حضور تمام عیار دانشجو در کلاس شود ولی اگر استاد قائل و ملتزم به «معجزه‌گری روش» باشد‌، می‌تواند بر عوامل مختلف که مانع حضور تمام عیار دانشجو در کلاس می‌شود، غلبه کند.

استادان ما عموماً چنان فرایند یاددهی را به تسخیر خود در می‌آورند که دانشجو، احساس حضوری بانشاط در کلاس درس را ندارد و اساساً زیر سایه سنگین استاد در کلاس دیده نمی‌شود. کلید رفع این مشکل، میدان دادن به یادگیری خودراهبر و واگذاری مالکیت صحنه یاددهی- یادگیری از سوی استاد به دانشجویان است.

رئیس شورای علمی دانشنامۀ ایرانی برنامه درسی در عین حال تأکید دارد که منظور از واگذاری مالکیت فرایند یاددهی- یادگیری به دانشجویان، واگذاری فعال و از سر احساس مسؤولیت است و طبعاً واگذاری‌های برخاسته از انفعال و بی‌حوصلگی که اغلب با هدف کم کردن زحمت استاد صورت می‌گیرد، مدنظر نیستند. واگذاری فعال صحنه به دانشجویان به معنی حذف یا کم‌رنگ شدن نقش استاد نیست؛ بلکه استاد از جایگاه بازیگر نقش اول صحنه که در تضاد با حضور دانشجو و یادگیری خودراهبر است به جایگاه کارگردان تغییر نقش دهد و حضوری هم‌افزا در عرصه یاددهی – یادگیری داشته باشد.

این تغییر نقش فعال و امکان‌پذیر کردن یاددهی- یادگیری خودراهبر، مستلزم بهره‌گیری از دریای دانش مدون آموزش است. دانش مدون در زمینه آموزش بسیار گسترده است و دائماً هم بر گستره و عمق آن افزوده می‌شود؛ لذا استفاده مناسب از این منابع، نیازمند پشتیبانی نظام آموزش عالی و مدیران دانشگاه‌ها و تسهیل دسترسی به دانش روز این حوزه با برگزاری ژورنال کلاب‌ها و … است.

آموزشگری، بدون توجه به دستاوردهای تحقیقاتی در حوزه آموزش میسر نیست و بی‌توجهی به این امر توسط یک استاد دانشگاه که رسالت آموزشگری دارد در حکم کم‌فروشی است.

او درباره روش‌ها و استراتژ‌ی‌هایی که در متون آموزشی در زمینه یاددهی- یادگیری خودراهبر ارائه شده، توضیح می‌دهد: آموزش معکوس، آموزش مبتنی بر ایده پازل جورچین، آموزش مبتنی بر سازوکارهای بازی، آموزش مبتنی بر بازی‌های جدی، آموزش مسأله‌محور، آموزش پروژه‌محور، آموزش مبتنی بر ژورنال کلاب‌ها و کاربرد واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در فرایند آموزش از جمله روش‌های معمول در فرایند آموزش خودراهبر است. البته آموزشگری خودراهبر و حضور کارگردانانه استاد در عرضه آموزش، صرفاً مبتنی بر این متون نیست و اگر تجربه دانشگاه‌های کشورهای مختلف را نگاه کنیم، علاوه‌ بر مراجعه به متون آموزشی، تعهد و تکلیف دیگری در لایه عمیق‌تر وجود دارد که درگیر شدن در فرایند «آموزش پژوهی» است.

در این رابطه، استاد نباید صرفاً مصرف‌کننده متون آموزشی باشد؛ بلکه باید ضمن استفاده مولد، رویکردی پژوهشگرانه به منابع و یافته‌های تحقیقاتی موجود داشته باشد. معلم، فقط پروفسور نیست که دانش خود را به دیگران ارائه (profess) دهد؛ بلکه باید با ایده‌های مختلف آموزشی، درگیری هوشمندانه و پژوهشگرانه داشته باشد و برای مواجهه با مسائل پداگوژیک کلاس درس آماده باشد. استاد در کنار یاددهی باید وجه دانشجویی هم داشته باشد که به معنای مواجهه بسیار ژرف‌نگرانه با پیچیدگی‌های کلاس درس است.

تولید نوعی دانش محلی در زمینه آموزش دروس مربوطه، بخشی از زیست حرفه‌ای هر استاد آموزش‌پژوه را تشکیل می‌دهد و طبعاً میزان موفقیت هر استاد در این زمینه، وابسته به درجه آشنایی او با یافته‌های فُرمال یا مدون در آن حوزه است. اگر از منظر اخلاقی به آموزش نگاه کنیم، آموزش‌پژوهی و حضور کارگرادانه و فعال استاد در فرایند آموزش، توجیه خیلی جدی‌تری هم پیدا می‌کند.

او در ادامه با طرح این پرسش که اساساً اتخاذ چنین راهبرد یا سبک زندگی آموزشی (آموزش پژوهی)، عملی است یا سنگی بزرگ برای نزدن است، می‌گوید: این ایده اگرچه با نظام آموزش عالی کشور ما غریبه است، اما به‌عنوان ایده اصلی تحول در آموزش عالی دنیا مطرح است و تجربه جهانی، این نوع ظرفیت و بالندگی آموزشی را در استادان قابل تحقق می‌داند. راه دور نرویم! تجربه نظام آموزش پزشکی خود ما در این حوزه هم می‌تواند مورد توجه وزارت علوم قرار گیرد. استادان علوم پزشکی ما باید طبق دستورالعملی مشخص، یک دوره دوساله آموزش‌پژوهی را بگذرانند. این دوره‌ها دستورالعمل مشخصی دارند و در آیین‌نامه ارتقای اعضای هیأت علمی آموزش پزشکی هم امتیاز بالایی برای مقالات حاصل از آموزش‌پژوهی استادان در نظر گرفته شده است.

دکتر مهرمحمدی به این سؤال که آموزش‌پژوهی در شرایط فعلی که با تعطیلی اجباری کلاس‌های حضوری دانشگاه‌ها مواجهیم، چه معنایی دارد؟ پاسخ می‌دهد: آموزش‌پژوهی، مسیر رسیدن به آموزش خودراهبر را که در شرایط فعلی به آن نیاز داریم هموار می‌کند. از طرف دیگر، پداگوژی‌های دیجیتال و وب‌پایه‌ای که در دوران کرونا کار با آن‌ها را تجربه می‌کنیم می‌توانند در راستای ایجاد تحول در آموزش عالی کشور و حضور کارگردانانه استاد در کلاس‌های درس استفاده شوند. شرایط فعلی، ایجاد یک خط مطالعاتی جدید را نیز ایجاب می‌کند.

این خط پژوهشی پیشنهادی، «آموزش‌پژوهی در فضای مجازی» است که باید به این سؤالات جواب دهد که برای تحقق یاددهی خودراهبر در فضای مجازی چه روشی را پیش بگیریم و برای عملیاتی شدن این الگوها چه بازنگری‌ای باید در ظرفیت سیستم‌های نرم‌افزاری ما صورت گیرد؟ ممکن است بسیاری از نرم‌افزارهای ما که طراحانشان با چنین ایده‌های آموزشی آشنا نبوده‌اند ظرفیت لازم را نداشته باشند. سؤال بعدی این است که انجام پژوهش از نوع آموزش‌پژوهی در فضای مجازی چه چالش‌هایی دارد؟ چه داده‌هایی را نداریم و به چه داده‌های جایگزین می‌توان رجوع کرد؟ در این راستا انجام یک برنامه مطالعاتی در حوزه آموزش‌پژوهی مبتنی بر آموزش مجازی در کشور ضروری است.

وی می‌افزاید: یکی از موانع استفاده از فرایند یاددهی- یادگیری خودراهبر توسط استادان این است که دانشجویان امکان پذیرش چنین روشی را ندارند و ترجیح می‌دهند که استاد جزوه‌ بدهد و استادی که از این روش‌ها استفاده می‌کند نمره ارزشیابی‌اش پایین می‌آید؛ زیرا ما به استادانمان آموزشگری را یاد نداده‌ایم تا بخواهیم این روش‌ها را مطالبه کنیم، البته ما استادان وظیفه داریم به حد وسع در این زمینه تلاش کنیم. درست است که استاد در فرایند آموزش، نقشی ۸۰درصدی دارد ولی معنای معجزه روش این است که استاد نقش بی‌بدیلی در انگیزه بخشیدن به دانشجویان دارد.

استاد برنامه‌ریزی درسی دانشگاه تربیت مدرس در پایان در پاسخ به این پرسش که تجربیات حاصل در شرایط فعلی تا چه حد در دوران پساکرونا مورد توجه قرار خواهد گرفت و اساساً چه تضمینی است که بعد از کرونا به شرایط قبل برنگردیم، تصریح می‌کند: این که چه قدر از روش‌ها و تجربیات این دوره در شرایط پس از کرونا استفاده خواهد شد، بستگی زیادی به نظر سیاستگذاران در هر کشور دارد ولی اگر از من بپرسید می‌گویم این اتفاقات، چیزی نیست که بتوان بی‌اعتنا از کنار آنها گذشت و اصلاً نباید به شرایط قبل از کرونا برگردیم و دستاوردهای حاصل شده را از دست بدهیم. البته ممکن است سیاست‌هایی که در دوره پساکرونا در زمینه آموزش ابتدایی اتخاذ می‌شود با سیاست‌هایی که در حوزه آموزش عالی اتخاذ می‌شود و حتی سیاستی که در برخی رشته‌ها داریم با رشته‌های دیگر متفاوت باشند که کاملاً منطقی است.


مقاله،‌ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا