نکته ها از کتابها

برگزیده کتاب تادیب النسوان ( النسا ء )

 

فصل نهم

 

در آداب خوابیدن است که عمده مطالب و این همه شرح و بسط ، در همین است. شب که بنای خواب شد، این باب، معظم ابواب است. همه مقدمات و هنگامه برای استراحت شب است. شب را خداوند عالم برای سکون و راحت آفریده اگر شب آن مثل روز باشد زهی بدبختی

 

روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز

دل چو آینه در زنگ ظلام اندازد

آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب

گرد خرگاه افق پرده شام اندازد

 

شب باید مشغول باشد هر کس به هر عالمی که دارد و راحت خود را در آن می­داند، اشتغال داشته باشد و راحت کند. اجماع دوستان در شب می­شود، لذت عمر را شخص با معشوقه در شب می­برد. بهترین لذتهای دنیا خوابیدن است.

زنها که مایه محبت را در رختخواب خوابیدن دانسته­ اند. و ابتدای این امر قطعا از آن پیرزن­های منحوس شده ­است که چون نهنگ و اژدها مرد را فرو برده­اند. و به تقلیدی چنین مانده­ است، اگر زنی دور از شوهر بخوابد صبح خاله ها و سبزی پاک کن ها همه روبرو دو زانو نشسته اند و دستی به زیر زنخ (زنخدان-چانه ) نهاده آه­های سوزناک می­کشند و افسوسهای دردناک می­خورند که بمیرم برای دخترم که سیاه­بخت و سیاه­روز است. شبها تنها می­خوابد. خانه پدر و مادرش مگر لقمه نان قحط بود. و به این افسانه ها خانه بیچاره را خراب و ملک محبت را ویران می­ سازد. این غلط محض و خبط (اشتباه ) بزرگست اگر زن و مرد در محبت لیلی و مجنون باشند، یکجا خوابیدن را به موافق اقوال حکما و اطبا و تجربه مجربین و گفته اهل ذوق ، محبت را می­برد . و سبب عداوت می­شود . حکما در کتاب نوشته­ اند که از حکیمی سوال کردم که شخصی به کسی عشق دارد، و از همه امورات دست کشیده و امر معیشت او مختل مانده و پریشان گشته هرچه می کنم علاج پذیر نیست و ساعت به ساعت شوقش زیادتر می­شود، حکیم گفت هر دو را در یک رختخواب بخوابانید که نفسشان بهم بخورد و شوق کم بشود و آتش محبت خاموش گردد و سبب تنفر از هم بشود از قرار دستورالعمل حکیم رفتار کردند محبت طرفین زایل شد بخصوص نفس انسان که به هم رسید سبب نفرت می­شود و علاوه بر آن طبع انسانی را خداوند بر یک نهج خلق نکرده که با هم در یک آن بخوایند و یک آن بیدار شوند. هر دو یک مزاج باشند، یکی می­بینی خوابش می­گیرد، یکی بیدار می­شود. به آن بیدار، لامحاله بد می­گذرد. و یکی سردش می­شود یکی گرمش می­شود، یکی نفس می­زند، یکی دماغش می­گیرد یکی زود بیدار می­شود، یکی دیر، یکی سرفه می­کند یکی نمی­کند، … یک جا خوابیدن سبب اذیت و نفرت می­ شود.

اگر زن زنی است از آن زن­های کریه پیر بدشکل و قابل معشوقیت و محبوبیت ندارد بزور و اصرار و فحش و کتره (سخنان بی معنی و بی ترتیب که با هم ربطی ندارند ) و بدخلقی خود را به شوهر می­چسباند و همین قرار می­خواهد مرد مطیع امر و نهی او بلکه نوکر و زرخرید باشد، خواهد بخواهد، خواهد نخواهد، اگر مرد رو از خانم بگرداند که مشت به کله اش زند و سقلمه( ترکی : ضربتی که با مشت به پهلوی کسی زنند.) به پهلویش می­زند و از رختخواب بلکه از خانه بیرونش می­ کند.

…اگر از جانب مرد بیچاره فی­الجمله کرامتی بروز کند با تغیرات می­فرماید که اگر یک خشک گندیده باشد، از شب تا صبح بغل می­کردی به ما که می­رسد افاده می­کنی اصلا شما مردها پست فطرت هستید و از آدم با نجیب خوشتان می­ آید، با اینکه ندانسته­اند آن خشک گندیده­ ها به قول ایشان، صیغه باشند اگر شخص بگوید بخواب، می­ خوابند اگر بگوید برو، می ­روند و محض اینکه اطاعت می­ کنند.

.. قاعده اینست که رختخواب جداگانه پهلوی مرد نیندازد و لباس خود را عوض کرده زیاده از یک زیرجامه نپوشد پیرهن نرم نازک لطیف بپوشد ارخالق ) نیم تنه ای که مردان و زنان می پوشیدند و لای رویه و آستر آن پنبه قرار می دادند. ) نپوشد بهتر است اگر هم باید بپوشد ارخالق نرم و تنگ باشد و در جیبش چیزی نباشد.

خود را انبان ملاقطب قرار ندهد که هرچه بخواهی دست در جیب کرده درآورد. چارقد سر نکند سنجاق و سوزن و چیزهائیکه مثل این­هاست همراه نداشته باشد… نه آنکه روز بنشیند، تعریف شب را بکند… چنانکه رسم زنان این زمان است که گاهی گردن را نشان می­دهد و گاهی شکم را که یعنی من سفیدبختم. لعنت بر تو و بختت بیاید. بعضی از خانم­های نانجیب بدفطرت دیده شد که از این محله به آن محله می­نویسد امشب آقا همچه گفت یا… یا در حمام جمع می­شوند، با زنهای بیگانه و آشنا، قدری نان، ترشی بادمجان زهرمار کرده و می­گویند و دیشب شوهرفلان کار کرده و به قول خودشان حمام سرافرازی تشریف آورده­ اند.

صبح که از خواب برخواستند چنانچه در فصل دیگر عوض می­شود خانم قبل از بیداری مرد برود جای دیگر و رجوع به کار مرد نداشته باشد مرد را به خدمتکاران وا بگذارد تا خود سر و صورت را صفا داده تشریف شریف بیاورد

سعدیا بسیار گفتن عمر ضایع کردن است.

برگهٔ قبلی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11برگهٔ بعدی

Mahmoud Hosseini

من، یک معلم بازنشسته از سال ۱۳۸۸، با علاقه فراوان به فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی و با هدف انتقال تجربه‌های شخصی و بهره‌گیری از تجربه‌های دیگران، در مهرماه همان سال وبلاگ بانک مقالات آموزشی و فرهنگی را با آدرس www.mh1342.blogfa.com راه‌اندازی کردم. خوشبختانه این وبلاگ با استقبال خوبی روبه‌رو شد و در ادامه، سایت مستقل خود را با آدرس www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون این سایت با طراحی زیباتر و امکانات گسترده‌تر در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد. - مطالب و مقالات منتشرشده در سایت الزاماً مورد تأیید مدیریت نیست و مسؤولیت آن‌ها بر عهده نویسندگان است. - استفاده از یادداشت‌ها و مقالات اختصاصی سایت با ذکر منبع بلامانع است. - مطالب صفحه نخست روزانه به‌روزرسانی می‌شوند؛ برای دسترسی به موضوعات مورد نظر می‌توانید از فهرست اصلی، کلیدواژه‌های پایین مطالب و موتور جستجوی سایت استفاده کنید. - مراجعه‌کنندگان عزیز می‌توانند مقالات و نوشته‌های خود را ارسال کنند تا با افتخار به نام خودشان منتشر شود. ممکن است نام نویسندگان یا منابع برخی مقالات ناخواسته از قلم افتاده باشد که پیشاپیش پوزش می‌طلبم. همچنین لازم می‌دانم از همراهی ارزشمند همکار فرهنگی، خانم وحیده وحدتی، صمیمانه قدردانی کنم. از نظرات و پیشنهادهای سازنده شما برای ارتقای کیفیت سایت استقبال می‌کنم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا