معرفی کتاب
اصول طراحی آموزشی
کتاب«اصول طراحی آموزشی»را گانیه،بریگز و ویگر در سال ۱۹۸۸ میلادی نوشتهاند.این کتاب را خدیجه علیآبادی ترجمه کرده اسـت و انـتشارات دانـا در سال ۱۳۷۴ آن را منتشر ساخته است.در کتاب«اصول طراحی آموزشی»، رهنمودهایی برای تغییر دادن نگرش افراد ارائه شده است . قسمتهایی از کتاب :
برای یادگیرندگان اطلاعاتی دربـارهء انتخابهای ممکن دیگر فراهم کنید.یکی از اولین مشکلاتی که در تغییر نگرشها وجود دارد این است که یادگیرندگان در مـورد وجود حق انتخابهای دیگر چـیزی نمیدانند.
یادگیرنده را بـا نقاط قوت و ضعف انتخاب رفتار مطلوب آشنا کنید. او باید بداند،نتایج انتخاب رفتار مطلوب چه خواهد بود.این امر به خصوص وقتی صادق است که نتایج مطلوب طولانی مدت هستند و با رفتارهایی با مزایای کوتاهمدت متناقضند.به این دلیـل گفتن مضار و فواید طولانی مدت همراه با رفتارهای جدید مهم است.اطلاعات در مورد مزایا و ضررها میتواند به صورت اطلاعات کلامی بیان شود،یا این کار نتایج را یادگیرنده در یک موقعیت یادگیری وانمودسازی کند.
برای رفتار مطلوب،سرمشقهای مناسب ارائه کنید.«آنطور که من میگویم،انجام بـده»به انـدازهء«آنطور که من انجام میدهم،انجام بده»مؤثر نیست.هرچه سرمشق انسانی برای یادگیرنده برجستهتر باشد،احتمال این که او رفتار نشان داده شده توسط سرمشق را برگزیند،بیشتر است.
مطمئن شوید که محیط،رفتار انتخابی مطلوب را تأیید میکند.
اگر ممکن است رفتار مطلوب را در چهارچوب بزرگتری از ارزشها قـرار دهید.نگرشها بـازتاب ارزشها هستند. برای مثال،اگر افراد خود را از اجزای مهم یک شرکت(کلاس)بدانند،در مقایسه با زمانی که احساس کنند آدمهای مهمی نیستند،رفتارهای انتخابی متفاوتی خواهند داشت.
مهارتهایی را که رفتار انتخابی مطلوب را ممکن میسازند،شناسایی کنید و آنها را آموزش دهید.این امر ممکن است خیلی واضـح بـه نظر رسد که مردم نمیتوانند غذاهایی با کلسترول کم بخورند،وقتی نمیدانند کدام غذاها کلسترول دارند.
هنگامی که رفتار انتخابی نشان داده شد،آن را بازشناسی کنید و پاداش دهید. باز هم،این امر واضح به نظر میرسد. اگر معلمها میخواهند دانشآموزان آنـها «مستقل»باشند،باید ایـن رفـتار را شناسایی کنند و به آن پاداش دهند.
کاری نکنید که پاداش رفـتار مـطلوب بـه تنبیه تبدیل شود.این امر قضیه فرعی رهنمود قبلی است.مثلا،از پاداش دادن یک کار با کار بیشتر احتراز کنید؛زیرا به انزجار دانشآموزان خواهد انجامید.برنامه تقویت کردن باید چـنان تـرتیب داده شـود که دانشآموز بخواهد کار بیشتری انجام دهد که در نتیجه بـارآورتر نـیز خواهد بود.
به یادگیرندگان اجازه دهید، هدفهای خود را در رابطه با رفتار مطلوب،خود تعیین کنند.اکتساب رفتار عاطفی مراحل مختلفی دارد.این مراحل عبارتند از:آگاهی،پذیرش و ارزش دادن.علاوه بر آنـ،رفتارهای کـارا نسبت بـه تغییر تقریبا مقاومند،و تغییر در آنها به کندی روی میدهد.یک روش این اسـت که یادگیرندگان هدفهای خود را خود معین سازند،پیشرفت خود را گزارش دهند و تقریبا هدفها را ارزشیابی کنند.به نظر تمار کلر این کـار،اعتماد بیشتر را ضـمن ایـنکه یادگیرندگان به سمت رفتارهای مطلوبتر پیش میروند، در آنها رشد خواهد بود.
از راهبردهای آمـوزشی مـتنوع استفاده کنید.مثل وانمودسازی،نقش بازی کردن،فرایندهای بسط دادن یا تجربیات دیگری که فواید رفتار مطلوب را آشکار میکنند.این نوع تجربیات،تجربیات سرمشق دادن را تمام یـا کـامل میکنند.
م . امید
کتاب«اصول طراحی آموزشی»را گانیه،بریگز و ویگر در سال ۱۹۸۸ میلادی نوشتهاند.این کتاب را خدیجه علیآبادی ترجمه کرده اسـت و انـتشارات دانـا در سال ۱۳۷۴ آن را منتشر ساخته است.در کتاب«اصول طراحی آموزشی»، رهنمودهایی برای تغییر دادن نگرش افراد ارائه شده است . قسمتهایی از کتاب :
برای یادگیرندگان اطلاعاتی دربـارهء انتخابهای ممکن دیگر فراهم کنید.یکی از اولین مشکلاتی که در تغییر نگرشها وجود دارد این است که یادگیرندگان در مـورد وجود حق انتخابهای دیگر چـیزی نمیدانند.
یادگیرنده را بـا نقاط قوت و ضعف انتخاب رفتار مطلوب آشنا کنید. او باید بداند،نتایج انتخاب رفتار مطلوب چه خواهد بود.این امر به خصوص وقتی صادق است که نتایج مطلوب طولانی مدت هستند و با رفتارهایی با مزایای کوتاهمدت متناقضند.به این دلیـل گفتن مضار و فواید طولانی مدت همراه با رفتارهای جدید مهم است.اطلاعات در مورد مزایا و ضررها میتواند به صورت اطلاعات کلامی بیان شود،یا این کار نتایج را یادگیرنده در یک موقعیت یادگیری وانمودسازی کند.
برای رفتار مطلوب،سرمشقهای مناسب ارائه کنید.«آنطور که من میگویم،انجام بـده»به انـدازهء«آنطور که من انجام میدهم،انجام بده»مؤثر نیست.هرچه سرمشق انسانی برای یادگیرنده برجستهتر باشد،احتمال این که او رفتار نشان داده شده توسط سرمشق را برگزیند،بیشتر است.
مطمئن شوید که محیط،رفتار انتخابی مطلوب را تأیید میکند.
اگر ممکن است رفتار مطلوب را در چهارچوب بزرگتری از ارزشها قـرار دهید.نگرشها بـازتاب ارزشها هستند. برای مثال،اگر افراد خود را از اجزای مهم یک شرکت(کلاس)بدانند،در مقایسه با زمانی که احساس کنند آدمهای مهمی نیستند،رفتارهای انتخابی متفاوتی خواهند داشت.
مهارتهایی را که رفتار انتخابی مطلوب را ممکن میسازند،شناسایی کنید و آنها را آموزش دهید.این امر ممکن است خیلی واضـح بـه نظر رسد که مردم نمیتوانند غذاهایی با کلسترول کم بخورند،وقتی نمیدانند کدام غذاها کلسترول دارند.
هنگامی که رفتار انتخابی نشان داده شد،آن را بازشناسی کنید و پاداش دهید. باز هم،این امر واضح به نظر میرسد. اگر معلمها میخواهند دانشآموزان آنـها «مستقل»باشند،باید ایـن رفـتار را شناسایی کنند و به آن پاداش دهند.
کاری نکنید که پاداش رفـتار مـطلوب بـه تنبیه تبدیل شود.این امر قضیه فرعی رهنمود قبلی است.مثلا،از پاداش دادن یک کار با کار بیشتر احتراز کنید؛زیرا به انزجار دانشآموزان خواهد انجامید.برنامه تقویت کردن باید چـنان تـرتیب داده شـود که دانشآموز بخواهد کار بیشتری انجام دهد که در نتیجه بـارآورتر نـیز خواهد بود.
به یادگیرندگان اجازه دهید، هدفهای خود را در رابطه با رفتار مطلوب،خود تعیین کنند.اکتساب رفتار عاطفی مراحل مختلفی دارد.این مراحل عبارتند از:آگاهی،پذیرش و ارزش دادن.علاوه بر آنـ،رفتارهای کـارا نسبت بـه تغییر تقریبا مقاومند،و تغییر در آنها به کندی روی میدهد.یک روش این اسـت که یادگیرندگان هدفهای خود را خود معین سازند،پیشرفت خود را گزارش دهند و تقریبا هدفها را ارزشیابی کنند.به نظر تمار کلر این کـار،اعتماد بیشتر را ضـمن ایـنکه یادگیرندگان به سمت رفتارهای مطلوبتر پیش میروند، در آنها رشد خواهد بود.
از راهبردهای آمـوزشی مـتنوع استفاده کنید.مثل وانمودسازی،نقش بازی کردن،فرایندهای بسط دادن یا تجربیات دیگری که فواید رفتار مطلوب را آشکار میکنند.این نوع تجربیات،تجربیات سرمشق دادن را تمام یـا کـامل میکنند.
م . امید