دانشآموزان باهوش در ورزش
محمد محسنی و نجمه ترابی قهفرخی
اشاره
دانشآموزان باهوش در مقایسه با همسالان خود، برداشتی متفاوت از خود و دنیای خود، به ویژه محیط بازی دارند. اینگونه دانشآموزان حساس، کمالگرا، پرجنب و جوش و فعال هستند و نسبت به فعالیتهای ورزشی، زودتر از همسالانشان تحت تأثیر قرار میگیرند.
این مقاله بر نظریهای مبتنی است که میگوید ورزش و ساعات تربیتبدنی به درک و کشف منحصر به فرد بودن دانشآموزان باهوش کمک میکند و محیطهای ورزشی پنجرهای به دنیای درون کودکان باهوش باز میکند که از جمله نیازهایشان به رشد اجتماعی و فرایند جامعهپذیری، حساسیت، حس رقابت، همدلی و همکاری با دیگران، دوستی و رفاقت، نیاز به ابتکار و خلاقیت، کاویدن و پالایش ذهن و نیاز آنها به آرامش و ایجاد تعادل و تخلیه هیجانات در ورزش و تعیین اهداف زندگی و برنامهریزی برای آینده است.
تأثیرپذیری دانشآموزان باهوش از ورزش
دانشآموزان باهوش برداشت منحصر به فردی از ورزش دارند. به عقیده دابروسکی، روانشناس و روانپزشک هلندی که نظریه رشد عاطفی را (که به نظریه فروپاشی مثبت نیز معروف است) ارائه کرده، هیجان عاطفی برای بزرگسالان و دانشآموزان باهوش، یک ویژگی مثبت تلقی میشود. رشد عاطفی یکی از حیطههایی است که تحت تأثیر ورزش قرار میگیرد و محصول تعامل میان ظرفیت رشد و محیط ورزشی است. دابروسکی هیجان را تحریکپذیری بیش از حد نامیده و پنج نوع آن را مشخص کرده است که به آن اشاره میکنیم.
۱٫ روانی ـ حرکتی: بیقراری، کنجکاوی و زیاد بودن انرژی و جنب و جوش دانشآموزان باهوش
۲٫ جسمانی: لذت ناشی از تجارب حسی در بازی
۳٫ ذهنی: تفکر سطح بالا (تجزیه و تحلیل و ترکیب)
۴٫ تخیلی: خودانگیخته؛ خیالپردازی میکندو از تصویرسازی ذهنی و رؤیاپردازی در بازی استفاده میکند.
۵٫ عاطفی: دارای احساسات شدید، حساس و دلسوز است و در موقعیتهای بازی به سرعت عکسالعمل مثبت و منفی نشان میدهد.
طبق تحقیقات درباره نظریه دابروسکی، میزان بروز هیجان ناشی از ورزش در محیطهای ورزشی در بزرگسالان و دانشآموزان باهوش بیشتر از دیگران است.
دانشآموزان باهوش شادیها، غمها و امیدهای دوستان و همکلاسیها را در محیط ورزشی بهتر حس میکنند و البته برخی مواقع نمیتوانند مسائل را با دیگران حل و فصل کنند و از این موضوع رنج میبرند. ورزش میتواند این هیجانات را مدیریت و کنترل نماید و انرژی آنها را کاهش دهد.
افزایش جامعهپذیری دانشآموزان باهوش نسبت به دیگر دانشآموزان
نگرانی اصلی در خصوص دانشآموزان باهوش و مستعد و جویای کمال این است که ممکن است کارشان به جایی برسد که منزوی و در ساعات تربیتبدنی بیانگیزه و بیمیل شوند و از بازی و همکاری با دیگر دانشآموزان کناره بگیرند و زنگ ورزش را ترک کنند آگلر (۱۸۶۷) انزوا را چنین پیشبینی کرده است:
علاقه شدید به کمال و برنده شدن در بازی چنان آدم را منزوی میکند که هیچ چیز دیگر نمیتواند این تأثیر را ایجاد کند و او در هر قدمی از دانشآموزان و همکلاسیها رد میشود و آنها را پشت سر میگذارد و وقتی به هدفی میرسد یا برنده میشود، افسوس میخورد که دیگر دوستانش در کنارش نیستند.
تحقیقات نشان میدهد که سازگاری اجتماعی دانشآموزان باهوش بسیار عالی است و این تطابق در محیطهای ورزشی بهتر رخ میدهد و افراد یاد میگیرند چطور آن را به محیطهای دیگر تعمیم دهند و رنج تضاد درونی میان تمایل به هماهنگ بودن با دیگر دانشآموزان و آرمانهایشان را کاهش میدهد.
شرکت در گروههای ورزشی برای این دانشآموزان دستاوردهای مثبتی چون عنصر خوب گروه بودن، مفید بودن و افزایش اعتماد به نفس را در پی خواهد داشت. این دانشآموزان با کمک به دیگران تلاش میکنند بفهمند چه کسی هستند و به چه گروههایی تعلق دارند و چه استعدادهایی دارند و میفهمند چگونه مؤثرتر باشند. رشد و شکوفایی آنها با عاملی به نام ورزش و در محیط فعالیتهای ورزشی سرعت بیشتری میگیرد.
کمالگرایی دانشآموزان باهوش در ورزش ویژگی مثبت یا منفی است؟
علاقه شدید به کمال و پیروزی، یکی از جنبههای شناخته نشده در دانشآموزان باهوش است که باید مهار شود.
هاماچک کمالگرایان را به دو دسته زیر تقسیم کرده است:
۱٫ کمالگرایان سالم: این افراد نیاز شدیدی به نظم و ترتیب دارند و اشتباهات خود را میپذیرند و از این واقعیت لذت میبرند که معلمانشان انتظارزیادی از آنها دارند و به آنها بها میدهند. پس بهتر تلاش میکنند، احساس رضایت میکنند و به عملکرد نسبتاً موفق خود افتخار میکنند و عزتنفس کافی دارند.
۲٫ کمالگرایان کژکار: این افراد از ارتکاب اشتباه ناراحت میشوند. معیارهای بالایی برای خود در نظر میگیرند، در قضاوتهای خود دچار تردید میشوند و به تأیید دیگران نیاز دائمی دارند و فاقد راهبردهای مقابلهای مناسب در بازیها هستند.
کمالگرایی دانشآموزان در ورزش و بازی میتواند هم یک ویژگی مثبت و هم یک ویژگی منفی تلقی شود و بستگی به این دارد که دانشآموز چقدر تحت تأثیر ورزش، خانواده، و گروه همکلاسیها و… قرار میگیرد. اغلب اوقات نیرویی درونی آنها را ترغیب میکند که به اشتباه، تلاش زیادی برای خشنود ساختن اطرافیان به ویژه معلم در زنگ ورزش و دیگر همکلاسیها و والدین در امور دیگر داشته باشند، اما واقعیت این است که آنها دنبال خشنودی خود هستند و میخواهند همه را دریبل بزنند، انفرادی کار کنند، همیشه مالک توپ باشند. فرد برتر میدان و محل اتکای تیم باشند و برای آنها نتیجه کار خودشان مهم است و نتیجهنهایی تیم برایشان اهمیتی ندارد یا درجه اهمیت آن کمتر است. در اینجا موضوع مثبت تلقی نمیشود و آنها را به سوی رفتاری خوب و مؤثر در ورزش حرکت نمیدهد؛ اما اگر اهداف همه حیطههای تربیتبدنی را در بر گیرد و برای تیم، گروه، جامعه و خود دانشآموز مفید باشد، در نتیجه این نوع کمالگرایی مثبت تلقی خواهد شد.
ورزش و شناخت کاملتر از خود
محیطهای ورزشی به برداشتی متفاوت و حسی موفق و امکان تفسیر و بیان احساسات و خواستهها، نیتها، آرزوها، اعمال و رفتار منتج شده از آنها به همگان کمک خواهد کرد و این موضوع البته در دانشآموزان باهوش سریعتر رخ خواهد داد. این آگاهی از الگوی خود را شالکراس وسیسک (۱۹۸۳) بیان کردهاند.
ورزش امکان برقراری تماس با حواس پنجگانه را در دانشآموزان افزایش میدهد و در دانشآموزان باهوش این اتفاق بهتر و سریعتر رخ میدهد.
توانمندسازی دانشآموزان باهوش برای تقویت حساسیت و همدلی در ورزش بسیار مهم است، چون این ویژگی از خصوصیات مهم این دانشآموزان است و معلم میتواند با آنها بحث کند و نحوه یارگیری و رفتار تیمی، پاسدهی، انجام بازی گروهی و کمک و همکاری به دیگر بازیکنان را در انواع بازیها آموزش دهد.
خلاقیت در ورزش و دانشآموزان باهوش
اهمیت فراهم کردن فرصتهای مناسب برای دانشآموزان باهوش در زنگ ورزش انکارناشدنی است و بهترین کمک به آنها برای ایجاد زمینهای برای بروز خلاقیت، درک قبول واگرایی این افراد در ساعات تربیتبدنی میباشد.
معلمان تربیتبدنی با ایجاد امنیت، سازماندهی، گروهبندی صحیح و عادلانه دانشآموزان و آگاهی از نشانههای خلاقیت و ایجاد فرصت و تشویق و تقویت و رفتار مثبت باعث شکوفایی خلاقیت دانشآموزان میشوند و با ارزیابی و ارزشیابی سازنده و انتخاب درست محتوای زنگ ورزش به همه دانشآموزان به خصوص باهوشترها کمک خواهند کرد هوشیاری خلاقتری داشته باشند.
آرامش دانشآموزان باهوش در ورزش
آرامش از خود فرد شروع میشود و رسیدن به آن با شرکت در فعالیتهای ورزشی، جایی که دانشآموزان با یکدیگر رابطه برقرار میکنند، اتفاق خواهد افتاد و زودتر به آن خواهند رسید و انرژیهای اضافی آنها تخلیه خواهد شد.
دانشآموزان باهوش؛ رسیدن به اهداف ورزش و تعادل در زندگی
فعالیتهای گروهی کمک میکند که اثر ناهمزمانی و توجه و درک والدین را در زمینه ناهمزمانی بهتر درک کنند و آنها میآموزند این تفاوتها برایشان عادی باشد.
رسیدن به اهداف و یافتن تعادل در زندگی میتواند از محیط، زمان، مکان کوچکتری مثل زنگ ورزش و مدرسه به جامعه بزرگتر و زندگی روزمره تعمیم داده شود. در نتیجه معلمان تربیتبدنی باید اولویتبندی ارزشهای ورزش را برای دانشآموزان مطرح کنند و به آنها کمک کنند که خودشان با تمرکز و کسب رضایت به این سازمانبندی برسند و ضمن تشویق و ترغیب، موانع پیشروی آنها را از سر راه بردارند.
به نقل از مجله رشد، آموزش تربیتبدنی شماره ۵۱
————-
منبع
۱٫آ. سیسک. دوروتی. «از باهوش تا تیزهوش. سبک کردن بار مسئولیت تیزهوش بودن». ترجمه خالصی، مهین