راهکارها برای فرار جامعه از غم و غصه
فهیمه حسنمیری: آمارهایی که از خشم و خشونت ایرانیها حکایت میکند، این پرسش نگرانکننده را ایجاد میکند که چه شده امروز با چنین وضعیتی مواجهیم و اگر کاری برای بهبود اوضاع صورت نگیرد، چه سرنوشتی در انتظار مردمانی است که به مهربانی و بخشش شهرت داشتهاند.
در این زمینه با دکتر محمود گلزاری، معاون سابق امور جوانان وزارت ورزش و جوان، روانشناس و مدیرمسئول مجله روانشناسی «سپیده دانایی» گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
آقای دکتر با مرور اخبار حوادث به نظر میرسد شاهد نوعی عصبانیت و کمتحملی در میان مردم هستیم. نظر شما در این زمینه چیست؟
بله همانطور که اخیرا اعلام شده ایرانیها بعد از عراقیها خشنترین و عصبانیترین مردم دنیا هستند، میتوانیم ببینیم که تمام شاخصهای خشونت در جامعه ما در حال افزایش است؛ قتلها، قتلهای خانوادگی، نزاعهای خیابانی، همسرآزاری، کودکآزاری و سالمندآزاری به مراتب افزایش پیدا کرده است. در شرایط فعلی، جامعهای پر از بدبینی، خشونت و درگیری داریم که حتی سادهترین کارها مانند رانندگی را دچار تنش میکند. این موضوع هم تنها چیزی نیست که در آمارهای کشورهای دیگر به آن اشاره شده باشد بلکه حتی مسئولان امنیتی هم به این موضوع اشاره میکنند و دیدیم که معاون پیشگیری از جرم قوه قضاییه اعلام کرد خشونت، امسال پررنگتر از سالهای گذشته بوده است.
ریشه این پرخاشگریها را در کجا میبینید؟
باید وضعیت خشم و خشونت در ایران به طور جدی مورد بررسی قرار بگیرد. مسلما تنها یک عامل نیست که به این وضعیت دامن زده و سهم عوامل متعدد را باید بررسی کرد. مسائل امنیت اقتصادی مردم، اشتغال جوانان، استحکام خانواده، تغییرات اقلیمی، خشکسالی، گرما و بسیاری از موارد پیدا و پنهان دیگر در بروز چنین وضعیتی تاثیرگذارند. مهم این است که برای برطرف کردن این مسائل و در عین حال تزریق روحیه شادی و صبوری به مردم کارهایی انجام شود.
مثلا چه کارهایی؟
هم نیاز به برنامههای بلندمدت داریم و هم کوتاهمدت و میانمدت. در برنامههای سطحی میتوان اقداماتی را در جامعه نهادینه کرد از جمله برنامههایی مانند عفو زندانیان و کمک مردم و هنرمندان در کمپینهایی برای بخشش زندانیانی که جرایم غیرعمد انجام دادهاند، اقداماتی برای بهبود فضاهایی مانند استادیوم ورزشی که بالاترین سطح خشونت و توهین را در آن محیط شاهدیم، افزایش مهارتهای اجتماعی که چطور میتوان حق را گرفت اما نه لزوما با پرخاشگری و توهین، راهاندازی کلینیکهای کنترل خشم و استفاده از تجارب کشورهای دیگر در این زمینه، ایجاد فضای شادی در کشور، تهیه برنامههای تلویزیونی که روحیه شادی را در مردم ایجاد کند و بسیاری از اقدامات دیگر که با طرحهای کارشناسی قابل انجام هستند.
برنامههای طنز تلویزیون را در کمتر کردن سطح پرخاشگری موثر میدانید؟
ببینید، شوخطبعی یکی از راههای کنترل خشونت است و پیوندهای صمیمانه را زیاد و تنشها را کم میکند. این خیلی مهم است که خندیدن با دیگران را تمرین کنیم نه خندیدن به دیگران را، از این رو برنامههای طنز تلویزیون مانند خندوانه خوب است اما در عین حال سازندگان چنین برنامهای باید مراقب باشند که به ضد اهدافی که ترسیم کردهاند نرسند. در این برنامه میبینیم که از وقتی وارد جریان رقابتی استندآپ کمدی شد، چه کامنتهایی در فضای مجازی گذاشته شد و چقدر طرفداران هر کدام از این افراد به دیگری توهین کردند. برنامهای که با هدف خنداندن و ایجاد فضای پیوند و دوستی میان مردم تشکیل شده، باید خیلی مراقب باشد که فضای مسمومی ایجاد نکند.
همانطور که به فضاهای مجازی اشاره کردید، گاهی میبینیم پیامهایی که ظاهرا مضمون شوخی و طنز دارند تبادل میشوند اما درواقع توهینهایی به جنسیت و قومیت و گروه خاصی هستند.
بله با این که تاکید میکنم شوخطبعی و طنز نیاز جدی امروز جامعه ماست، اما باید نوع شوخی کردن را هم به مردم یاد بدهیم. باید مواظب باشیم شوخطبعیها به سمت لودگی نرود، شوخیهای مضر و قومیتی و جنسیتی نباشد و به قیمت خندیدن افراد هر اتفاقی صورت نگیرد. شوخیهای ما نباید مسخره کردن، به کار بردن الفاظ نادرست، توهین کردن، هدف گرفتن ابعاد مختلف ظاهری و شخصیتی یک فرد، جنس یا گروه باشد. باید این را به مردم یاد بدهیم که شوخی نباید تیز باشد، دیگران نباید از شوخیهای ما وحشت کنند و در دلشان ترس ایجاد شود یا رنجیدهخاطر شوند.
این آموزشها کجا باید انجام شود؟
لازم است از تجربه کشورهای دیگر در زمینه ایجاد باشگاههای خنده یا کنترل خشم کمک بگیریم. برای این منظور باید ظرفیت دانشگاهها را به کمک بگیریم و رسانهها هم از دستاوردهای دانشگاهی در حوزه روانشناسی مثبت کمک بگیرند. دانشگاههای ما در حوزه روانشناسی، روانشناسی بیمارمحور را تدریس میکنند، آسیبشناسی روانی، اضطراب، افسردگی و … را تدریس میکنند در حالی که در کنار اینها، لازم است روانشناسی مثبت را هم آموزش و ترویج دهیم.