تکنولوژی آموزشیتکنولوژی آموزشی ودرسی-فن آوری اطلاعات

بررسی تأثیر شبکه‌های اجتماعی در شکل‌گیری باور آدم‌های امروزی

بررسی تأثیر شبکه‌های اجتماعی در شکل‌گیری باور آدم‌های امروزی

حاضر نیستند پنج دقیقه روی تردمیل بروند
صدف فاطمی: مردم انتشار اطلاعات و اشتراک‌گذاری نظرات را دوست دارند. آمار فعالیت آنها در شبکه‌های اجتماعی به خوبی این واقعیت را نشان می‌دهد؛ هر روز چهار میلیون وبلاگ جدید راه‌اندازی می‌شود، ۸۰ میلیون عکس از سوی کاربران مختلف دنیا آپلود می‌شود و در نهایت چیزی حدود ۶۱۶ میلیون توئیت راهی صفحه مجازی توئیتر می‌شود. گاردین می‌نویسد، شبکه‌های اجتماعی فرصتی برای کاربران فراهم کرده که دانش و اطلاعات خود را به خورد دیگران بدهند و هر آنچه از نظرشان درست است به دیگران تحمیل کنند.
مطالعه انجام شده در دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که مردم این دوره و زمانه حتی حاضرند برای اینکه نظرات‌شان به گوش قشر بیشتری از مردم برسد، پول هزینه کنند. آنها به کاربرانی که دنبال‌کنندگان بیشتری دارند پیشنهادهای مالی می‌دهند تا پست آنها را در صفحه شخصی‌شان بگذارند تا به‌این‌ترتیب شانس دیده شدن‌شان بیشتر شود. مهم نیست که نظر آنها چقدر درست یا غلط باشد، موضوع اصلی نظرات مردم درباره هر چیز ساده‌ای است؛ مثلا اینکه چای بهتر است یا قهوه! یک اسکن مغزی تصویری نشان می‌دهد که وقتی مردم فرصت پیدا می‌کنند نظرات‌شان را با دیگران به اشتراک بگذارند، مرکز پاداش مغز آنها به شدت فعال می‌شود و از زندگی‌شان لذت بیشتری می‌برند. این یک ویژگی مثبت مغز انسان است زیرا تضمین می‌کند دانش، تجربه و ایده‌های فرد جایی دفع نمی‌شود و اگر فضایی برای شنیده شدن داشته باشد، می‌تواند حال فرد را خوب کند. این دقیقا همان نقطه قوتی است که امروزه با شبکه‌های اجتماعی برای مردم فراهم شده و به اعتقاد روان‌شناسان یکی از مهم‌ترین دلایل اعتیاد کاربران به فعالیت در دنیای مجازی است.
تالی شاروت، روان‌شناس گاردین می‌گوید: «همه چیز اما در اشتراک‌گذاری خلاصه نمی‌شود و برای اینکه این لذت ایجاد شود، فرد باید از سوی دیگران واکنش هم ببیند. در حقیقت مردم نظرات و دانش خود را برای هدف تأثیرگذاری بر دیگران به اشتراک می‌گذارند اما مشکل اینجاست که واکنش‌های دیگران به نظرات آنها می‌تواند مسیر باورهای آنها را تغییر دهد. برای مثال تغییرات آب و هوایی را در نظر بگیرید؛ هر بار خبری حول و حوش این موضوع منتشر می‌شود، کاربران زیادی با انتشار پست در شبکه‌های اجتماعی واکنش نشان می‌دهند. اینکه دیگران چه پاسخی به واکنش آنها بدهند بدون شک در میزان باورپذیری آنها تأثیر بسیار زیادی دارد. نمونه بارز این موضوع سوژه‌های اجتماعی است؛ دختری در توئیتر پیام می‌نویسد که شاهد دعوای زن و مردی در خیابان بوده و با وجود ناراحتی بسیار زیاد از برخوردهای زننده مرد با زن و فحاشی‌های او، به خودش اجازه دخالت در دعوای آنها را نداده است. واکنش‌ها آغاز می‌شود؛ عده‌ای عدم دخالت او را تحسین می‌کنند و عده دیگری او را بی‌فکر و بیخیال نسبت به موضوعات انسانی می‌دانند و می‌گویند باید نسبت به جریانات اطراف حساس بود و بی‌تفاوت از کنار آنها نگذشت. اینکه وزنه کدام دسته از این واکنش‌ها به دیگری سنگینی کند، مسیر فکری و باور دختر را دستخوش تغییر می‌کند و او بدون شک دفعه بعدی که در خیابان یا مکان‌های عمومی دیگر با این موضوع مواجه شود، همان رفتاری را می‌کند که در اظهارنظرات دیگران آموخته است.»
نتیجه پژوهش‌های مرکز آسیب‌شناسی اجتماعی سوئد نشان می‌دهد که امروزه شبکه‌های اجتماعی در کنار تمام مزایایی که برای کاربران دارند، مشکلات بزرگی در شکل‌گیری ایده‌ها و طرز تفکر آنها ایجاد کرده‌اند. یکی از آنها رد و بدل شدن داده‌های خام و دانش ناکارآمد است. برای مثال موضوعات مختلفی که در حوزه سلامت وجود دارد و از سال‌ها پیش مطالب زیادی درباره آنها در مجلات و رسانه‌های مختلف منتشر شده است. صدها مطالعه تا به امروز انجام شده است که ثابت می‌کند فعالیت‌های ورزشی چه تأثیری در سلامت افراد دارند. مردم این اطلاعات را در صفحات اجتماعی خود با دیگران به اشتراک می‌گذارند و بارها درباره‌شان می‌نویسند اما هیچ‌کدام‌شان حتی حاضر نیستند پنج دقیقه روی تردمیل بروند. نمونه این اتفاق بسیار زیاد است؛ مواردی که سوژه‌های خوبی برای نمایش در شبکه‌های اجتماعی فراهم می‌کند اما هیچ تغییری در زندگی نگارنده آن پست یا حتی مخاطبانش ایجاد نمی‌کند.
به اعتقاد شاروت، مشکل اصلی نحوه دسته‌بندی اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی این است که هسته اصلی آن چیزی که از ما یک انسان می‌سازد را نادیده می‌گیرد یعنی انگیزه‌ها، ترس‌ها، امیدها، خواسته‌ها و در نهایت باورهای قلبی ما‌! درواقع سونامی اطلاعاتی که ما هر روز دریافت می‌کنیم حتی می‌تواند ما را نسبت به داده‌ها و خبرها بی‌حس کند زیرا ما به پیداکردن پشتیبان برای هر چیزی که می‌خواهیم تنها با یک کلیک ساده عادت کرده‌ایم. در عوض، خواسته‌های ما همان چیزهایی شده‌اند که باور و اعتقادات‌مان را شکل می‌دهند؛ ما نیاز داریم بخشی از یک گروه بزرگ باشیم تا شنیده و دیده شویم و این خواسته ما آن‌قدر عملکردمان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد که ناخودآگاه به باوری عمیق در وجودمان تبدیل می‌شود. وقایع اتفاقیه

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا