در باره معلم

معلمی، شغلی است ‌آمیخته با عشق

اولیای مدرسه، مهم‌ترین نقش‌ را در تعلیم و تربیت نسل آینده ایفا می‌کنند. بعضی از آنها از اهمیت کار خود مطلعند و به همین دلیل، نهایت تلاش خود را برای آموزش دانش‌آموزان به کار می‌برند، اما عده دیگر به این کار تنها به عنوان شغلی نگاه می‌کنند که باید انجام دهند و زندگی‌شان را با آن بگذرانند.
همگی ما در دوران مدرسه،‌ معلمان و دبیرانی داشته‌‌‌ایم که هر جلسه سر کلاس می‌آمدند، غر می‌زدند و شکایت می‌کردند که کارمان سخت است، حقوقمان کم است و بچه‌ها اذیت می‌کنند… متاسفانه تعدادشان هم کم نبود و شاید خیلی از ما آن زمان به خاطر ناله‌های آنها بود که متوجه شدیم، معلمی شغلی نیست که درآمد داشته باشد. در مقابل مدرسانی هم بودند که با شور و اشتیاق با دانش‌آموزان رابطه برقرار می‌کردند و سعی می‌کردند، تدریسی متفاوت داشته باشند.
‌به گفته علی شمیسا، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب‌های روان‌شناسی، خلاقیت در هر حرفه‌ای لازمه موفقیت است و این مساله در تدریس به اوج می‌رسد. تمام دبیران، کتابی مشابه برای تدریس در دست دارند. عده‌ای از آنها هرچه را در کتاب مطرح شده، به شیوه‌ای خشک و نظام‌مند ارائه می‌کنند، اما برخی دیگر که دوست دارند شاگردان درسشان را فرابگیرند، از نهایت خلاقیت ذاتی بهره می‌برند و نکات را به شیوه‌هایی جذاب مطرح می‌کنند.
تشویق بموقع
مساله دیگری که باید مورد توجه اولیای مدارس قرار گیرد، شناسایی استعداد دانش‌آموزان و راهنمایی آنهاست. شهرزاد دادمهر، دبیر ادبیات فارسی است. او برای کشف استعداد دانش‌آموزانش تلاش می‌کند. دادمهر برای رسیدن به این هدف سعی می‌کند،‌ رابطه خوبی با شاگردانش برقرار کند‌.
بیشتر دانش‌آموزان نیز به طورکلی او را دبیری شایسته می‌دانند، اما اصلی‌ترین ویژگی او در دل و جرات بخشیدن به آنهاست. هرگاه احساس می‌کند در وجود شاگردی استعداد ادبی نهفته است، او را بشدت تشویق می‌کند و اگر شاگرد موفق نشد،‌ با حرف‌های دلگرم‌کننده او را به تلاش مجدد وامی‌دارد. تعدادی از شاگردان دادمهر در همان دوران مدرسه آثار خود را در مجله‌های مختلف به چاپ رسانده‌اند و همگی این پیشرفت بزرگ در سن کم را مدیون دبیر دلسوز خود هستند. استعداد در وجود این شاگردان به صورت نهفته وجود دارد و در واقع این دبیر مهربان به آنها دل و جرات شکفتن و رشدکردن می‌بخشد.
زنگ تفریح جانانه
محققان اعلام کرده‌اند، شاگرد در کلاس تا ۴۵ دقیقه توان یادگیری و درک اطلاعات دارد. بعد از گذشت این مدت ذهن او خسته می‌شود‌. معلمان کارآزموده هم براساس تجربیاتشان این را متوجه می‌شوند و برای جذب شاگردان درمدت یک ساعت و نیم کلاس روش‌هایی ویژه دارند.
آنها در میانه ساعت کلاس خاطره‌ای مرتبط با موضوع درس تعریف می‌کنند یا نکته‌ای خارج از درس می‌گویند. ‌افزون بر این سعی می‌کنند دانش‌آموزان را در آموزش سهیم کنند‌ یا هر روش جذاب دیگری را که به ذهنشان می‌رسد‌‌، به کار می‌گیرند تا ذهن دانش‌آموزان از حالت خستگی به درآید و شادابی لازم برای ادامه کلاس را پیداکنند.
در این میان، خیلی از دانش‌آموزان از همان ابتدا دوست دارند نماینده کلاس شوند، کنفرانس بدهند، مامور برقراری انضباط شوند و به هر نحو دیگری که شده، مسئولیت به‌عهده بگیرند. این کار به آنها حس بزرگ بودن می‌دهد و شاگردی که مسئولیت به عهده می‌گیرد، ناخودآگاه تمرکز بیشتری بر درست رفتارکردن خواهد داشت. به همین دلیل اولیای مدرسه باید شرایطی ایجاد کنند که در آن براساس توانایی دانش‌آموزان به آنها مسئولیت سپرده شود. فرهادی دبیر شیمی دبیرستان و پیش دانشگاهی است. او نیز موافق مسئولیت دادن به دانش‌آموزان در مدارس است و بر این نکته تاکید می‌کند.
فرهادی از دید همکارانش مردی جدی است و آنها متعجبند از این که می‌بینند، این دبیر تا چه اندازه میان دانش‌آموزان محبوبیت دارد و ریز نمرات شاگردان او تا چه اندازه بالاست. همکاران ماجرا را نمی‌دانند، اما خود او بخوبی مطلع است. فرهادی اصرار دارد، ارزش حقیقی تلاش و کوشش و موفقیت را به شاگردان خود بفهماند. او هرجلسه،‌ دقایقی برای بچه‌ها از هدف، برنامه‌ریزی، تلاش و موفقیت حرف می‌زند و با کلامی مهیج و انگیزشی به آنها می‌فهماند،‌ کامیابی فردا نتیجه تلاش امروز است. کلام زیبای او شاگردان را به درس خواندن هر چه بیشتر و جدی گرفتن برنامه‌هایشان وامی‌دارد. آنها به کمک این استاد ارزش درس را می‌فهمند و ارتباط تلاش و موفقیت را درک می‌کنند.
همه چیز را همگان دانند
در این که یک معلم یا دبیر باید تلاش زیادی برای مطالعه انجام دهد تا اشراف کامل به درسی که تدریس می‌کند، داشته باشد شکی نیست، اما گاهی پیش می‌آید که شاگرد سوالی خارج از کتاب و در همان حوزه درسی می‌پرسد و دبیر در آن لحظه نمی‌داند. در این موارد هیچ اشکالی ندارد، اگر بگوید، نمی‌دانم و برای جلسه بعدی راجع به آن تحقیق کند و با دست پر برگردد. گفتن کلمه نمی‌دانم بسیار بهتر از ارائه پاسخ ناصحیح است. به این شکل شاگرد هم متوجه می‌شود ‌که وقتی درباره موضوعی اطلاعات ندارد، بهتر است واقعیت را بگوید و اطلاعات لازم را با مطالعه و تحقیق به دست آورد.
لیلا رعیت
جام‌جم

——————-
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا