در باره معلم

خط معلم و خانواده، موازی یا منحنی

 

خط معلم و خانواده، موازی یا منحنی
علی‌اکبر زین‌العابدین

چهارماه از آغاز سال گذشته و نوبت دوم تازه شروع شده بود. زنگ تفریح بود. پدر یکی از بچه‌ها آمد. معلم ریاضی را می‌خواست، معاون مدرسه از معلم وقت گرفت. بچه‌ این پدر درسخوان نبود. اخلاقش هم طوری بود که در هر کلاسی دوام نمی‌آورد. در بعضی کلاس‌ها مظلوم بود و در بعضی دیگر آتش‌‌ می‌سوزاند. پدر گویا تاجر بود. برای اولین بار بود که به ملاقات معلم ریاضی می‌آمد. معلم ریاضی در وقت تنگ تفریح با عجله آمد. پدر سبیلش را دست کشید و با معلم دست داد. قد معلم ریاضی بلندتر بود. پدر سرش را بالا گرفت. لبخندی از قبل با خودش آورده بود کم و زیاد نمی‌شد. معلم ریاضی رگباری از کلمات را باراند:

ـ اجازه بدهید دفترم را باز کنم… البته پسرتان را خوب می‌شناسم. او یکی از پایین‌ترین نمره‌های امتحان نوبت اول را آورده است. اصلا راضی نیستم. سر کلاس هم مدام حرف می‌زند وقتی هم می‌گویم به درس گوش بده، یکه زیاد می‌گوید. تکالیفش را هم نامنظم می‌آورد. این‌جوری پیش برود به مشکل برمی‌خورید. اتفاقاًٌ خیلی وقت بود که می‌خواستم بگویم به مدرسه بیایید نشد. یک فکری به حالش بکنید. خیلی بی‌خیال است…

حال دیگر دفترش را باز کرده بود. صفحه مربوط به کلاس فرزند پدر را آورد. پدر دست به سینه ایستاده بود. لبخند سرجایش بود. گاهی پلک‌هایش را باز و بسته می‌کرد که یعنی: «خب، ادامه بده.»

معلم دفتر را گرفت جلوی پدر. پدر توجهی نشان نداد.

ـ بفرمایید، این هم شرح تکالیف و نمره‌هایش. ملاحظه کنید. ۹، ۱۲، ۴ اینها نمره‌های اوست. اصلاً نمی‌دانم ورقه‌های امتحانی‌اش را به شما نشان می‌دهد یا نه؟ خلاصه، این گزارشی بود که باید می‌دادم. دیگر هر چه خود صلاح می‌دانید.

پدر همان‌طور دست به سینه بود. نگاهی تمسخر‌آمیز به معلم انداخت. بعد با لحنی طلبکارانه گفت:

ـ ببخشید، مگر من از شما سؤالی پرسیدم؟

ـ نه، فکر نمی‌کنم، چطور مگر؟

ـ عزیزدل، من فقط آمده بودم حالتان را بپرسم!

ـ لطف شماست. ولی حال من چه اهمیتی دارد؟

ـ با این شخصیتی که شما دارید، واقعاً اهمیتی ندارد. من می‌خواستم با شما آشنا شوم.

ـ آقا چرا توهین می‌کنید؟

ـ من توهین نمی‌کنم. شما نه گذاشتید حالتان را بپرسم و نه خودتان حالی از ما پرسیدید! خوب است که به شما می‌گویند فرهنگی! ضمناً، اگر ریاضی پسر من ضعیف است، معلمش شما هستید نه من!

بحث بالا گرفت. پدر زیربار نمی‌رفت. او می‌گفت: «وقتی من از وضعیت درسی پسرم سؤالی نپرسیده‌ام، ایشان به چه حقی گزارش می‌دهد؟» و معلم هم تکرار می‌کرد: «این وظیفه حرفه‌ای من است و …»

بالاخره این ماجرای ناخوشایند با دخالت مدیر مدرسه خاتمه یافت.

معلم ریاضی در دفتر دبیران ماجرا را مفصل شرح داد و تا توانست، بدبینانه درباره آن بچه و پدرش حکایت کرد. نگاه دبیران نسبت به آن دانش‌آموز بدتر از قبل شد. آن‌ها هم که نارضایتی خاصی نداشتند، کنجکاو شدند اوضاع این دانش‌آموز را وارسی مجدد کنند. معلم ریاضی هشدار داد که حواستان به خانواده این بچه باشد! همکاران هم سراپا او را تایید کردند و هر کدام خاطرات مشابهی را دراین‌باره تعریف کردند. آخر کار، احساسی منفی و مدافعه‌جویانه نسبت به خانواده‌های دانش‌آموزان، به همه ما دست داد. هر کس نکته‌ای می‌گفت:‌

ـ خانواده‌ها بلد نیستند، با معلم‌ها صحبت کنند.

ـ خانواده‌ها بچه‌هایشان را لوس کرده‌اند.

ـ به خانواده‌ها نباید رو داد.

ـ بچه ضعیف، درست بشو نیست، چون خانواده‌اش مشکل دارد.

ـ خانواده از آموزش چه می‌فهمد؟ و…

حالا بیایید با هم چند نکته را در این‌باره مرور کنیم:

۱. زمان ملاقات

زنگ تفریح زمان ملاقات با دبیر نیست،‌ معاون محترم نباید از معلم ریاضی چنین درخواستی می‌کرد. زنگ تفریح دقایقی کوتاه است برای استراحت دبیران. حتی با اصرار معاون مدرسه نیز دبیر نباید این خواهش را می‌پذیرفت. کوتاهی فرصت، آرامش لازم برای گفتگو را می‌گیرد و چنانچه مانند این رویداد، پایان تلخی هم داشته باشد، بر کیفیت کار دبیر تا آخرین ساعت روز تاثیر منفی می‌گذارد.

۲. شروع گفتگو

همه بچه‌‌ها برای اولیایشان عزیزترین موجودات روی زمین هستند. عشق وافر پدر و مادرها به سبب نمره ریاضی و شیمی آغاز نشده است که با پایین آمدن آن‌ها از بین برود. خوب است معلم ابتدا با تعریف از خصوصیات مثبت دانش‌آموز،‌ اعتماد والدین را جلب کند. اگر معلمی هیچ ویژگی‌ مثبتی برای دانش‌آموزی نمی‌بیند، اشکال کار از خود اوست نه دانش‌آموز.

۳. شیوه گفتگو

بعد از فرود آمدن رگبار کلمات منفی و سرزنش آمیز دبیر، طبیعتا آن پدر، خودش را از اصل ماجرا کنار می‌کشد تا به صورت بازنده مدرسه را ترک نکند، به‌ویژه اگر موقعیت اجتماعی خوبی داشته باشد، همین نکته زمینه را آماده می‌کند برای گفتن سخنان موهن و توهین‌آمیز به معلم. در ضمن،‌ وقتی جهت‌گیری عمومی معلم و مدرسه این باشد که تمام مسئولیت رفتاری و درسی دانش‌آموز را بر عهده خانواده بگذارد، طبیعتاً طرف مقابل نیز،‌ مسئولیت اصلی را متوجه نظام مدرسه و شخص معلم می‌داند. آن‌وقت مسیر گفتگو مثل دو خط موازی می‌شود که هرگز یکدیگر را قطع نمی‌کنند. هر دو می‌گویند، ولی هیچکدام نمی‌شنوند!

۴. نظام ملاقات

چرا در این مدرسه زمان و برنامه مشخص و هدفمندی برای ملاقات با اولیا تعریف نشده است؟ این برنامه باید طوری باشد که بر اثر غفلت هر کدام از دو طرف (معلم یا خانواده)، دیدارهای ضروری اولیا و معلمان به شیوه نظام‌مندی میسر شود. چنانچه دانش‌آموزی ضعف درسی و اخلاقی دارد، نباید چهارماه از سال سپری شود و تازه اولین ملاقات با ولی او شکل بگیرد! مدرسه می‌تواند به صورت ماهانه از معلمان درخواست کند نام دانش‌آموزانی را که دیدار با اولیایشان لازم است، به دفتر مدرسه اعلام کنند تا در اولین فرصت مناسب،‌ امکان دیدار فراهم شود. به این ترتیب، دانش‌آموز هم نمی‌تواند از این حیاط خلوت برای پوشش گذاشتن بر ضعف‌هایش بهره بگیرد. از سوی دیگر، دیدار عمومی اولیا و معلمان حداقل در آغاز هر نوبت ضروری است و چنانچه برخی از اولیا نتوانسته‌اند در این جلسات حاضر شوند، صورت جلسه این دیدار، به صورت کتبی یا از طریق رسانه‌های الکترونیکی، در اختیار ایشان قرار گیرد.

۵. انعکاس به دبیران دیگر

انعکاس این اتفاق در جمع همکاران به خودی خود محل ایراد نیست،‌ اما پدیدآوردن یا دامن‌زدن به نگرش منفی نسبت به یک نوجوان یا خانواده‌اش، در ناخودآگاه فردی و جمعی دبیران دیگر تأثیر خواهد گذاشت. در صورتی که ما می‌دانیم، کودک یا نوجوان، محصول شرایط تربیتی خانواده و مدرسه و جامعه است و ما هیچگاه نمی‌توانیم او را مسئول تمام کژی‌ها و ضعف‌هایش بدانیم.

به نقل از نشریه رشد معلم

Mahmoud Hosseini

من یک معلم هستم. سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد‌ه‌ام. با توجه به علاقه فراوان درزمینه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی واستفاده از تجربه های دیگران و نیز انتقال تجربه‌های شخصی خودپیرامون اینگونه مسایل درمهر ماه ۱۳۸۸ وبلاگ بانک مقالات آموزشی وفرهنگی را به آدرس www.mh1342.blogfa.com   راه‌اندازی نمودم. خوشبختانه وبلاگ با استقبال خوبی مواجه شد و درهمین راستا به صورت مستقل سایت خود را نیز با آدرس http://www.eduarticle.me فعال نمودم. اکنون سایت با امکانات بیشتر و طراحی زیباتر دردسترس مراجعه کنندگان قرار گرفته است. قابل ذکر است کلیه مطالب و مقالات ارایه شده در این سایت الزاما مورد تایید نمی‌باشدو تمام مسؤولیت آن به عهده نویسندگان آنها است.استفاده ازیادداشتها و مقالات شخصی و اختصاصی سایت با ذکرمنبع بلامانع است.مطالبی که در صفحه نخست مشاهده می‌کنید مطالبی است که روزانه به سایت اضافه می گردد برای دیدن مطالب مورد نظر به فهرست اصلی ،کلید واژه‌های پایین مطلبها و موتور جستجو سایت مراجعه بفرمایید.مراجعه کنندگان عزیز در صورت تمایل می توانند مقالات و نوشته های خود را ارسال تا با کمال افتخار به نام خودشان ثبت گردد. ممکن است نام نویسندگان و منابع  بعضی از مقاله ها سهوا از قلم افتاده باشد که قبلا عذر خواهی می‌نمایم .در ضمن باید ازهمراهی همکار فرهنگی خانم وحیده وحدتی کمال تشکر را داشته باشم.        منتظرنظرات وپیشنهادهای سازنده شما هستم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا